تاریخ انتشار : سه شنبه 19 مرداد 1400 - 12:49
کد خبر : 125482

یادداشت|انقلاب اسلامی به مثابه حلقه وصل نهضت کربلا به جریان ظهور

یادداشت|انقلاب اسلامی به مثابه حلقه وصل نهضت کربلا به جریان ظهور

– اخبار فرهنگی – به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر احسان دباغ، مدرّس علوم قرآن و حدیث و حافظ کلّ قرآن کریم در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، می‌نویسد: نهضت امام حسین (ع) نهضتی است

– اخبار فرهنگی –

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دکتر احسان دباغ، مدرّس علوم قرآن و حدیث و حافظ کلّ قرآن کریم در یادداشتی که آن را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، می‌نویسد:

نهضت امام حسین (ع) نهضتی است جاودانه که همواره در طول تاریخ اسلام عامل ایجاد حرکت‌ها ونهضت‌ها و انقلاب‌ها علیه ظالمان وستمگران وطواغیت دوران بوده است. بی‌گمان انقلاب مقدس اسلامی ایران نیز نشات گرفته از این حرکت انسان‌ساز و پایداراست که مردم رنج کشیده مسلمان را به خروش وحرکت بی‌وقفه علیه رژیم منحوس شاهنشاهی واداشت و این قدرت اهریمنی را با آن همه پشتوانه‌های شیطانی به سقوط و نابودی کشاند. بهترین تفسیر نهضت حسینی را در سخنان و نامه‌های خود آن حضرت(علیه‌السلام) می‌توان یافت و مناسب است که در آستانه ماه محرم با تأمل در نامه‌ها و بیانات آن حضرت، بیش از پیش به سیره و منش نورانی ایشان اقتدا کنیم.

نامه جَعدَه بن هُبَیره مخزومی به امام حسین(ع) و پاسخ سیدالشهداء

پاسخ امام حسین(ع) به نامه جعده بن هبیره مخزومی (خواهر زاده امیرالمؤمنین علی(ع) و داماد آن حضرت)۱ یکی از نامه‌های آن حضرت است که تحلیل آن، نکات عبرت‌آموزی را برای همه شیعیان و دوستداران اهل بیت(ع) در بر دارد. عده‌ای از شیعیان نزد “جعده بن هبیره” جمع شدند و از او خواستند تا نامه‌ای به سیدالشهداء(ع) بنویسد و از حضرت بخواهد که علیه معاویه دست به قیام بزند؛ لذا جعده به نمایندگی از طرف شیعیان، نامه‌ای برای امام (ع) می‌نویسد که ترجمه مضمون آن چنین است:

شیعیان شما در اینجا دل‌هایشان به شما روشن و به شما امید بسته‌اند و غیر از شما را هم قبول ندارند و رای و تصمیم برادرت امام مجتبی(ع) را در جنگ با معاویه دانستند و شما را هم به ملاطفت با دوستان و غلظت با دشمنان و شدت در امر الهی می‌شناسند پس اگر می‌خواهی این حکومت را به دست گیری به سوی ما بیا که ما تا پای جان با تو هستیم.”(مکاتیب الأئمه علیهم السلام، ج‏۳، ص: ۱۰۲)

پاسخ امام حسین (ع)

حضرت در پاسخ جعده چنین مرقوم فرمودند: برادرم! که امیدوارم خداوند تورا محکم و موفق بدارد؛ تصمیم امروز من حرکت و قیام نیست. خداوند شما را مورد رحمت قرار دهد؛ مادامی که معاویه زنده است به زمین بچسبید و درخانه‌هایتان بنشینید و از کاری که موجب تهمت علیه شماست بپرهیزید؛ پس هرگاه معاویه مرد و من زنده بودم، آن‌گاه شما را از تصمیم خودم آگاه می‌کنم.( همان، ج‏۳، ص:۱۰۳)

تحلیل نامه امام حسین(ع)

این نامه در واقع دفاع از امام مجتبی(ع) است که نشان می‌دهد روش امام حسین(ع) هم نسبت به معاویه همان روش برادر بزرگوارش است چون بعد از شهادت امام حسن(ع)، ده سال امام حسین(ع) معاصر با معاویه بود و هیچ حرکتی علیه او انجام نداد. شرایطی که امام حسن(ع) به خاطر آن مجبور شد صلح کند و امام حسین (ع) هم همان روش را ادامه بدهد از این قراراست:

۱٫ جنگ‌های پی درپی از قبیل جمل، صفین و نهروان و سرخوردگی شیعیان که طبعا رمقی برای جنگ با معاویه باقی نگذاشته بود.

۲٫ از دست دادن نیروهای زبده در جمل و صفین که زبده‌ترین نیروها را از امیرالمؤمنین(ع) گرفت  چهره‌هایی از قبیل عبداللّه بن بدیل (به تعبیر معاویه؛ قوچ قوم )، عمار یاسر، هاشم بن عتبه (مِرقال)،  اویس قرنی، ابوالهیثم بن تیهان، خزیمه بن ثابت (ذوالشهادتین) و … خلاصه در صفین طبق نقل “نصر بن مزاحم” هفتصد نفر از اصحاب علی(ع) از دست رفتند.

۳٫ تلفات سنگین مردم عراق در صفین که طبق نقل صاحب وقعه صفین ۲۵۰۰۰ نفر کشته دادند(وقعه صفین، ص۵۵۸).

۴٫ خیانت فرماندهان سپاه امام حسن(ع).

۵٫ رشوه‌های کلان معاویه.

۶٫ جلوگیری از خونریزی بیشتر.

در اصول کافی بابی داریم تحت عنوان (ان الائمه کلهم قائمون بامر اللّه) یعنی همه امامان معصوم(ع) به امر خدا قیام می‌کنند. هر زمانی اقتضایی دارد گاهی باید قیام مسلحانه کرد، گاهی باید سکوت کرد و گاهی باید صلح نمود اما بعضی از شیعیان و محبان اهل بیت(ع) خیال می‌کنند همیشه باید جنگید در حالی که گاهی جنگ خوب است و صلح بد و گاهی هم به عکس می‌باشد و این به تشخیص امام معصوم(ع) در هر زمان صورت می‌گیرد. جریان “سَدیر صیرفی”  که در ادامه می‌آید، به خوبی نشان می‌دهد که سدیر و امثال او آگاه به شرایط نبودند لذا از امام صادق(ع) می‌خواهد که حضرت دست به شمشیر ببرد و جنگی را بپا کند.

گفتگوی سَدیر صیرفی با امام صادق(ع)

سدیر صیرفی به خدمت امام صادق (ع) شرفیاب شد وعرض کرد: به خدا قسم! در خانه نشستن برای شما روا نیست!

 امام(ع): چرا یا سدیر؟

سدیر: برای اینکه دوستان و شیعیان و یاوران شما آن قدر زیادند که اگر این جمعیت را جدت امیرالمؤمنین(ع) داشت دیگران طمع در حکومت او پیدا نمی‌کردند.

امام (ع): شیعیان ما را چقدر تخمین می‌زنی؟

سدیر: صدهزار.

امام (ع): صد هزار؟!

سدیر: بلکه بالاتر دویست هزار نفر.

امام (ع): دویست هزار نفر؟!

سدیر: بلکه بالاتر! نیمی از جمعیت دنیا طرفدار شما هستند.

امام (ع) سکوت کردند آنگاه رو کردند به سدیر و فرمودند: آیا می‌توانی همراه ما تا یَنبُع(۲) بیایی؟

سدیر: آری.

سدیر در ادامه این گونه ماجرا را توضیح می‌دهد که امام (ع) فرمود: الاغ و استری را آماده کنید… و مدتی راه رفتیم چون وقت نماز رسید حضرت فرمود: پیاده شو تا نماز بخوانیم بعد فرمود: اما این زمین شوره‌زار است و نماز در آن روا نیست. دوباره به راه خود ادامه دادیم تا به زمین خاک سرخ رسیدیم حضرت به جوانی که مشغول چرانیدن تعدادی بزغاله بود اشاره کرد و فرمود: وَ اللَّهِ یَا سَدِیرُ! لَوْ کَانَ لِی شِیعَهٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ (به خدا سوگند! ای سدیر، اگر تعداد شیعیان من به اندازه این بزغاله‌ها بود نشستن در خانه برایم روا نبود!. آن گاه پیاده شدیم و نماز را خواندیم پس از تمام شدن نماز بزغاله‌ها را شمردم (فقط) هفده رأس بود (اصول کافی , ۲/۲۴۳, بَابٌ فِی قِلَّهِ عَدَدِ الْمُؤْمِنِین‏)

از مجموع نکات بالا متوجه می‌شویم که آمادگی حقیقی برای یاری امام زمان(عج) و تعجیل در ظهور آن حضرت، عامل اصلی‌ای است که باید در شیعیان آن حضرت محقق شود و تا این آمادگی در تعداد مناسب و متناسبی از افراد محقق نشود، امر ظهور محقق نخواهد شد.  

پی نوشت‌ها:

۱) جعده، خواهر زاده امیرالمؤمنین (ع) وداماد آن حضرت است. مادرش (ام هانی) موسوم به ( فاخته) دختر جناب ابوطالب است. در شب نوزدهم رمضان، ام کلثوم(س) به پدر عرض کرد: برای نماز جعده را به مسجد بفرستید. حضرت ابتدا پذیرفت اما بعد فرمود: از مرگ گریزی نیست وخودم می‌روم. در صفین هم وقتی عتبه بن ابی سفیان به او گفت: تو به خاطر دائی‌ات علی (ع) وعمویت ابن ابی سلمه به میدان صفین آمدی،  در پاسخ گفت: اگر تو هم یک دایی مثل دایی من؛ علی ع؛ داشتی، پدرت را فراموش می‌کردی ( سفینه، (جعد) کشی  63 الحدید ۷۷/۱۰)

۲) نام محلی که حجاج مصری از آنجا عبور می‌کردند و دارای چشمه و زراعت و نخلستان بوده است.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد