خطرناکترین خطر، در سایه غربگرایی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روز ۱۲ مرداد دولت روحانی پایان مییابد و مدیریتی جدید سکان کشور را در دست میگیرد. جدای از اینکه دولت جدید را چه کسی تشکیل دهد، اما پایان ۸سال دولت روحانی یک سرفصل برای نظام و
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روز ۱۲ مرداد دولت روحانی پایان مییابد و مدیریتی جدید سکان کشور را در دست میگیرد. جدای از اینکه دولت جدید را چه کسی تشکیل دهد، اما پایان ۸سال دولت روحانی یک سرفصل برای نظام و کشور است. ۸ سالی که جمهوری اسلامی بحرانیترین بزنگاههای خود را تجربه کرد؛ ۸سالی که مدیریت غربگرا، مسائل کشور را به وعدههای پوشالی کشورهای استکباری گره زد و حاصل آن شد بیسابقهترین تحریمها، زورگوییها و امتیازگرفتنها از کشور و مردم. ۸سالی که مقام معظم رهبری خون بهدل شد تا بلکه با توصیههای داهیانه خود، این دلدادگان به مذاکرات بیحاصل و برجام نافرجام، به مسیر درست هدایت شوند؛ بلکه در جاده سراسر افتخار اقتصاد مقاومتی گام بردارند و رویکرد جهادی را جایگزین نگاه به لوزان و «هتل بوریواژ» و وین و «گراندهتل» کنند. اما دریغ که این مسخشدگان تا روز آخر همان کردند که در آغاز کارشان، با کلید کذایی وعده داده بودند.
اما فراتر از تمامی آسیبهای ۸ساله این دولت، ضربه بزرگتر این اندیشه غیر جهادی، فاصله انداختن میان نسل جوانان با انقلاب بود. جوانانی که با گرانیهای کمرشکن، بیکاری، نداشتن ابتداییترین امکانات رفاهی، فقر، عدم امکان ازدواج و هزار و یک مشکل و بحران دیگر، سرخورده و ناامید، اکنون خود را «نسل سوخته» مینامند.
اما باز هم این نهایت ضرر و آسیب ۸سال دولت روحانی نیست.ای کاش بحران فقط به ناامیدی و سرخوردگی جوانان محدود میشد. اما جوان را که نمیشود آرام و سرخورده نگاه داشت. نمیشود انرژیهای متکاثف در میلیونها دختر و پسر پر جنب و جوش را خاموش کرد؛ آنهم در شرایطی که دشمنی اهریمنی همواره گوش بهزنگ است؛ و ضربه بزرگتر درست از همین نقطه وارد شده است؛ ورود دشمن، یعنی منافقینِ همواره در کمین و سرمایهگذاری آنها روی نارضایتی نسل جوان، جنگ روانی شدید، پمپاژ انگیزشهای انحرافی و بسیار خطرناک برای عصیانگری، شورش و ویران کردن مکانهای حاکمیتی و تخریب هر آنچه نماد ارزشهای نظام و انقلاب است.
در تمام این سالها بارها و بارها مقام معظم رهبری از ضرورت «نگاه به داخل» و «اقتصاد غیر نفتی» و «اقتصاد مقاومتی» گفتند؛ روندی که اگر زیر نظر یک مدیریت جهادی اجرایی میشد، بهجای تعطیلی هزار کارخانه (که این روزها در مناظرهها افشا میشود) شکوفایی کارخانهها و کارگاههای تولیدی را در پی داشت و موج اشتغالزایی و روانهشدن جوانان با استعداد ایران بهسوی کار و تولید را زمینهسازی، و جهش تولید را محقق میکرد.
اما اکنون پس از ۸ سال چه شد؟
همان موج، نه بهسوی کارخانه و جهش تولید، بلکه به سوی ساختار و تشکیلات خطرناک و پیچیده منافقین روانه شده و معلوم نیست با هزار و یک اقدام هم بتوان جلوی حرکت سیلابوار آن را گرفت. نه با نیروهای انتظامی، نه با آگاهی بخشیهای گسترده صدا و سیما درباره محتوای منافقین و دیدگاه التقاطی آنها، نه با تلاشهای برونمرزی وزارت اطلاعات با بکارگیری عناصر تواب منافقین جهت تغذیه رسانهها و فضای مجازی درباره ماهیت منافقین. چرا که طی ۸سال گذشته دولت با فاصلهگرفتن از ارزشهای نظام و امام، آنچنان میان نسل جوان و ارزشهای انقلاب فاصله انداخت که بستر شکار این نسل برای دشمن مهیا شد؛ و آن دشمن قسم خورده که از ابتدای انقلاب نشان داده نسبت به نظام اللهی، بنیانگذار انقلاب، مقام معظم رهبری، سپاه پاسداران، بسیج مستضعفان و هر جناحی در ساختار نظام هیچ رحمی ندارد؛ همان دشمنی که یکدنده و خیرهسرانه میگوید به کمتر از براندازی راضی نیست؛ همان دشمنی که بیپروا در شعارهایش از اسلحه و تفنگ غرنده سخن میگوید که باید به سمت سینه (به گفته آنها) خائنین و عناصر نظام نشانه روند؛ بله این چنین دشمنی اکنون با فرصتطلبی تور خود را لابلای بافت شهرها پهن کرده و جوانان را در ابعاد کلان به دام میاندازد؛ جوانانی که اگر طی ۸سال گذشته به آنها توجه میشد و سرخورده و ناراضی نبودند، اکنون چرخهای اقتصادی کشور را برپایه تواناییهای داخلی میچرخاندند، اما اکنون در دستههای ۲ تا ۳نفره و زیر فرمان شبکه شوم منافقین، شبانه راهی گوشه و کنار شهرها شده و با بمب و آتش، به جان مراکز امنیتی میافتند؛ تلاشها و زحمات شبانه روزی نهادهای امنیتی و حتی دستگیریهای زیاد هم نتوانسته جلوی گسترش این فریبخوردگان را بگیرد؛ و این خطرناکترین خطر است!
بله، جدای از تمامی ضررها و هزینهها که مدیریت غربگرا وارد ساخت، از دست رفتن سرمایه اجتماعی و بهویژه نسل جوان، بزرگترین ضرر راهبردی تحمیل شده به مردم و نظام است. اما از آنجا که تاریخ این کشور سراسر حماسههایی است مانند شهید باکریها، همتیها، فهمیدهها و سردارانی والایی دارد، چون سلیمانیها و همدانیها؛ از آنجایی که جوانان این مرز و بوم نشان دادهاند ورای هر تحلیل اجتماعی-روانی، دل در گرو ارزشهایی دارند که این شهدا با خونشان آنها را مهر کردهاند، اگر اکنون یک مدیریت جهادی زمام امور را در دست گیرد، بیشک میتوان نسل جوان را دوباره برای کشور و انقلاب احیا نمود؛ آنها را بار دیگر سوار قطار انقلاب کرد و روحیه سرشار جهادی را احیا نمود. کافی است همت کنیم تا در برابر شهدا روسفید باشیم.
محمود برازنده
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰