بترسید از نامزدی که مردم را از رقیب میترساند
خبرگزاری فارس ـ گروه اندیشه: همیشه این دعوا در فضای سیاسی بوده است که میان هدف و وسیله در فعالیتهای انتخاباتی، کدام مقدم است؟ آیا اگر هدف زنده کردن شعارهای انقلاب است، با هر وسیله رسانهای و تبلیغاتی میتوان رأی آورد؟ سه دسته روش تبلیغاتی وجود دارد: روشهای مشترک بسیاری از روشهای تبلیغاتی مشترک هستند و
خبرگزاری فارس ـ گروه اندیشه: همیشه این دعوا در فضای سیاسی بوده است که میان هدف و وسیله در فعالیتهای انتخاباتی، کدام مقدم است؟ آیا اگر هدف زنده کردن شعارهای انقلاب است، با هر وسیله رسانهای و تبلیغاتی میتوان رأی آورد؟ سه دسته روش تبلیغاتی وجود دارد:
روشهای مشترک
بسیاری از روشهای تبلیغاتی مشترک هستند و در جبهه حق و باطل استفاده میشود؛ مانند مناظره، سخنرانی که قرآن نیز آنها را ابزارهای تبیین میداند: «ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ» (سوره النحل، آیه ۱۲۵).
طبیعتاً از منظر شرعی استفاده از آنها جواز و در مواردی، رجحان دارد.
روشهای ناصحیح
برخی روشها در پی تبیین و دعوت نیستند؛ بلکه در پی اغواگری و القای حرف باطلاند.
۱. استفاده از شهوات و سوء استفاده از نیازهای انسانی
مانند حمله به حجاب اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر؛ با این پیش فرض که عدهای بر پایه نادانی فلسفه حجاب یا تمایلات شهوانی، حکم حجاب اسلامی را نمیپذیرند؛ در نتیجه از امر به آن نیز خوشایند نیستند. البته برخی از این افراد که عدهای کمی هستند، چنان قلبهایشان سخت شده است که از هر سخنی از دین بدشان میآید؛ به تعبیر سوره زمر، آیه ۴۵: «وَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ وَ إِذا ذُکِرَ الَّذینَ مِنْ دُونِهِ إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُون».
برخی کاندیداها از این ندانستن فلسفه حجاب از سوی برخی جوانان عزیز، یا شهوترانی و بیقیدی برخی مردان برای استفاده از سبد رأی آنها سوء استفاده میکنند. در حالی که خود آن کاندیدا از درون، فلسفه حجاب را میداند.
نمونه دیگر سوء استفاده از تمایلات جنسی در نشستهای انتخاباتی است؛ نمیشود چشم ها را بست و نگفت که برخی از افراد تأیید صلاحیت شده در سالهای گذشته از این روش ناجوانمردانه استفاده نکردهاند. تا جایی که اقدام میکردند به برپایی جلسات مختلف، پخش آهنگهای که در آخر مجلس با رفتن برق همراه میشده است!
این روشی است که رسانههای امپریالیسمی، پیوسته از آن استفاده میکنند؛ تا جایی که در یک برنامه خبری نیز از لباسهای غیر متعارف مجری زن برای جذب مشتری استفاده میشود!
۲. ترساندن به دروغ، از وضعیت بدتر
برخی هیچ برنامه و کارنامهای ندارند؛ اما برای پوشش این نقصان، مردم را از رقیب میترسانند که اگر او بیاید بسیار بدتر میشود. یعنی اگر من خوب نیستم، اما از وضعیت بدتر شما را نجات میدهم! مردم باید از کسی که مردم را از روی کار آمدن دیگر کاندیداها بیشتر از حد معمول میترساند، شک کرده و در برنامههای او دقت کنند. ممکن است برنامهای ندارد که اینچنین رفتار میکند. نقد تفکر طرف مقابل اشکال ندارد؛ بلکه لازم است؛ اما ترساندن غیرمعمول از آینده بر اثر روی کار آمدن افراد، به ویژه وقتی همراه تهمت است، یقیناً به علت ضعف فرد است.
۳. مغالطه و استدلالهای به ظاهر درست، اما در حقیقت اشتباه
مانند اینکه بگویی مقام معظم رهبری گفته است که اصلاحطلبی و اصولگرایی دو بال برای کشور هستند. در حالی که دیدگاه مقام معظم رهبری این است: «حفظ اصول و اصلاح روشها، معناى اصلاحطلبى است». (مقام معظم رهبری ۱۳۸۴/۰۲/۱۹). پس تغییر اصول را اصلاح نمیدانند و میگویند: «از نظر آمریکایىها اصلاح یعنى ضدیت با نظام جمهورى اسلامى… این همان چیزى است که بنده گفتم اصلاحات آمریکایى» (مقام معظم رهبری ۱۳۸۴/۰۲/۱۹).پس مغالطه است که منظورمان اصلاح آمریکایی باشد؛ اما بگوییم رهبری گفتهاند بال دیگر مملکت است!
یا اینکه گفته شود، برجام به تایید مقام معظم رهبری رسیده است؛ زیرا تأیید برجام در شورای عالی امنیت ملی انجام میشود و مصوبات شورای عالی امنیت ملی به تأیید رهبری میرسد.
در این بیان چند مغالطه است:
اول اینکه منظور این افراد اگر مذاکره با آمریکاست که رهبر انقلاب پیوسته از بیفایده بودن و حتی خیانت بودن مذاکره با آمریکا گفتهاند. نکته دوم اینکه مقام معظم رهبری برجام را با شرایطی پذیرفتند که آن شرایط و روح حاکم آنها، محقق نشد. بهویژه شرط رفع تمامی تحریمها. نکته سوم اینکه مصوبات شورای عالی یکایک به امضای رهبری نمیرسد. قدرت تصمیمگیری درباره امنیت کشور، به آنها تفویض شده و نیازی با تأیید هر مصوبه نیست. پس تأیید برجام، امضای رهبری ندارد.
۳. دو قطبیسازی
۲ نوع دو قطبیسازی داریم.
الف) دو قطبی صحیح: مرزبندی اعتقادی با کفار
قرآن به پیامبر دستور میدهد، مرزبندی خود را با کفار اعلام کند: در سوره کافرون آیه ۶: «لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دین».
ب) دو قطبی نامطلوب. دو دسته کردن جامعه اسلامی و ایجاد اختلاف
پس از قبول ایمان، همه برابرند و اختلافات غیر اعتقادی پذیرفته قرآن است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا …» (حجرات: ۱۳) پس قطببندی نامطلوب، به معنای اختلاف دیدگاه و انتقاد داشتن گروهی به گروه دیگر نیست. قطببندی نامطلوب هنگامی رخ میدهد که این اختلاف به نزاع، درگیری و تقابل بینجامد و با تحریک احساسات طرفداران و حامیان، آنها را علیه گروه دیگر تحریک کنیم.
۴. القای دروغین گسترش، فراگیری و همهگیر شدن
مانند اینکه عکس دو دختر جوان بیحجاب را بسیار گسترش میدهند و به دروغ القا میکنند که همه دختران اینگونهاند. یا افرادی را از شهرهای مختلف در یک برنامه جمع میکنند و ادعا میکنند جمعیت بسیار زیادی فقط در یک شهر طرفدار ما هستند. پس رای ما رأی اکثریت است و اگر رأی نیاوریم، تقلب شده است.
روشهای خاص جبهه حق
اسلام برای بسیار از کارهای خود، رسانه ویژه دارد. هر چند از روشهای مشترک مانند نامهرسانی استفاده کرده است؛ اما برای اعلام نماز، دیگر از روشهای امتهای گذشته استفاده نکرد و اذان را ابداع کرد. برای بیان مسائل مهم به جامعه، از رسانه حج، نمازجمعه و نمازهای عیدین استفاده کرد. برای اجتماعسازی مردم، از نمازهای جماعات که بر پایه عبادت خداشکل میگیرد استفاده کرد. در نتیجه در انتخابات و روشنگری مردم، اولویت جامعه انقلابی این است که از روشهای ویژه خود بهره ببرند.
همانگونه که رسانه اصلی شروع انقلاب، رسانههای دیجیتال نبود، بلکه منبرهای محرم و صفر و جماعات ایمانی بود، در تداوم انقلاب نیز نباید اولویت را به ابزارهای دیگر داد. زیرا این ابزارها در کنار قالب بودن، از روح متناسب با محتوایی که داشته میشود نیز برخوردار است.
جمعبندی
نتیجه اینکه اولویت با استفاده از روشهای خاص جبهه حق و روشهای اسلامی است. از روشهای عام نیز اگر با نیت روشنگری استفاده شود، با توجه به این هدف، اقدامی است دارای رجحان و خوب.
ممکن است برخی بگویند، در شرایطی اشکال ندارد که از روشهای دشمن (روشهای ناصحیح) استفاده کنیم. زیرا مهم هدف است که هدف ما استقرار دولت اسلامی است.
در این حرف ۲ اشتباه نهفته است.
با وجود این همه روشهای خوب برای تبلیغ حرفهای خوب، جایی برای آن روشها نمیماند.
اشتباه نشود، اگر میگوییم احکام ثانوی داریم، مربوط به مسائلی است که به دلیل عناوینی ثانوی یا تغییر شرایط، موضوعش تغییر میکند. مثلاً شطرنج از وسیله قمار بودن خارج میشود، پس دیگر حرام نیست. اما امری که ذاتاً حرام است، (مانند دروغگویی و تهمت) نمیتواند وسیله برای هدفی والا باشد.
رئیس جمهور قرار است قسم بخورد به پایبندی به اسلام و اجرای احکام اسلام، برای این هدف که نمیتوان احکام اسلامی را زیر پا گذارد که اگر زیرپا گذاشته شود، نشان از این دارد که این فرد نمیتواند اجراکننده اسلام باشد.
نتیجه
نتیجه اینکه تزاحمی میان هدف و ابزار در تبلیغات ریاست جمهوری وجود ندارد. یعنی اصلاً دلیل و مجوزی شرعی برای استفاده از روشهای حرام و ناصحیح وجود ندارد. زیرا عملی حرام یا مرجوح هستند و تا دلیل قطعی برای استفاده از آنها نباشد، بر پایه استصحاب، حرمت یا مرجوحیت و کراهت آنها باقی میماند.
در نتیجه اگر مذاکره با آمریکا منافی دیدگاه انقلابی است، دیگر معنا ندارد فردی در جبهه انقلاب باشد و بگوید اگر من رأی بیاورم بهتری با آمریکا مذاکره میکنم.
یادداشت از حجتالاسلام هادی عجمی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰