اعتراض بابا طاهر مستور به وضعیت حجاب!

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، به نقل از بلاغ، مجلۀ ما: شهریور ماه است با مناسبتهای فراوان، از زادروز تا سالروز درگذشت بزرگان سبب شده تا این ماه؛ ماهی خاص و پرافتخار باشد، به همین منظور با فرارسیدن ۱۱ شهریور،
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا، به نقل از بلاغ، مجلۀ ما: شهریور ماه است با مناسبتهای فراوان، از زادروز تا سالروز درگذشت بزرگان سبب شده تا این ماه؛ ماهی خاص و پرافتخار باشد، به همین منظور با فرارسیدن ۱۱ شهریور، روز بابا طاهر، بر سر مزار بابا طاهر عریان، شاعر نامی ایرانی حاضر شده و پس از دقالباب، از ایشان وقتی برای مصاحبه گرفتیم.
مجلۀ ما: جناب بابا طاهر عریان، ماه تولد شما برای ما مشخص نیست، اما ۱۱ شهریور را به نام شما نامگذاری کردند، نظر شما در مورد این نامگذاری چیست؟
بابا طاهر: با سلام به خوانندگان شما، بنده از اولش عاشق شهریور بودم، شهریور ماهی خاص است، به قول جوانهای امروزی شهریوریها خیلی خفن هستند.
مجلۀ ما: جناب بابا طاهر، برای خوانندگان ما کمی از خود بگویید، چرا به شما میگویند عریان؟؟
بابا طاهر: والا دارند تهمت میزنند من همیشه لباس تنم بوده، آن قدیمها که ما باید سه مَن لباس میپوشیدیم، زمانی که بنده زنده بودم کسی جرأت نکرد به من بگوید عریان، ما باید در دوره خود چند لایه لباس آن هم کلفت میپوشیدیم، ربطی هم به سرما و گرما نداشت، الان که پارچهها نازک و نازکتر شده این دخترها و پسرها به ویژه سلبریتیها که عریانترند، باز هم ربطی به سرما و گرما ندارد، خدایی خودتان قضاوت کنید من عریانم یا اینها!!؟
مجلۀ ما: واکنشتان در برابر این نسبت ناروایی که به شما دادهاند چیست؟؟
بابا طاهر: من میخواهم اعاده حیثیت کنم، بارها همین جایی که خوابیدهام، فکر کردم برخیزم و به دادگستری بروم؛ برایم واقعاً کسر شأن است. آخر میبینم انقدر با لباسهای تن نما و یا لخت بر سر قبرم میآیند که من میخواهم درخواست کنم مسئولان یک دست لباس رایگان به زائران من بدهند.
مجلۀ ما: آیا خاطرهای از این وضعیت فرهنگی و برهنگی در اجتماع دارید که برای خوانندگان ما تعریف کنید؟
بابا طاهر: بله، روزی، یک چند تا دختر خانم بر سر مزارمان آمدند، یکیشان چارقدش را از سرش انداخت و به دیگری گفت: اِفی جون چقدر گرمه!!! میخواستم از درون قبرم بگویم: چارقد بر سرت کن اینک که زمستان است، مگر من زیر این همه خاک خدا ندارم و گرما سرما ندارم که برفتند و چند پسر رعنا آمدند و با هم میگفتند: چه دافی بودند، منظور پسرها را نفهمیدم داف اسم بود، شهرت بود، حیوان بود چه بود آخر!!؟
مجلۀ ما: اولین اقدام شما پس از انتشار این مصاحبه چیست؟
بابا طاهر: والا ما در قرن پنجم عادت نداشتیم امروز و فردا کنیم، بنده تحقیق کردم و همین امروز شنبه درخواست شناسنامه مکانیزه و کارت ملی هوشمند کردهایم، عریضه نوشتم که چون ناممان بد در رفته زودتر قاضی مجوز تغییر اسم از بابا طاهر عریان به بابا ظاهر مستور را بدهد.
مجلۀ ما: پس از این به بعد شما را با نام بابا ظاهر مستور بنامیم؟
بابا طاهر : بله، و البته باید ذکر کنم که بنده میخواهم در فضای مجازی علیه این لخت و عور بازیها فعالیت کنم، زین پس با همین نام یعنی بابا ظاهر مستور برایتان پست میگذاریم.
مجلۀ ما: حرف آخر!
بابا طاهر: هیچ، فقط قربان محبتتان، ما را لایک کنید.
مصاحبهای با بابا ظاهر مستور( بابا طاهر عریان سابق).
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰