ضرورت تجمیع هدفمند مراکز پاسخگویی به شبهات/ تلازم بین تفکر تمام دانستن انقلاب و خیانت

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با طلاب و اساتید حوزههای علمیه استان تهران وجود وسائل و ابزارهای ارتباطاتی و رسانهای فراگیر به واسطه شکلگیری فضای مجازی را یکی دیگر از ویژگیهای دوران کنونی برای
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با طلاب و اساتید حوزههای علمیه استان تهران وجود وسائل و ابزارهای ارتباطاتی و رسانهای فراگیر به واسطه شکلگیری فضای مجازی را یکی دیگر از ویژگیهای دوران کنونی برای رساندن پیام حیات بخش اسلام برشمردند و گفتند: یکی دیگر از امتیازات این دوران، کثرت سؤالها و شبههها در ذهنها است که همین زیاد بودن سؤالها، ذهنها را برای یافتن پاسخها فعال و زمینه را برای عبور از مرزهای علم فراهم خواهد کرد، ایشان تأکید کردند: همانگونه که در سؤالها و شبههها نباید متوقف بمانیم، در یافتن پاسخ نیز باید به دنبال پاسخهای منطقی و صحیح برویم.
از آنجایی که یکی از مراکز پاسخگویی به شبهات نسل جوان توسط حوزه علمیه قم سالهاست که در این رابطه فعالیت میکند، بنابراین با حجتالاسلام والمسلمین حسن رضاییمهر رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره برخی زوایای سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با طلاب و فضلای حوزه علمیه تهران گفتوگو کردیم که مشروح آن در ادامه میآید:
حرکتهای بزرگ نتیجه علم است
*یکی از مباحثی که در این دیدار توسط مقام معظم رهبری مطرح شد، تأکید معظمله درباره ضرورت توجه به علم و تحصیل آن توسط طلاب بود، این شیوه چه تأثیری در تثبیت و دفاع از دین دارد؟
– ببینید؛ حرکتهای بزرگ نتیجه علم است. طلاب اگر میخواهند تأثیرگذار باشند و حرکتهای عظیم اسلامی و شیعی را به وجود آورند باید مسلح به سلاح علم و البته تهذیب باشند. با یک نگاه اجمالی به حرکتها و جنبشهای بزرگ و کوچکی که در طول تاریخ واقع شده اند در مییابیم که از یک منشأ علمی برخوردار بودهاند و این حرکتها از سوی انسانهایی که واجد بضاعت علمی نبودهاند، محقق نشده است. بر این اساس اگر بخواهیم ریزتر بحث کنیم و مسأله را در خصوص سلسله جلیله روحانیت تطبیق دهیم، باید گفت اگر طلاب و روحانیت معظم به دنبال تبلیغ و تثبیت و دفاع از دین هست که حتماً هست باید از لوازم این رسالت که علم به دین و معارف دینی است، برخوردار باشد تا بتواند معارف دین را آنچنان که هست به مردم برساند و طبیعتاً از رهگذر تبلیغ عالمانه هست که مردم نیز با اطمینان و آرامش خاطر به سخنان و ارشادات مبلغ دینی گوش فرا داده و عمل میکنند.
مفهوم حرکتآفرینی در خواص رابطه تنگاتنگی با علم و علمورزی دارد
*با توجه به اینکه حرکتها و انقلابهای بنیادین ناشی از نوعی علمورزی بوده است و از طرفی خواص در طراحی و پیدایش آنها نقش اول را داشته و به عنوان بنیانگذار مطرح بودهاند، میتوان گفت بین خواص، علم و حرکتآفرینی آنها، نسبت و رابطهای وجود دارد؟
– قطعاً همین طور است، برای توضیح مطلب باید ببینیم خواص اصلاً به چه کسانی اطلاق میشوند. با یک نگاه جامعهشناختی خواص آن قطب مرجع و استنادی جامعه را میگویند که عموم مردم به آنها استناد میکنند، یعنی آن گروهی از جامعه که اهل تحقیق و تحلیل و تجزیه مسائل و جریانسازی هستند و گروههایی را به عنوان پیرو با خود همراه دارند. حال نکته مهم این است آنچه خواص را به مرحله تشخص و تأثیرگذاری رسانده است، علم است. قدرت تحلیل است که آن هم ناشی از قوت علمی است. پس خواص بودن آنها از ناحیه علم آنهاست و بنابراین اقدامات آنها هم ناشی از علم خواهد بود در طول تاریخ ما مشاهده میکنیم که منشأ هر حرکتی و انقلابی که واقع شده خواص و تحلیلهای علمی آنها بوده است. حتی خواص منفی که در تاریخ کم نبودهاند نیز منشأ حرکت آنها، نوعی تحلیل علمی بوده است. بنابراین میتوان گفت مفهوم حرکتآفرینی در خواص رابطه تنگاتنگی با علم و علمورزی دارد.
علم اگر با اهداف شیطانی همراه باشد، حجاب خواهد بود
*ما در معارف دینی به متونی بر میخوریم مبنی بر اینکه علم نور است. حال این قضیه با حرکتهایی که خواص منفی انجام میدهند چگونه قابل توجیه است؟
-آری! علم نور است و نوریت علم و کاشفتیش از واقع ذاتی اوست، اما همین علم اگر مقاصد تحصیل آن شیطانی باشد، میشود حجاب؛ میشود ظلمت. البته خود نور هیچ وقت ظلمت نمیشود و چنین چیزی به لحاظ عقلی محال است پس این ظلمت شدن و حجاب شدن ناشی از نیت انسان و عمل سوء اوست که مانع استفاده از نور علم میشود؛ یعنی مشکل در ناحیه مقتضی نیست بلکه از ناحیه مانع هست. بنابراین نور یا حجاب بودن علم متوقف بر این است که انسان با چه غرضی آن را تحصیل کند و از آن چگونه استفاده کند، مثلاً شیطان علم به خداوندی خدا و صفات او داشت و علم او عین حقیقت بود و جهل و وهم نبود، اما تصدیق قلبی به این علم نداشت و کبر او بیانگر عدم تصدیق قلبی او بود و همین امر باعث شد که این علم نتواند او را هدایت کند.
بنابراین نورانیت علم در هر شرایطی برقرار است، اما گاهی انسان به سبب تبلیغات، تلقینات و تعلیمات سوء نمیتواند از آن بهره برد چون این ابزار کمال را در جهت غیرکمال به استخدام گرفته است؛ درست مانند کسی که چراغی را در مسیری غیر از مقصد حقیقی و اصلی استفاده کند و معلوم است چنین شخصی حتی با اینکه با نور همراه است اما به مقصد نمیرسد، چون هر چند این چراغ نورانیت و کاشفیت خود را در همین مسیر انحرافی هم دارد، اما چون انحراف مسیر وجود دارد که آن هم ناشی از یک انتخاب نادرست است، این حرکت یک حرکت غلط و باطل خواهد بود، پس هر گاه علم در مسیر خویش و با هدف کمال و تعالی و رسیدن به خدا تحصیل شود نور و کمال بوده و اگر با اهداف شیطانی همراه باشد، حجاب خواهد بود.
بنابراین علم امر شریفی است و خصوصیت خواص هم ناشی از همین علم و تحلیل های علمی است از اینرو حرکتهای بزرگ در طول تاریخ را خواص به وجود آوردهاند؛ یعنی صاحبان تحلیل و فکر و اندیشه و طراحیهای بنیادین که همه
اینها لازمهاش علم است، اما همین خواص دو دستهاند، برخی پس از تحصیل علم دچار غرور و کبر شوند در نتیجه، آن علم هیچ سودی به حالشان نخواهد داشت و میبینیم که خواص منفی هر چند از مراتبی از علم برخوردارند، اما چون بر خلاف آن عمل میکنند منشأ حرکتهای باطل و فساد فراوان نیز میشوند. بنابراین اگر جامعه طلاب بخواهند همچون گذشتگان از علماء و حوزههای علمیه منشأ اثرات بزرگ در جامعه باشند، هم باید در مسیر تحصیل علم جدیت داشته باشند و مسلح به سلاح علم شوند، چرا که هیچ صاحب عقلی نسخه عمل خویش را از شخص جاهل نمیگیرد و هم لازم است مسیر تبلیغ دین و معارف دینی را اشتباه نروند.
صدور انقلاب اسلامی به جهان جزئی از ماهیت انقلاب است/تلازم بین تفکر تمام دانستن انقلاب و خیانت
*مقام معظم رهبری در فرازی از سخنانشان تمام دانستن انقلاب اسلامی را خیانت به انقلاب دانستند. چه لازمهای بین تمام دانستن انقلاب و خیانت وجود دارد؟
– سؤال بسیار دقیقی است و در پاسخ باید گفت یک جریان و یک انقلاب، زمانی تمام میشود که ارزشها و آرمانهای خود را از دست بدهد و از آنها فاصله بگیرد و به لطف الهی و توجه حضرت ولیعصر(عج) و رهبری مقام معظم رهبری، چنین آسیبی درباره انقلاب اسلامی ایران محقق نشده است، بلکه این حرکت عظیم اسلامی که میراث ماندگار امام راحل است همچنان به پیش میرود و این انقلاب با آرمانها و ارزشهای خود در حال زندگی است. دلیل آن هم این است که هنجارهای گذشته از بین رفته و هنجارهای جدید اسلامی جایگزین آنها شده و همچنان حیات داشته و باقی است. البته این مطلب بدین معنا نیست که ما به تمام مقصودمان در باب حکومت دینی رسیدهایم، بلکه تا رسیدن به درجه ایدهال فاصله داریم اما نکته مهم در این میان این است که از آرمانها و ارزشهای انقلابی هم فاصله نگرفتهایم و نباید بگیریم و بلکه به لطف الهی در حال پیشرفت هستیم و این یعنی زنده بودن انقلاب و باقی بودن آن.
اگر ایران امروز را نسبت به ایران زمان طاغوت در نظر بگیریم، تعالی و رشد فراوان در حوزههای مختلف داخلی و خارجی را به وضوح خواهیم دید و این امر روشن است مگر برای کسانی که چشم خود را بر آفتاب ببندند. ایران امروز، ایرانی است که خبر اقتدار آن گوش جهان را پر کرده است و قدرت انقلابی آن، استکبار و استعمار را به ستوه درآورده است. ایران زمان طاغوت به عنوان یک مستعمره گوش به فرمان استعمار و استکبار بود، اما ایران امروز یک ابرقدرت بینالمللی است که چشم و گوش دنیا را متوجه قدرت و اقتدار خود کرده است؛ قدرت و اقتداری که مستضعفان جهان را شاد و امیدوار و دشمنان بشریت را به وحشت انداخته است. صدور انقلاب اسلامی به جهان جزئی از ماهیت و هویت انقلاب ماست که همچنان ادامه دارد و به لطف خدا خواهد داشت.
اما در خصوص تلازم بین تفکر تمام دانستن انقلاب و خیانت باید گفت اگر امری آن چنان که هست گزارش نشود و مخصوصاً هر گاه با علم و عمد باشد، نوعی حیله و غدر است که به آن خیانت گفته میشود، بنابراین اگر کسی انقلاب اسلامی را با توجه به حیات و آثار جاریه آن و جریانش در داخل و خارج، امری تمام شده بداند، قطعاً گزارش غیر واقعی داده و این یعنی خیانت و البته خیانت مراتب دارد و از مراتب شدید آن تضعیف عقاید مردم نسبت به دین و حکومت دینی و نظام اسلامی است که امری نابخشودنی است. بنابراین انقلاب اسلامی همچنان باقی و زنده است و به همین جهت لازم است همه انقلابی بودن را در لایههای مختلف نظام زنده نگه داریم، همان طور که مقام معظم رهبری باره به این تأکید داشتهاند.
یکی از لوازم مهم متوقف نشدن در شبهه، وجود منابع پاسخگویی است
*مقام معظم رهبری در فرازی از بیاناتشان در این سخنرانی به لزوم پاسخگویی به شبهات اشاره داشتند، مسئولیت مرکز شما همین هست، در این رابطه توضیح میدهید؟
– همانطور که معظم له فرمودند و حقیقتاً همینطور هم هست ما نباید و نمیتوانیم در سؤالات و شبهات متوقف شویم چراکه منتهی به انحراف میشود؛ اما یکی از لوازم مهم متوقف نشدن در شبهه، وجود منابع پاسخگویی است، اگر منابع و مراجع پاسخگویی علمی و متقن به شبهات وجود نداشته و یا در دسترسی نباشد، نمیتوان گفت از خطر توقف در شبهه رها میشویم. پس پاسخگویی به شبهات هم لازم است و هم نباید در آن تأخیر داشت، چرا که شاید یک تأخیر موجب گمراهی فرد و یا جامعهای شود.
در واقع پاسخ به سؤالات و شبهات سیره معصومین(ع) بوده است، آن بزرگواران هم در سیره علمی و هم در سیره عملیشان به این امر اهتمام تام داشتهاند، جدا از این مسأله که از پشتوانه عقلی برخوردار است و تارک آن محکوم به حکم عقل و مشمول مذمت عقلاست. کسی که گرفتار شبهه شده است در واقع مضطر است و باید به او رسیدگی کرد و او را از اضطرار در آورد، درست مانند شخص تشنهای که مضطر است و نیاز شدید به آب دارد، به گونهای که اگر آب به او نرسد، از تشنگی میمیرد؛ در این فرض حکم عقل وجوب رسیدگی است به اوست و اضطرار هم منحصر در آب نیست، گاهی اضطرار به گونهای است که از اضطرار به آب شدیدتر و خطرناک تر است مثل همین گرفتار شدن در دام شبهات اعتقادی که اگر به چنین شخصی رسیدگی نشود، اصلاً خدای نکرده ایمان خود را از دست میدهد و به مراتب نسبت به از دست دادن جان سختتر و خطرناکتر است. بنابراین بر همه کسانی که میتوانند و صلاحیت دارند، واجب عقلی و شرعی است به رفع و دفع شبهات بپردازند.
ضرورت تجمیع هدفمند مراکز پاسخگویی با محوریت حوزه علمیه قم
*وجود مرکز پاسخگویی متکثر را چگونه ارزیابی میکنید؟
-وجود مراکز و مراجع متعدد پاسخگویی به سؤالات و شبهات فی نفسه امری منفی نیست، بلکه خوب است و نشان از اقتدار علمی و آمادگی در این موضوع است، اما دغدغهای که هست، موازی کاری غیرضروری است که گاهی در اثر تکثر ممکن است به وجود بیاید، که باید و میشود که با مدیریت لازم این دغدغه رفع شود و این امر البته پس از اعتقاد به ضرورت و اراده جمعی، نیاز به کارشناسیهای پیوسته و ارائه طرحهای راهبردی در این خصوص دارد که در نهایت میتواند به تجمیع هدفمند این مراکز و با محوریت و ستاد بودن حوزه علمیه به نتیجه برسد.
انقلابی بودن به معنی اعتقاد به حقانیت انقلاب اسلامی است
*با توجه به اینکه بحث ضرورت انقلابی بودن، چندین بار از سوی مقام معظم رهبری مطرح شده است و مباحثات و جلسات مکرری هم در این خصوص و در باب مفهومشناسی این مطلب انجام شده است، از نظر جنابعالی، انقلابی بودن چه معنایی دارد و به چه چیزی محقق میشود؟
-به نظر این جانب معنا و مفهوم انقلابی بودن را باید از درون انقلاب و اهداف و سیاستهای آن بگیریم، چون هر انقلابی معمولاً برخاسته از یک سری آرمانها، اهداف و سیاستها است، بنابراین انقلابی بودن یعنی اعتقاد و التزام به آن ارزشها و اقدام در مسیر عملیاتی شدن آنها تا رسیدن به هدف نهایی و در خصوص انقلاب اسلامی هم، انقلابی بودن به معنی اعتقاد به حقانیت انقلاب اسلامی، التزام به آرمانها و ارزشهای آن و انقیاد نسبت به رهبری نظام و عمل بر اساس فرمانهای معظمله است.

برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰