نیروهای نخبه اقتصادی را فراری دادیم
اقتصاد ایران در شرایط مناسبی نیست و سالها بیتوجهی به تامین زیرساختها و قطع ارتباط با اقتصاد و دور ماندن از تجارت جهانی باعث شده تا امروز به یک اقتصاد منزوی و تنها بدل شود که سرنوشت آن به اقدامات سایر کشورها بستگی دارد! یعنی این اقتصاد به قدری شکننده شده که اگر تعاملات ایران
اقتصاد ایران در شرایط مناسبی نیست و سالها بیتوجهی به تامین زیرساختها و قطع ارتباط با اقتصاد و دور ماندن از تجارت جهانی باعث شده تا امروز به یک اقتصاد منزوی و تنها بدل شود که سرنوشت آن به اقدامات سایر کشورها بستگی دارد! یعنی این اقتصاد به قدری شکننده شده که اگر تعاملات ایران با سایر کشورها برقرار نشود شاید فرو ریختن آن زمان زیادی طول نکشد. با این حال سالها اقدامات مسئولان و مدیران اقتصادی در سایه تنشهای سیاسی غیرضروری که دستهای از مدیران تندرو و ناآگاه ایجاد کردند گم شد و نتیجه آن چیزی است که امروز میبینیم. یک اقتصاد بیمار که نیازمند احیای سریع است. در همین زمینه گفتوگویی با پدرام سلطانی، عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی ایران داشته که در ادامه میخوانید.
وضعیت تجـارت خارجی و صادرات ایران در حال حاضر در چــه شرایطی قرار دارد و با چه تهدیدها و فرصتهایی روبهرو است؟
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از روز نو :صادرات و تجارت خارجی ما در سال ۹۹ نسبت به سال قبل از آن یعنی سال ۹۸ دچار کاهش شد و ۱۲ درصد در صادرات و شش درصد در واردات کاهش داشتیم و تراز تجاری کشور هم عملا با تراز منفی حدود سه میلیارد دلاری بسته شد و طبیعتا دلایل مختلفی داشت که دلیل اصلی آن کرونا بود که در ابتدای سال باعث کاهش قابل توجه صادارت شد کمااینکه در فروردین امسال شاهد این موضوع بودیم که صادرات ما نسبت به ماه مشابه سال ۹۹، حدود ۸۰ درصد از نظر ارزشی و ۶۰ درصد از نظر وزنی افزایش پیدا کرده است. این نشان میدهد در فروردین ماه سال گذشته که کشور تقریبا در شرایط قرنطینه و تعطیلی قرار گرفت و مرزها بسته بود؛ چقدر تاثیر منفی در صادرات کشور گذاشت که این تاثیر منفی در درجه اول به دلیل کرونا و در درجه دوم به دلیل کاهش قابل توجه قیمت نفت و فرآوردههای نفتی بود که بخش اعظمی از صادرات کشور را تشکیل میداد و پس از آن هم به دلیل تنگتر شدن حلقه تحریمها شاهد فشار بیشتر به صادرات بودیم. این سه عامل عملا موجب کاهش صادرات کشور شد. با وجود اینکه یک جهش ارزی بسیار زیادی داشتیم و تصور میشد که این جهش باید موجب افزایش صادرات شود، اما این جهش حتی از نظر وزنی هم در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ کاهش داشت. در سال جدید شرایط کشورهای خریدار بالقوه ما از نظر خروج از رکود و بحران کرونا خیلی بهتر از ما است و بازارها و صنایع آنها در مسیر خود قرار گرفتهاند. براساس پیشبینی رشد قیمت مواداولیه در اقتصاد جهانی و ما به دلیل اینکه تا حد زیادی صادرکننده مواداولیه هستیم این میتواند در سال ۱۴۰۰ موجب افزایش صادرات از نظر ارزش کالاهای تولیدی را داشته باشیم، ولی با توجه به اینکه کشور در تنگنای کاهش مزمن سرمایهگذاری را در یک دهه اخیر داشتهایم و این باعث شده تا ظرفیت جدیدی به تولید اضافه نشود تا آنها بتوانند حجم صادرات ما را هم افزایش بدهند. امسال بیشتر رشد از نظر ارزشی است به این دلیل که ارزش مواد اولیه بیشتر میشود که میتواند موجب قیمت صادرات پتروشیمی و فرآوردههای نفتی و مواد معدنی و میعانات گازی شود و البته با کاهش فشار تحریمها فروش دوباره میعانات گازی و فرآوردههای نفتی میتواند افزایش بیشتری از نظر حجمی هم پیدا کند که در نهایت سبد درآمدهای ارزی ما را به لحاظ صادرات نفتی تقویت کند.
منهــای صـادرات مواد نفتی، فرآوردههای نفتی و پتــروشیمی در چه بخشهایی ایران دارای مزیت صادراتی است؟
محصولات پتروشیمی، فرآوردههای نفتی، کانیهای فلزی مس، آلومینیوم و فولاد و مواد معدنی خام مزیت صادراتی ایران هستند و بخش عمدهای از صادرات ایران را تشکیل میدهند و در واقع در رتبههای یک تا ۱۰ صادرات کشور اینها قرار دارند. البته پسته هم جزو کالاهای صادراتی ما بوده ولی هر سال از ارزش و میزان صادرات کاسته میشود، چراکه ایران در حال از دست دادن جایگاهش در دنیا است. یکی از دلایل اصلی آن هم این است که ایران با محدودیتهای آبی مواجه است و بخش عمدهای از کشورما در تنش آبی است از همین رو تولید و صادرات پسته هم تحت مخاطرات بحران اب کشور قرار گرفته است. صادرات فرش دستباف هم که زمانی جزو ۱۰ قلم اول بود عملا به ارقام بسیار پایینتری سقوط کرده و بهنظر میرسد این بخش از صادرات کماکان مسیر افول را خواهد داشت، البته خریدارانی برای فرش ایرانی در جهان وجود خواهد داشت ولی در نهایت میزان صادرات عدد کوچکی خواهد بود. در حوزه صادرات به جز این کالاها جایگاه جدیای نداریم و البته پتانسیلهایی در صنایع ما بهویژه صنایع غذایی و صنایع پایین دستی پتروشیمی و صنایع پایین دستی فلزی وجود دارد، اما این پتانسیلها به دلیل مشکلات فضای کسبوکار مجال رشد در مقیاس و ترازهای جهانی را پیدا نکرده و به جز صادرات به کشورهای همسایه مانند عراق و افغانستان که از نظر صنعتی از ما عقبتر هستند و تا حد کمتری به دیگر کشورهای همسایه یا کشورهایی که ایرانیان زیادی در آنجا زندگی میکنند مانند کانادا و انگلستان و استرالیا که مصرف کالای ایرانی دارند در باقی جاها صادرات در حوزه سایر صنایع بسیار کم است و صادرات قابل توجهی نداریم و اصولا یک صادرات ۳۵ تا ۴۰ میلیارد دلاری برای کشوری مثل ایران با این همه منابع، سرزمین پهناور، وضعیتهای مختلف و نیروی انسانی تحصیلکرده و جمعیت ۸۵ میلیونی صادرات کوچکی تلقی میشود. ما در دهههای گذشته در حوزه تولید و تجارت ناموفق بودهایم.
نقش دیپلماسی اقتصادی در توسعه یا عدم توسعه تجارت خارجی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما دیپلماسی اقتصادی به آن معنا در کشور نداریم که اگر داشتیم باید عضو سازمان جهانی تجارت میبودیم و موافقتنامههای چندجانبههای موفق و موثری را برای دههها بود که میداشتیم. به تازگی یعنی تقریبا دوسال است که حداقل وارد اتحادیه اوراسیا شدهایم و موافقتنامههای دوجانبهای هم که با کشورهای دیگر داریم کم اثر هستند. موافقتنامه تجارت آزاد با کشورهایی که به صورت بالقوه میتوانند شریک تجاری خوبی برای ما باشند، نداریم و اصولا سفارتخانههای ما با وجود اینکه اخیرا هم تاکید شده که باید در حوزه اقتصادی فعالیت کنند و مهمترین ماموریت آنها اقتصاد باشد، اما تا دیپلماتهای ما به اقتصاد و سازوگار آن آشنا نباشند نمیتوان از آنها انتظار داشت که در این حوزه فعالیت موثری داشته باشند و برای همین هم اصولا در دیپلماسی اقتصادی ضعیف هستیم. در سازمانهای بینالمللی اقتصادی به دلیل تنشهای سیاسیای که داشتیم خیلی جایگاه معتبری نداریم و نمایندههای ما کمتر به سطوح عالی راه پیدا میکنند مگر اینکه آنها سازمانهایی باشند که مدیران آنها به صورت چرخشی انتخاب میشوند که بالاخره در دورهای نوبت ایران هم بشود. بنابراین دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی در سایر شئون غیرسیاسی کشور ما ضعیف است. دیپلماسی اقتصادیمان را کنار بگذاریم دیپلماسی فرهنگی، هنری، آب، ورزش و محیط زیست و هر بخشی که بخواهیم روابط دولت با دولت داشته باشیم که نیاز به دیپلماسی داریم بسیار ضعیف هستیم. هم نیرو تربیت نکردهایم و هم نیروهای زبده و توانمند را از کشور فراری داده و راندهایم و آنهایی که نخبههای تراز اول کشور بودند و میتوانستند مذاکرهکننده حرفهای کشور باشند الان یا در اروپا هستند یا در آمریکا و دیگر کشورهای توسعه یافته و حتی اگر به این کشورها نرفته باشند در ترکیه و دیگر کشورها گذران زندگی میکند و ترجیح میدهند که در آن کشورها باشند تا در ایران.
چرا ایران عضو سازمان تجارت جهانی نیست؟
دلیل اینکه ایران هنوز عضو سازمان تجارت جهانی نیست تعلل رهبران در ۲۰ سال ابتدایی بعد از انقلاب و نگاه منفی به هر نوع تعامل بینالمللی بود. ما ۲۰ سال اول را از دست دادیم. زماین هم که به این نتیجه رسیدیم که ناگزیریم وارد سازمان تجارت جهانی شویم وارد تنشهای منطقهای و بینالمللی شده بودیم و ۲۲ بار درخواست ایران برای عضویت ناظر در سازمان جهانی تجارت رد شد یعنی سالی دو بار طی ۱۱ سال تلاش کردیم و سال ۱۳۸۴ که این درخواست پذیرفته شد ما وارد تنشهای جدیدتری شدیم. بعد از آن هم دولت نهم و دهم روی کار آمد و تنشهای هستهای بالا گرفت و اجازه نداد که کارگروه الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت تشکیل شود تا مذاکراتمان را با کشورهای عضو آغاز کنیم. بعد از آن هم به برجام رسید و قول مساعد برای عضویت ایران داده شد ولی به دلیل تعلل در اقدام و بدعهدی غربیها در این رابطه دونالد ترامپ روی کار آمد و باز هم موضوع متوقف شد. ما نیاز به این داریم که در بهبود روابط با آمریکا و کشورهای اروپایی این شرایط را بدست بیاوریم و آنها اجازه دهند تا کارگروه مذاکراتیه الحاق ایران تشکیل شود تا بتوانیم فرایند قانونی را طی کنیم. مدتی است که از رشد تجارت با پاکستان صحبت میشود و هفته گذشته هم وزرای راه و صمت از افتتاح بازارچههای مرزی مشترک برای توسعه تجارت با این کشور خبر دادند، سابقه پاکستان نشان میدهد که پایبند به اجرای تعهدات خودش نیست گاهی به دلیل نداشتن منابع مالی گاهی به دلایل امنیتی.
تجــارت با پاکستان و دیگر همسایههای ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
همسایههای هر کشوری تقدیر جغرافیایی آن کشور است و نمیتوان چنین سوالی را مطرح کرد که تجارت با یک کشور همسایه کار درستی است یا نه. دلیل آن هم این است که تجارت با یک کشور همسایه عملا در مقایسه با دیگر کشورها بهترین نوع تجارت است چون کمترین هزینه تبادلات و لجستیک را دارد و به همین جهت صرفه و توجیه اقتصادی و رقابتپذیری تجارت با این کشورها معمولا بالاتر است. تجارت مرزی باعث امنیت مرزها هم میشود. همانطور که فردریک باستیا، اقتصاددان سوئیسی گفته «اگر کالاها از مرز عبور نکنند سربازها عبور میکنند»، مرزهایی که بیشتر از نگاه تجاری نگاه امنیتی تقویت شده ناامنترین مرزهای ما هستند که یکی از آنها مرزهای ایران با پاکستان است که مرتبا حملات تروریستی از این طریق انجام میشود یا کسانی که این اعمال را مرتکب میشوند به پاکستان فرار میکنند. مردم دوسوی مرز هم مردم فقیری هستند که به راحتی ممکن است جذب گروههای تروریستی شوند. باید تجارت خودمان را با پاکستان تقویت کنیم. در حال حاضر در حدود یک میلیارد دلار است. واردات ما از این کشور هم در حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون دلار در طول سالهای مختلف است. موافقتنامه تجارت ترجیحی داشتیم که برای تمدید آن پاکستانیها بیشتر از ما مشتاق بودند و ما با تاخیر و تعلل اقدام کردیم، البته الان سخن از مذاکرات برای رسیدن به توافقی برای تجارت آزاد با پاکستان در میان است که اگر این موضوع به نتیجه برسد بهنظر من بسیار مثبت خواهد بود و فکر میکنم هم به توسعه منطقه سیستان و بلوچستان ما کمک خواهد کرد و هم باعث امنتر شدن، ایجاد رونق و اشتغال و کاهش مشکلات امنیتی در مرز ما با پاکستان و تا حدی روی همسایه مشترکمان افغانستان هم تاثیر مثبت داشته باشد و به این هم کمک میکند تا پاکستان در همکاریهای بینالمللی بیشتر به ایران توجه داشته باشد چون پاکستان در موضوعات منطقهای و بینالمللی هم به جهت نزدیکی مذهبی و هم به دلیل روابط خوب و کمکهای مالی در لابی عربستان است. بنابراین حتما در یک رویکرد عاقلانه باید روابط اقتصادی خود را با پاکستان بیشتر تقویت کنیم.
با توجه به همه شرایط اقتصاد ایـران از مذاکــرات وین گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری و بررسی لوایح مانده از FATF و پالرمو و تحریمها و … تصویر اقتصاد ایران در ماههای آینده چطور خواهد بود؟
سرنوشت اقتصاد ایران در ماههای آینده به کیفیت و خروجی مذاکرات گره خورده است، یعنی هر چقدر آمریکا در مذاکرات و زمان کوتاهتری تعداد بیشتری از تحریمها را بردارد، به ایران برای فروش نفت، کاهش هزینههای تحریم در تجارت خارجی و رشد درآمدهای ارزی از محل تجارت خارجی کمک خواهد کرد. البته مادامی که در لیست سیاه FATF هستیم کماکان تنگنای روابط بانکی در حد زیادی برقرار خواهد بود و نمیتوانیم با انگشتشماری بانکها و آن هم با هزینههای بالا با بانکهای دیگری ارتباطات سطح بالایی داشته باشیم. بنابراین بیشتر شرایط اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۰ به این موضوع برمیگردد که تا چه حدی میتوانیم نفت بفروشیم و چقدر بتوانیم منابع کشور را آزاد یا پول نفت فروخته شده را به چرخه تجاری و اقتصادی کشور برگردانیم. رونق اقتصاد جهانی بهویژه کشورهای متعامل ما بهویژه در راس آن چین و بعد از آن امارات، عراق و ترکیه و کشورهایی که شرکای اصلی ایران هستند به ما کمک میکند، چراکه تقاضای آنها را افزایش میدهد و افزایش تقاضای آنها در قیمت کالاها و برای واردات از همه دنیا از جمله ایران تاثیر میگذارد، بنابراین ما در سال ۱۴۰۰ یک اقتصاد منفعل داریم؛ یعنی خودش به واسطه ابتکار و سرمایهگذاری و کنشگری رشد نمیکند، بلکه به واسطه چراغ سبزهایی که از دنیا میگیرد میتواند رشد کند. اینکه چقدر بتوانیم تعاملات را با آمریکا بهبود ببخشیم و تحریمها را برداریم و با اروپا تعامل کنیم، باعث میشوند در منطقه و در کشورهای همسایه تجارت کنیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰