تاریخ انتشار : شنبه 14 فروردین 1400 - 21:06
کد خبر : 104036

نمازِ شب (یک شهید، یک خاطره)

نمازِ شب (یک شهید، یک خاطره)

مریم عرفانیاناز همان ۱۲ سالگی نماز شب عباس ترک نمی‌شد! چند مرتبه که با صدای حمد و قل هو الله نمازش از خواب بیدار شدم، ناراحت شد. از شب بعد می‌رفت طبقه بالای خانه و نماز می‌خواند! هر چه می‌گفتم: «مادر جان! چرا همین‌جا نماز نمی‌خونی؟»بی‌مقدمه می‌گفت: «اینجا مزاحم خواب شما میشم، نمی‌خوام بیدار بشین.»پسرم

مریم عرفانیان
از همان ۱۲ سالگی نماز شب عباس ترک نمی‌شد! چند مرتبه که با صدای حمد و قل هو الله نمازش از خواب بیدار شدم، ناراحت شد. از شب بعد می‌رفت طبقه بالای خانه و نماز می‌خواند! هر چه می‌گفتم: «مادر جان! چرا همین‌جا نماز نمی‌خونی؟»
بی‌مقدمه می‌گفت: «اینجا مزاحم خواب شما میشم، نمی‌خوام بیدار بشین.»
پسرم با همان نمازهای شب، از همان نوجوانی، خیلی بزرگ ‌شده بود.
خاطره‌ای از شهید عباس حسین‌پور
 راوی: مادر شهید

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد