سرعت و مهارت؛ مولفه های مهم در امدادرسانی
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد. گروه اطلاع
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح سه شنبه سوم مرداد ۱۳۹۶ داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
**امدادرسانی آگاهانه؛ شرط کاهش خسارت در بحران ها
امدادرسانی سریع و دقیق از شرایط کاهش خسارت ها در حوادث و بحران ها به شمار می رود و این امر ایجاب می کند تا به منظور کاسته شدن از آمار تلفات و خسارت ها، تمهیدات ویژه برای امدادگران و نهادهای امدادرسان در نظر گرفته شود.
روزنامه «آفرینش» در سرمقاله ای با عنوان «چند نکته درباره زمان طلایی امدادرسانی» نوشت: هرچند مرگ مغزی به دلیل سکته مغزی، سقوط از ارتفاع و… نیز رخ میدهد، اما اصلیترین عامل آن در کشور ما همان طور که گفته شد، تصادفات و سوانح رانندگی هستند. این مسأله ایجاب میکند ما برای کاستن از آمار تلفات جانی این گونه حوادث، هم در حیطه پیشگیری از بروز سوانح، بسیار فعالتر از آنچه اکنون هستیم، عمل کنیم تا اصلا کار به مرگ مغزی نکشد و هم تا زمانی که آمار تکاندهنده این حوادث در کشور ما هم تنزل پیدا کند و به میزان قابلقبولتری برسد، در زمینه مواجهه با این حوادث و کمک به آسیبدیدگان آن، به طور جدیتر و با امکانات بیشتر عمل کنیم.
زهرا کیان بخت در ادامه این مطلب می نویسد: منطقی نیست در کشوری که آمار تصادفات بالاست و ما به طور روزانه، در سراسر کشور و در نقاط مختلف، شاهد وقوع این حوادث هستیم، هنوز هم در زمینه امدادرسانی، آمبولانس، هلی کوپتر و همه ملزومات پزشکی و درمانی اضطراری در این گونه مواقع، دچار نقص، کمبود امکانات و سهلانگاری باشیم. همان طور که پذیرفته هم نیست در زمینه فرهنگسازی ضعیف عمل کرده باشیم تا جایی که هنوز هم، بعد از اتفاق افتادن این حجم بالا از تصادفات در کشورمان، عزم همگانی برای باز کردن راه خودروهای امدادرسان، در میان مردم وجود نداشته باشد و یا اغلب ما نسبت به ارائه کمکهای اولیه به مصدومان تا زمان حاضر شدن امدادرسانان، آگاهی و علم کافی و لازم را نداشته باشیم.
روزنامه «شهروند» در سرمقاله ای با عنوان «هلالاحمر، معرف امنیت پایدار» نوشت: از میان نهادها و سازمانهای عمومی و دولتی هلالاحمر باید بیش از سایرین نسبت به حضور شبکههای اجتماعی در چند سال اخیر خرسند باشد؛ زیرا این شبکهها موجب شدهاند که از یک سو حساسیتها نسبت به حوادث و اتفاقات پیرامونی ما افزایش یابد و از سوی دیگر زمینه را برای انعکاس فعالیتهای نیروهای امدادی و خدماتی و مهمترین آنها هلالاحمر فراهم کرده است. انعکاس این خدمات پیش از این منحصر به صداوسیما بود که از یک سو محدود بود و از سوی دیگر ذهنیت مردم آن را تبلیغات دولتی تصور میکرد ولی اکنون شبکههای مستقل اجتماعی هستند که به بهترین وجهی این مسائل و اقدامات را منعکس میکنند و همین امر نیز سبب میشود تا علاقهمندی مردم در کمک به هلالاحمر بهعنوان مهمترین و مطمئنترین شیوه امداد به هموطنان نیازمند و مشارکت در این امر خیر و انسانی نیز تقویت شود.
در ادامه آمده است: کافی است در همین چند هفته اخیر به اخبار توجه کنیم تا ببینیم حوزه فعالیتها و امدادونجات هلالاحمر تا چه حد گسترده است؛ از حضور سگهای زنده یا جسدیاب در پیداکردن کودک گمشده گرفته تا کمک به سیل و زلزلهزدگان تا کمک به افرادی که دچار آتشسوزی شدهاند تا نجات غرقشدگان و حوادث رانندگی و گردشگران رودخانههای خروشان و… نشان میدهد که مأموریت هلالاحمر و نجاتوامداد هر روز ابعاد بزرگتری پیدا میکند. بزرگشدن این ابعاد به دو علت است؛ از یک سو حوادث و رویدادها به علل گوناگون در حال افزایش است.
این روزنامه همچنین در گفت وگویی با رییس صلیبسرخ اکوادور عنوان «من یک امدادگر بودم» آورد: من در صلیبسرخ کشورهای ایتالیا، اسپانیا، آرژانتین، جمهوری دومینیکن و پاناما بودهام. شخصا نظرم این است که ایران نسبت به این کشورها در سطح خیلی بالاتری است و از نقطه نظری دیگر میتوانم ایران را در بین اولینهای هلالاحمر و صلیبسرخ قرار دهم. به طور کلی برای من صلیبسرخ کشورهای مختلف هیچ تفاوتی و برتری و نقصانی نسبت به هم ندارند؛ زیرا همه از هفت اصل اساسی پیروی میکنیم و همه یک هدف مشخص و معینی داریم که آن رفاه انسانی است. بنابراین هر کدام از ما با هر آن چه در توان داریم، با ظرفیتها و شرایط خاص خود، برای رفاه انسانی تلاش میکنیم.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: زنان در تمامی بخشهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، بشردوستانه به اندازه مردان فعالیت دارند و حتی در سالهای اخیر در ١٠٧ سالی که صلیبسرخ اکوادور تأسیس شده است، من دومین زنی هستم که ریاست صلیبسرخ اکوادور را به عهده دارم. همه گمان میکنند هر کسی که وارد صلیبسرخ میشود، باید پزشک باشد اما من پزشک نیستم. من یک داوطلب هستم. ٢٠سال در صلیبسرخ عضو بودم و همین روحیه امدادگری روز به روز به من ارتقا بخشید تا جایی که به ریاست صلیبسرخ رسیدم. با وجود اینکه تخصص من حسابداری بوده است، دانشگاه گوادالاخا مکزیک به من دکترای افتخاری اعطا کرده است. دلبستگی عمیقی به صلیبسرخ اکوادور دارم.
روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «راهاندازی ۲۰۰ موتورآمبولانس در پایتخت» آورد: ۲۰۰ دستگاه موتورلانس مجهز به امکانات ضروری فوریتهای پزشکی برای نخستین بار به طور رسمی و با حضور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، معاون درمان وزیر و سرپرست اورژانس کشور روز گذشته به ناوگان مرکز اورژانس تهران اضافه شد. از این پس با راهاندازی این آمبولانسهای موتوری در شهر تهران میانگین زمان رسیدن فوریت های پیش بیمارستانی به بالین بیماران از ۲۸ دقیقه به ۱۰ دقیقه کاهش می یابد.
در ادامه این مطلب آمده است: این موتورها مجهز به دستگاه کاردیوتلمیدین، دستگاه اکسیژن رسان، شوک، ست زایمان، ست احیا، ست سوختگی، دستگاه فشار خون، دستگاه گلوکومتر و ویدئو لارنگسکوپ هستند. دستگاه کاردیوتله مدیسین امکان ارسال نوار قلب استاندارد را به دیسپچ فراهم میکند، بعد از آن پزشک نوار قلب را میبیند و بعد از تشخیص بیمار مبتلا به سکته قلبی مستقیماً به واحد آنژیوگرافی قلب انتقال داده میشود. علاوه بر این دستگاه «میکرونت» زیر صندلی موتورلانس تعبیه شده که کار اکسیژنرسانی به بیمار را انجام میدهد. باکسهای دیگر آمبولانسهای موتوری نیز مجهز به سرم، باند و گاز استریل، ستهای لوله گذاری برای تنفس و ساکشن و دستگاه فشار خون و قند خون است.
**مهار آسیب های اجتماعی با آموزش و آگاه سازی
توجه و واکاوی ریشه های آسیب های اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. آسیب هایی که ضمن اختلال در نظم عمومی جامعه به هنجارها و ارزش های موجود نیز لطمه وارد می سازد و مهار و کنترل این پدیده های آسیب زا به عزم و اراده جمعی نیاز دارد.
روزنامه «ایران» در یادداشتی با عنوان «مدیریت شهری، مدارا و خشونت اجتماعی» نوشت: گسترش جمعیت و فشردگی شدید زندگی شهرنشینی موجب شده است که شهرها به محیطهای مواجه با چالشهای جدید اجتماعی تبدیل شوند. به طوری که امروزه سهم مهمی از فضای پر حجم و التهاب اطلاعرسانی انباشته از اخبار خشونتهای اجتماعی در شهرها و به ویژه در کلانشهرهاست و خشونت و مظاهر آن به یکی از مهمترین مسائل شهرها تبدیل شده است.
محمدجواد حقشناس منتخب شورای پنجم در ادامه این یادداشت می نویسد: متأسفانه این روزها چشم و گوش ما با اتفاقات عجیب و رقتانگیزی چون قتل یک دختر نوجوان معصوم، یا خشونت در مترو و معابر شهری بسیار آشناست. خشونت پدیدهای است که بیش از هر چیز امری اجتماعی است. تحلیل شهر به عنوان یک سازه اجتماعی، موضوع خشونت شهری را برای مدیریت شهرها به یک مأموریت اخلاقی، اجتماعی و نوعدوستانه تبدیل میکند. از این منظر افزایش شاخصهای خشونت اجتماعی یک چالش جدی برای حیات شهرنشینی به شمار میآید و بنابراین به یکی از مأموریتهای فرهنگی و اجتماعی مدیریت شهری مبدل شده است.
روزنامه «آفتاب یزد» در گفت وگویی با فاطمه دانشور رییس کمیته اجتماعی شورای چهارم شهر تهران، عنوان «زنان بیشناسنامه!» را منتشر می کند و می نویسد: بیشناسنامه بودن در بین زنان در چند سطح است. مادرانی را داریم که خودشان وقتی متولد شدند هویت سجلی برایشان ثبت و از اول برایشان شناسنامه صادر نشده است. به دلیل نداشتن شناسنامه هم این زنان از خدمات اجتماعی بسیاری محرومند. این زنان بزرگ شدند و به سن باروری رسیدهاند و در حال حاضر ما با فرزندانشان مواجه هستیم که آنها هم شناسنامه و هویت ندارند. این زنان در مسیر زندگی با هیچ کدام از نهادهای حمایتگر (NGOها و…) برخورد نکردهاند.
در ادامه این گفت وگو آمده است: چرا این زنان مورد غفلت قرار گرفتند؟ دوران کودکی را با همین شرایط گذراندهاند و حالا که ۱۶ ساله و مادر شده است. یعنی دولتهای ما در دوران مختلف (اصلاحطلب و اصولگرا) به این موضوعات توجه نکردهاند و این علامتی برای غفلتزدگی است. پروندههای این زنان زیاد است. عمدهترین افراد بیشناسنامه حاصل ازدواجهای ثبتنشدهاند و تولدهای خارج از نکاح. در واقع این افراد ازدواجهای ثبت سجلی ندارند و در بین این افراد زندگیهای گروهی خیلی متداول است. این زنان به نوعی زندگی بیخانمانی را تجربه میکنند که الزاما به معنای در خیابان خوابیدن نیست. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم فقط کسانی که در خیابان میخوابند بیخانمانند.
روزنامه «آرمان» با درج عنوان «از کودک آزاری تا کودک ربایی»، نوشت: اتفاقاتی که در هفتههای اخیر برای چند کودک رخ داده و از مهمترین آنها حادثه پارس آباد بود که به ربوده شدن و قتل آتنا اصلانی انجامید،نگرانیهایی را در جامعه به وجود آورده است، اما مساله ربودن کودکان فقط محدود به آزار و اذیت و قتل آنها نمیشود و در مواردی شاهد ربوده شدن نوزادان با قصد سوء استفاده از آنها در مواردی همچون خرید و فروش و بهرهگیری از آنها در تکدیگری و… هستیم.
در ادامه این گزارش می خوانیم: درباره میزان کودک ربایی و خرید و فروش نوزاد در کشور آمار دقیقی در دست نیست. بر اساس آمار اغلب کودک رباییها و خرید و فروش یا دزدی نوزاد بدون اطلاع به مراجع قانونی انجام میشود. از سوی دیگر مراجع مربوطه نیز چندان تمایلی به بازگو کردن شدت و حدت این بزه اجتماعی در کشور ندارند. این در حالی است که در سال گذشته با ۵۲ پرونده آدمربایی رو به رو بودیم. اغلب آدم رباییهای کشور در استانهای تهران، خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان به ترتیب با ۲۴، هشت و هفت مورد به ثبت رسیده است. همچنین پروندههای گروگانگیری در سال گذشته از حیث رقمهای درخواستی در ازای آزادی گروگانها هم رشد فراوان داشته است. در آدم رباییها و گروگانگیریهای مذکور نیز از کودکان و نوزادان استفاده شده است.
این روزنامه همچنین در گزارش دیگری با عنوان «کودکان قربانی تکدیگری»، می نویسد: کم نیستند کودکانی که در خیابانها و معابر با لباسهای مندرس اقدام به تکدیگری میکنند، کودکانی که روزانه به کار گمارده میشوند و آخر شب مجبورند درآمد خود را به سرباندهایی تحویل دهند که بدترین رفتارها را با آنها دارند. تکدیگری کودکان یک واقعیت تلخ است که سالهاست درباره آن حرف میزنیم، اما همچنان این معضل حل نشده باقی مانده است و آنچه بیشتر عمق این ماجرا را نشان میدهد این است که کودکان قربانی اصلی این ماجرا هستند و سود ناشی از تکدیگری نصیب سوداگرانی میشود که بی توجه به دوران حساس کودکی قصد سوء استفاده از این قشر را دارند.
در ادامه این گزارش آمده است: با وجود این، اگر برخورد جدی و ریشهای با این معضل صورت نگیرد شاهد افزایش تکدیگری کودکان خواهیم بود، کودکانی که علاوه بر زشت کردن چهره شهر به جای آنکه دنبال علم آموزی باشند راه گدایی را پیش گرفتهاند. البته طرح جمعآوری ضربتی کودکان متکدی هر از گاهی اعمال میشود و دوباره همان کودکان سر از خیابانها در میآورند. این در حالی است که نمیتوان تکدیگری کودکان را به پای نیازمندی گذاشت، چرا که خانوادههای بسیاری با فقر دست و پنجه نرم میکنند، اما نیازهای خود را با حداقلها برطرف میکنند.
روزنامه «آفرینش» در مطلبی با عنوان «حل مشکلات جامعه؛ در گرو پیشگیری از آسیبهای اجتماعی» به نقل از اسدالله درویش امیری استاندار زنجان می نویسد: اگر گام های اساسی در جهت آگاهسازی و پیشگیری از آسیب های اجتماعی برداشته شود، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. آسیبهای اجتماعی را از مهمترین معضلات و تهدیدات جامعه است. یکی از دلایل مهم در بروز معلولیت ها و شیوع آسیب های اجتماعی، ناآگاهی افراد به ویژه والدین است.
در ادامه می خوانیم: دستگاههای حمایتی و خدماتی در جامعه، که با اقشار آسیبپذیر روبرو هستند، مسئولیت خطیری به عهده دارند و باید خدمات ویژهای در حوزههای مختلف به جامعه هدف ارائه دهند.
**حضرت معصومه(س)؛ بزرگ بانوی تقوا و کرامت
یکم ذی العقده سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) است؛ بانویی پرهیزگار که لقب کریمه اهل بیت(ع) یافت. شورای عالی انقلاب فرهنگی به دلیل جایگاه ارزشمند ایشان در ۱۳۸۵ خورشیدی روز میلاد ایشان را «روز دختران» نامگذاری کرد.
روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «سالروز ولادت کریمه اهلبیت(ع)» نوشت: حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتیها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. در روز اول ذیقعده سال ۱۷۳ هجری، در شهر مدینه دختری چشم به جهان گشود که قرار شد کریمه اهل بیت(ع) باشد. چه افتخار از این بالاتر که امام رضا(ع) به او لقب معصومه داده است (بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتیها و شبنم معطر آفرینش) و فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است.»
در ادامه این گزارش می خوانیم: حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد.در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید:هر یک از فرزندان ابوالحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد. بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقامترین آنان است.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «تجلی فضیلت» آورد: اول ذیقعده بهعنوان زاد روز حضرت معصومه(س) و فرصتی برای تکریم کریمه اهل بیت(ع) تعیین شده است. به نقل ازمنابع دینی، در میان فرزندان امام موسی کاظم(ع) پس از امام رضا(ع) کسی همپای حضرت معصومه(س) نبوده و از آن حضرت بهعنوان افضل زنان عصر خود یاد کردهاند. درارتباط با جایگاه علمی حضرت معصومه(س) در متون دینی اخبار بسیاری نقل شده که جملگی ناظر بر فضل و دانش آن حضرت(س) هستند.
در ادامه آمده است: همچنین گفته شده حضرت معصومه(س) در زمان سفر پدر و برادرش اجازه پاسخگویی به سؤالات و شبهات علمی مسلمانان را دارا بوده است. یکی از تعالیم برتر اسلام که دین خاتم را سرآمد تمام ادیان قرار داده، از بین بردن تبعیض و بیعدالتی نسبت به نوع زن است. اسلام بنیان برتری طلبیهایی که منشأ جاهلی داشته است را برچیده و فرق زن ومرد را به تفاوتهای جنسیتی تقلیل میدهد. حضرت معصومه(س)در خانهای آراسته به فضیلت اخلاقی رشد کرد و تحت تعلیم و تربیت پدر و برادر معصومش در علم و طهارت زبانزد عام و خاص شد و از موقعیت تالی معصوم برخوردار شد و در ردیف زنان عالمه، محدثه و والا مقام جهان اسلام قرار گرفت.
روزنامه «خراسان» در گزارشی با عنوان «هجرت غریبانه کریمه اهل بیت(س)»، نوشت: به نظر میرسد که این هجرت تاریخ ساز، برخلاف آنچه شهرت یافته، غریبانه و در کمال مظلومیت بوده است. استاد «یوسفی غروی» در کتاب ارزشمند «موسوعهالتاریخ الاسلامی»، به بررسی چگونگی این هجرت، بر اساس اسناد و مدارک تاریخی پرداخته و معتقد است که آنچه درباره ورود حضرت معصومه(س) به قم، همراه با کاروانی مجلل و متشکل از بزرگان بنیهاشم، در برخی منابع تاریخی، نقل شده است، صحت ندارد.
در ادامه این مطلب آمده است: حضرت فاطمه معصومه(س) با کاروانی عظیم و مجلل به قم نیامدند. کاروان ایشان، چنان که برخی روایت می کنند، شامل بزرگان بنی هاشم و موالیانشان نبود و در زمان ورود این بانوی بزرگوار به شهر قم، درگیری و جنگی هم روی نداده است. چنین ادعاهایی، صرفاً داستان است و واقعیت ندارد. آن چه از نظر تاریخی درست به نظر می رسد، این است که طولانی شدن سفر حضرت امام رضا(ع) از یک سو و از سوی دیگر، انتشار قصیده معروف «دعبل خزاعی»، که به قصیده «تائیّه» مشهور است، باعث بروز نگرانی در میان خانواده و دوستداران امام(ع) و زمینه ساز حرکت آن ها به سمت ایران و شهر مرو شد.»
روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «شخصیت ممتاز حضرت معصومه(س)»، نوشت: از مقام عصمت که (تنها مخصوص چهارده تن میباشد و از زنان تنها حضرت فاطمه(س) دارای این مقام میباشد) بگذریم، حضرت معصومه(س) از جمله زنانی است که میتوان ادعا کرد که تلألو معصوم است؛ زنان اندکی ظرفیت آن را داشتند که بیشترین بهره را از فروغ جاودان الهی و نور ولایت، دریافت کنند و بتوانند خود را در کمالات معنوی اندکی پایینتر از معصومان(ع) بسازند، بسان حضرت زینب کبری و حضرت معصومه(س) بنا به مقتضای عبارت معروف «أهل البیت أدری بما فی البیت» اهل خانه از آنچه که در خانه میگذرد، بیشتر از دیگران میدانند، بهتر است آن بانوی بزرگ را از زبان امامان معصوم(ع) بشناسیم.
در ادامه این گزارش می خوانیم: شهر قم مدفن تعداد زیادی از امام زادگان است و هر کدام دارای مقامات بس والایی هستند، اما ائمه(ع) تنها از اهمیت شخصیت و زیارت دختر موسی بن جعفر(س) سخن گفتهاند که این خود نشانگر عظمت معنوی این بانوی بزرگ است.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهسا شریفی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**۲۰۵۹**۹۱۳۱
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearchهمراه شوید.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰