جای خالی تبیین «عفاف و حجاب» در کتب درسی با غفلت از سند تحول آموزش و پرورش!
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس – محمد محسن حقیقی، از کارکردهای نظام تربیت و آموزش در هر کشوری شناسایی ظرفیت ها و استعدادهای بالقوهی انسان های آن جامعه و بالفعل کردن این
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس – محمد محسن حقیقی، از کارکردهای نظام تربیت و آموزش در هر کشوری شناسایی ظرفیت ها و استعدادهای بالقوهی انسان های آن جامعه و بالفعل کردن این استعدادها است، در کنار این مسئولیت مهم، اجتماعی کردن افراد جامعه از پایین ترین سن به صورت مبنایی و ریشه ای و گفتمان سازی و فرهنگ سازی اصول و ارزش های برگزیده آن جامعه جزء این مسئولیت ها به شمار می رود. در کنار همه ی این کارکردها، آموزش رفتارهای صحیح و تغییر الگوهای نادرست رفتاری جزء وظائف این نظام به است. نظام تربیتی و آموزشی به دو دسته ی رسمی و غیر رسمی تقسیم میشود. تربیت و آموزش از طریق مهدهای کودک، مدرسه و دانشگاهها در دستهی رسمی قرار می گیرند و نهاد خانواده و رسانهها در دستهی نظام غیر رسمی تربیت. در جمهوری اسلامی ایران نیز پس از انقلاب تلاش های زیادی جهت تغییر مبانی و ساختارهای نظام تربیت و آموزش رسمی به لحاظ نظری و روی کاغذ صورت گرفت اما در عمل نتیجه به گونه ای دیگر بود که در این مجال نمیگنجد.
یکی از موضوعاتی که در شرایط کنونی کشور به لحاظ تربیتی و آموزشی دچار آسیب است، مسئله ی حجاب است. حجاب از مسلمات اسلامی و انقلابی جامعهی اسلامی ایران به شمار میرود که مطابق با سیاست ها و راهبردهای کلان کشور، می بایست توسط نظام تربیت و آموزش رسمی کشور به کودکان، نوجوانان و جوانان آموخته شود و فرآیند رفتارسازی در این نظام و در طی مراحل مختلف انجام شود، از این منظر بررسی سیاستها، ساختارها و محتوای تولید شده توسط نظام تربیت و آموزش رسمی کشور ضروری است. در این نوشتار آموزش و پرورش به عنوان جزئی از نظام تربیت و آموزش کشور مورد بررسی قرار میگیرد.
در بُعد ساختاری، آسیبی جدی در نظام تربیتی و پرورشی مدارس است. قسمت أعظم برنامههای آموزش و پرورش مربوط به «آموزش» و بخش بسیار اندکی از آن مربوط به «پرورش و تربیت دینی و انقلابی» است. این مطلب هم بیانگر عدم جامعیت و هم نشانده دهندهی هدفگذاری ناقص در حیطهی تربیت است. عمدهی برنامههای آموزش و پرورش برای تربیت دینی متربیان به وضع دروسی مانند قرآن، دینی و وضع معاونت پرورشی در مدارس محدود میشود.[۱] و برنامهی مشخصی هم به صورت نظام مند برای تربیت دانشآموزان در موضوع حجاب وجود ندارد.
در بُعد سیاستگذاری مهمترین سند آموزش و پرورش کشور، سند تحول آموزش و پرورش است. در این سند در قالب یک هدف و شش راهکار به موضوع حجاب، حیا و پوشش پرداخته شده است که از یک بعد جای امیدواری و از بعدی دیگر نگران کننده است. ترویج و تعمیق فرهنگ حیا، عفاف و حجاب متناسب با قابلیتها و ظرفیتهای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی هدف اصلی ذکر شده در این سند است. و راهکارهای این سند برای ترویج حجاب به شرح زیر می باشد:
۱ ـ بازنگری و بازتولید برنامهها و محتوای آموزشی و روشهای تربیتی برای درونیسازی و تعمیق و ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب.
۲ ـ اتخاذ تدابیر مناسب جهت جذب، تربیت و بکارگیری نیروی انسانی شایسته و متعهد و عامل به رعایت حیا، عفاف و پوشش مناسب در کلیه مراکز اداری و آموزشی.
۳ـ جلب مشارکت سازنده و اثربخش خانوادهها در حفظ، تعمیق و اشاعه حیا، عفاف و پوشش دانشآموزان.
4ـ ایجاد سازوکارهای لازم برای هماهنگی رسانهها و تولید کنندگان کتب و مواد آموزشی، لوازمالتحریر و تجهیزات آموزشی و تربیتی در جهت ترویج فرهنگ حیا، عفاف و حجاب مناسب در دانشآموزان.
۵ ـ طراحی و ارائه الگوی لباس و پوشش مناسب، متنوع، زیبا و آراسته مبتنی بر فرهنگ اسلامی ـ ایرانی برای مربیان و دانشآموزان پسر و دختر در راستای تقویت هویت اسلامی ـ ایرانی.
۶ ـ برنامهریزی به منظور اقناع فکری دانشآموزان برای پذیرش قلبی و درونی حیا، عفاف، حجاب و عمل به آن با تبیین دیدگاه اسلام.
در نقد این هدف و راهکارها باید گفت که در موضوع حجاب ما نیازمند نظامی تربیتی و به هم پیوسته از کودکی تا انتهای دانشگاه هستیم که بر اساس کار تربیتی و مربی محوری به ساختار ذهنی و رفتاری دانش آموزان شکل دهد، چون ما به دنبال تغییر و اصلاح رفتار و ایجاد رفتار بهنجار اسلامی در حوزه حجاب هستیم و گرنه با این سنخ راهکارها، از این سیستم تربیتی و آموزشی دانش آموز با حجاب بیرون نمیآید. چنین راهکارهایی که از یک نظام کلی تبعیت نمی کنند، نتیجه و خروجی ارزشمندی نخواهد داشت. به عنوان نمونه ابلاغ دستورالعمل حجاب و عفاف در مورد پوشش دانش آموزان در مدارس، خروجی چنین راهکارهایی و نبود نظامی هماهنگ و تربیتی است. حجاب و پوشش با دستورالعمل درست شدنی و ایجاد شدنی نیست و به اذعان مسئولین وزارت خانه ی آموزش و پرورش این دستورالعمل جهت هماهنگی و یکسان سازی در پوشش در مدارس است، و بین این عنوان بزرگ و پر طمطراق و هدف بیان شده توسط معاون فرهنگی و پرورشی وزارت آموزش و پرورش تناسبی دیده نمی شود:«دستور العمل حجاب و عفاف در مورد پوشش دانش آموزان در مدارس به همه استان ها ، مناطق و مدارس ابلاغ شده است که نوع پوشش دانش آموزان دختر و پسر را مشخص می کند. هیچ تاکیدی بر روی رنگ و جنس لباس دانش آموزان در این دستور العمل نیامده است و این موضوع در اختیار استان ها و مناطق است که برای هر کدام از مدارس خود چه رنگ و یا مدلی را در نظر بگیرند. همه مدارس به سوی هماهنگ سازی پیش می روند و البته در این فرآیند هماهنگ سازی پوشش دانش آموزان سعی شده که مراعات وضعیت مالی اولیاء شده باشد.»[۲]
تنها پیامد این دستورالعمل«هدایت دانش آموزان در پوشش باید به نوعی باشد که ما در مدارس به سوی لباس هماهنگ حرکت کنیم زیرا این هماهنگی آنها را از تبعیض،خودبینی، تفاخر و تکبر در مورد پوشش دور نگاه می دارد و همه دانش آموزان با یک پوشش وارد مدرسه شوند و علاوه بر آن باعث همدلی و اتحاد آنها خواهد شد» بیان شده است!! و از مطالبی دیگر چون برنامه های رفتار ساز حجاب و عفاف، بازی های تربیتی و آموزشی مرتبط با این موضوع، کلاس های بینشی و شناختی، سازوکار تربیتی ترویج حجاب و … خبری نیست.
در بُعد محتوای کتب درسی در موضوع حجاب و ضمن بررسی آن متوجه می شویم بین کتاب های دختران و پسران فرق چندانی وجود ندارد و فقط در کتاب هدیه های آسمانی پایه ششم و کتاب مطالعات اجتماعی به صورت غیر مستقیم به این موضوع پرداخته شده است که اظهار نظر معاون پژوهشی وزارت خانه ی آموزش و پرورش تایید کننده ی این مدعاست:«در کتب درسی به صورت مستقیم و غیرمستقیم درباره حجاب مطالبی درج شده است و این موضوع در درس «پوشش» در کتاب هدیه آسمانی پایه ششم دبستان وجود دارد. در کتاب مطالعات اجتماعی نیز به صورت غیرمستقیم موضوع حجاب مطرح شده است و به صورت تشویقی در دیگر جاها به آن اشاره شده است؛ همچنین در کتاب دانشآموزان ششم ابتدایی درباره محرم و نامحرم مطالبی عنوان کردیم که به عنوان نمونه پسرعمو و دخترعمو باهم نامحرم هستند.»[۳]« در کتاب مطالعات اجتماعی و در درس پانزدهم، درسی با عنوان انواع لباس برای گروههای اجتماعی وجود دارد که لباسهای محلی مردم اقوام مختلف، پوشاک ایرانیان در گذشته، تولید لباس در گذشته و حال و خرید لباس نیز عنوان شده است.»[۴] به نظر نمی رسد با چنین محتوایی و در چنین حدی بتوان موضوع حجاب را درونی و تبدیل به ارزش کرد و واقعا جای تعجب و تاسف دارد…قضاوت با شما… اما در یک تحقیق میدانی جالب پیرامون آسیبشناسی تربیت دینی دانشآموزان مقطع راهنمایی در شهر تهران محتوای دروس دینی و نیز روش غیر جاذب معلمین در تدریس دو عامل از عوامل آسیبزا در تربیت دینی بیان شده است. در قسمتی از این تحقیق در رابطه با محتوای درسی و شیوه معلمین چنین آمده است؛
«عدم انطباق مطلوب محتوای کتب دینی دورهی راهنمایی تحصیلی با زندگی عملی و توانایی ذهنی و فکری دانشآموزان، عدم استفاده مطلوب از هنر و مظاهر هنری و قالبهای هنری و ادبی در محتوای متون تربیت دینی، عدم انطباق محتوای کتب تعلیمات دینی با اهداف کلی دورهی راهنمایی تحصیلی … این عوامل لزوم تجدید نظر و نگاه دوباره را جهت کاهش آسیب پذیری تربیت دینی در این محور (محتوای متون دینی) از سوی مسؤلان و برنامه ریزان تربیت دینی میطلبد.
… ضعف در برقراری روابط عاطفی و صمیمانه توسط معلمان دینی با دانشآموزان، عدم شناخت کافی معلمان از روحیات دانشآموزان، عدم آشنایی معلمان با روشهای نوین تدریس دروس دینی، عدم آراستگی و جذابیت ظاهری معلمان دینی جهت جذب دانشآموزان به امور دینی و عدم انعطاف پذیری و انتقاد پذیری معلمان دینی.»[۵]
که همین موضوع در آموزش ونهادینه سازی موضوع حجاب به عنوان یکی از مولفه های تربیت دینی دیده می شود.
از منظری دیگر باید این نکته را مورد اشاره قرار داد که کتاب های درسی در بهترین حالت چه بسا کمترین نقش را داشته باشند به این معنی که برای آنکه بتوانیم در مدرسه فرهنگ حجاب را خوب تبیین و نهادینه کنیم، بیش از کتاب درسی رفتار دبیران، معلمان و مدیران و نوع مواجههی آنها با این موضوع و وجود مربی و برنامه های تربیتی اهمیت دارد. و لذا بررسی التزام کادر مدارس و معلمان به حجاب و ترویج فرهنگ آن جای بررسی دارد. یکی از جدیترین و حساسترین نواقص نظام آموزش و پرورش از جانب نیروهای تربیتی و بطور خاص معلمان و مربیان است. در بیان شاخصهایی از نیروهای تربیتی برتر میتوان به تربیت یافتگی (دینی، علمی، اخلاقی و … )، آگاهی، دغدغهمندی و تشکیلاتی بودن بعنوان مهمترین شاخصهها اشاره نمود. اما میبایست این سؤال را پرسید که چه تعداد از معلمین و بویژه مربیان و معلمین دینی چنین خصائصی دارند؟ آیا همه و یا اکثر دبیران و معلمان حائز این خصائص هستند؟ آیا میتوان دغدغهمندی برای تربیت دانشآموز و سایر ویژگیهای مذکور را بصورت یک صفت اخلاقی و رفتاری فراگیر در معلمین مشاهده کرد؟ گرچه تحقیقات میدانی وسیع کمک بسیاری در تدقیق پاسخ سؤال مذکور میکند اما بدون چنین تحقیقی نیز میتوان به پاسخ ناخوشایند این پرسش دست یافت. از بهترین شواهدی که پاسخ منفی سؤال فوق را تأیید میکند ملاحظهی دانشآموزانی است که تحت تدابیر تربیتی معلمین آموزش و پرورش عمری سپری کردهاند. آیا کودکان، نوجوانان و جوانانی که از مقاطع تحصیلی گذر کردهاند به اندازهی مقطع یا مقاطع گذر کرده به اهداف و مقاصد تربیتی و رفتاری در موضوع حجاب دست یافتهاند؟ آیا میتوان در اثر تلاشهای معلمین عمق اعتقادات و جهت گیریهای فکری (دینی و به تبع سیاسی) جوانان را تأیید کرد؟ پاسخ این پرسشها بطور بالجمله منفی است و این از واضحات وضعیت جوانان امروز جامعهی ماست که برخی از تحقیقات میدانی نیز مؤید آن است.[۶]
نکته ی دیگر ضعف در مدیران و مسئولان وزارت خانه ی آموزش و پرورش در نهادینه سازی موضوع حجاب است، به عنوان نمونه در اظهار نظری، مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش از زیر بار این مسئولیت مهم یعنی رفتار سازی و فرهنگ سازی در حوزه ی حجاب شانه خالی کرده است و بیان داشته است:« درست است، وزارت آموزش و پرورش در فرهنگ سازی نقش موثری دارد، اما به تنهایی نمی تواند از عهده تمام مسایل برآید و برای این کار نیاز به عزم همگانی دارد….. وزارت آموزش وپرورش یک مرجع فرهنگ ساز است، نظام تعلیم و تربیت می تواند در عرصه های مختلف تاثیر گذار باشد به شرطی که این نهاد را در امور تنها رها نکنیم، چراکه موفق نمی شویم….دانش آموزان تنها نیمی از زمان خود را در مدرسه می گذارنند و جامعه، خانواده و رسانه نیز بر شکل گیری شخصیت آنان تاثیرگذار است.لذا باید تمام نهادها برای فرهنگ سازی با وزارت آموزش وپرورش همکاری کنند.»[۷] در اینجا باید از این مقام مسئول سوال پرسید که آیا ۱۲ سال زمان کمی است که دانش آموز در مدارس میگذراند؟
تقریبا در این نوشتار وضعیت آموزش و پرورش در نهادینه سازی و فرهنگ سازی موضوع حجاب مورد بررسی قرار گرفت، آنچه از وضعیت این نهاد تربیتی و آموزشی مشخص است، عدم توانایی در محقق ساختن حیا و حجاب بین دانش آموزان است، که نیازمند علاجی فوری در موضوعات اخلاقی و تربیتی است.
[۱]. تربیت کودک در جهان امروز، آیت الله دکتر بهشتی، ص ۲۶۴-۲۶۷.
[۲] http://tehranedu.ir/Modules/News/NewsShow.aspx?page=1&mid=338&itemID=14827
[۳] http://www.farhangiannews.ir/view-20271.html
[۴] http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13930420000206
[۵]. آسیب شناسی تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه مدیران مدارس راهنمایی شهر تهران، رهنما، اکبر؛ طباطبایی، فرزانه؛ علیین، حمید، دانشور رفتار، ص۱۱-۱۲. در این تحقیق به برخی نقاط قوت هم اشاره شده که مراد تحقیق ما نیست.
[۶]. آسیب شناسی تربیت دینی دانش آموزان از دیدگاه مدیران مدارس راهنمایی شهر تهران، رهنما، اکبر؛ طباطبایی،فرزانه؛ علیین،حمید، دانشور رفتار، ص۱۲. شماره ۲۱، ۴۳ تا ۵۴.
[۷] shabestan.ir/mobile/detail/news/628628
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰