شکستن بت اقتدار پهلوی با فرماندهی کاریزماتیک ترین امام جمعه/حماسه ۲بهمن مردم ارومیه نقطه عطف مبارزات انقلابی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از ارومیه، روز شمار انقلاب مردم ایران علیه رژیم پهلوی به ۲ بهمن ۵۷ رسیده است و در این روز مردم انقلابی ارومیه با هدایت حاج شیخ غلامرضا حسنی اولین اقدام مسلحانه علیه رژیم شاهنشاهی را رقم زدند
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از ارومیه، روز شمار انقلاب مردم ایران علیه رژیم پهلوی به ۲ بهمن ۵۷ رسیده است و در این روز مردم انقلابی ارومیه با هدایت حاج شیخ غلامرضا حسنی اولین اقدام مسلحانه علیه رژیم شاهنشاهی را رقم زدند و در این میان نظامیان خشمگین رژیم طاغوتی برای مقابله با مردم شهر سراسیمه وارد عمل شدند و با به توپ بستن مسجد اعظم شهر ارومیه تاریخ مبارزات را وارد مرحله جدیدی کردند.
مسجد اعظم ارومیه به عنوان یک سنگر و پایگاه برای انقلابیون در آن روزگار به شمار میرفت و در دوم بهمن ۵۷ مورد هدف گلولههای ماموران رژیم طاغوت قرار گرفت و تعدادی از مبارزان به شهادت رسیدند اما قیام مسلحانه مردم از همین مسجد شروع شد و سربازان طاغوت توسط مبارزان انقلابی به رگبار بسته شدند.
میتوان گفت مردم آذربایجانغربی نقشی اساسی را در انقلاب اسلامی داشتهاند و دوم بهمن ۵۷ روز حماسه این مردم غیور و انقلابی است و در این روز، مردم انقلابی آذربایجانغربی با خروش بی نظیر خود این روز را در تاریخ ثبت کردند.
ارومیه اولین شهر در دوران خفقان کشور بود که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جرقه مبارزه و دفاع مسلحانه به رهبری عالم فقید و شجاع حاج غلامرضا حسنی در آن کلید خورد و واقعه مسجد اعظم ارومیه در دوم بهمن ۱۳۵۷ را نباید یک درگیری و یک اتفاق ساده در نظر گرفت بلکه این حرکت مردمی نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود.
امام جمعه ای در قامت یک فرمانده
نقش مردم آذربایجانغربی در مبارزه با طاغوت و به ثمر رساندن انقلاب هرگز از حافظه تاریخ پاک نمیشود چرا که آنان در دورهای به جنگ مسلحانه پرداختند که داشتن یک اسلحه جسارت میخواست، جسارتی که ابهت رژیم طاغوت را در زیر تلی از خاک مدفون کرد و در این راستا نقش پررنگ فرماندهی و اثر گذار شیخ غلامرضا حسنی بر هیچ کس پوشیده نیست و تاثیر این مبارزه مسلحانه در تقویت حرکت انقلابی مردم ایران به حدی بود که در سالهای اول جنگ تحمیلی حضرت امام خمینی (ره) فرمودند که “همه باید مثل آقای حسنی مسلح شویم”.
نقل کردهاند در دوران پهلوی حجت الاسلام حسنی یک روز، در بالای منبر بهطور غافلگیرانه یک کلاشینکف از زیر عبای خود درمیآورد و میگوید “مردم، این یک تفنگ است نوک مگسک قلب شاه”! مردم با دیدن این صحنه بههیجان در میآیند و از آن تاریخ مردم ارومیه بهسرعت مسلح میشوند؛ ملاحسنی از همان نوجوانی و جوانی کشاورزی میکرد و تا آخرین روزهای عمر خویش با زراعت و کشاورزی امرارمعاش میکرد. برخی مورخان نوشته و گفتهاند که “ملاحسنی” در مبارزه با نظام شاهنشاهی چنان با قاطعیت و شجاعت سخن میگفت که رژیم پهلوی برای کنترل و مدیریت او عاجز مانده بود.
شاید بازخوانی و یادآوری این قیام عظیم تاریخی بتواند بار دیگر غیرت و شجاعت مردم این سرزمین را به تصویر بکشد و ایثار و فداکاری و شجاعت و مردانگی گذشتگان این مرز و بوم را به جوانان معرفی و یادآوری کند.
دوم بهمن سالروز این قیام تاریخی است که خاطره رشادتهای آن روز از اذهان مردم ارومیه پاک نخواهد شد برای تجلیل از یاد و خاطره این مقام فاخر و روحانی ارزشمند انقلابی و بازخوانی و یادآوری رشادتها و مجاهدتهای مبارزان انقلابی به مطالعه بخشی از خاطرات مکتوب حاج شیخ غلامرضا حسنی پرداختیم.
ساماندهی نیروهای انقلابی برای مبارزه با رژیم طاغوتی
حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا حسنی در گوشههایی از خاطراتش چنین آورده است: از نیروهای انقلابی خودم دعوت کردم تا در مسجد اعظم اجتماع کنند و هرکس از مردم که اسلحه دارد به آنجا بیاورد و به ما ملحق شود، ما باید مسجد و اطراف آن را سنگربندی میکردیم و به این ترتیب در برابر کماندوهای تا به دندان مسلح شاه، مقاومت نشان میدادیم.
در عرض چند ساعت تمام پیشنهادهای من تحقق یافت و اقشار مختلف مردم بسیج شدند و با وانت بار و خودروهای شخصی، شن، ماسه، گونی و آجر آوردند و پشت بام و اطراف مسجد را با گونیهای پر از شن سنگربندی کردیم.
در بخش دیگر خاطرات آمده است: در خیابانهای اطراف که به مسجد منتهی بود، درختان و چوبهای بزرگ و سنگینی ریختیم تا به خیال خودمان مانع از حرکت و پیشروی تانکها به سوی مسجد شویم و راهها را به روی نیروهای مسلح شاه ببندیم.
روبه روی مسجد، هتل چهار یا پنج طبقهای قرار داشت که صاحب آن مردی ثروتمند از اهالی تبریز بود، وی نمازخوان و به ظاهر فرد صالحی بود و از او خواستم پشت بام هتل را در اختیار ما قرار دهد تا ما آنجا را هم سنگربندی کنیم چون موقعیت بسیار مناسبی داشت اما او ترسید و اجازه نداد، البته آن وقت جای ترس هم بود و نباید وی را ملامت کرد.
حتی پیشنهاد پول دادم و باز هم نپذیرفت و در سمت دیگر مسجد اعظم بانکی قرار داشت که بچهها بعد از غروب از پشت بام بالا رفتند و در بالای بام بانک هم یک سنگر با یک تیرانداز مستقر کردند و با اینکه از یک سمت بانک به ۲ طرف خیابان امام خمینی (ره) فعلی و از طرف دیگر آن به خیابان عسگرآبادی کاملا تسلط داشتیم، موقعیت هتل بهتر از بانک بود.
حماسه۲بهمن ۵۷ و به توپ بستن مسجد اعظم ارومیه
هرچه امکانات و تجهیزات بود برای استحکام پایگاه نظامی مسجد اعظم به کار گرفتیم و ۴۰ تا ۵۰ نفر مسلح و جمعی از مردم آمادهی نبرد شدیم ناگهان صدای غرش تانکها از دور به گوش رسید و به دستور من افراد مسلح در پشت سنگرهای خود قرار گرفتند، تانکها درختان و سایر موانع را شکستند و به محوطه نزدیک شدند، ۶ تانک بود و تعداد زیادی نیروهای پیاده نظام ارتش آنان را همراهی میکردند.
اصابت گلوله به گنبد مسجد اعظم ارومیه
من در پشت بام کنار گنبد قرار گرفته بودم و در حالیکه یک کلاشینکف در دستم بود، میخواستم ببینم عکس العمل تانکها چه خواهد شد که ناگهان تانک اولی که در جلو حرکت میکرد، یک توپ به سمت گنبد شلیک کرد، نمیدانم هدف اصلی همان گنبد بود یا میخواست مرا بزند، گلوله توپ درست از یک متری بالای سرم عبور کرد و به گنبد اصابت کرد و بعد از آن طرف گنبد خارج شد.
در این میان عدهای با لباس شخصی به عنوان ” شاه دوست” در میان آنان ظاهر شدند و شعار “زنده باد شاه “سر دادند و دوستانم از شدت خشم بدنشان میلرزید، اول خیال کردم از ترس این طور شدهاند اما خطاب به من گفتند: حاج آقا چرا دستور تیراندازی نمیدهید و گفتم نیازی به دستور نیست بزنید ، که حرف مرا شنیدند فوری روی تانک و اطراف آن را خالی کردند و ما تانک را به رگبار بستیم.
در این حماسه تاریخی ۲ نفر از مردم شهید و چندین نفر زخمی و تعداد زیادی هم از درجه داران رژیم کشته و زخمی شدند و یک تفنگ ژ-۳ هم به غنیمت ما درآمد، با این تفنگ ما دارای ۲ اسلحه ژ-۳ شدیم.
فرار تانکها و هیجان وصف ناپذیرمردم
مردم برای اولین بار با چشم خود شکست و فرار تانکها را دیدند، شور و هیجان عجیبی در شهر پیچید و واقعا مردم باورشان شد که میتوانند با امکانات کم در برابر یک رژیم جهنمی و تا دندان مسلح بایستند، هر لحظه بر حضور و ازدحام حماسی مردم بیشتر می شد.
بعد از ظهر همان روز مراسم تشییع ۲ شهید برگزار شد و قبلا به افراد مسلح گفتم در مراسم تشییع به صورت نامرئی حاضر شوند و گوش به فرمان باشند تا اگر نیاز شد، اسلحه ها را بیرون بیاورند و پیکر شهدای انقلاب ارومیه را به سمت باغ رضوان بردیم و در آنجا دفن کردیم.
شهادت یک فرد مسیحی تازه مسلمان شده
فرد دیگری هم از برادران مسیحی ما در همان ایام به درجه رفیع شهادت رسیده بود، به طور دقیق یادم نیست که همان روز یا چند روز بعد از این واقعه بود، بالاخره این شهید مسیحی تازه مسلمان شده را در کنار این ۲ شهید دفن کردیم و در واقع این سه شهید بزرگ، جزو اولین شهدای انقلاب اسلامی ارومیه به شمار می روند.
هنگام دفن شهدا برای حاضران سخن گفتم و ضمن بیان ارزش و اهمیت مقام شهید و شهادت به ادامهی راه شهدا که همان ادامهی انقلاب و ایثار و فداکاری بود، تاکید کردم.
در این هنگام افراد مسلح حاضر در مراسم، سلاحهای خود را از زیر لباسهایشان بیرون آوردند و با یک حرکت هماهنگ و حماسی از سخنان من حمایت کردند و پس از ختم مراسم مردم که سرا پا شور و احساس شده بودند در جهت ادامهی نهضت خمینی با شهدا میثاق بستند و با دادن شعارهای انقلابی به سمت خانه های خود بازگشتند.
در ادامه برای بیان روز واقعه دوم بهمن ۵۷ سراغ یکی از فرماندهان و مبارزان انقلابی دوران انقلاب رفتهایم و مصاحبهای با این مبارز انقلابی ترتیب دادهایم تا از زبان ایشان وقایع آن روز را بازخوانی کنیم که در ادامه میخوانیم.
دوم بهمن ۱۳۵۷ نماد ولایت مداری و ظلم ستیزی مردم ارومیه است
نصرالله اسداللهی از فرماندهان جنگ مسلحانه مردم ارومیه علیه طاغوت نیز دوم بهمن ۱۳۵۷ را نماد ولایت مداری مردم ارومیه خواند و اظهار داشت: مردم ارومیه در این تاریخ به تبعیت از امام راحل و به فرماندهی و هدایت حاج شیخ غلامرضا حسنی و سایر علمای بزرگوار علیه رژیم طاغوت دست به جنگ مسلحانه زدند و بسیاری از نیروهای طاغوت را نابود کردند.
وی با اشاره به اینکه این روز باید برای همیشه در دل تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه بماند، ادامه داد: این روز سند بزرگ ظلم ستیزی مردم آذربایجانغربی است.
اسداللهی ادامه داد: جنگ مسلحانه ارومیه و سلاح به دست گرفتن مردم در این دوران باعث شد تا مردم در جنگ تحمیلی نیز با آمادگی به میدان بیایند و نقش آفرینی کنند، در حقیقت جنگ مسلحانه ارومیه بستری شد برای آموزش مردم برای روزی که دشمن به سرزمینمان تجاوز کرد.
این مبارز انقلابی در خصوص قیام مسلحانه مردم ارومیه در تاریخ ۲ بهمن ۵۷علیه طاغوت میگوید: رخداد ۲ بهمن سال ۵۷ از قبل پیش بینی شده بود و حاج شیخ غلامرضاحسنی و حمید فاسونیه چی یکی از نقطههای اثر گذار و مهم در این جنگ مسلحانه با رژیم طاغوتی بودند.
وی ادامه میدهد: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تشکلهایی و گروههای در استان تشکیل شدند و این گروهها مسلح شدند و در مقابل این گروههای مذهبی و انقلابی گروهای مخالفی مانند مجاهدین خلق بودند که مخالف این گروههای انقلابی بودند و لازم بود گروههای مذهبی فکری به حال خود کنند.
این مبارز انقلابی میگوید: حاج غلامرضا حسنی معتقد بود با ضعیف شدن دولت در تهران ممکن است مردم استان دچار مشکل شوند و نوامیس مردم به دست منافقین بیافتد بنابراین لازم بود نیروهای انقلابی قدرت خود را تقویت کنند و صحنه مبارزه را ترک نکنند و با این هدف به رهبری فرماندهی مجاهد نستوه حاج غلارضا حسنی اقدام به مسلح کردن گروهها کردیم و گوش به فرمان دستورات امام خمینی (ره) در عراق بودیم.
اسداللهی بیان کرد: دفاع مشروع بر همه واجب است و دو ماه قبل از بهمن ماه در آذرماه رژیم طاغوت در قزوین اقدام به مبارزه مسلحانه و حمله به تظاهر کنندگان کرده بود و مردم را به خاک خون کشیدند و روزهای بزرگی چون خرداد ۱۳۴۲، ۱۹ دی قم، ۲۹ بهمن تبریز، ۱۷ شهریور تهران و ۱۳ آبان و سایر ایام ثبت شده در تاریخ است که هرگز از ذهنها پاک نمیشود و در این راستا دوم بهمن ۱۳۵۷ ارومیه نیز در زمره این روزهای تاریخی قرار دارد و برگ زرینی را به دفتر تاریخ انقلاب اضافه کرده است.
وی در ادامه خاطرات خود از حادثه دوم بهمن ۵۷ میگوید: مطلع شدیم با سخنرانی یکی از مقامات ارتشی رژیم شاهنشاهی نظامیان را علیه مردم تحریک کرده است و در تاریخ ۳۰ دی ماه تعدادی تانک از پادگان قوشچی به پادگان ارومیه انتقال داده شده است.
این مبارزانقلابی اضافه کرد: این خبر را به بعداز ظهر یکم بهمن به گوش حاج حسنی رساندم و ایشان اطلاع دادند برای تصمیم گیری در مسجد دور هم جمع خواهیم شد و در این جلسه حاج حسنی دستور دادند صبح روز دوم بهمن ماه نیروها و مبارزان انقلابی روبروی مسجد اعظم جمع شوند.
اسدالهی گفت: صبح روز دوم بهمن به دستور ایشان نیروها را به سمت مسجد انتقال دادم و قبل از طلوع آفتاب در حدود ۲۰۰ نفر از مردم در خیابانها تجمع کرده بودند با اینکه میدانستند روز سختی در پیش رو دارند و احتمال خطر وجود دارد، رفته رفته با طلوع آفتاب به اجتماع مردم افزوده شد و در مقابل افراد انقلابی ۵۰۰ نفر از افراد رژیم شاهی نیز تجمع کرده و شعار “زنده باد شاه” را سر میدادند.
وی میگوید: در این روز حاج حسنی و نیروهای با وفایش در پشت بام مسجد اعظم سنگر گرفتند و در حدود ساعت ۹ به ما خبر رسید که تانکهای ارتشی از سمت خیابان ایالت به سمت مسجد اعظم در حال حرکت است .
این مبارز انقلابی ادامه میدهد: در حدود ۹ تانک به سمت خیابان امام کنونی و پهلوی سابق در حال حرکت بود و برای افزایش وحشت و ترس مردم به پشت بام ها تیراندازی میکردند و اولین تانک که به سمت خیابان عسگرآبادی رسید همان پل زیرگذر کنونی گنبد مسجد اعظم را نشانهگیری و تیراندازی کرد و با اصابت گلوله به گنبد قسمتی از گنبد مسجد آسیب دید و بلافاصله ازبام بانک ایرانشهر سه راهی به سمت تانک تیراندازی شد و باعث شد شنی تانک صدمه ببیند و با آسیب دیدن تانک و سربازانی که در تانک بودن این تانک محل را ترک کرد.
اسداللهی بیان میکند: با دیدن این صحنه ۲ نفر از سربازان نظام شاهنشاهی اسلحههای خود را به مردم دادند و لباس نظامی خود را از تن درآورده و با لباس شخصی همراه مردم شدند و مابقی تانک دور زدند و عقب نشینی کردند و این درگیری تا ساعت ۱۲ و یک ظهر ادامه داشت و مردم با شکستن شاخههای درختان خیابان امام کنونی مسیر را بر نیروهای طاغوتی بستند و تا زمان پیروزی انقلاب این مسیر برای نیروهای طاغوتی قابل عبور نبود.
وی در ادامه خاطراتش میگوید: این اتفاق تا عصر روز دوم بهمن به تمام استانهای کشور مخابره شده بود و عصر که در حال گشت زنی بودم یکی از مغازهداران به ما اطلاع داد در اصفهان مردم این شهر در دیوارها نوشتهاند” زنده باد مردم مسلح ارومیه که تانکهای رژیم را مجبور به فرار کردهاند”.
این مبارز انقلابی در پایان میگوید: درگیری دفاعی مسلحانه مردم که نگذاشتند رژیم طاغوت مردم این شهر را به خاک و خون بکشاند استارتی برای پیروزی انقلاب اسلامی بود در واقع میتوان گفت قیام مسلحانه دوم بهمن ۵۷ در ارومیه نقطه عطفی بر پیروزی انقلاب است.
۲ بهمن ۱۳۵۷ نشانه مردانگی و شجاعت مردم ارومیه
حجت الاسلام محمد فخری مبارز انقلابی نیز ۲ بهمن ۱۳۵۷ را نشانه مردانگی و شجاعت مردم ارومیه خواند و گفت: این روز یادآور نقش آفرینی مردانی است که در برابر سربازان طاغوت سینه سپر کردند و زمانی جنگ مسلحانه در ارومیه روی داد که خفقان بر کشور حاکم بود و کسی جرات اسلحه به دست گرفتن نداشت.
وی با تاکید بر اینکه گلوله باران نظامیان، طاغوت رژیم ستمشاهی را از خواب چندین ساله بیدار کرد، ادامه داد: در این روز مردم مبارز ارومیه سلاح به دست گرفتند و ابهت پوشالی طاغوت را شکستند.
حجت الاسلام محمد فخری با اشاره به حماسه ۲ بهمن ۱۳۵۷ میگوید: سال ۵۷ سالی است که انقلاب اسلامی با رهبریت امام خمینی (ره) در کشور اسلامی ایران هر روز با وقایعی روبرور میشد و تمام استانهای کشور به خصوص آذربایجانغربی با رهبریت امام خمینی و نمایندگی امام روحانیت عالی قدر حاج شیخ غلامرضا حسنی که پیشتاز انقلاب اسلامی در ارومیه بودند مسائل انقلاب پیگیری میشد.
وی در ادامه خاطراتش میگوید: با توجه به شرایط سخت آن دوران و فشار طاغوت بر مردم در آذر ماه سال ۵۷ در مسجد اعظم ارومیه جلساتی برگزار میشد که مجاهد نستوه غلامرضا حسنی پیشنهادی در این مسجد مطرح و اعلام کردند استان ما از سایر استانها متفاوت است و از جمله استانهای مرزی به شما میرود و ممکن است افراد شرور از این موقعیت سو استفاده کرده و به مردم استان آسیب برسانند.
این مبارزه انقلابی ادامه داد: بنابراین ایشان از مردم درخواست کردند که آگاه و هوشیار باشند و مردم را به تهیه اسلحه تشویق کردند.
وی میگوید: شیخ غلامرضا حسنی اعلام کردند تهیه اسلحه برای دفاع از ناموس و خانواده و استان و مبارزه با رژیم طاغوت لازم است و امکان جنگ مسلحانه با رژیم طاغوت وجود دارد.
حجت الاسلام فخری بیان کرد: بر این اساس حاج آقا حسنی اقدام به تهیه اسلحه کردند و مبارزان انقلاب نیز مجهز به اسلحه شدند و رژیم طاغوتی متوجه اقدام این مبارزان شدند و در دوم بهمن طرفداران طاغوت و مجاهدان انقلاب به رهبری مجاهد نستوه دچار درگیری شدند و اولین جنگ مسلحانه استان در شهر ارومیه آغاز شد.
این مبارز انقلابی یکی از علتهای قیام مسلحانه دوم بهمن ۵۷ در ارومیه را سخنرانی یکی از فرماندهان ارشد رژیم طاغوت در لشکر ۶۴ ارتش اعلام کرد و گفت: یکی از مقامات ارتش در ارومیه با سخنرانی خود ارتشیها را تحریک کرده بود که چطور در استان شما یک روحانی میتواند اسلحه به دست بگیرد مسلح شوند و با رژیم به جنگ مسلحانه بپردازد.
وی میگوید: در این راستا موافقان رژیم طاغوت در خیابان امام تظاهرات انجام دادند و ارتشیها قدرتنمایی کرد و برای اینکه مردم را بترساند از طریق تانکهای توپهای به سمت گنبد مسجد اعظم پرتاپ کردند که باعث آسیب به مسجد و شهادت چند نفر از مبارزان انقلابی شدند و در این جریان مجاهد حسنی در بام مستقر شدند و به سوی طاغوتیان تیراندازی کردند و از طاغوتیان افرادی صدمه دید و از بین رفتند و توانستند یک اسلحه ژ-۳ به غنیمت بردند.
خاطرنشان میشود یکی از رخدادهای بهمن ۱۳۵۷ در آذربایجانغربی به توپ بستهشدن مسجد اعظم پایگاه انقلابیون ارومیه بود و حوادث آذر و دی ۱۳۵۷ مقامات رژیم را در ارومیه به تنگ آورده بود. بنابراین در ۲ بهمن ۱۳۵۷ نظامیان رژیم پهلوی به رهبری سرهنگ دوم هوشنگی که معاونت لشکر ۶۴ ارومیه را برعهده داشت، اقدام به آوردن تانک به خیابانها نمود و مسجد اعظم پایگاه انقلابیون را به توپ بست.
گزارش از رقیه وکیلی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰