تاریخ انتشار : جمعه 19 دی 1399 - 10:17
کد خبر : 83287

سردار سلیمانی و نگاه نخبگان عرب بخش (۲)

سردار سلیمانی و نگاه نخبگان عرب بخش (۲)

خبرگزاری مهر؛ گروه بین الملل – محمد مهدی شریعتمدار: ادریس هانی نویسنده و پژوهشگر مغربی در حوزه فلسفه و مسائل استراتژیک و عضو هیأت تحریریه مجلات گرانسنگی مانند ” الکلمه” و ” الاستغراب” و هیأت مشاوران علمی مجله ” مطالعات آینده پژوهی دانشگاه علوم و فناوری سودان است. وی از فعالان پرکار در مبارزه با

خبرگزاری مهر؛ گروه بین الملل – محمد مهدی شریعتمدار: ادریس هانی نویسنده و پژوهشگر مغربی در حوزه فلسفه و مسائل استراتژیک و عضو هیأت تحریریه مجلات گرانسنگی مانند ” الکلمه” و ” الاستغراب” و هیأت مشاوران علمی مجله ” مطالعات آینده پژوهی دانشگاه علوم و فناوری سودان است.

وی از فعالان پرکار در مبارزه با امپریالیسم وتروریسم وحمایت از مقاومت و آرمان فلسطین است وتا کنون، علاوه بر حضور مستمر رسانه‌ای ونگارش مقالات متعدد، بیش از ۴۰ کتاب در مسائل اندیشه عربی، فلسفه، امور منطقه و مسائل توسعه وآینده پژوهی منتشر کرده است.

ادریس هانی در ۶و۷ دیماه جاری، دو مطلب انتشار یافته در منابع خبری مغرب، به نقل از آقای محمد الهلالی از رهبران جنبش توحید و اصلاح و حزب عدالت و توسعه را برای من فرستاد که در یکی از آنها هلالی به رهبر مقاومت اسلامی لبنان اهانت ودر مطلب دوم، سردار سلیمانی را جنایتکار جنگی وترویست می‌خواند! هانی گله داشت که چرا یکی از شبکه‌های تلویزیونی مهم جریان مقاومت این شخص را در یکی از برنامه‌های خود دعوت کرده است.

حزب عدالت و توسعه نماینده جریان اخوان در مغرب است که در حال حاضر، کابینه و دولت در اختیار آن است. جنبش توحید و اصلاح هم جمعیتی تبلیغی، سلفی واخوانی است که بازوی دینی و تبلیغی این حزب را تشکیل می‌دهد.

پادشاهی مغرب کشور عجایب است: از دین زدایی جامعه و گردشگری جنسی تا امیرالمومنین خواندن پادشاه، از روابط پنهان دیرینه با رژیم صهیونیستی تا ریاست کمیته قدس در سازمان همکاری‌های اسلامی، از مظاهر غربی وپسماندهای استعمار تا جامعه القرویین در شهر فاس ومرحوم علال الفاسی، از جریان سلفی گری و تندروی اسلامی تا جنبش نوگرایی دینی در قالب حزب ” البدیل الحضاری” یا اخیراً جنبش سکولار ” تنویر” از یک سو وجریانات وفرق صوفیه از سوی دیگر واز نویسندگان اصول گرای دینی تا محمد عابد الجابری و طه عبدالرحمن واحمد الریسونی را در بر می‌گیرد.

اما درباره جریان اخوان، ادریس هانی کتابی دارد با عنوان “سراق الله” یا ” ربایندگان خدا” که به تعبیر او تاملاتی در پیدایی، گفتمان وعملکرد جریانی است که او آن را ” اسلام سیاسی در مغرب” می‌خواند ومنظور او جریان اخوان المسلمین وهمین حزب عدالت و توسعه وجمعیت توحید واصلاح است. او از دو جریان سلفی گری ملی وسلفی گری تکفیری یاد می‌کند وبه طور مفصل نفوذ وهابیت را در مغرب مورد بررسی قرار می‌دهد. در بخش دوم کتاب، به جنبش اسلامی مغرب ودر بخش سوم عملکرد سیاسی و ساختاربندی متقابل نهاد دین ومدیریت دولت واز جمله عملکرد ” اسلام سیاسی” در انتخابات پارلمانی ونحوه دستیابی اخوان به قدرت را در این نظام پادشاهی غرب گرای مروج اباحه گری توضیح می‌دهد. او خود می‌گوید که “کتابم داستان اخوان وعدالت و توسعه وتوحید و اصلاح را از ریشه رسوا و روشن می‌کند”.

ادریس هانی به دلیل “پروپاگاندایی که حزب وجنبش از دهه هشتاد به راه انداختند” معتقد است که شبه محال است که در مغرب، کسی در دفاع از شهید سلیمانی و مقاومت بنویسد یا اظهار نظر کند. او اصلاً وجود یک جریان متشکل اسلامی انقلابی وحدت گرا را در مغرب نفی می‌کند و از “نمایش” اسلام گرایان اخوانی مغرب سخن می‌گوید که عرصه را بر همگان تنگ کرده اند.

در پاسخ به مجموعه پرسش‌های من در باره نقش نفوذ صهیونیستی _ آمریکایی (علاوه بر رویکرد اخوان)، وجود اندیشمندانی که به خط وحدت ومقاومت باور داشته باشند یا ملی گرایان وچپ گرایانی که با بحران آفرینی در سوریه مخالف باشند یا مبارزانی که از مساله فلسطین دفاع کنند، مانند نمونه‌هایی که در تونس یا الجزایر شاهد آن بوده ایم ونیز این پرسش که چرا پدیده “ادریس هانی” یکه و تکرار ناشده باقی مانده است و چرا در باره سلیمانی که قهرمان مقاومت ومبارزه با تروریسم است، نه در عرصه سیاست ونه حتی در حوزه ادب وشعر مغرب نمونه‌ای مانند او نمی‌توان یافت، گفتگویی مفصلی با او داشتم که نزدیک به یک ساعت به طول انجامید.

ادریس هانی قرائتی از اوضاع مغرب عربی، در تونس والجزایر ومغرب و موریتانی وحتی کمی آن سوی تر یعنی مصر ارائه می‌دهد که اجمال آن این است که اخوان هرجا در حاکمیت بوده اند، نقش خود را از موضع قدرت حاکم در تعامل با فضای بین المللی ایفا کرده اند که نوعاً سازشکارانه بوده است و هر جا که موضع دفاع ازفلسطین هزینه داشته، با توجیهاتی شانه خالی کرده اند. در تونس به درستی اشاره می‌کند که دفاع از فلسطین را اتحادیه‌ها و احزاب به عهده داشته اند ونه حزب نهضت به رهبری غنوشی. در الجزایر به داستان تاریخی صحرا و اختلاف مغرب با این کشور بر سر آن اشاره می‌کند.

در مصر معتقد است که اخوان به دلیل کار تشکیلاتی قوی ودراز مدت به قدرت رسیدند وگمان بردند که سازمان نظامی فروپاشیده وبعدا دیدیم که اوضاع چگونه شد. در موریتانی به سکوت اخوان در همه زمینه‌ها واز جمله مقاومت فلسطین اشاره می‌کند. او با نگاهی کاملاً نومیدانه تاکید می‌کند که “هرگز به اخوان اعتماد نکنید” زیرا آنها به تعبیر او به ” دکان سازی” در مورد آرمان فلسطین پرداخته اند تا سایر جریانات را از میدان خارج کنند ولذا اندک افرادی که همچنان از آرمان فلسطین دفاع می‌کنند وحتی بعضی از آنان سابقه مشارکت در عملیات مقاومت فلسطین دارند، از بیم اخوان و نه نظام حاکم! راه سکوت را برگزیده اند، بلکه حتی عموم مردم در نتیجه این عملکرد دچار نفرت شده اند.

ادریس هانی با اشاره به ثروت روز افزون این جریان وسلطه بر رسانه‌ها و فضای افکار عمومی اضافه می‌کند که آنچه در ماجرای عادی سازی روابط مغرب با رژیم صهیونیستی رخ داد؛ آغاز راه است وباید در انتظار رویدادهای عجیب‌تری بود. او سوال می‌کند که چگونه اظهارات عثمانی رئیس دولت در اوت گذشته که هرگز عادی سازی را نخواهند پذیرفت، به امضای قرارداد با رژیم صهیونیستی در ماه دسامبر انجامید؟

هانی پاسخ را به بخش “عادی سازی روابط ” در کتاب خود احاله می‌دهد ومی گوید که او در پایان سال ۲۰۱۶ که این کتاب ۶۷۲ صفحه‌ای را منتشر کرد، این پیش بینی را کرده بود.

ادریس هانی مقاله‌ای از محمد الهلالی برای من ارسال کرد که در واکنش به اعتراض هانی به اظهارات وی درباره شهید سلیمانی وسید حسن نصرالله بود.

درباره هانی گفته است: ” مبارز دیروز علیه صهیونیزم، امروز به مزدور ایرانی‌ها تبدیل شده است.”

گپ وگفت با ادریس هانی ضمن ارائه تصویری جامع از جامعه مغرب ونمایی کلی از کشورهای مغرب عربی، هرچند که دیدگاه او درباره اخوان المسلمین بیش از حد بدبینانه به نظر می‌رسد، اما در عین حال نسبت به رسوا شدن آنچه او “تدلیس وفریب” حزب توسعه و عدالت می‌خواند وخوشبینی به تغییرات آینده اجتماعی وافزایش حضور تک صداهایی مانند او در جامعه، نگاه مثبت‌تری به مخاطب می‌دهد، امری که در کشوری کاملاً غرب گرا با حاکمیت جریان سلفی اخوانی که مایل است به هر شکلی خود را در قدرت و مناسبات منطقه‌ای وجهانی حفظ کند، مغتنم و امیدبخش است.

بر این باروم که هرگز نمی‌توان جریان اخوان را در موزائیک سیاسی جهان اسلام و نقش تاریخی اثرگذار آن را نادیده گرفت، اما در عین حال امیدوارم که این جریان برای آثار منفی عملکرد بعضی شاخه‌های خود که تا سرحد عادی سازی روابط وهمکاری با دشمن اصلی جهان اسلام پیش رفته اند، چاره‌ای بیندیشد تا این جریان کهنسال همچنان حضور خود را در سپهر حرکت اسلامی معاصر حفظ کند.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد