پنج خصلت و یک سردار بزرگ
روزنامه ایران ۱۱دی در یادداشتی به قلم غلامحسین اسلامی فرد روزنامه نگار آورد: سردار سلیمانی در طول حیات پر افتخارش سمبل مقاومت بود و پیش از شهادت نیز منشأ اثر در تقویت جبهه مقاومت بود شاید برخی از حامیان و محبان این شهید بزرگوار نیز از میزان عزاداری و بدرقه پیکر ایشان دچار حیرت شدند
روزنامه ایران ۱۱دی در یادداشتی به قلم غلامحسین اسلامی فرد روزنامه نگار آورد: سردار سلیمانی در طول حیات پر افتخارش سمبل مقاومت بود و پیش از شهادت نیز منشأ اثر در تقویت جبهه مقاومت بود شاید برخی از حامیان و محبان این شهید بزرگوار نیز از میزان عزاداری و بدرقه پیکر ایشان دچار حیرت شدند و برخی دیگر گمان بردند که تمرکز رسانهای بر این سردار رشید اسلام، موجب چنین شهرتی بوده است. اما به نظر میرسد، توجه به خصوصیات مدیریتی و شخصیت انقلابی، ملی و مذهبی سردار سلیمانی میتواند از موج حمایت ایرانیها، شیعیان و بسیاری از مسلمانان و پیروان ادیان و مذاهب و ملیت های دیگر رمز گشایی کند. شهید سردار سلیمانی به واقع، تنها یک فرد و فرمانده نظامی محسوب نمیشد.
او یک شیوه، سلوک و مکتب زندگی را به ایرانیان، جبهه مقاومت و هواداران منطقهای و بینالمللی اش نشان داد. مکتب سلیمانی ابعاد بسیار زیادی دارد که به وسیله محققان و نویسندگان باید مورد واکاوی قرارگیرد، تا بتواند در آینده نزدیک در مناسبات ملی و دینی ایرانیان و سبک زندگی و سلوک فردی و جمعیشان اثرگذارتر شود. اما در این کوتاه نوشته، علاوه بر ولایتمداری آن شهید بزرگوار که زبانزد خاص و عام و دوست و دشمن بود، به برخی از ابعاد دیگر مکتب ایشان اشاره میشود.
اخلاص: شهید سلیمانی بهگواه مردم، مسئولان و یاران و هم رزمانش، اسوه اخلاص بود.
او مردی بود که مخلصانه در هرکاری قدم بر میداشت. اخلاص، رمز محبوبیت او نزد خداوند بود و همین امر نزد خلق او محبوبش کرده بود. او در آغاز هرکاری، هر عملیاتی و هر اقدامی، خدا را در نظر میگرفت و رضایت او برایش از رضایت هر مخلوق دیگری بالاتر و برتر بود. سردار شهید قاسم سلیمانی، مخلصانه قدم در راه جهاد گذاشت و همین مسأله بود که او را به شهادت رساند زیرا شهادت، اجر اخلاص خدایی او بود.
شجاعت: شنیدهایم و عقلاً میدانیم که نظامیان باید در خصلت شجاعت از متوسط افراد جامعه بالاتر باشند، چرا که لازمه کار نظامی و در میدان بودن، شجاعت است. نمیتوان در برابر دشمن با ترس روبهرو شد چرا که ترس قدرت تفکر و عمل را از انسان سلب میکند اما شهید سلیمانی نه تنها شجاعت نظامیان را داشت بلکه این شجاعت او چندین برابر آنچه تصور میشود، بود. شرح سلحشوریها، در عمق خطر بودنها و استقامتها و اقدامات او را کما بیش پس از شهادتش بیشتر شنیدهایم. خاطرهای نیست و نقلی وجود ندارد که تلنگری و اشارهای به شجاعت این سردار دلیر ایرانی نداشته باشد. او با همین خصلت، بارها و بارها در معرکههای سخت نظامی خودش را نشان داده بود و مهر شجاعت را بر پیشانی داشت.
تدبیر: شجاعت بدون تعقل و تدبیر، کارایی برای فرمانده بزرگی چون قاسم سلیمانی نداشت. او شجاع بود اما بیگدار به آب نمیزد. شجاع بود اما شجاعت بیرون از دایره عقل را بیمعنا میدانست. محاسبات نظامی و فرماندهی او در جنگ با تبهکارترین نیرویهای متخاصم علیه ایرانیان و تشیع، چون داعش و جبهه النصره و… نشان از کاربست شجاعت در قامت و قواره تدبیر عقلی بود. از این نظر بسیاری از همرزمان وهمراهان و فرماندهان و سیاسیون منطقه خاورمیانه و جهان بر عقل و تدبیر سردار سلیمانی تکیه میکردند و او را صرفاً فردی که دست به کارهای متهورانه میزند، نمیشناختند، بلکه او را یک فرمانده ایرانی متکی بر تدبیر و به کاربستن عقل در میدانهای نظامی و بحرانهای منطقهای معرفی میکردند.
مردمداری: شهید سردار قاسم سلیمانی به تمامی معنی، مردمدار بود. روحیه و خصلت مردمی او در تمامی سکنات و وجنات این فرمانده بزرگ، نمایانگر بود. با مردم میگفت، مینشست، غذا میخورد، میخندید و گریه میکرد. او با تمام جان خویش دریافته بود که انقلاب اسلامی ایران بدون مردم هیچ ندارد و به فرموده رهبر و پیر و مرادش امام خمینی(ره)، مردم ولی نعمت هستند. او دریافته بود اگر مردم در چارچوب دین از او راضی نباشند، خداوند نیز از او رضایت نخواهد داشت. او با مردم بودن و در میان مردم بودن را بر هر امر دیگری ترحیج میداد. در جمع بودن برای سردار قاسم سلیمانی نوعی عادت و سلوک فردی بود.
بینش سیاسی و دوری از سیاسی کاری: اگر کسی بگوید که سردار سلیمانی سیاسی نبود قطعاً حرف اشتباهی زده است. مگر میتوان از مرزهای یک کشور و یک عقیده، دفاع کرد اما نگاهی به سیاست نداشت. قاسم سلیمانی به توصیه پیر و مرادش اهل سیاسی کاری و ورود به کارهای سیاسی و حزبی نبود. با هیچ جناحی زد و بند سیاسی نداشت و اهل مراودات حزبی با آنها نبود، که نباید هم میبود، وگرنه در دل پیر و جوان و هر عقیده و سلیقهای جایگاه چنین رفیع و بلندی نداشت. اما او دارای بینش سیاسی قوی بود. بینش و فهم عمیق سیاسی او بود که در میدانهای بزرگ، راهبردهای دقیق ارائه میداد.
تروریستهایی که گمان میبردند با شهادت سردار دلها چراغ مقاومت را خاموش میکنند دیری نخواهد پایید که اقتدار جبهه مقاومت را به عینه خواهند دید. حسن ختام، یادآوری این وعده یک مقام بلند پایه نظامی ایران است : تروریستها سیلی اول را خوردهاند سیلیهای دوم و سوم در راه است و در زمان و مکان مناسب انتقام سخت گرفته خواهد شد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰