پنجشنبههای شهدایی| از دفاع مقدس تا دفاع از حرم؛ شهیدی که عرصههای دفاع را درنوردید
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از شیراز، لحظهها، ساعتها، روزها و هفتهها میگذرد، اما انگار بیشتر شدن فاصله، داغ را سنگینتر میکند. جنس این نبودن و ندیدن فرزند، همسر و پدر متفاوت است و با همیشه فرق دارد، همین که به نبودنش فکر
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از شیراز، لحظهها، ساعتها، روزها و هفتهها میگذرد، اما انگار بیشتر شدن فاصله، داغ را سنگینتر میکند. جنس این نبودن و ندیدن فرزند، همسر و پدر متفاوت است و با همیشه فرق دارد، همین که به نبودنش فکر میکنند و میدانند دیگر بر نمیگردد، کافی است که تمام روزهای هفته را بارانی بگذرانند.
خانواده شهید سردار عبدالرسول استوار محمودآبادی را میگویم، مادر، همسر و سه پسری که وصف حالشان سخت است و قلمم میلرزد از نوشتن حس دردی از جنس یتیم شدن مردانه و همیشگی شدن فراق همسرانه و بغض همراه با رضایت از سر تسلیمِ، پس دادن هدیه الهی مادرانه را.
در یکی از روزهای سال۱۳۴۰ در محمودآباد کوار، آنجا که جنس مردمانش آغشته به تلاش و زحمت است، متولد شد و در شیراز رشد و پرورش یافت. با تلاش و اشتیاق، هوشمندی و ذکاوتی که داشت، در کسوت پاسداری، مشغول به خدمت شد، علاوه بر سابقه درخشان و خدمات بی نظیر، ۳ پسر یادگاران او هستند و در این لباس مقدس، تا تقدیم جان رفت.
پرتعدادترین عبارتی که درباره شخصیت او میبینیم و میشنویم؛ همرزم سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و از شاگردان شهید محراب آیتالله دستغیب بودن است و اینکه پس از ۴۰ سال خدمت و تلاش مخلصانه و تحمل سالها درد عوارض شیمیایی، به درجه رفیع شهادت رسید.
نمیدانم شاید شما هم مثل من به این فکر کرده باشید، که چطور یک سردار ارشد با آن همه سابقه، خلاقیت، درایت و ترسیم طرحهای کلان و عملیاتهای موفق، تا این حد، در زمان حیاتش ناشناخته ماند؟
سخت بود ولی سوالم را از دومین یادگار شهید پرسیدم، با بغض و اندوه فراوان از عدم تمایل پدر به زیاد دیده شدن گفت و اینکه همیشه از دوربین و گفتگوی غیرضروری دوری میکرد.
دوست و همرزمی نیز از اولویت بندی او گفت و اینکه انجام شدن کار برایش مهم بود و با اینکه خودش در مقطعی رسانه راه اندازی کرد و از این فضا دور نبود، ولی تمایلی به سپری کردن وقت در مقابل دوربین و میکروفن نداشت.
شهید سردار استوار محمودآبادی از ابتدای جوانی و با شروع دفاع مقدس عازم جبهههای غرب و جنوب شد و در لشکر ۱۹ فجر و تیپ مستقل ۳۵ امام حسن (ع) به عنوان فرمانده گردان، مسئول اطلاعات و عملیات لشکر، فرمانده تیپ مستقل به دفاع از کشور پرداخت و بارها مجروح و مصدوم شیمیایی شد.
وی از جوانان انقلابی شیراز بود که در دفاع از حریم اهلبیت (ع) در مقابل گروههای تکفیری، دوشادوش سرداران شهید حاج قاسم سلیمانی و حاج حسین همدانی در سوریه و عراق مجاهدت کرد.
فرماندهی دانشکده علوم و فنون، مسئول آموزش و اطلاعات نیروی زمینی سپاه، موسس نیروی ویژه صابرین سپاه، فرمانده قرارگاه مدینه منوره در جنوب کشور، فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا در شمالغرب کشور بخشی از مسئولیتها و خدمات ایشان است.
اهل مشورت بود و در مسائل مختلف مدیریتی حتما با گروهی متشکل از ردههای مختلف سازمانی ساعتها جلسه میگرفت تا طرح و برنامه دقیق و بینقص بسته شود و با نظر جمعی ارائه و به بهترین شکل و با جدیت تمام و مدیریتی بینظیر به انجام برسد و همین راز موفقیت او در مدیریتش بود.
شهید استوار، شاگرد واقعی و پرتلاش مکتب سلیمانی بود، خود را خادم مردم در هر شرایطی میدانست و حل مشکلات مردم و رسیدگی به امور فقرا، اولویت اول او بود.
در مباحث مدیریتی صاحب سبک بود و و با نوآوریهای خود در عرصههای مختلف حضور فعال و ویژه داشت، امیدواری و امید بخشی پررنگترین خصوصیت فردی او بود و در سختترین شرایط نیز، راهی برای موفقیت پیدا میکرد.
ولایت پذیری، مردمداری و بصیرت او بی مثال بود و با برنامه ریزی و حفظ کرامت انسانی، مایه رونق سفرههای فقرا و اطعام نیازمندان بود. با نیروی پائین دست با رأفت و مروت برخورد میکرد هر چند در زمان کار بسیار جدی بود و از همین جهت می توان او را تلخ شیرین خواند و مصداق واقعی اشداء و رحماء برشمرد.
با اهل تسنن ارتباطی بسیار خوب و تنگاتنگ داشت و با اینکه عقایدش بسیار محکم و مستحکم بود ولی به دلیل موقعیتی که در مناطق اهل تسنن داشت با همراهی و همفکری و مشورت و مشارکت دادن اهل سنت، امنیت و رشد فعالیتهای اجتماعی و نظامی را چند برابر کرده بود.
برای شنیدن گوش شنوایی داشت و در موقعیتهای مختلف یک همراه و راهنما و مشاور بود، پدر در چند جمله قابل بیان نیست، این حرف فرزندی است که پدری از جنس حاج عبدالرسول تلخ شیرین را از دست داده، مردی که اینک رسالتش به عنوان یک فرزند شهید سنگینتر است.
در قرارگاه حمزه، با جدیت تمام ظاهر شد و مدیریت چهار استان جرمخیز کردستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی و ایلام را به گونهای پیش برد که در آن زمان بیشترین مقابله با کمترین تعداد شهدا را در مصاف با پژاک و غائلههای ضد انقلاب و دیگر گروهکها داشتیم.
تأسیس نیروی ویژه صابرین، پیشنهاد تاسیس قرارگاه مدینه و تعریف و طراحی ماموریتها و ابلاغ آن از ستاد کل به قرارگاه و اجرایی شدنش و طرح ویژه آزادسازی نبل الزهرا و پیشنهاداتی برای آزادسازی فوعه و کفریا، از جمله خلاقیتهای ایشان است.
حضور موثر ایشان در لبنان و سوریه، ساعتها زمان برای بازگو کردن میطلبد، طرح راهیان کوثر او، آخرین طرح ملی انجام شده است که با نهایت درایت و دلسوزی و آیندهنگری دنبال شد و در حال انجام است.
در انجام امور با صراحتی به ظاهر تلخ و در همان حال با جدیتی شیرین ماموریتها و عملیاتها را پیگیری میکرد، در میدان خدمت مردی قوی و با صلابت بود و در مقابل پدر و مادر بسیار متواضع و فروتن و با خانواده مهربان و رفیق بود، پدر هم فرمانده بود و هم رفیق، هم همراه بود و هم معلم، پدر تکرار نمیشود، این آخرین جمله فرزند شهید است.
سردار شهید حاج عبدالرسول استوار محمودآبادی هم تجربه دفاع مقدس داشت و هم مدیر بود و هم مدافع حرم، امروز که خاطرات عملیات کربلای۴ مرور میشود، با یادآوری رشادتهای این دلیر مرد در عرصه دفاع، یاد و نام تمام خفتگان در اروند را گرامی میداریم و گرههایمان را به زلالی وجودشان که در اروند محو شد، میسپاریم.
این سردار رشید اسلام و چهره شاخص جبهه مقاومت و شاگرد و همرزم سرداران اسلام شهیدان سلیمانی و همدانی، پس از سالها تلاش و مجاهدت در عرصههای مختلف و تحمل رنج و درد شیمیایی سرانجام در ماموریت اخیر خود در کشور عراق، به ویروس کرونا مبتلا شد و به علت وخیم شدن صدمات ریه و سابقه شیمیایی بودنش، در۱۶آذر۱۳۹۹ از ملک به ملکوت عروج کرد و پائیز شیراز را با عطر شهادتش رنگ دیگری بخشید. یاد و نام تمام شهدای جهان اسلام، و امروز به طور ویژه شهدای عملیات کربلای ۴، مانا و ماندگار باد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰