پرچمداران اهل بهشت چه کسانی هستند؟
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مسجد، خانه خدا و محل عبادت، برترین و شریفترین مکان زمین است. مرکز اتصال قلب و روح به محبوب حقیقی و محل شنیدن دعوت حضرت دوست به سوی خیر و کمال است. مسجد، آبادکننده دل،
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، مسجد، خانه خدا و محل عبادت، برترین و شریفترین مکان زمین است. مرکز اتصال قلب و روح به محبوب حقیقی و محل شنیدن دعوت حضرت دوست به سوی خیر و کمال است. مسجد، آبادکننده دل، تصفیه کننده جان، و مرکز تجلی انوار ربوبی بر قلب مؤمنان است. مسجد، خانه هدایت و مرکز تربیت، و جایگاه اهل معرفت و محل سوز و گداز عاشقان حقیقی است. مسجد، ماوای خردمندان، خانه برکت مستمندان، و مکان مناجات دردمندان و سرزمین برآورده شدن حاجتحاجتمندان است. مسجد، خانه قرآن، مدرسه عشق، مکتب بینش و محل گرفتن فیوضات ربانیه از عالم قدس است.
مسجد، پلی به سوی بهشت، و راهی به سوی فضیلت، و طریقی به سمت هدایت است. مسجد، مکانی است که عبادت و بندگی در آن، افضل و برتر از تمامی مکانهاست و آباد نگاه داشتن آن، از بزرگترین عبادات است. «مسجد جایگاه بسیج عباد خدا برای عبادت و خدمتبه خلق، برای امر به معروف و نهی از منکر، برای حل مشکلات مسلمین، و برای آمادگی جهت جهاد و مبارزه با دشمنان خدا و انسانیت است. مسجد مرکزی است که امروز قدرش مجهول است، و فردای قیامتبرای آنانکه حقش را ادا نکردند عامل بزرگترین اندوه و حسرت، و واسطه شرمساری و خجالت در پیشگاه حضرت دوست است.» (1)
از مسجد خورشید ایمان طلوع می کند و چشمه های هدایت و رحمت جاری می شود. آنان که از همه زودتر وارد مسجد شوند، فردای قیامت پرچمداران اهل بهشت خواهند بود و پیش از همه وارد بهشت، محل لقاء دوستخواهند شد. راستی چه ماوایی امنتر از خانه دوست، آنگاه که همه علم دشمنی بر دوش گیرند، گرمای جانسوز بیخودیها در عصر بیگانگی، امان همه را ببر، هیچ سایه سار رحمتی به امنی شبستان خانه دوست نیست. عارفی وارسته گوید: «اگرچه زمین مسجد قرار داده شده و به جای آوردن نماز در همه جای زمین جایز است، ولی در عین حال، سفارش بسیاری شده که مسلمانان بسیار به مسجد رفت و آمد کنند و نمازهای واجب را در آنجا به پا دارند، به ویژه برای همسایگان مسجد که سفارش ویژه شده است.» پس ادب در این است که بنده به خانه مولی رفته در آنجا با او سخن گوید که این منتی بس بزرگ از سوی خداوند استبر بندگان که ایشان را به خانه خویش دعوت کرده است. گرچه تمام زمین از آن پروردگار است ولی از آنرو، مساجد را خانه خویش خوانده تا در آنجا با میهمان آن کند که ما در خانه خود با میهمان میکنیم. یعنی ذات اقدس محبوب مسجد را محل ملاقات خود، محل انس و زیارت خویش قرار داده است. و با بندگان و زائران خود در این محل به گونهای خاص معامله میکند. «چه نیکوست وقتی آهنگ مسجد میکنیم، همتخویش را در شناخت صاحبخانه قرار دهیم، و در حد امکان، آداب حضور را رعایت کنیم که این در قرب و نزدیکی به صاحبخانه بسیار مؤثر و کارآمد است. به راستی بنگریم که در حضور پروردگار رفتارمان چگونه است؟ با رعایت ادب حضور است که درهای قبول به رویمان گشوده میشود.» (2)
از امام صادق علیه السلام در این باره روایت شده است که فرمودند: «هرگاه به درب مسجد رسیدی پس بدان که تو آهنگ سلطانی بزرگ و ملکی عظیم نمودهای ک بر بساطش جز پاکیزهشدگان، دیگری پای ننهد، و برای مجالست او جز صدیقان و راستکرداران رخصت داده نشود و آنگاه که بر بساط او قدم نهی، بدان که اگر اندک غفلتی از تو سر بزند در خطری عظیم و پرتگاهی سهمگین قرار گرفتهای… پس در پیشگاه او به عجز و تقصیر و فقر خود اعتراف نما، چرا که تو قصد عبادت و انس با او نمودهای و اسرارت را بر او عرضه نما و بدان که پنهان و آشکار همه مخلوقات را او میداند و ذرهای بر او پوشیده نیست… پس اگر حلاوت مناجات با او را چشیدی و از گفتوگوی با او احساس لذت نمودی و از جام رحمت و کرامت او چشیدی، این نشانه حسن اقبال او بر تو و اجابت دعوتت از سوی اوست. بدان که برای خدمت او شایسته هستی، پس داخل مسجد شو که اذن و امان به تو داده شده است…» (3) و این یکی از آثار حضور در مسجد است. که برکات این دیدار بیمانند است و بیشمار.
مولای موحدان علیعلیه السلام پارهای از این آثار را اینگونه بیان می فرماید: «انسانی که به مساجد رفت و آمد می کند، دست کم یکی از امور هشتگانه ذیل نصیب او می شود: اول: برادری ایمانی که در مسیر خداوند از او استفاده کند. دوم: علم و دانش نو و تازه. سوم: فهم و درک آیهای از آیات قرآن. چهارم: شنیدن سخنی که او را به هدایت رهنمون کند. پنجم: رحمتی که انتظار آن را از جانب خداوند میکشد. ششم: سخنی که او را از گمراهی و هلاکتباز دارد. هفتم: ترک گناه به سبب روح خشیت و خداترس که در سایه رفت و آمد به مسجد به قلب او وارد شده. هشتم: ترک گناه به خاطر حیا از برادران ایمانی خود که در مسجد با آنان آشنا شده است.» (4)
هیچ انسانی در زندگی اجتماعی خویش از دوستان خوب، بینیاز نیست. دوست خوب، معین و یاور انسان در طی راه سعادت و کمال و یار و غمخوار او در عرصه بروز مشکلات و سختیهاست. بنابراین، مساله دوستیابی و اینکه انسان، دوستان صمیمی و همدل خویش را از میان چه افرادی برگزیند، از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مراکزی که در روایات، به عنوان کانون دوستانیابی مطرح شده، مسجد است. (۵)
حضور در مسجد، مایه آبادانی و عمران معنوی آن میشود که خداوند متعال در قرآن به آن اشاره فرموده است: «مساجد خدا را تنها کسانی آباد میکنند که به خدا و روز باز پسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده اند، پس امید است که اینان از راه یافتگان باشند.» (6)
آبادکنندگان مساجد و کانونهای پرستش و عبادت پنج شرط مهم و اساسی دارند که عبارت است از: ایمان به خدا و روز رستاخیز «من آمن بالله و الیوم الاخر» این دو شرط جنبه اعتقادی و زیربنایی دارد و تا این شرط محقق نشود، هیچ عمل شایسته و خالصی از انسان سرنمیزند، بلکه اگر ظاهرا هم شایسته باشد، در باطن آلوده به انواع غرضهای ناپاک خواهد بود. بعد به شرطهای سوم و چهارم اشاره کرده و میفرماید: «و نماز را برپا دارید و زکات بدهید.» یعنی ایمان به خدا و روز رستاخیز تنها در مرحله ادعا نباشد، بلکه با اعمال پاک خود آن را تایید کند، هم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستی انجام دهد، و هم پیوندش با خلق خدا، و زکات بپردازد. سرانجام، به آخرین شرط اشاره کرد، میفرماید: «و جز از خدا نترسید.» این جمله نشان میدهد که عمران و آبادی و نگهداری مساجد، جز در سایه شهامت و شجاعت ممکن نیست.
هنگامی که این مراکز مقدس اسلامی به صورت کانونهای انسانسازی و کلاسهای عالی تربیت درمیآیند، که بنیانگذاران و پاسداران شجاعی داشته باشد، آنها که از هیچ کس جز خدا هراسی ندارند و تحت تاثیر هیچ مقامی و قدرتی قرار نمیگیرند، و برنامهای جز برنامههای الهی در آن پیاده نخواهند کرد. (۷)
همانطور که ذکر شد، امروز آنچه بیشتر اهمیت دارد، عمران و آبادی معنوی مساجد است و به تعبیر دیگر باید بیش از آنچه به ساختن بنای آن توجه کنیم، به ساختن افرادی که اهل مسجد و پاسدار مسجد و حافظان آنند اهمیت دهیم. مسجد باید کانونی باشد برای هرگونه حرکت و جنبش سازنده اسلامی در زمینه آگاهی و بیداری مردم و پاکسازی محیط و آماده ساختن مسلمانان برای دفاع از میراث اسلام. به ویژه باید توجه داشت که مسجد باید بیش از پیش مرکزی برای جوانان مؤمن گردد. جوانان آیندهسازان جامعه اسلامی هستند. از موهبتهای بزرگ الهی برای یک فرد این است که در دوران جوانی مزه شیرین عبادت را بچشد و آگاهانه به عبادت خدای قادر متعال اشتیاق ورزد. بنابراین، باید پیش از آنکه راهزنان دین و دنیا در مسیر راه، گوهر گرانبهای حقیقت از دست جوانان و نوجوانان بربایند، والدین باید به مایه مادی و معنوی آنان اهتمام ورزند و آنان را محافظت نمایند.
هرگز مباد که جوانی پندارد گناهکار است و حضور در خانه خدا و اقامه جماعت او را فایدهای ندارد که در روایت است: «جوانی از انصار نمازهای یومیه را با پیامبراکرمصلی الله علیه وآله به جماعت میخواند و گناهانی را نیز مرتکب میشد، چون حال او را برای رسول خدا تعریف کردند. حضرت فرمود: «به زودی نمازش او را از گناهش باز میدارد. «چیزی نگذشت که آن جوان توفیق توبه یافت و از صحابه زاهد شد.» (8)
در آیین اسلام، تربیت نسل جوان براساس احیاء تمایلات فطری و هدایت همه خواهشهای طبیعی استوار است. پیامبراسلام و ائمه معصومینعلیهم السلام تمام تمنیات مادی و معنوی جوانان را مورد توجه قرار دادهاند و در ضمن تعالیم اعتقادی و اخلاقی و عملی خود، همه آنها را با هم موزون و هماهنگ ساخته و هر یک را به اندازهگیری صحیح و در جای خود ارضا کرده است. جوانی که در مکتب آسمانی اسلام تربیت میشود و جسم و جانش با تعالیم الهی پرورش مییابد، انسان واقعی است و در زندگی از تمام مزایای سعادت و خوشبختی برخوردار است.
اسلام، برنامه پرورش ایمان و اخلاق را که یکی از ارکان اساسی تربیتی جوانان استبر اساس تمایلات فطری آنان و بر اساس نیازهای اساسیشان تنظیم کرده است. جوانی که با برنامه اسلام تربیت میشود، دارای سرمایه ایمان و اخلاق است و جز به پاکی و نیکی فکر نمیکند. وی با اتکا به خداوند بزرگ، روحی مطمئن و آرام دارد و در مقابل پیشآمدهای زندگی، خود را نمی بازد و شخصیت معنوی خود را از دست نمیدهد او مددکار فعال است و هرگز از انجام وظایف خویش شانه خالی نمیکند. از تمام لذایذ زندگی به طور مشروع و به قدر مصلحتبرخوردار است و چه جایی بهتر از مسجد برای تحقق این تربیت.
بزرگترین مربی اسلام، حضرت ختمی مرتبت به جناب ابوذر فرمود: ای اباذر! هیچ جوانی ترک دنیا و لذایذ آن نمی کند، و جوانی خویش را در طاعت و عبادت پروردگار بزرگ صرف نمی نماید، مگر آنکه خداوند اجر و پاداش هفتاد و دو صدیق به او عطا می فرماید. (۹) سعدی در اشعار نغزش چنین گوید:
جوانا ره طاعت امروز گیر که فردا جوانی نیاید ز پیر
قضا روزگاری زمن در ربود که هر روزش از پی شب قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم بدانستم اکنون که در باختم
به غفلت بدادم ز دست آب پاک چه چاره کنون جز تیمم به خاک
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف که فرصت عزیز است و الوقت ضیف
پینوشتها
۱. حسین انصاریان، عرفان اسلامی، انتشارات پیام آزادی، ج ۴، ص ۲۷۴.
۲. میرزا جوادآقا ملکی تبریزی، اسرار الصلوهٔ، پیام آزادی، ص ۱۶۷
۳. پیشین به نقل از مصباح الشریعه
۴. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، دارالکتب الاسلامیه، ج ۱، ص ۱۵۳
۵. رحیم نوبهار، سیمای مسجد، ج ۱، ص ۳۰
۶. سوره توبه / آیه ۱۸
۷. ناصرمکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج ۷، ص ۳۱۵
۸. محمدحسین طباطبائی، المیزان، ج ۱۶، ص ۱۴۲
۹. شیخ طبرسی، مکارمالاخلاق، ج ۲، ص ۴۷۱ خدامراد سلیمیان
منبع:شبستان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰