تفسیر امنیت حج در بستر زمان/ حجی بدون غم خار مغیلان!
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی بحرالعلوم، سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشکده حج و زیارت در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در پاسخ به این سؤال که همزمان با ثبتنام مردم در کاروانهای حج شاهد انتشار شایعاتی در خصوص خطرناک بودن حج امسال هستیم، آیا در تاریخ حج شرایط اینگونهای وجود داشته یا خیر؟ گفت: واقعیتش این است که
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی بحرالعلوم، سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشکده حج و زیارت در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در پاسخ به این سؤال که همزمان با ثبتنام مردم در کاروانهای حج شاهد انتشار شایعاتی در خصوص خطرناک بودن حج امسال هستیم، آیا در تاریخ حج شرایط اینگونهای وجود داشته یا خیر؟ گفت: واقعیتش این است که وقتی به خود بنده گفتند اگر امکان حج شما در این سال فراهم شود آیا به حج میروید یا نه؟ به مدد یکی از تعالیم اهل بیت(ع) با دلی استوار گفتم حتما میروم. این تعلیم اهل بیت معروف به دستور مشهوری است که ائمه توصیه کردهاند در مواقع بیم خطر و خطر با توجه به آیه ۱۷۲ سوره آل عمران، این قسمت از آیه را بگوییم: «حسبنا الله و نعم الوکیل» «الله ما را کفایت میکند و چه خوب کفیلی است»، چرا که خداوند در ادامه همین آیه نتیجه کار را مشخص کرده و فرموده: «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ من الله وَ فَضْلٍ لَمْ یمْسَسْهُمْ سُوءٌ»، با خشنودی به نعمت پروردگار و فضل بی آنکه آسیبی ببینند بازگشتند.[۱]
وی به بیان تفسیر این آیه پرداخت و اظهار کرد: این آیه موقعیتی مشابه را ترسیم میکند، پس از جنگ احد مسلمانان در حالیکه با غم شهادت ۷۰ نفر از یاران خود مواجه شده بودند و بسیاری از آنان در صحنه نبرد زخمهای فراوان برداشته بودند، خبردار شدند که لشکر کفر تصمیم به بازگشت به مدینه گرفته تا کار اسلام و مسلمانان را با ضربهای نهایی یکسره کند. به جای تاثیر پذیرفتن از تبلیغات کفر با گفتن این جمله که «الله ما را کفایت میکند و چه خوب کفیلی است» به پیشواز دشمنان رفتند و ابوسفیان که قصد بازگشت به مدینه را داشت با شنیدن خبر حرکت مسلمانان زخم دیده، به سمت مکه بازگشت و مسلمانان بدون درگیری و به سلامت بازگشتند و به هنگام بازگشت دربازار محلی که بود سود مطلوبی نیز بردند.[۲]
حجتالاسلام بحرالعلوم در پاسخ به این سؤال که این شرایط مربوط به جهاد در راه خداست، چرا شما آن را به حج خانه خدا تعمیم دادهاید؟ عنوان کرد: البته این دستور به صورت کلی در همه مواقع بیم خطر آمده اما جالب است که بدانیم در سخنان رسول خدا(ص) و ائمه اطهار (ع) حج نیز جهاد در راه خدا شناخته شده است.[۳]
مفهوم امنیت در استطاعت حج/ آیا سختی حج استطاعت را زائل میکند؟
وی افزود: درست است که امنیت در استطاعت حج لحاظ شده، اما سطح این امنیت قطعا در حدی نیست که با احتمالات واهی و مشکلات احتمالی بتوان آن را خدشهدار کرد. اصولا سختیها و مشکلات از طبیعت سفر حج است هرچند خطرات روتین و طبیعی حج در گذشته با فرایند سفر حج در این دوره قابل مقایسه نیست. امام صادق(ع) همین دشواریهای حج را باعث فضیلت بالای آن دانسته و فرموده: «چیزی بالاتر از حج نیست مگر نماز که در حج نماز هم وجود دارد ولی در نماز حجی نیست. مبادا حج را در حالی که میتوانی رها کنی! آیا نمیبینی که سرت آشفته و پوستت آلوده میشود و از نگاه به زنان منع میشوی، ما با اینکه ساکن مدینه هستیم و آذوقه و تدارکات در این مسیر پیوسته است به سختی میافتیم چه برسد به شما که از سرزمینهای دور میآیید، هیچ شاه و گدایی نیست که به حج بیاید مگر اینکه به خاطر حج در خوراک و یا نوشیدنیاش به زحمت میافتد و به خاطر باد یا خورشیدی که ناگزیر از آن است، سختی میبیند (و همین باعث ارزش و فضیلت بالای حج است).[۴]»
این پژوهشگر حوزه حج در تشریح این مطلب که امنیت حج را در چه بستری باید تفسیر کرد؟ تصریح کرد: شرط امنیت سفر حج که در روایات و کلام فقها آمده را باید در این بستر و زمینه ذهنی تفسیر کرد نه به اندک چیزی که در زمانه ما خطر یا نا امنی خوانده میشود.
خار مغیلان و حج!
وی ادامه داد: سفرنامههای موجود لبریز از شرح مشکلات بسیار سفر حج است، مشکلاتی که بسیاری از آنها به امنیت مالی و جانی بر میگشته و تا به مرحله شدید و بحرانی و یقینی نمیرسیده هیچگاه فتوای علما را درباره عدم وجوب حج به خاطر احساس خطر به دنبال نداشته است. برای روشن شدن کافی است نگاهی به برخی از سختیهای سفر حج در گذشته بپردازیم. سفر حج از شهرهایی مانند خراسان کمتر از یکسال و نیم طول نمیکشید. کاروانهای حج ایران، به بغداد میآمدند، با سازماندهی جدید و البته در دل یک کاروان بزرگ، با شکل گرفتن کاروانهای کوچک محلی، مسیر عراق تا حجاز ـ که در میان بادیه بود ـ میپیمودند. آنان با گذر از بادیههای هولناک، آن هم پس از یک ماه یا بیشتر، به مکه یا مدینه میرسیدند. سختیهای این راه چنان در خاطر حجاج اثر میگذاشت که آثار آن را در امثال و اشعار و حکایات تا به امروز شاهد هستیم. از جمله این سختیها خار مغیلان بود، خارهای بلندی که حتی کسی که سوار بر شتر است پایش ممکن است به آن برخورد کرده، زخمی شود. بلندی این خارها چنان است که اگر کسی به اجبار از شتر پایین بیاید، بسا در میان این خارها گم شود و نتواند راه خود را پیدا کند. آن را اینگونه وصف کردهاند که «دراز است به قرار یک گره و سخت است مثال استخوان و تیز است مثال خنجر وقتی از زیر درختها میگذشتیم، کجاوه بر درخت خورده خار مغیلان مثال باران بر روی ما میبارید و قدرت حرکت در میان کجاوه نداشتیم و حرکتی که شتر بر کجاوه میداد، خارها مثال نیزه بر هر جا که دلش میخواست فرو میرفت.» خار مغیلان نه تنها خود آسیب میزد که محلی برای پنهان شدن راهزنان عرب بود. مسافری در این باره نوشته است: «به اندک غفلت اعراب بدوی که شغلشان دزدی است در وقت گذشتن کاروان در زیر درختان خار مغیلان مترصد نشسته، علی الغفله خود را به قافله زده، هرچه ممکن است خواهند برد و همین که دو قدم دورتر شدند محال است آنها را گرفت».
حجتالاسلام بحرالعلوم در ادامه بیان مشکلات حج در طول تاریخ، اظهار کرد: قبایل راهزن اعراب بدوی این مسیر اعتقاد داشتند «رزق حجاج بر خداست و رزق ما بر حجاج!» یعنی حجاج یا به زبان خوش یا به زور باید بخشی از هزینه زندگی اعراب نیمه راه را بدهند. آنان حمله به کاروان حج را حق طبیعی خود میدانستند. این علاوه بر گروهی بود که به صورت دولتی محلی یا رئسای قبایل در مرزهای ورودی، به صورت سرانه پولی از حجاج میگرفتند. این حملات در حدی بود که گاه سالها حج تعطیل یا دست کم از مسیرهای خاصی ممنوع میشد.
ریگزارهای روان، گم شدن در بیایان و تشنگی از دیگر مشکلات حجاج در طول تاریخ بود که حجتالاسلام بحرالعلوم در تشریح این مشکلات گفت: ریگهای بادیه فراوان بوده وشوریده بودن بادیه پدیدهای که در اثر کمآبی و خشکسالی پدید میآمد، گاه سبب میشد راه گم شود یا از بین برود به گونهای که خراسانیان مسیر را تغییر داده از راه شام به حج میرفتند. یکی دیگر از سختیهای مسیر حج، بادهای سمی بوده که آزار دهنده و حتی کشنده بوده است. وقتی این باد میوزید همراه آن خاکهای سمی به هوا رفته و استشمام آن افراد را گرفتار مرگ میکرد.
وی افزود: به همه اینها باید خطراتی را که در حجاز منتظر حجاج بود را افزود؛ خطراتی که گاه به قیمت جان حاجیان تمام میشد. این خطرات نه تنها فقط به خاطر اختلافات فرهنگی و مذهبی که به دلیل جنگ قدرت میان حکومتهای منطقهای و خاندانهای ساکن در این مناطق نیز بود که با توجه به نقش کانونی آن روی میداد.
حجتالاسلام بحرالعلوم در پاسخ به این سؤال که آیا احتمال نمیدهید که دولت سعودی در صدد ضربه زدن به ایرانیان در این سفر باشد؟ گفت: تمام اعتبار و اقتدار آل سعود در میان مسلمانان گذشته از پول به خاطر حج و اداره آن است و همین حوادث گذشته لطمه جدیای به وجهه جهانی آنان زده هرچند که توانستند به ضرب پول و نفوذ خود آن را مخفی کنند. قطعا عربستان برای حفظ اقتدار و نیاز خود به حج و عمره زائران ایرانی با دست خود امنیت کسانی که ویزا داده را و به عنوان ضیوف الرحمن پذیرفته به خطر نمیاندازد.
وی تأکید کرد: علیرغم کمبودها و ناکارآمدیهای فراوان در اداره حج باید گفت، سعودیها در مقایسه با دولتهای گذشته حاکم بر عربستان در برگزاری حج بهتر عمل کردهاند. در حوادث سال گذشته نیز علیرغم کنکاش و بررسی بسیار هیچکدام از شاهدان عینی و مسئولان دلیلی بر سازماندهی شده بودن و عمدی بودن این حوادث نیافتند، هرچند که مدیریت ضعیف در حل مشکل و برخورد با حادثه فاجعهای غمبار را پدید آورد. ولی با تجربه این حوادث و بکاربستن اقدامات پیشگیرانه از سوی مسئولان و حج گزاران کشورمان امیدواریم که این مشکلات دیگر تکرار نشود.
این پژوهشگر حوزه حج سخنان خود را با دو روایت از صادق آل محمد(ع) پایان داد و گفت: آن حضرت درباره مانعتراشیهای بیمورد از حج فرمودهاند: «مبادا یکی از شما مانع حج برادر مؤمنش شود که خداوند او را به فتنه و مصیبتی در دنیا افزون بر عذاب آخرت گرفتار میکند».[۵] و در نهایت ایشان حفظ و حراست الهی را یکی از وعدههای خداوند بزرگ به حجگزار دانسته و میفرماید حاجیان در سه گروه بازمیگردند، گروهی از آتش جهنم رها شدهاند (و رستگاری جاوید یافتهاند)، گروهی از تمام گناهانشان خارج میشوند، چنانکه در روز اول تولد از مادر خود بودند (هرچند رستگاریشان بهطور نهایی تضمین نشده) و گروهی نیز جان و مالشان محفوظ میماند که این پایینترین دستاوردی است که حجگزار با آن بازمیگردد. بر اساس این روایت صحیح و معتبر خداوند مال و جان حاجیان را حفظ میکند و در حقیقت حجگزاری یکی از عوامل حفظ مال و جان شمردهشده است، البته این روایت ناظر به شرایط عادی و نه کسانی است که اجل حتمی آنان در سفر حج مقررشده یا بر اساس قضای حتمی پروردگار گرفتار بلایی جانی یا مالی میشود.[۶]
[۱]. من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص: ۳۹۲
[۲]. السیرهالنبویه، ج۲، ص:۱۰۳؛ المغازى، ج۱، ص:۳۲۷
[۳]. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۴، ص: ۲۵۳
[۴] الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۴، ص: ۲۵۵
[۵]. من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص: ۲۲۱
[۶]. الکافی (ط – الإسلامیه)، ج۴، ص: ۲۵۴
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰