تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 تیر 1398 - 18:19
کد خبر : 58204

هجده دلیل در ضرورت رفع انحصار حقیقی از تلگرام در فضای پیام رسانی کشور

هجده دلیل در ضرورت رفع انحصار حقیقی از تلگرام در فضای پیام رسانی کشور

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، متن بیانیه به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم بیانیه شماره ۷ جمعیت توسعه گران فضای مجازی پاک مورخ ۴/۴/۱۳۹۸ با موضوع: ضرورت رفع انحصار حقیقی از تلگرام در فضای پیام رسانی کشور نظر به

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، متن بیانیه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

بیانیه شماره ۷ جمعیت توسعه گران فضای مجازی پاک مورخ ۴/۴/۱۳۹۸

با موضوع: ضرورت رفع انحصار حقیقی از تلگرام در فضای پیام رسانی کشور

نظر به انتشار نامه‌ای با عنوان هفده دلیل درباره شکست پروژه فیلترینگ از طرف منبعی ناشناس با عنوان جمعی از فعالان فضای مجازی (مشاهده نامه)، جمعیت توسعه گران فضای مجازی پاک لازم میداند تا به طرح و بسط مطالبی حول پروژه ناکام رفع انحصار از تلگرام، در سه بخش واقعیات روز فضای مجازی، ضرورت رفع انحصار از تلگرام در فضای پیام رسانی کشور، و طرح راهکار‌های واقعی بپردازد.

الف. واقعیات روز فضای مجازی ما

اول. باید بدانیم تمام کشور‌های متاثر از جریان پیام رسان‌های اجتماعی، به ایجاد شکل‌های مختلفی از محدودیت در فضای مجازی خود نموده اند که، نمونه‌های بارزی از آن در فرانسه، کره جنوبی، روسیه، چین و… دیده می‌شود.

دوم. قبول کنیم آنچه امروز شاهد آن هستیم، فارغ از نتیجه آن، بیش از آنکه نتیجه فیلترینگ باشد، نتیجه عدم فیلترینگ یا فیلترینگ نیم بند است. به راستی چه کسی در مملکت ما وجود دارد که نتواند به راحتی چند کلیک، به تلگرام دسترسی پیدا کند؟ این در حالی است که متخصصین و مطلعین به خوبی میدانند که اگر اراده‌ای در سیاسیون ما باشد بستن حقیقی تلگرام کاری نشدنی برای متخصصین فنی ما نیست و امتحان آن خالی از لطف نمی‌باشد!

سوم. آمار چه می‌گوید؟ آیا به راستی فیلترینگ ناکام بوده است؟ آمار‌های رسمی و تجربه شده در این یک سال نشان داد همین فیلترینگ نیم بند باعث شد تا بیش از ۷۵ درصد از کاربران تلگرام به پوسته‌ها مهاجرت کنند و این آمار به طور مداوم در حال افزایش بود، تا جایی که شرکتی مانند گوگل را وادار کرد با کنار زدن صورتک آزادی و دموکراسی، ذات دیکتاتور مآبانه خود را با مداخله در گوشی‌های مردم و با فیلترینگ و حذف اجباری پوسته‌ها حتی برای کسانی که سپر امنیتی آن را غیر فعال کرده بودند نشان دهد. شاید تمثیل خوبی باشد اگر بگوییم فیلترینگ در دنیای مجازی مانند مرزبانی با سلاح در دنیای حقیقی قدرتمند و کارآمد است و چیزی فراتر از یک ابزار نیست. بستگی دارد به دست چه کسی و در راه منافع چه کسانی از آن استفاده شود. منافع ملت و استقلال و امنیت و اقتصاد آنها، یا جیب غول‌های صنعت آی تی و به عنوان مکمل نقشه‌های شوم دشمن! ضمنا یادمان نرود که کوچ دیجیتال مردم از پیام رسان‌های فیلتر شده قبلی به پیام رسان تلگرام چگونه اتفاق افتاده است و چه کسانی منجر به این کوچ دیجیتال مردم شده اند.

چهارم. آنچه توسط رئیس جمهور وعده داده شد و قرار بود عملیاتی شود، پروژه رفع انحصار تلگرام بود. تقلیل یک پروژه ملی که ناکامی آن در تمام ابعاد زندگی مردم و حاکمیت ملی کشور تاثیر گذار است به نگاه‌های سیاسی و جناحی و تغییر اسم آن به پروژه فیلترینگ آدرسی انحرافی است. چرا که اگر این پروژه ناکام هم مانده باشد ناشی از ده سال پشت گوش انداخته شدنِ تدبیر توسعه فضای مجازی ملی است. اگر فیلترینگ موفق (با خارج کردن بیش از ۷۵ درصد مردم از تلگرام) نتوانست به رفع انحصار موفق (یعنی حضور مردم در داخلی‌ها به جای پوسته ها) منجر شود، اولا به خاطر عدم اقناع مردم در ضرورت و اهمیت اجرای این پروژه است و ثانیا عدم حمایت واقعی و به موقع از طلایه داران استقلال مجازی کشور. همان جوانان دانشگاه‌های برتر کشور که به جای اپلای در دانشگاه‌های برتر دنیا و اخذ حقوق‌های چند هزار دلاری از امثال گوگل، ترجیح دادند شبانه روز در پیام رسان‌های داخلی در حال کد زدن برای حفظ استقلال مجازی کشور خود باشند. مردم ارادتی به تلگرام اجنبی ندارند اگر سرویس با کیفیت و کارآمد داخلی وجود داشته باشد. مشکل، ناکامی مسئولین توسعه کشور است. اگر چیزی شکست خورده باشد توسعه است نه فیلترینگ.

ب. در ضرورت رفع انحصار از تلگرام در فضای پیام رسانی کشور

۱- تلگرام در اختیار ترامپ: هنوز چند صباحی از حذف صفحات مردم و مسئولین ایرانی در اینستاگرام و توئیتر به بهانه‌های مختلف من جمله حمایت از قهرمانان ملی ما در سپاه پاسداران نمی‌گذرد. اگر دوروف یا ترامپ به بهانه یک تحریم جدید یا تروریستی نامیدن نظام ایران، همین کار را با تمام کانال‌ها و اکانت‌های درون چارچوب حاکمیت ملی ما بخواهند انجام دهند، چه کاری جز تاسف خوردن و بیانیه دادن از دست ما بر می‌آید؟ آیا این تلگرام در اختیار جبهه انقلاب است؟! در مقابل ما یک تجربه عینی است و عقلانیت حکم میکند که با تعمیق وابستگی خود به تلگرام، کشور را بیش از این آسیب پذیر نکنیم.

۲- کمک به شفافیت ریز و درشت زندگی مردم برای دشمن: یکی از اشتباهات ما مساوی گرفتن تلگرام با مطلق پیام رسان یا شبکه اجتماعی است. هر پیام رسانی که خدمات پایه تلگرام را داشته باشد مزایای آن را هم دارد. اما آنچه تلگرام دارد و داخلی‌ها ندارند، شفاف کردن ریز و درشت مردم ما برای دشمنان ماست. از تشخیص نقاط ضعف و گسست‌های احتمالی در ملت و حاکمیت تا پیش بینی و مدل سازی رفتار مردم برای ضربات بیشتر اقتصادی، فرهنگی و امنیتی.

کدام قسمت تلگرام برای ما روی زمین است که فیلترینگ آن باعث زیرزمینی شدن فعالیت‌ها در آن شود؟ اگر کسی حقیقتا به دنبال مزایای مطالعات اجتماعی روی اطلاعاتی است که در حال خروج از کشور می‌باشد و ارزش آن‌ها را میداند، باید مدافع رفع انحصار از تلگرام باشد که یکی از دو پایه‌ی آن فیلترینگ است. بعید است آیندگان به راحتی از سر تقصیر ما در صادرات مفت معادن داده‌ای کشور بگذرند. بسته‌های اطلاعاتی که صد‌ها دلار بیشتر از بشکه‌های نفت می‌ارزند!

۳- تلگرام ابزاری برای نابودی حاکمیت ملی: تلگرام که با ارائه قابلیت کانال و امکان جدید اتصال گروه به کانال نه تنها پیام رسان بلکه تبدیل به یک شبکه اجتماعی شده است، سال هاست به دنبال قبضه کردن بستر رسانه‌ای کشور است، و اکنون با طرح ایده‌ی رمز ارز دیجیتال (به نوعی چاپ پول خود)، نشان داد به دنبال به دست گرفتن اقتصاد ملی و ورود به عرصه قدرت و بلکه اعلام موجودیت به عنوان یک حاکمیت مجازی است. همه این‌ها در حالی است که این برنامه هیچ مسئولیتی در قبال حاکمیت ملی ما نمی‌پذیرد. تجربه عینی ما در ناآرامی‌های بازار ارز و حوادث دی ماه ۹۶ نشان داد که هیچ کنترلی بر روی این برنامه وجود ندارد. حتی اگر مردم ما در کف خیابان‌ها در حال خون دادن به خاطر آموزش‌های بارگذاری شده بر بستر تلگرام باشند یا در حال از دست دادن سرمایه‌های زندگی خود به خاطر ارزبازی عده‌ای بر بستر آن؛ و وزیر منتخب حاکمیت ملی ما در خواست بسته شدن کانال مربوطه را به صورت رسمی و علنی داده باشد، دروف باز هم با بی توجهی نسبت به منتخب این مردم عکس استخر رفتن خود را توئیت میکند. همانطور که می‌بینیم هنوز که هنوز است کانال‌های لجن پراکن، دروغگو و کانال‌هایی که در حال بازی با سرمایه‌های مردم و ارزش پول ملی ما هستند بدون هیچ گونه پاسخگویی و مسئولیت پذیری نسبت به محتوا‌های منتشره شده خود در حال ادامه فعالیت با مخاطبین چند صد هزار تایی هستند.

۴- دغدغه مندی مسئولین نسبت به حل مشکل پیام رسانی کشور به عنوان یک زیرساخت حیاتی در عصر جدید: به لطف بحث‌ها و گفتگو‌های شکل گرفته در این باره، دیگر کمتر کسی است که منکر ضرورت رهایی کشور از وابستگی به بیرون از مرز‌ها در این موضوع باشد. اما به نظر میرسد در این حوزه هم مانند دیگر حوزه‌ها تا زمانی که یک راهکار شیک و مفت مانند تلگرام وجود داشته باشد، کسی به فکر حمایت از تولید بستر‌های داخلی و ملی نمی‌افتد. کما اینکه همین موضوع در این یکسال و با باز بودن پوسته‌ها به دست فراموشی سپرده شد. به نظر می‌آید رفع انحصار از تلگرام در چرخه زندگی مردم به خوبی میزان وابستگی و اثرگذاری آن را به رخ مسئولین بکشد تا اندکی جدی‌تر و فراجناحی به موضوع نگاه کنند. هر چند عقلانی است هرگونه اقدامی در این حوزه پیشاپیش با طلایه داران ما در صنعت پیامرسانی هماهنگ شده باشد تا تبعات این کوچ دیجیتال برای مردم کمتر باشد و در زمان کوتاه تری بر طرف شود.

۵- تلگرام عامل اشتغال زدایی و نا امنی شغلی: هر یک نفری که بر بستر تلگرام شاغل میشود باید بداند که نان شب یک خانواده را وابسته به امضای ترامپ یا تحریم کنگره آمریکا کرده است. اگر امروز حدود چند ده هزار نفر بر بستر تلگرام شاغل اند و با بسته شدن آن نان شبشان به مخاطره می‌افتد، تصور بکنید در صورت تعمیق انحصار تلگرام و وابسته شدن جمعیت‌های میلیونی به آن، فردای تحریم احتمالیِ کاربران ایرانی توسط این برنامه چه وضعیتی در کشور به وجود می‌آید! این یعنی نا امنی شغلی و قدرتی برای باجگیری در دست بیگانگان. یعنی بازی با عزت و اقتصاد مردم.

همه این‌ها با صرف نظر از اشتغالزدایی تلگرام از حوزه برنامه نویسی و برنامه سازی کشور ما است. اشتغالی که شرکت‌های خارجی در صنعت برنامه سازی کشور ما ایجاد کرده اند، اشتغالی است که حق فرزندان متخصص سرزمین ماست! همه این‌ها در حالی است که به عقیده کارشناسان ما در اوج جنگ اقتصادی با آمریکا هستیم و کوچکترین خطای استراتژیک میتواند موجب ضربات مهلک دشمن شود.

۶- نابودی اقتصاد مقاومتی با تلگرام: اقتصاد مقاومتی یعنی اقتصادی مقاوم در برابر تکانه‌های خارجی. هر اندازه که تلگرام به اقتصاد ما ورود کند و اقتصاد کشور با آن پیوند بخورد به همان اندازه ما را در برابر تکانه‌های خارجی و تصمیمات برون مرزی آسیب پذیرتر می‌نماید؛ بنابراین ادامه انحصار تلگرام نمی‌تواند همخوان با شعار سال باشد. شاید در حال حاضر که واشنگتن به دنبال ایجاد فشار بر مردم ایران و تحریم همه جانبه ملت ایران است، ادامه انحصار تلگرام هدیه‌ای به دونالد ترامپ باشد تا پازل تحریم را تکمیل کند.

۷- احتمال ایجاد بحران‌های جدید اجتماعی با ادامه انحصار تلگرام: با توجه به نزدیکی زمان انقضای گواهینامه میلیارد دلاری سکه‌های پیش خرید شده گرام، به نظر میرسد اوایل آبان آخرین مهلت تلگرام برای عرضه رمزارز اش باشد. در صورت ادامه انحصار تلگرام بر فضای کشور و موفقیت آن در ارائه و رواج غیر قانونی رمزارز اش، دو اتفاق مهم در پیش خواهیم داشت. اول آنکه به میزان ورود گرام به کشور، دلار از کشور خارج می‌شود که خود میتواند منجر به ضربه شدید به ارزش پول ملی و اقتصادکشور و تولید بحران‌های اجتماعی جدید شود و دوم احتمال میرود اتفاقی که در ماجرای موسسات مالی و اعتباری و بر اثر برشکستگی این موسسات برای مردم رخ داد این بار با جمع کردن سرمایه‌های مردم و مسدود سازی حساب آن‌ها به بهانه‌های مختلف در ابعادی بسیار بزرگ‌تر توسط تلگرام برای مردم پیش بیاید.

۸- اعتماد زدایی از مسئولین با ادامه فعالیت تلگرام: مسئولین به خوبی میدانند که هیچ چیز بیش از اختلافات داخلی و تفاوت میان حرف و عمل آن‌ها موجب بی اعتمادی مردم نمی‌شود و از طرف دیگر کنار گذاشتن اختلافات بین خود و عمل به وعده‌ها موجب اعتمادزایی است. نمی‌توان از یک طرف از خطرات بالفعل تلگرام در سطح ملی و رفع انحصار آن سخن گفت و از طرف دیگر خود مسئولین و سازمان‌ها بر بستر آن ادامه فعالیت داشته باشند. مردم از ما می‌پرسند که اگر این خطرات جدی است پس چرا حاکمیت اینگونه منفعل نسبت به تلگرام و آینده مردمِ خود برخورد میکند و اگر این خطرات واقعی نیستند پس چرا سخن از ضرورت رفع انحصار است؟ به نظر می‌رسد مردم بیش از هر چیز تشنه مشاهده اقتدار آمیخته با صداقت و همدلی از طرف مسئولین خود برای حل مشکلات هستند. اگر چنین شد، شک نکنید مردم جلو‌تر از مسئولین برای رفع خطرات و مشکلات محتمل بر سر راه کشور خود حاضر به ترک تلگرام اند.

۹- دزدی آرشیو اسناد مردم توسط فیلترشکن‌ها و تلگرام: با گذشت بیش از یکسال از فیلترینگ تلگرام و شکل گیری بستر‌های خوبی برای انتقال داده‌های مردم از تلگرام به داخلی‌ها توسط ربات‌ها و روش‌های خودکار تعبیه شده، به نظر می‌رسد نگرانی انتقال داده‌های مردم به داخلی‌ها کمتر شده است و به جای آن نگرانی درز اطلاعات مردم توسط فیلترشکن‌ها پررنگ شده باشد. این مطلب نیز از علل ضرورت مقابله جدی‌تر با فیلترشکن‌ها به وسیله تشدید پالایش عناصر راهزن فضای مجازی است.

۱۰- کاهش هزینه‌های تحمیلی به مردم و کشور با جابه جایی به داخلی ها: متاسفانه سالانه هزینه و ارز زیادی از کشور به دلیل بار بالای ترافیک خارجی به کشور و مردم تحمیل می‌شود که میتوان با رفع انحصار تلگرام و پاسخگویی به نیاز‌های مردم در داخل، هم هزینه‌های سربار خانواده‌ها و هم هزینه‌های تحمیلی به خزانه کشور را کاهش داد و کیفیت و سرعت ارتباطات را افزود. همه این‌ها ممکن نیست مگر با رفع انحصار از فعالیت تلگرام.

۱۱- محرومیت مردم از یکپارچگی خدمات دولت الکترونیک با پیامرسانی فراگیر: دولت‌ها تنها در صورتی می‌توانند خدمات پایه‌ی خود را به صورت یکپارچه بر بستر پیام رسان‌ها ارائه کنند که پیام رسان مذکور اولا فراگیر و دوما در تعامل مستقیم با آن‌ها باشد. نمونه موفق این موضوع در چین و تعامل دولت آن کشور با نرم افزار وی چت منجر به ارائه خدمات کثیری بر بستر ارتباطات مردمی شده است. در صورت ادامه وضع موجود و انحصار تلگرام در فضای پیام رسانی، کشور از این امکان محروم خواهد ماند. نمونه داخلی این مطلب در یک سال اخیر در بعضی پیام رسان‌های ایرانی در مدیریت پویش افطاری ساده و نیز جمع آوری کمک‌های مردمی توسط کمیته امداد برای کمک به سیل زدگان دیده شد.

۱۲- فراگیر شدن خط تولید محتوای شبکه‌های معاند ماهواره‌ای در ابعاد تمام ایران: مرجعیت و تداوم انحصار تلگرام بر فضای رسانه‌ای کشور به بهانه اینکه اگر تلگرام نباشد مردم به ماهواره پناه می‌برند، یعنی تمام محتوای آلوده غربی که تا دیروز از طریق ماهواره‌ها در دسترس قشری از جامعه ایرانی قرار می‌گرفت، امروز در ابعاد تمام ایران و بدون هیچ کنترل و نظارتی در دسترس عمومی باشد. کما اینکه تجربه به ما نشان داد موفقیتی که تلگرام در ایجاد ناآرامی‌های اقتصادی، ترویج ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی و مشکلات امنیتی داشته سابقه در رسانه‌های دیگر نداشته است. بدیهی است مبارزه با منابع آسیب زا به معنی نابودی کامل اثرگذاری آنها؛ و بر روی تمام جامعه هدف نیست، ولی این تصور که هر گونه مبارزه سلبی با سرویس و محتوای آسیب زا موجب فراگیری بیشتر آن است جز پیشروی دشمنان ثمری نداشته و ندارد.

۱۳- جلوگیری از فراگیری فیلتر شکن ها: آسیب ناشی از فراگیری فیلترشکن‌ها بر کسی پوشیده نیست. متاسفانه عدم بهره برداری کشور از قدرت فنی جلوگیری از فعالیت فیلترشکن‌ها باعث آسیب رسانی به حقوق اولیه شهروندی مردم شده است. تنها راه حل واقعی، در رفع انحصار واقعی از تلگرام با جلوگیری از فعالیت فیلتر شکن هاست.

۱۴- ایجاد تنش‌ها و گسست‌های اجتماعی: متاسفانه تجربه حضور تلگرام در ایران، بدون پاسخگویی به هیچ نهاد رسمی از حاکمیت ملی ما، باعث شده تا این برنامه تبدیل به محلی آزاد برای تهمت، افترا، شایعه و بی احترامی بدون امکان هرگونه پیگیری شود. در یک سال اخیر به خوبی شاهد بودیم که در مواقعی حساس مانند قضیه سیل که تمام کشور از مردم و مسئولین در فضای حقیقی و مجازی به سمت فضای همدلی و همزبانی حرکت می‌کردند عده‌ای خارج نشین بی شناسنامه به سمپاشی در افکار عمومی با انتشار شایعات و کاشت بذر نا امیدی می‌پرداختند و متاسفانه هیچکس مسئولیت چنین شایعات و دروغ‌هایی را به عهده نمی‌گیرد. گزارش‌های میدانی مسئولین از هزینه‌های ایجاد شده برای کشور به خاطر استمرار سلطه تلگرام و نشر اکاذیب غیر قابل پیگیری قابل توجه و دردآور است.

۱۵- سر به فلک کشیدن جرائم رایانه‌ای غیرقابل پیگیری: به دلیل عدم پاسخگویی و مسئولیت پذیری تلگرام نسبت به حاکمیت ملی ایران متاسفانه این پیام رسان بستر محبوب مجرمین شده است تا با سوء استفاده از شرایط موجود و بدون امکان رهگیری، هر تخلفی که می‌خواهند انجام دهند. افزوده شدن امکان حذف نامحدود پیام و حتی از حساب طرف مقابل ارتباط، که اخیرا به این پیام رسان اضافه شده نیز وضعیت را بسیار پیچیده‌تر کرده است. همه این موارد و آمار‌های ارائه شده از طرف پلیس فتا نشان از ضرورت رفع انحصار واقعی و سریع‌تر از این پیام رسان را نشان می‌دهد.

۱۶- سوءاستفاده باند‌های قدرت و ثروت از انحصار تلگرام: ناشناسیِ حاکم بر بستر تلگرام بهترین راه برای غبار آلود کردن فضای رسانه‌ای کشور در جهت سوء استفاده باند‌های قدرت و ثروت است. آن‌هایی که به راحتی می‌توانند با صرف پول و قدرت در یک فضای غیر قابل ردیابی به نشر اکاذیب علیه دیگران و به تطهیر چهره خود بپردازند. رفع انحصار از پیام رسانی، چون تلگرام ضرر‌های هنگفتی برای افرادی خواهد داشت که حساب پاکی ندارند در نتیجه طبیعی است که با جا زدن خود در میان مردم با تمام زر و زور خود، از برپا ماندن این فضای ولنگار دفاع کنند.

۱۷- بهترین ابزار برای شبیخون فرهنگی: سکو (پلت فرم)‌های غیر بومی که هیچ مسئولیتی در قبال حاکمیت ملی کشور‌ها نداشته و بلکه با وقاحت تمام، ابایی از حذف حساب‌های فعالین جنگ نرم ما به بهانه‌های مختلف ندارند، چگونه می‌خواهند سنگری برای جنگ نرم باشند؟! ادامه انحصار تلگرام و شبکه‌های اجتماعی شبه آن یعنی حتی رگ حیات مجازی رسانه‌های شما به دست دشمن باشد. در چنین شرایطی آن‌ها هستند که با سیاست گذاری‌های خود مشخص می‌کنند کدام محتوا فیلتر و کدام محتوا آزادانه در دسترس عموم باشد. همین قدرت و عملکرد تلگرام باعث شده تا کثیف‌ترین محتوا‌های ضدفرهنگی و آسیب زا‌ترین محتوا‌های ضد دینی و ضد امنیتی به راحتی در منظر تمام اقشار جامعه و حتی کودکان قرار بگیرد. ما در این سال‌ها ثمره عینی غرق شدگان فضای ولنگار مجازی را در مدارس و دانشگاه‌ها شاهد بوده ایم.

۱۸- تلگرام پیام رسان غالب، تنها در یک کشور جهان: به استناد دبیر شورای عالی فضای مجازی تلگرام تنها در یک کشور دنیا یعنی ایران پیام رسان غالب است. فلذا استفاده انحصاری از چنین پیام رسانی می‌تواند تبعات بسیار بدی برای کشور داشته باشد. به طور مثال ایجاد اختلال یا مشکل برای دیگر پیام رسان‌های رایج دنیا، طیف وسیعی از مردم دیگر کشور‌ها را تحت تاثیر می‌گذارد، اما ایجاد هر مشکل یا تغییری در تلگرام تنها ایران را متاثر می‌کند. این یعنی ما با دست خود کاری کردیم که به اصطلاح معروف دشمن ما را در فضای مجازی تنها گیر بیاورد. بله، اگر کلید مدیریت تلگرام به دست ما بود، در عوض این تنهایی ابتکار عمل به دست خودمان بود، اما با وجود انحصار این پیام رسان نه ابتکار عمل به دست ماست و نه پشت و پناهی از دیگر ملت‌ها خواهیم داشت.

ج. اما راهکار واقعی چیست؟
اگر ما ضرورت جا به جایی از تلگرام به زیر ساخت‌های بومی را قبول کنیم، در مرحله بعد باید بدانیم این پروژه دو پایه دارد. یکی سلب و یکی ایجاب. افراط در عناد با روش‌های سلبی و متصف کردن مردم به لجبازی با هرگونه محدودیت حتی عقلایی، هم اهانت به فهم عمومی است و هم ثمره‌ای جز حذف ابزار‌های قانونی و تضییع حقوق خود مردم ندارد. از طرف دیگر تقلیل این پروژه به یک بگیر و ببند مجازی با امید کوچ مردم از بستر‌های با کیفیت خارجی به هر محصول بی کیفیتی که تنها خصوصیتش داخلی بودن است، ناشی از بی تدبیری است.

راهکار حقیقی استفاده از سبدی از ابزار هاست. ما هم نیاز به اقناع مردم نسبت به ضرورت هجرت از تلگرام به سرویس‌های پایه‌ی ترجیحا بومی داریم، هم نیازمند برخورد قاطع با تلگرام به عنوان یک شرکت مهاجم به حاکمیت ملی خود هستیم و هم نیازمند ارائه جایگزین باکیفیت و کارآمد به مردم خود خواهیم بود.

بدیهی است که تمام دغدغه‌های مهم ذکر شده، جزئی از مسائل مرتبط با شبکه ملی اطلاعات است و ما با شِبه همین مسائل در زیر ساخت‌های سخت افزاری و نرم افزاری دیگر، همچون ساخت پردازنده، سیستم عامل، سرویس‌های جستجوگر، ایمیل و … نیز مواجه هستیم که از هم اکنون باید به فکر آن‌ها هم باشیم تا به وقت مشکل کاسه چه کنم چه کنم به دست نگیریم.

کلام پایانی
تفکر در اینکه تلگرام چه نفعی در ارائه سرویس‌های با کیفیت جهانی و در عین حال مفت به یک کشور بیگانه دارد به همراه طرح‌های منتشر شده و عملیاتی شده آن در حال و آینده و نیز اتفاقات رخ داده در این چند سال، هر انسانی را به فکر فرو می‌برد.
در جهت گیری‌های پیش رو، نقش مردم نقشی کلیدی است، همانند نقش مردم در تمام فراز و نشیب‌های انقلاب اسلامی. مردم می‌توانند با اعتماد به جوانان متخصص خود در صنعت فناوری اطلاعات و تدبیر مسئولین منتخب کشورشان زمینه ساز عزت و استقلال کشور (که لازمه قدرت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است)، باشند.
امیدواریم فعالین عزیز این صنعت و مسئولین محترم نیز لیاقت خود برای چنین اعتمادی را در عمل به اثبات برسانند.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد