هنر زندگی کردن در نهاد آموزش و پرورش مورد غفلت واقع شده است
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از ارومیه، علی قاسمی دارای دکترای تخصصی فرهنگ و تمدن ملل اسلامی بوده اما از سالیان گذشته در حوزه خانواده و آسیبهای مربوط به آن، آسیبهای اجتماعی، مسائل مربوط به زندگی مطلوب، زندگی آرمانی و نیز در موضوع
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از ارومیه، علی قاسمی دارای دکترای تخصصی فرهنگ و تمدن ملل اسلامی بوده اما از سالیان گذشته در حوزه خانواده و آسیبهای مربوط به آن، آسیبهای اجتماعی، مسائل مربوط به زندگی مطلوب، زندگی آرمانی و نیز در موضوع زیستن در هزاره جدید تحقیق و مطالعه میکند.
وی در سالیان اخیر بیش از ۵۰۰ سخنرانی در مدارس، ادارات، سازمانها و دانشگاههای مختلف در حوزه خانواده داشته و دغدغههای وی، او را به سمت مسائل خانواده کشانده و این مهم را به اولویت زندگی علمیاش تبدیل کرده است.
قاسمی معتقد است اگر بزرگان دینی هم اکنون در قید حیات بودند، شاید بزرگترین منکری که در جامعه به آن پرداخته و از آن نهی میکردند، طلاق عاطفی، طلاق در منزل و طلاقهای در دادگستری است که در این رابطه آمارهای بسیار تکان دهندهای قابل ارائه است.
خبرگزاری فارس با این محقق در حوزه روانشناسی که بیشتر تمرکز خود را بر توانمندسازی خانوادهها برای یک زندگی مطلوب و ارزشمند گذاشته است، گفتوگویی انجام داده که در پی میآید.
فارس: لطفا مقدمتا کمی در مورد هنر زندگی کردن که بسیاری از آن بیاطلاع هستند توضیح دهید.
قاسمی: در این مورد مطلبی ذکر میشود، جنگ جهانی دوم از ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۴ اتفاق افتاد و پس از جنگ جهانی دوم، ژنرال دوگل در فرانسه بر سر کار آمد و به آندره مورآ ، نویسنده و مورخ فرانسوی گفت، موروآ، جنگ تمام شده و میخواهیم کشور را بسازیم و تصمیم دارم تو را به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب کنم.
آندره مورآ گفت به شرطی قبول میکنم که تمامی کتابهای درسی را خودم بنویسم، دوگل گفت مگر میشود این همه کتاب درسی نوشته شود؟ و دستور به چاپ و نشر این همه کتاب بدهی تا در مدارس آنها را تدریس کنند؟ و اصلا علت این کار چیست و در این کتابها چه چیزی هست که میخواهی آنها را کم کنی و یا چه چیزی نیست که می خواهی بدانها اضافه کنی؟
وی در جواب دوگل گفت: من تا ۱۸ سالگی به هیچ کودکی دروس فیزیک، شیمی، ریاضی، زیستشناسی و هندسه آموزش نخواهم داد و ترجیح میدهم که تا این سن فقط به کودکان هنر زندگی کردن آموزش بدهم.
فارس: چیزی که در آموزش و پرورش کشورمان مورد غفلت واقع شده…
قاسمی: بله متاسفانه تا حدودی این موضوع نه در وزارت آموزش و پرورش بلکه در نهاد آموزش و پرورش مورد غفلت واقع شده و منظور از نهاد آموزش و پرورش نه فقط وزارت آموزش و پرورش، بلکه رسانهها و خانوادهها، صدا و سیما، مدارس و دانشگاهها، مساجد و حسینهها و تمام نهادها و حتی افرادی است که خواسته یا ناخواسته در حال آموزش دادن و در حال تربیت هستند.
البته بدون شک کسی میتواند چیزی را به کسی آموزش بدهد که خود دارای آن هنر باشد، اما آیا در خانوادهها هنر زندگی کردن وجود دارد که به کودکان آموزش بدهند؟ ما باید یادمان باشد که فرزندان ما بیشتر از اینکه از گفتار ما آموزش ببینند، از رفتار میآموزند.
بنابراین باید متوجه بود که تربیت رفتاری بر تربیت کلامی ترجیح دارد، پس یکی از مهمترین آموزههای تربیت این است که من مادر، من پدر، من معلم و من مربی، خود عامل آن چیزی باشم که انتظار دارم، فرزند، متعلم و متربی من آن را انجام دهد.
فارس: در این زمینه چه چیزی توصیه میشود؟
قاسمی: نکته اول عامل بودن است و نکات دیگر، آموزش صحیح و توانمند سازی فرزندان برای زندگی مطلوب، با آموزش مهارتهای زندگی، آموزش خودمراقبتی، آموزش خودکنترلی، آموزش مولفههای افزایش محبت، آموزش ارتباط سالم و موثر و مهارت حل مساله هستند.
فارس: اما به نظر میرسد که مادران جامعه از این هنر بیبهره هستند!
قاسمی: بله متاسفانه، بخش قابل توجهی از مادران جامعه از این هنر بیبهره هستند، یعنی نه خود از هنر زندگی کردن بهرهمند هستند و نه میتوانند آن را منتقل کنند.
جالب است که مادران ما در آشپزخانه رابطه بین نخود و لوبیا را آموزش میدهند اما رابطه بین انسان با انسان را آموزش نمیدهند، چون در وهله نخست اهمیتی به این آموزش قائل نیستند و نمیدانند که این آموزشها تا چه حد میتواند اختلافات بعدی را پیشگیری و زندگی فرزندانشان را مطلوب کند و اینکه اساسا خود دارای این هنر نیست که بتواند آن را به فرزندان خود منتقل کند.
فارس: برای شروع چه باید کرد ؟
قاسمی: در وهله نخست باید از خود و از خانههایمان آغاز کنیم، به تعبیر یکی از فلاسفه، برای ساختن فرزندانمان، اول باید خودمان را بسازیم، تربیت فرزند خوب، مادر آرام میخواهد و مادر آرام، نیازمند همسر آرامتر است.
فارس: کدام سرمایهها برای داشتن یک زندگی مطلوب لازم است؟
قاسمی: نخستین آن سرمایه مالی و اقتصادی است که برای آغاز یک زندگی نخستین سرمایه است یعنی در وهله نخست خانواده باید استقلال مالی وجود داشته باشد و بایدناف اقتصادی پسر از پدر بریده شود و البته ناف عاطفی زوجین از مادرانشان، اما متاسفانه بسیاری از فرزندان با وجودی که ازدواج کردهاند اما شرایط به گونهای است که انگار ناف آنها از پدران و مادران بریده نشده است.
پس برای تشکیل یک زندگی، نیاز به سرمایه مالی وجود دارد و برای داشتن سرمایه مالی، به شغل مناسب نیاز بوده و برای داشتن شغل مناسب، علم، فن، مهارت یا به هنر نیاز است.
فارس: دومین سرمایه برای داشتن یک زندگی مطلوب چیست؟
قاسمی: دومین سرمایه لازم برای زندگی مطلوب سرمایههای انسانی است یعنی فرد باید مجهز به انواع مهارتها باشد، از مهارت دست دادن، نگاه کردن، نگاه نکردن، بله گفتن، نه گفتن و از آرایش مو گرفته تا مهارتهای بزرگتر مانند مهارت ارتباط سالم، مهارت حل مساله، مهارت کنترل هیجان، مهارت کنترل احساس.
فارس: چه مهارت دیگری برای داشتن یک زندگی مطلوب نیاز است؟
قاسمی: سومین موضوع برای داشتن یک زندگی مطلوب و آرمانی، مهارتهای جامعه شناختی یعنی پیوندها و ارتباطات انسان است یعنی باید به فرزندان خود به ویژه اگر میخواهند وارد زندگی مشترک شوند مهارت ارتباط موثر آموزش داده شود.
در این رابطه باید به جای ایجاد دخترهراسی در ذهن پسرها و بالعکس، باید آموزش مهارت ارتباط سالم و درست را یاد داد چون نمیتوان این دو را از هم جدا کرد بنابراین باید آموزش مهارتهای سالم ارتباطی در جامعه را آموزش داد.
فارس: چهارمین شرط یک زندگی مطلوب و آرمانی چیست؟
قاسمی: چهارمین موضوع نیز برای ورود به یک زندگی مطلوب، سرمایههای روانشناختی مانند امید، کارآمدی، خوشبینی و تابآوری است برای مثال، همین مسئله امید که هم اکنون جامعه از آن در حال دور شدن است و رهبر معظم انقلاب بارها و بارها بر این مساله تاکید داشتهاند و در این راستا باید گفت، بخشی از علل از بین رفتن امید در جوانان جامعه، به سبب عملکرد غلط خانواده و مربیان است.
برای مثال مادر خانواده در مورد محاسن ازدواج صحبت میکند در حالی که در پیرامون وی ازدواج موفقی وجود ندارد و در این رابطه، امید تنها به شکل کلامی نیست چون برخی امید دادنها رفتاری است و اگر فرد ببیند که در پیرامون خویش ازدواج موفقی بوده امید به ازدواج پیدا کرده و نسبت به این امر خوش بین خواهد شد.
همچنین کارآمدی که یک سرمایه روانشناختی دیگر است، اما آیا کودکان کارآمد هستند و میدانند در صورت اختلاف آن را حل کنند؟ آیا آنها به توانائیهای خود وقوف و اعتماد دارند و آیا میتوانند اجازه ندهند در زندگی، دغدغه به مساله، مسئله به مشکل، مشکل به معضل، معضل به بحران و حل بحران تبدیل به آرزو نشود.
همچنین مولفه دیگر سرمایههای روانشناختی، «خوشبینی» است چون انسان خوشبین عالم را زیبا میبیند و اگر انسان نگاه خوشبینانه به عالم هستی داشته باشد این عالم، عالم زیباییها، صداقت، پاکی و درستی است در حالی که برخی انسانها بدبین هستند.
بنابراین ظاهرا انسان چارهای به جز زندگانی کردن ندارد و زندگانی متفاوت از زنده مانی است، پس توصیه اکید این است که با توجه به اینکه انسان فقط یک بار فرصت زندگی کردن در این دنیا را پیدا می کند، این یک بار را فقط باید زندگی کند و این ممکن نیست مگر یادگیری هنر زندگی کردن و سخن نهایی اینکه هیچ کس نمیتواند به گذشته بازگشته و از ابتدا آغاز کند، بنابراین باید از امروز شروع کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰