پیوند ایمان با حقوق؛ راهکار قرآن برای تضمین حقوق جامعه
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا، متن این یادداشت به شرح زیر است: روشن است که حقوق کارش بریدن و قطع کردن نزاعهاست و در هر قطع و بریدنی، جراحتی حادث میشود که برای التیام این جراحتها، اسلام، اخلاق را با حقوق آمیخته است.
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا، متن این یادداشت به شرح زیر است: روشن است که حقوق کارش بریدن و قطع کردن نزاعهاست و در هر قطع و بریدنی، جراحتی حادث میشود که برای التیام این جراحتها، اسلام، اخلاق را با حقوق آمیخته است. همچنین راه دور زدن قانون و پنهان کاری در انجام وظایف حقوقی وجود دارد؛ اسلام در این زمینه به تحکیم عقائد و تقویت ایمان اهتمام دارد.
در قرآن کریم به طور معمول وقتی قوانین و احکام حقوقی تشریع میشود، قبل از آن و یا پس از آن به مباحث عقیدتی همانند خداباوری، معادباوری، محاسبه الهی، کیفر و پاداش اخروی از یک سو و دعوت به اخلاق همانند عفو و صفح و رعایت انصاف و تقوا و احسان از سوی دیگر توجه میدهد چرا که قوانین هر اندازه متقن و محکم باشد، تا عاملان آن اعتقادى به مبدأ و معاد نداشته باشند و یا اخلاق را در وجود خود حاکم نسازند، آن قانون معمولا در معرض پایمال شدن است.
همچنین اگر حقوق و قوانین جداى از صفاتى همانند عفو و صفح، گذشت، جود و ایثار دیده شود، در اجرا دچار مشکلاتى خواهد شد. توجه هر کس به اجراى صرف قانون، روح محبّت، همیارى، آرامش و نشاط را از جامعه مىگیرد. ویژگى حقوقى قرآن آن است که همراه با تعیین مجازات و گرفتن حق، توصیه به محبت و گذشت و چشمپوشى نیز مىکند، تا بر دو طرف نزاع و به تَبَع آن بر خانوادهها و بر جامعه، آرامش روانى حاکم شود.
علامه طباطبایى در تفسیر آیات ۲۲۸ تا ۲۴۲ سوره بقره، به مناسبت آیاتى که احکام فقهی را آمیخته با اخلاق و یا اعتقادات بیان میکند، مینویسد: «از این آیات فهمیده مىشود که نباید میان احکام فقهى و اصول اخلاقى جدایى انداخت و فقط در عمل به مجرد احکام فقهى و جمود بر ظواهر بسنده کرد… چرا که این، سبب ابطال مصالح تشریع و از بین بردن غرض دین و سعادت زندگى انسانى مىشود؛ زیرا همان گونه که بارها گفته شد اسلام دین عمل است نه دین حرف؛ آیین کوشش است نه فرض (وضع صرف قوانین، بدون توجه به مصالح و حکمتهای آن) و مسلمانان اگر به این درجه از انحطاط رسیدند تنها به این سبب است که به انجام تشریفات ظاهری از دین اکتفا کردند و از روح دین و باطن و حقیقت آن بی خبر ماندند».
پیوند حقوق و اعتقادات
قرآن کریم در موارد متعدد، حقوق را با اعتقادات پیوند داده است و با تعبیرات گوناگونى بر آن تأکید مىورزد از جمله در حقوق خانواده؛ به عنوان نمونه در پارهاى از آیات، آنگاه که به برخى از وظایف زنان مطلقه در ایام عده مىپردازد و اینکه نباید عادت ماهانه و یا حمل خود را کتمان نمایند، مىفرماید: «إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الاْخِرِ؛ اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند، باید از کتمان خوددارى کنند» همچنین براى برخورد با مردانى که زنان خود را طلاق دادهاند، ولی مانع از ازدواج آنان ـ پس از پایان عده ـ میشوند، مىفرماید: «ذَلِکَ یُوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ مِنْکُمْ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَالْیَوْمِ الاْخِرِ؛ تنها افرادى از شما که ایمان به خدا و روز قیامت دارند، از آن پند مىگیرند».
در بیان قانون طلاق و کیفیت بازستاندن مهریه نیز دعوت به عفو دیده مىشود، مىفرماید: «وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَهً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلاَّ أَنْ یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَا الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَهُ النِّکَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلاَ تَنسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ؛ و اگر زنان را پیش از آن که با آنها آمیزش کنید، طلاق دهید، در حالى که مهرى براى آنها تعیین کردهاید، باید نصف آنچه را تعیین کردهاید، به آنها بدهید؛ مگر اینکه آنها گذشت کنند؛ یا (در صورتى که صغیر و سفیه باشند، ولىّ آنها، یعنى) آن کس که گره ازدواج به دست اوست، آن را ببخشد و گذشت کردن شما (و بخشیدن تمام مهریه آنها) به پرهیزکارى نزدیکتر است و گذشت و نیکوکارى را در میان خود فراموش نکنید که خداوند به آنچه انجام مىدهید، بیناست».
حکم فوق درباره زنانى است که قبل از آمیزش طلاق داده مىشوند؛ در این صورت مهر او نصف مهرى است که معین شده است؛ در اینجا اگر هنوز مرد مهرى را به زن نپرداخته است، زن مىتواند آن نصف مهرى را که طلب دارد، عفو کند و نگیرد و یا اگر زن صغیر و یا سفیه است، ولىّ او آن را نگیرد ولى اگر مهر را به طور کامل پرداخته است، و اکنون زن باید نصف آن را برگرداند، در اینجا خوب است که مرد آن نصف را ببخشد، چیزى از مهر را پس نگیرد. قرآن کریم در ضمن بیان این حکم، عفو و گذشت از بقیه مهر را به تقوا نزدیکتر مىداند و همچنین توصیه به فضل و بخشش میان خود مىکند، و در پایان، طرفین دعوا را به آگاهى خداوند توجه مىدهد، تا بدین صورت به فضل و بخشش در رفتار ترغیب نماید.
به تعبیر برخی از مفسران: لحن مجموعه آیه، بر اصل اساسى «معروف» و «احسان» در این مسائل، تاکید مىکند که حتى طلاق و جدایى آمیخته با نزاع و کشمکش و تحریک روح انتقامجویى نباشد، بلکه بر اساس بزرگوارى و احسان و عفو و گذشت، قرار گیرد؛ زیرا اگر مرد و زنى نتوانند، با هم زندگى کنند و به دلائلى از هم جدا شوند دلیلى ندارد که میان آنها عداوت و دشمنى حاکم گردد.
حقوق در قرآن بدون اخلاق و ایمان بیان نشده است
به هر حال، حقوق مطرح شده از جمله حقوق خانواده در قرآن را نمىتوان بدون اعتقاد و اخلاق مورد لحاظ قرار داد؛ در جامعه اسلامى، اجراى حقوق بدون تعمیق اعتقادات و ترویج اخلاق و تأکید بر صفات جوانمردى، عفو و اغماض، صدق و دوستى، مودت و رحمت، عفّت و عزّت نفس و گذشت و ایثار، فرجامى ناخوشایند خواهند داشت و اجراى صحیح قانون را نیز دچار مشکل خواهد نمود همچنین اقدامات تربیتی همانند آگاهیبخشی، امر به معروف و نهی از منکر، موعظه و غفلتزدایی، تقویت ضمانت اجرایی درونی، ارائه راهکار صحیح برای تامین نیازهای مشروع و مانند آن از دیگر ویژگیهای حقوق اسلامی است که در حقوق خانواده نیز کاربرد دارد. انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰