زنان خانهدار کمبود آموزش و شناخت حق دارند نه نبود قوانین حقوقی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ هر از چندگاهی زنان خانهدار به سرتیتر خبرها میآیند و بحثها در مورد حقوق آنها و قوانینی که در این زمینه وجود دارد، رونق میگیرند. اما بعد از مدتی که تب مسئله میخوابد دوباره مسئله این
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ هر از چندگاهی زنان خانهدار به سرتیتر خبرها میآیند و بحثها در مورد حقوق آنها و قوانینی که در این زمینه وجود دارد، رونق میگیرند. اما بعد از مدتی که تب مسئله میخوابد دوباره مسئله این زنان نادیده گرفته می شود.
اما به راستی، اصلیترین مشکلات و خواستهای زنان خانهدار ما چیست؟ حقی که از ضایع شدن آن حرف میزنند تنها به سطح مادی معطوف است؟ در لایههای زیرین این مسئله چه میگذرد و زنان ما به چه حقوقی نیاز دارند؟
در بررسی مسائل زنانه خانه دار با یک جامعه شناس که فعال زنان هم هست، مصاحبه ای داشته ایم:
مریم سادات موسوی، فعال حقوق زنان، با بیان اینکه، به لحاظ جمعیت شناختی، زنان خانه دار را در رده زنان شاغل قرار نمی دهند به برنا می گوید: «شاغل کسی است که در هفته زمان مشخصی را به صورت پاره وقت یا تمام وقت در محل کار حاضر شود و در ازای آن پول دریافت کند. زنان خانه دار به دلیل اینکه فعالیت اقتصادی ندارند، در قانون و عرف به عنوان زن شاغل شناخته نمی شوند.»
وی با تاکید بر اینکه دلیل اصلی اینکه حقوق زنان در جامعه ما ضایع می شود، شرایط فرهنگی جامعه است می افزاید: «دختران در کشور ما برای مهارت های مادری و همسری هیچ آموزشی نمی بینند. در عین حال، برای سرپرست خانواده شدن هم هیچ آموزشی به آنها داده نمی شود. در مواردی که این زنان مجبور می شوند سرپرست خانوار شوند، هیچ مهارتی برای بر عهده گرفتن این مسئولیت ندارند.»
وی ادامه می دهد: «اگر ما به زنانمان می گوییم که باید در خانه بمانند و تحت ولایت پدر یا همسرشان باشند، باید شرایطی را هم ایجاد کنیم که اگر خدشه ای در این وضعیت ایجاد شد این زنان به مزایایی مانند تأمین اجتماعی دسترسی داشته باشند که هزینههای آنها را تأمین کند. چون در جامعه ما چنین شرایط فرهنگی وجود ندارد، در وضعیتهایی مانند طلاق، فوت همسر و یا بیماری همسر که این زنان بدون سرپرست و یا بدسرپرست می شوند، کاری از دستشان بر نمی آید و شرایطی که در آن قرار دارند تبدیل به آسیب برای جامعه می شود.»
موسوی با بیان اینکه، این مسئله باعث شده است که زنان دست به ابداع راهکارهای پنهانی بزنند که به نفع خانواده و جامعه نیستند، تصریح می کند: «از جمله راهبردهایی که زنان برای پوشش این ضعف ابداع کرده اند، جمع کردن طلا و گرفتن مهریه های سنگین است. زنان با این حرکات می خواهند سرمایه های پنهانی برای خود ایجاد کنند که در شرایط بحرانی از آن استفاده کنند.»
وی با اشاره به اینکه مشکل اصلی و اساسی زنان خانهدار در کشور ما به فرهنگ و آموزش باز میگردد، افزود: «زنان در کشور ما بیش از هر چیزی به مهارتهایی نیاز دارند که در شرایط بحرانی بتوانند از این مهارتها برای حمایت از خود و خانوادهشان استفاده کنند. مشکل اصلی بدنه اجتماعی زنان در جامعه این است که آموزش و مهارتی برای شرایط مختلف ندارند و همین باعث شده با انواع و اقسام آسیبها مواجه شوند.»
موسوی با بیان اینکه، در کشور ما کمبود قوانین وجود ندارد، بلکه مسئله اصلی آگاه نبودن زنان به حقوقی است که دارند، تأکید می کند: «یکی از قانون هایی که برای حمایت از زنان خانه دار مطرح شد، بحث بیمه زنان بود که در مورد آن بحث های مختلفی شکل گرفت. قوانین مختلفی در کشور ما وجود دارند که از حقوق زنان حمایت می کنند، اما متأسفانه زنان ما به این قوانین آگاهی ندارند و همین باعث شده است در بسیاری از موارد شاهد ظلم های مختلفی به آنها باشیم. مشکل اصلی زنان خانه دار در کشور ما ناآگاه بودن آنها به توانمندی ها و مهارت هایی است که دارند. زنان باید خود را برای روز مبادا آماده کنند.»
وی با اشاره به اینکه از نظر دینی فضا برای زنان باز است، میگوید: «برای نمونه در شرایط ضمن عقد میتوان موارد مختلفی را مطرح کرد که حقوق زن را به او بدهند. اما ناآگاهی زنان از حقوقشان باعث شده است که حتی نتوانند از این حقوقی که برایشان در دین و عرف وجود دارد استفاده کنند.»
این فعال حقوق زنان ادامه میدهد: «در کشور ما به زنان و دختران آموزشهای لازم داده نمیشود. در بسیاری از موارد زنان به دلیل ناآگاهی از حقوقی که دارند، مجبور می شوند آزارهایی را تحمل کنند که اثرش تا سالها با آنها میماند. مهمترین مسئله در مورد زنان در کشور ما آموزش زنان و خانوادههای آنهاست. خانوادههای ما باید دخترانشان را جوری بار بیاورند، که به لحاظ روحی، جسمی و روانی مستقل باشند. این به معنای صرف داشتن شغل نیست، بلکه به مهارتهایی اشاره دارد که زنان در زمان بحران از آنها استفاده میکنند.»
وی با بیان اینکه زنان خانهدار بیشتر از آنکه به حمایت مالی نیاز داشته باشند، به آموزش و بالابردن فرهنگ خانوادهها نیاز دارند، میگوید: «آموزش و اصلاح فرهنگی از هر چیزی برای زنان ضروریتر است زیرا فرهنگ محصول یکی، دو روز نیست و نسل های زیادی طول کشیده، تا شکل گرفته است. در سطوح کلان، میانی و خرد باید یک عزم راسخ برای تغییر شرایط زنان ایجاد شود.»
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰