راهکارهای جلوگیری از ترویج خرافات

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از لرستان، نویسندگان و شاعران نقش بزرگی در حفظ و انعکاس باورهای عامیانه داشتهاند؛ امیرخسرو دهلوی این وظیفه ملی خود را بهنحو احسن به انجام رسانیده و خرافات و بهطور کلی فرهنگ عامیانه رایج میان مردم زمان خود را
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از لرستان، نویسندگان و شاعران نقش بزرگی در حفظ و انعکاس باورهای عامیانه داشتهاند؛ امیرخسرو دهلوی این وظیفه ملی خود را بهنحو احسن به انجام رسانیده و خرافات و بهطور کلی فرهنگ عامیانه رایج میان مردم زمان خود را در اشعارش انعکاس داده است.
فرهنگ عامیانه هر قومی خصوصیاتی دارد که موجب تمایز جوامع از یکدیگر میشود و گاهی تا حدودی میان اقوام و قبایل گوناگون اشتراک دارد؛ فرهنگها در نقاط مختلف جهان با گذشت زمان و بر اثر ارتباط و برخورد با یکدیگر تعادل پیدا میکنند و اشتراکات زیادی بین آنها پدید میآید.
فرهنگ عامیانه در حفظ نهادهای اجتماعی یک قوم و اعتبار بخشیدن به عقاید و آداب و رسوم آنها مؤثّر است و مطالعه و بررسی آن سبب شناخت ویژگیهای هر قوم و پی بردن به خصوصیات روحی و اخلاقی آنان میشود.
علاقه و تمایل بشر به یافتن علّت حوادث و وقایعی که در اطراف او رخ میدهد و گاهی ترس از ابهام و گنگی علّت یک واقعه سبب بهوجود آمدن خرافات و باورهای خرافی میشود.
بسیاری از یادگیریهای انسانها و حیوانات از کانال پدیدههای شرطیسازی در کنار یادگیری معنیدار اتفاق میافتد به این معنا که اشخاص و حیوانات از طریق تکرار، تمرین و بهصورت تصادفی، برخی از رفتارها را فرامیگیرند. بهطور مثال زمانیکه یک فوتبالیست در وسط زمین فوتبال حرکتی خاص انجام میدهد و نتیجه آن بازی منجر به کسب موفقیت میشود، بنابر پدیده شرطیسازی، نسبت به آن حرکت و یا لباس خاص خرافیبازی میکند پس رفتار و یا پاسخی که به نتیجه مثبت منتهی شود باعث افزایش آن رفتار شد و آرام آرام فرد شرطی میشود و به محض آنکه در آن موقعیت قرار گیرد، همان رفتار را از خود نشان میدهد.
باید توجه داشت که خرافات مبنای علمی و صحیح ندارند و ریشه بسیاری از آنها به عدم آگاهی برمیگردد، اعتقاد به خرافات بین فرهنگهای شرقی و مردمان شرقی به وفور دیده میشود و عدهای از روانشناسان در تئوریهای شخصیتی خود به این قضیه اشاره دارند بهعنوان مثال پدیدههای جن و روح مبنای علمی ندارد ولی نمیتوان منکر آنها شد، پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «روح از امر پروردگار من است» و قرآن کریم به وجود آنها اشاره داشته اما پدیدههایی چون اعتقاد به فالگیری و رمالی با کمک ارواح، احضار روح و… واقعیت نداشته و از دیدگاه علمای شیعه حرام است».
در تاریخ اسلام، نمونههای زیادی از گرفتاری مردم در چنگال اساطیر و خرافات نقل شده است بهعنوان مثال علت ننوشیدن آب توسط حیوانات را وجود دیوها میان شاخ و جسم حیوانات میدیدند و یا اگر کسی را عقرب و مار میگزید، بر گردن مار و عقرب گزیده، زیورآلات طلایی میآویختند.
خرافات پایه علمی ندارد
بهطور معمول خرافات در شرایط روی دادن یک اتفاق خاص یا در حالت استقبال از یک رویداد احتمالی بهوقوع میپیوندد و در مورد اتفاقات پیشبینی نشده مطرح میشود و هیچ استدلال عقلی و منطقی نیز آنرا نخواهد پذیرفت.
در بسیاری از موارد، خیلی از انسانهایی که حتی خود را خرافی نمیدانند، در شرایط رو به رو شدن با خرافات، در مورد قبول کردن و یا قبول نکردن آن دچار تردید میشوند و حتی ممکن است با پذیرش چنین موضوعاتی، به وادی خرافهپرستی گام بگذارند.
موضوع مهمی که درباره خرافات میتوان به آن اشاره کرد، این است که، چون خرافات پایه علمی ندارد، نمیتوان آنرا رد و یا اثبات کرد به همین جهت چنین موضوعهایی بهطور معمول خود را در شرایط بحرانی بهویژه در عرصه اجتماع نشان میدهند.
مبارزه با خرافات
در آیه ۲۵ سوره انعام میفرماید: «…یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِین؛… و کافران میگویند اینها افسانههای پیشنیان است» و درآیه ۸۳ سوره مؤمنون میفرماید: «لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ؛ این وعدهای است که به ما و پدرانمان از پیش داده شده، اینها همان افسانههای خرافی پیشینیان است».
و نیز در سورهها و آیات دیگر مانند: انفال آیه۳۱، نحل آیه ۲۴، مؤمنون آیه ۸۳، فرقان آیه ۵، احقاف آیه۱۷، قلم آیه ۱۵، مطففین آیه ۱۳، کلمه «اساطیر» بهمعنای افسانهها و خرافات آمده است که غالباً از ناحیه کفار و مشرکان به پیامبر اکرم(ص) و کتاب مقدس قرآن نسبت داده میشده است.
قرآن کریم، همواره با پدیده شوم خرافات مبارزه کرده و با سخنان و اعمال، بیهوده مخالف است و در شرایطی برقلب پاک پیامبر گرامی اسلام(ص) نازل شد که مسائل خرافی و بیاساس و افسانههای خیالی و بیپایه، جامعه آن روز حجاز را به تسخیر خود در آورده بودند و مردم بهشدت گرفتار خرافات و مسائل بیاساس جاهلیت بودند و زنجیرهای جهل و گرایش به افسانهها و اساطیر بر دست و پای آنها تنیده شده بود.
قرآنکریم، با آیات نورانی خود، بهتدریج پردههای جهل و خرافات را کنار زد و آنها را با واقعیات آشنا نمود؛ چنانکه میفرماید: «آنها که از فرستاده خدا و پیامبر «اُمی» پیروی میکنند، کسیکه صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است مییابند و آنها را به معروف دستور میدهد و از منکر باز میدارد، پاکیزهها را برای آنها حلال میشمرد، ناپاکیها را تحریم میکند و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود(از دست و پایشان) بر میدارد، آنکه به او ایمان آورند و حمایتش کردند و یاریش نمودند و از نوری که با او نازل شده، پیروی کردند، آنان رستگارانند».
قرآنکریم، با طرح برخی از عوامل و اسباب خرافات به مبارزه با آن پرداخته؛ از طرفی با راهکارها و راهنماییها در جهت زدودن و برداشتن خرافات در میان مردم تلاش کرده است. در بسیاری از آیات خداوند تبارک و تعالی انسانها را به تعقل و اندیشه در این امور توجه داده است؛ چنانکه در آیه ۲۴۲ سوره بقره میفرماید: «کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ؛ اینچنین خداوند آیات خود را برای شما شرح میدهد، شاید اندیشه کنید!».
خداوند تبارک و تعالی برای از بین بردن خرافات و اوهام و از طرفی نشر و گسترش حقایق و معارف الهی پیامبران فراوانی را مبعوث فرموده و به آنها مأموریت داده که انسانها را با حقایق آشنا سازند.
همچنین یکی دیگر از راههای جلوگیری از ترویج خرافات، امر به معروف و نهی از منکر است، زیرا گرایش به خرافات از منکرات به حساب میآید: چنانکه قرآنکریم در آیه ۱۰۴ آلعمران میفرماید: «وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند».
انتهای پیام

برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰