تاریخ انتشار : یکشنبه 18 آذر 1397 - 6:40
کد خبر : 47266

اقتدار دولت در مدیریت شرایط تحریم زیر سطح عادی است

اقتدار دولت در مدیریت شرایط تحریم زیر سطح عادی است

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا؛ یکی از عبارات و جملات مکرری که مسئولان در هنگام تحریم بیان می‌کنند این است که می‌توان تحریم‌ها را به یک فرصت تبدیل کرد. حال سؤال این است چه بایدها و نبایدهایی تهدیدی به نام تحریم را به فرصت

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا؛ یکی از عبارات و جملات مکرری که مسئولان در هنگام تحریم بیان می‌کنند این است که می‌توان تحریم‌ها را به یک فرصت تبدیل کرد. حال سؤال این است چه بایدها و نبایدهایی تهدیدی به نام تحریم را به فرصت تبدیل می‌کنند؟ در واقع، مسئولان در شرایط تحریم باید چه تصمیماتی بگیرند یا نگیرند و چه اقداماتی را باید انجام بدهند یا ندهند تا تحریم‌ها فارغ از شعار به یک فرصت تبدیل شود.

فرصتی شد که در این موضوع با نصرت‌الله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن و کارشناس مسائل سیاسی، به گفت‌وگو بپردازیم که متن آن به شرح ذیل است:

ایکنا ــ در دوران تحریم برای تبدیل این تهدید به فرصت در عرصه عمل و فارغ از شعار، مسئولان و تصمیم‌گیران چه بایدهایی و نبایدهایی را باید رعایت کنند؟

هر تهدیدی را با برنامه‌ریزی، مدیریت و بسیج امکانات به سمت اهداف می‌توان به فرصت تبدیل کرد؛ تحریم هم وقتی به فرصت تبدیل می‌شود که بتوان از آن در جهت اهداف درازمدت کشور استفاده کرد. در واقع تحریم به خودی خود فرصت نیست و نخواهد شد بلکه فی‌نفسه یک تهدید است ولی بکارگیری اصول علم مدیریت، تحقق عزم واقعی مسئولان کشور و اصلاح بافت بوروکراتیک و اداری اگر با هم بسیج شوند در کنار یک برنامه‌ریزی می‌توان از تحریم‌ها فرصت ساخت. شرط لازم و کافی آن وجود نیروی انسانی معتقد به تحقق تبدیل تهدید به فرصت است و نه فرصت طلبانی که در صدد حفظ مقام و پست خود بوده و حاضر به پذیرش هیچ‌گونه ریسک و مسئولیت پذیری نیستند!

درباره اینکه تا چه حد ما توانسته‌ایم چنین نیروهایی تربیت کرده و یا به‌کار بگیریم و یا آیا اصلا چنین فرصت‌سازی‌هایی صورت گرفته یا نه، شاید یک ارزیابی علمی انجام نشده باشد، اما با بررسی شواهد می‌توان گفت خیلی در این جهت موفق نبوده‌ایم! نه در تربیت و به‌کارگیری نیروهای توانمند و کارا و نه در بهره‌برداری بهینه از فرصت‌ها! حتی دستگاه بوروکراتیک کشور در مظان اتهام فرصت‌سوزی است! اگر هم توفیقی در تبدیل تحریم‌ها به فرصت داشتیم بیشتر از ناحیه بخش خصوصی و صنعت‌گران و تولیدکنندگان بوده که با ابتکار و نوآوری خود و صد البته با مرارت و سختی و زحمت و خون دل خوردن فراوان کاری انجام داده‌اند، اما در قسمت‌های دیگر مانند سیاستگذاری، هماهنگی، بسیج منابع و اولویت‌بندی خیلی خوب عمل نکرده‌ایم. در واقع حتی در دوران تحریم، منابع خود را به سمت مصارف غیر ضروری سوق داده‌ایم. به عبارتی هر زمان که کشور با گشایشی مواجه شده پول را پخش کرده‌ایم و هر زمان که دچار مشکلاتی از قبیل تحریم شدیم سعی کردیم این مشکلات را به روش‌های غیر اقتصادی فرافکنی کرده و در داخل به گردن بخش دیگری بیندازیم و در بخش خارجی تحریم‌کنندگان را مقصر بدانیم.

کشوری به وسعت ایران با منابع طبیعی، موقعیت ژئوپلیتیکی و مؤثر در نقشه دنیا، منابع درآمدی و نیروی انسانی که دارد خیلی بهتر می‌توانست در شرایط تحریم برنامه‌ریزی کند، اما به دلیل مشکلات ساختاری در سیاست و حکومت، مدیریت اجرایی کشور، برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها، عزمی که برای تبدیل تحریم به فرصت لازم است، مشاهده نمی‌شود. تحریم در حقیقت به نوعی یک جنگ اقتصادی است. همانطور که در جنگ نظامی همه رو در رو در مقابل دشمن می‌ایستند باید تحریم نیز یک جنگ اقتصادی تلقی می‌شد و همه منابع اعم از نیروی انسانی، مدیریت و منابع مادی و حتی معنوی کشور در جهت مقابله با تحریم و تحریم‌کنندگان به کار گرفته می‌شد، اما به نظر من توفیق‌های‌مان در بخش‌های مردمی و غیر دولتی به دلیل برخی ابتکار عمل‌ها که اقدامات امیدآفرینی در مقابله با تحریم صورت گرفته، در مقایسه با سیستم دولتی بیشتر و امیدوار‌کننده‌تر است.

مقابله با دور جدید تحریم‌ها به خاطر هوشمندی آن، واقعا عزم ملی می‌طلبد و صرفاً جلسه سران سه قوه کفایت نمی‌کند. این تحریم‌ها منابع مالی و شاهرگ حیاتی کشور به لحاظ درآمد، نفت و صنایع نفتی و مصرف‌کنندگان نهایی را هدف قرار داده و نه تنها به منابع مالی کشور برای تأمین نیازمندی‌های حیاتی مردم فشار می‌آورد و آن‌را محدود می‌کند بلکه مانند موریانه‌ای به جان روند توسعه کشور می‌افتد و آن‌را از درون پوک می‌کند! که هم باعث مخالفت مردم با حکومت و دولت می‌شود و هم باعث برخورد بین مردم برخوردار و غیر برخوردار خواهد شد و این خطرناک است! و این همان راهبردی است که مثلث ترامپ – بن‌سلمان و نتانیاهو دنبال می‌کنند.

از سوی دیگر این دور از تحریم‌ها علاوه بر تأثیرات روندی که تجارت ایران را هدف قرار داده بر مصرف‌کننده نهایی را هم تحت فشار قرار می‌دهد تا منابع تأمین نفت خود را از ایران به جای دیگری منتقل کنند و این می‌تواند اقتصاد کشور را علاوه بر کوتاه‌مدت در درازمدت هم فلج کند، زیرا پیدا کردن مجدد مشتری و یا مشتری جایگزین در این بازار که عرضه بر تقاضا فزونی یافته، کاری سخت خواهد بود، لذا در این قسمت باید با جدیت و اراده ملی از هر گونه اقدام بخشی خودداری و نیاز به یک بسیج عمومی و عزم ملی است تا بتوانیم این شرایط را پشت سر بگذاریم.

ایکنا ــ چرا با وجود قرار گرفتن کشور در شرایط جنگ اقتصادی اما مدیریت حاکم بر کشور مدیریت شرایط عادی است نه غیر عادی و سخت؟

به عقیده من این تلقی از شرایط مدیریت کشور درست است و این هم به سیاست‌های تبلیغی و رسانه‌ای دولت و کشور برمی‌گردد که ضعیف و بدون راهبرد است و مدیریت عمومی کشور و اقتدار دولت برای مدیریت تحولات زیر سطح عادی است! تحریم دو قسمت دارد؛ تأثیرات ناشی از جنگ روانی و جنگ واقعی. تأثیر جنگ روانی کوتاه‌‌مدت است، اما تأثیرات واقعی و عملیاتی تحریم‌ها درازمدت است. مدیران و مسئولان برای اینکه تأثیرات جنگ روانی را کاهش دهند به شکلی موضع‌گیری می‌کنند که جنگ عملیاتی و درازمدت به مرور به فراموشی سپرده می‌شود. به عبارتی وقتی مسئولان در پاسخ به جنگ روانی دشمن، بیان می‌کنند که تحریم‌ها اثر ندارد و آن را تکرار می‌کنند کم‌کم این حرف را نیز خودشان باور می‌کنند و زمانی که این به باور ما تبدیل شد به طور جدی و عملیاتی به دنبال راهکار مقابله با تحریم نمی‌رویم و برای همین به نظر می‌رسد مدیریت شرایط عادی بر کشور حاکم است.

راهکار این است که باید خیلی شفاف مردم را محرم بدانیم و آنها را در قالب مدل‌های متعدد مشارکتی در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های کشور دخیل کنیم؛ مسئولان باید ابعاد اثرگذار و غیر اثرگذار تحریم‌ها را به طور واقعی برای مردم تبیین کنند و برای این ابعاد، برنامه ارائه دهند، آن هم برنامه‌هایی که زمان‌بندی شده و عملیاتی باشد نه اینکه خواب و خیال و آمال و آرزوهای ما باشد. به عبارتی برنامه‌های ارائه شده برای مقابله با تحریم باید محسوس، کوتاه‌مدت و مشخص باشد به طوری که وقتی صبحت از داشتن برنامه در شرایط تحریم و کاهش تأثیرات آن می‌کنیم این برنامه‌ها باید برای بازه زمانی شش ماه تا یکسال باشد نه مثلا ده‌ساله که مشخص نیست کدام دولت بر سر کار است و کی باید مسئولیت این مرحله را بپذیرد؟!

علیرغم اینکه تحریم‌ها از ابتدای انقلاب از سوی آمریکا علیه کشورمان اعمال شده، اما متأسفانه برنامه‌ریزی خوبی به لحاظ رسانه‌ای، تبلیغی، آماده کردن اذهان عمومی و ارائه برنامه‌های عملیاتی و سناریوهای متعدد مناسب هر حالت انجام نداده‌ایم. مسئله مهم دیگر که در شرایط تحریم باید مورد توجه باشد و ما از آن غفلت کرده‌ایم نحوه، اولویت و راهبرد تخصیص منابع است؛ زمانی که کشور در تحریم است نباید ولخرجی صورت بگیرد.

بطور مثال در پایان سال ۱۳۹۶ و پس از آشکار شدن نوع تخصیص ارز به برخی کالاها، همه متوجه شدند که سر کیسه ذخایر ارزی بدون حساب باز شده و کنترلی بر اینکه چه کالاهایی نیازمند تخصیص ارز هستند یا نیستند، انجام نگرفته است. در این شرایط چرا باید برای کالایی مثل موبایل ارز دولتی تخصیص داده شود یا وقتی اجازه واردات به اتومبیل‌های لوکس میلیاردی داده می‌شود و این خودروها به خیابان‌ها می‌آ‌‌‌یند، باید تبعات و خطرات اجتماعی آن را هم در نظر گرفت. در آن زمان دیگر نمی‌توان طبقات پایین را اقناع کرد که کشور در شرایط تحریم است و باید مقاومت کرد.

ما معمولا در سیاستگذاری‌های کلان و مدیریتی کشور و تنظیم برنامه‌ها که تمام آحاد جامعه را در بر می‌گیرد و همه باید با مسئولان همراه شوند ضعف داریم. ما در همراه کردن و ایجاد رغبت عمومی شهروندان که با طیب خاطر همراه تصمیمات حاکمیتی و دولت باشند و آنها را نه تنها با جان و دل بپذیرند بلکه آنها را اگر حتی به ضررشان هم باشد، اجرا نموده، موفق نبوده و یا با خوشبینی کوتاهی کرده‌ایم!

ایکنا ــ مسئله‌ای که خطراتی فراتر از خود تحریم دارد این است که مردم احساس کنند فقط آنها هستند که در این شرایط مقاومت می‌کنند و عده‌ای دیگر که معمولاً شامل مسئولان و خانواده آنها می‌شود، از این شرایط مستثنی هستند. برای تبدیل مقاومت به یک مسئله ملی چه اقداماتی مورد نیاز است؟

ضعف اساسی در کشور نداشتن یک عزم ملی در مبارزه با فساد، تبعیض و تغییر بافت نظام اداری کشور است. اولین قدم برای موفقیت در مقابله با این تحریم‌ها، حرکت به سوی سالم‌سازی نظام اداری کشور است. نظام اداری کشور یک نظام پوسیده و فاسد است در حالی که امورات روزمره مردم را نظام اداری باید مدیریت کند. وقتی نظام اداری کارایی ندارد نمی‌تواند با تحریم‌ها مقابله کند، اولین قدم ایجاد مقاومت، تخریب خلاق است؛ تخریب خلاق وقتی شکل می‌گیرد که نظام اداری کشور به خلاقیت و نوآوری بها دهد. در نظام اداری کنونی نمی‌توان با خلاقیت و نوآوری تحریم‌ها را تبدیل به فرصت کرد.

مسئله بعد فساد است که منجر به تبعیض می‌شود. در این شرایط یک فرد با اندک درآمدی باید زندگی خود را تنظیم کند اما فرد دیگری با دستیابی یا دست‌اندازی به منابعی که حتی حقش نیست به‌طور ناعادلانه شرایط زندگی خود را ارتقا می‌بخشد. یک زمانی فردی به جامعه از طریق تولید و خدمات، ارزش‌افزوده‌ای می‌دهد و به ثروت مشروعی دست پیدا می‌کند و باید آن را نه تنها محترم شمرد، بلکه کمک کرد و یارانه مادی و معنوی داد تا هم او تشویق شود و هم اینگونه حرکات ارزش‌آفرین گسترش پیدا کند و عمومی شود. یعنی تولید ثروت باید توسط بخش خصوصی خلاق و کارآفرین باید عمومی شود و نه فقط تک ستاره‌های آسمان آلوده به فساد و تبعیض که ریشه ارزش‌افرینی را هم بخشکاند! اما زمانی دست‌اندازی به منابع صورت می‌گیرد و افراد خاص به راحتی از طرق مختلف به منابعی حتی در سیستم بانکی بطور مستقیم و غیر مستقیم دست پیدا می‌کنند و بدون ایجاد ارزش‌افزوده‌ای آن را به جای دیگر اختصاص می‌دهند و این یکی از انواع فساد سیستماتیک است، لذا دراین شرایط باید به طور جدی به سمت مبارزه با فساد، سالم‌سازی نظام اداری و از بین بردن تبعیض در کشور حرکت کرد و این قدم اول برای مقابله با تحریم‌ها و مقاوم‌سازی اقتصاد کشور است.

برای اینکه به نتیجه‌بخش بودن این اقدامات هم امید داشته باشیم باید نهادهای مردم‌نهاد و از جمله بخش خصوصی مستقل و ملی را تقویت کنیم. سازمان‌های مردم نهاد اعم از سود محور (Profitable) و خدمت محور (Non Profit) باید در این راستا فرهنگ‌سازی کنند و دولت و حاکمیت هم از این سازمان‌ها حمایت مادی معنوی کنند و هم فرصت شبکه‌ای شدن آنها را مهیا کنند تا از این‌طریق نظام فاسد و تبعیض‌آمیز اداری کشور را اصلاح کنیم و جریان رسانه‌ای هم پشت این قضیه قرار بگیرد. رسانه‌های کشور بسیار می‌توانند در شفاف‌سازی و از بین بردن زمینه‌های فساد نقش‌آفرینی کنند. کما اینکه در این چند ماه اخیر، مواردی از فساد که از سوی آنها پیگیری شد منجر به آشکار شدن ابعاد آن شد و شاید اینها منجر به اقداماتی شود که به داشتن جامعه‌ و سیستمی سالم و دور از تبعیض و فساد نه تنها در نظام بوروکراتیک بلکه سیاست و حکومت در ایران امروز امید داشته باشیم. اینها مقدمات مقاوم‌سازی اقتصاد کشور و قدم‌هایی برای توانمندسازی جامعه نیز خواهد بود.

خوب است راهبرد اصلی کشور بر اساس اعتماد به مردم از طریق توانمند‌سازی حاکمیت از معبر توانمند‌سازی جامعه باشد. باید این فرصت را غنیمت بشماریم تا از اداره وصله پینه‌ای کشور دور شده و مملکت را از طریق علمی و آزمایش شده و با راهبرد و سیاست‌های عملی و نه شعاری اداره کنیم. انشاالله!

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد