راهکارهای فـرهنگی و اجـتماعی برای ترویج عـفاف و حجـاب
سردار مهدی معصوم بیگی* تبیین فلسفه و پیامدهای مثبت فرهنگی، اجتماعی، روانی و اخلاقی عفاف و حجاب در عرصههای مختلف زندگی و اثرات منفی عدم رعایت آن در سست کردن بنیانهای اخلاقی، انسانی، خانواده و جامعه از جمله راهکارهای ترویج عفاف و حجاب در جامعه به شمار میآید.پوشش نامناسب پیامدها و آثار جبرانناپذیری در فرهنگ،
سردار مهدی معصوم بیگی*
تبیین فلسفه و پیامدهای مثبت فرهنگی، اجتماعی، روانی و اخلاقی عفاف و حجاب در عرصههای مختلف زندگی و اثرات منفی عدم رعایت آن در سست کردن بنیانهای اخلاقی، انسانی، خانواده و جامعه از جمله راهکارهای ترویج عفاف و حجاب در جامعه به شمار میآید.
پوشش نامناسب پیامدها و آثار جبرانناپذیری در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد و امنیت جامعه دارد که گاه مسیری انحرافی و بازگشتناپذیری پدید میآورد.
در دنیای کنونی، فرهنگی که قادر نباشد عناصر فرهنگی مفید را جذب و عناصر غیرمفید را دفع کند و در الگوهای مختلف اجتماعی از ثبات لازم برخوردار نباشد، فرهنگ مهاجم با الگودهی آن را تخریب میکند، ارزشها و هنجارهای آن را نادیده میانگارد و با غلبه و تهاجم، ارزشها و الگوهای مورد نظر خویش را جایگزین میکند تا در این رهگذر به اهداف خود دست یابد.
بنابراین فرآیند بدپوششی، مقدمه تهاجم گستردهتر به فرهنگ مقابل و شکستن هنجارها و جایگزین ساختن هنجار مورد نظر فرهنگ مهاجم است. جامعهای که دچار تهاجم فرهنگی شود و تغییرات اجتماعی در آن سریع صورت گیرد، ارزش در آن جامعه ناپایدار است و هنجارشکنی در آن مرسوم میشود و در برابر فرهنگ مهاجم همیشه از خود وازدگی نشان میدهد و در نتیجه، تبدیل به یک بحران اجتماعی میشود.
میراثی که بدپوششی به همراه دارد، تنها پوشش نامناسب نیست، بلکه ترویج فرهنگ ناسازگار با جامعه ایرانی را به دنبال دارد.
بدپوششی علاوه بر اینکه خود یک ناهنجاری اجتماعی به شمار میآید، زمینهساز بسیاری از ناهنجاریهای اخلاقی دیگر نیز میشود و همچنین یکی از معضلات ناشی از بدپوششی، مشکلات روانی منتج از آن است.
برخی از دختران و زنان، به خودآرایی و جلوهگری و ارائه پوشش غیرمتعارف میپردازند و افکار خود را در بعد تمایلات و تخیلات موهوم، تقویت میکنند، بنابراین، پوشش ناقص فشارهای فراوانی را بر روح و روان افراد وارد میسازد، چنین افرادی همیشه در پی آنند که خود را به گونهای ارائه دهند که توجه دیگران را به خود جلب کنند و شخصیت خود را با خواستههای دیگران همگون سازند.
اما مشکل در اینجاست که این خواستهها محدود نیست و وقتی دختران نتوانند خود را مطابق مدهای روز ارائه دهند، ثبات روحی و روانی خود را از دست میدهند و بدین شکل ثبات شخصیتی خویش را از دست میدهند.
توجه نکردن به آثار و کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب و کارکردهای منفی بیحجابی، نقش بسیار مهمی در سرپیچی از آن دارد. حجاب که موضوع و مسئلهای دینی است، تبدیل به یکی از مسائل مهم و کلیدی جامعه شده و با بسیاری از مسائل، دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی پیوند خورده است.
این مسئله از آنجا که مخاطبان اصلیاش زنان میباشند، ارتباط مستقیم با نیمی از جمعیت جامعه دارد و از آنجا که در تنظیم روابط اجتماعی مرد و زن نقش دارد، به همه افراد جامعه مربوط می شود.
چند راهکار مهم
برخی از راهکارهای فرهنگی و اجتماعی ترویج عفاف و حجاب در جامعه عبارتند از:
۱. تبیین دیدگاه اسلام در خصوص عفاف، پوشش، حجاب و ضرورت بیان فلسفه، احکام و دستاوردهای مثبت رعایت آن در جامعه متناسب با شرایط سنی جوانان و نوجوانان با شیوههای جذاب.
۲. توجه دادن به رعایت و نیز باور پوشش نه به عنوان یک اجبار اجتماعی بلکه به عنوان یک ارزش انسانی، دینی و معنوی و یک باور قلبی جهت مصونیت از زشتیها و آسیبهای اجتماعی.
۳. تبیین نقش عفاف و حجاب در تقویت هویت ملی و فرهنگی جوانان و تأثیر آن بر استقلال فرهنگی و سیاسی کشور.
۴. تقویت روحیه تعادل در جوانان در رویکرد آنان به مدگرایی و بیان مستدل و منطقی اثرات و پیامدهای مدگرایی افراطی و پرهیز از تقلید کورکورانه از مدهای غربی و تقویت مدگرایی ملی.
۵. تبیین ریشههای تاریخی و فرهنگی و نشانههای روشن از وجود حجاب و پوشش در ادیان الهی و جوامع دارای سابقه تاریخی و تمدن فرهنگی.
۶. زمینهسازی اجتماعی مناسب برای دختران و پسران جهت کشف، هدایت و بروز قابلیتها و توانمندیها و تأمین مطالبات خود به منظور جلوگیری از بروز جلوه گری های نامناسب در حیطه فرهنگ عفاف و حجاب.
۷. تقویت هماهنگی بین دستگاههای ذیربط در برنامهریزی و تأمین امکانات لازم جهت رفع مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجود بر سر راه ازدواج جوانان.
۸. اهتمام جدی مراکز فرهنگی و کلیه رسانههای کشور نسبت به ارائه الگوی مطلوب از عفاف و حجاب در محصولات فرهنگی خود (فیلم، سریال، تئاتر و …) و پرهیز از ایجاد تضاد و تناقض برای جوانان در این امر.
۹.تبیین ضرورت رعایت حجاب و عفاف توسط زنان و مردان در برنامههای فرهنگی، تبلیغی و هنری و پرهیز از یک سونگری.
۱۰. تبیین عدم مغایرت پوشیدگی، حجاب و عفاف با حضور و فعالیتهای اجتماعی زنان و رفع شبهه تعارض بین آن دو.
۱۱.توسعه ارتباطات و تبادل اطلاعات بین دستگاههای مختلف آموزشی، فرهنگی و تبلیغی در جهت تبیین و تعیین حدود و ضوابط هماهنگ در رعایت عفاف و حجاب در ارائه برنامهها و کالاهای فرهنگی.
۱۲. تربیت و توسعه نیروی انسانی مؤمن، کارآمد و آشنا به مسائل فرهنگی- تبلیغی در امر عفاف و حجاب و پرهیز از برخوردهای خشن، فیزیکی و تحقیرآمیز با متخلفان.
۱۳. توسعه و تنوع بخشی به الگوهای مناسب حجاب و تبلیغ آن توسط رسانه ها به منظور اقناع روحیه تنوعطلبی و حس زیبایی شناختی جوانان ضمن ترویج و تشویق چادر به عنوان حجاب برتر و پرهیز از تحمیل و اجباری کردن یک الگوی ثابت از حجاب.
۱۴. تشویق و ترغیب و تبلیغ نمادها و الگوهای لباس ایرانی و بومی مناطق مختلف کشور و ممانعت از تبلیغ الگوهای مغایر با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی.
۱۵. اتخاذ تدابیر لازم جهت تولید و توزیع اقلام مورد نیاز جامعه در رعایت حجاب.
۱۶. ایجاد زمینههای دسترسی عمومی به پارچه و لباس منطبق با الگوهای ایرانی- اسلامی و حمایت از طراحان و تولیدکنندگان آن.
۱۷. فراهم ساختن زمینههای امکان رقابت برای تولیدکنندگان داخلی و حمایت مالی از آنها.
لزوم شناخت علمی حجاب
به عنوان یک مسئله اجتماعی
از آنجا که اختلال در حجاب و طرز پوشش، مغایر با ارزشهای محوری جامعه مذهبی بوده، موجب جریحهدار شدن وجدان جمعی جامعه می شود و لذا به عنوان یک مسئله اجتماعی، ضروری است مورد شناخت علمی قرار گیرد، زیرا شناخت مسئله در واقع پیمودن نیمی از راه برای حل آن است.
مسئله حجاب از منظر شناختی در حوزه مطالعات و مسائل زنان قرار میگیرد و با نگاهی جامعهشناختی، در واقع حجاب به مفهوم پوشش اسلامی، در بستری از روابط اجتماعی شکل میگیرد که از یک سو ممکن است دارای شکل و قالبی متنوع و جوهر و محتوایی یکسان باشد (یا بالعکس) و از سوی دیگر از منظر ارتباطاتی، حجاب به مثابه رسانهای هویتی و ارتباطی است که نقش نمادینی در عرصه ارتباطات میان فردی دارد، لذا مسئله حجاب دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میباشد و دارای مؤلفههای مذهبی- معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است.
از میان دستگاههای دولتی که برای توسعه عفاف و حجاب دارای ماموریت و وظیفه هستند، اگر صرفاً نیروی انتظامی بخواهد برای کنترل اجتماعی حجاب اقدام کند و بدون مشارکت عمومی، مشارکت مدنی و مشارکت سازمانهای دولتی، مردم نهاد و اقشار اجتماعی در مقابل مسئله بدپوششی پیشگام باشد، چه با رویکرد ایجابی و نرم و چه با رویکرد قهری و سلبی در هر دو صورت کارآمدی و مقبولیت آن تحتالشعاع قرار گرفته و احتمال دارد مسئله اجتماعی بدپوششی تبدیل به مسئله امنیتی شود که در این صورت نظام سیاسی به چالش کشیده میشود.
نقش جامعه بر فرهنگسازی عفاف و حجاب
جامعهشناسان معتقدند که رشد و توسعه هرچیزی، بستگی به شرایط و محیط متناسب با آن دارد. باید به این نکته اذعان کرد که حجاب نیز در محیط مناسب خودش و بیحجابی هم در محیط مناسب خودش، بسط و توسعه مییابد.
امروزه شاهد آن هستیم که در غرب که حجاب را قبول ندارند و در بسیاری از موارد حتی حجاب را در تضاد با محیط اجتماعی خود میدانند، وجود زنان محجبه کمتر است و بهندرت یافت میشود؛ اما در محیطهایی که غالب افراد محجبه هستند و حجاب و پوشش یک ارزش بهحساب میآید، برعکس است و بیحجابی کمتر به چشم میخورد.
باید فرهنگ حجاب و فلسفه پوشش برای زنان و مردان جامعهای که بر مبنای فرهنگ، ایدئولوژی و باورهای دینی شکل گرفته شفافتر تا افراد بر مبنای یک منطق قوی حجاب را انتخاب کنند.
محیط از طریق واردکردن عناصر محرک و گرایشهای انحرافی، منجر به بروز مشکلات و انحرافات میشود. مسائلی از قبیل انتشار عکسهای هنرپیشههای سینما با پوششهای غیراسلامی، عدم پوشش مناسب در فیلمهای روی پرده سینما، عرضه و فروش لباسهای غربی در فروشگاههای لباس، از جمله عواملی هستند که بر ضربهزدن به عفاف و حجاب جامعه، تأثیرگذارند.
باید یادآور شد که محیط و جامعه در گرایشهای فکری و اخلاقی افراد، اثر میگذارد. در این زمینه به نمونهای از قرآن کریم اشاره میکنیم. در آیه۱۳۸ سوره اعراف درخصوص قوم بنیاسرائیل آمده است: و بنی اسرائیل را از دریا به ساحل رسانیدیم؛ پس به قومی که بر پرستش بتان خود متوقف بودند برخورده، گفتند: ای موسی! برای ما خدایی مثل خدایانی که این بتپرستان راست مقرر کن… »
این جریان نشان میدهد که انسان تا چه اندازه، تحتتأثیر محیط قرار دارد و این محیط است که میتواند او را به خداپرستی سوق دهد یا به بتپرستی بکشاند و این محیط است که منشأ انواع مفاسد و بدبختیهای یا سرچشمه صلاح و پاکی میشود (اگرچه انتخاب خود او نیز عامل نهایی است) و بههمینجهت اصلاح محیط در اسلام، فوقالعاده مورد توجه قرار دارد.
موضوع اختلاط دانشجویان در محیط درس و محوطه و فضای باز و نشستن روی نیمکتهایی که در فضای آزاد برای مطالعه قرار داده میشود، یکی دیگر از مسائلی است که انگیزه و سببی برای ارتکاب گناه است که بهدنبال آن، مسائل مختلفی ممکن است اتفاق بیفتد. همچنین در برههای که چشم زنان و مردان جامعه را تجملات و تزئینات پرکرده است، همهجا چنین رنگی به خود خواهد گرفت و کسی انتظار استثناء نسبت به این امور را ندارد.
لازم به ذکر است؛ وقتی چهره جامعه سالم شد، زمینه سرایت گناه نیز از بین خواهد رفت؛ بههمینعلت، اسلام در مورد گناه علنی از خود واکنش شدیدی نشان میدهد؛ زیرا اگر چهره اجتماع ناهنجار شود، قطعا گناه نیز سرایت خواهد کرد.
لباسها و وسایل مبتذل و پرجاذبه در بازار جامعه اسلامی و پشت ویترینها نباید بهصورت دامی برای صید عرضه شود و ضروری است که دولت بر کارخانجات تولید پوشاک، نظارتی دقیق و مستمر داشته باشد.
تبلیغ در مورد ازدواج آسان و دادن وام ازدواج به جوانان، تفکیک مراکز دختر و پسر در دانشگاهها، جلوگیری از تولید فیلمها و کتابهایی که در آنها زمینههای انحراف و فساد و ابتذال زیاد است، بهخصوص بستن بعضی از شرکتها و بوتیکها و مؤسسات منحرف یا جلوگیری از ارائه لباسهای غیرمتعارف و غربی، ازجمله مواردی هستند که میتوانند در نقش جامعه بر عفاف و حجاب تأثیرگذار باشند.
برنامهریزی برای پرکردن اوقاتفراغت جوانان، یکی دیگر از مسائلی است که در سالمسازی جامعه و ترک منکر نقش دارد. اسلام برای سالمسازی جامعه، هنرهای دستی، تربیت کودکان و مدیریت داخلی را به زن سپرده است و تا حد امکان با سپردن کارهای مفید در محل آرام خانه، زن را از خارجشدن بدون دلیل و دور از چشم شوهر نهی فرموده است؛ البته هرجا که نیاز باشد، به زن اجازه خروج از خانه داده است؛ ازجمله رفتن به مکه بدون شوهر. باید گفت، آنچه محیط را فاسد میکند، رها شدن و بیهدفی است؛ وگرنه، اسلام به زن اجازه راهپیمایی، شرکت در انتخابات، داشتن استقلال اقتصادی و سیاسی، شرکت در عالیترین کنگرههای علمی، نوشتن انواع مقالات تخصصی و تربیتی و علمی را داده است؛ ولی با همه این مطالب، هرچه اختلاط زن و مرد کمتر باشد، محیط جامعه به سلامت نزدیکتر و میدان برای رشد منکرات، تنگتر است.
از آنجا که انسان یک موجود اجتماعی است، پاکی جامعه نیز به پاکی او و آلودگی آن به آلودگیش کمک میکند، روی همین اصل در اسلام با هر کاری که جو جامعه را مسموم یا آلوده کند، شدیدا مبارزه شده است؛ بنابراین باید همه شرایط برای بهوجود آوردن حیاء و عفت و پرهیز از فساد و انحراف دست به دست هم بدهند تا محیط، مناسب زندگی انسان معتقد به حجاب و پوشش بشود و قطعا در چنین شرایطی، بیحجابی و اباحهگری، جرأت ابراز وجود ندارد.
سخن پایانی
اینکه محیط جامعه، از مهمترین عواملی است که میتواند نقش تعیینکنندهای در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب داشته باشد. در اینجا باید یادآور شد که پس از پیروزی انقلاباسلامی، هنگامیکه قانون عفاف و حجاب بهطور رسمی ابلاغ شد، عدهای از زنان بیحجاب آن زمان به این موضوع اعتراض کرده و اقدام به راهپیمایی کردند؛ اما کمکم وقتی این اقلیت دیدند که اکثریت زنان به حجاب رو آوردند، آنها نیز خود را همرنگ جماعت کردند.
امروز هم حضور افراد با پوشش مناسب و محجبه باید در جامعه بیش از پیش محسوس باشد و الگوها و مدلهای پوشش اسلامی که دارای جذابیت باشد، برای دختران و بانوان جوان عرضه شود؛ برگزاری نمایشگاههای پوشش اسلامی، انتشار تصاویر بانوان محجبه موفق و نمونه در نشریات، جراید و… و تشویق بانوان محجبه و حرمت قائلشدن به عفاف و حجاب در ادارات و مراکز خرید و…، توصیه دانشآموزان و دانشجویان به حجاب و تشویق آنان در کنار سایر دانشآموزان و دانشجویان و درنهایت توجه ویژه و خاص به تذکر لسانی توسط بانوان باحجاب در محیط اجتماع، ازجمله عواملی هستند که میتوانند در فرهنگسازی افراد جامعه، تأثیرگذار باشند.
* فرمانده انتظامی استان اصفهان
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰