جایگاه نوروز در روایات اسلامی
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا محمدی، استاد حوزه علمیه قم یادداشتی را پیرامون جایگاه نوروز در روایات اسلامی در اختیار کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، گذاشت. متن یادداشت به شرح زیر است:نگاهى عمیق به عید نوروز عید نوروز از
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا محمدی، استاد حوزه علمیه قم یادداشتی را پیرامون جایگاه نوروز در روایات اسلامی در اختیار کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، گذاشت.
متن یادداشت به شرح زیر است:
نگاهى عمیق به عید نوروز
عید نوروز از جمله اعیاد بسیار کهن است که حرفهاى ضد و نقیض زیادى درباره آن گفته شده است، عدهاى آن را عید آتش پرستان دانسته و عدهاى بر این باورند که نوروز یکى از اعیاد اسلامى است هرکدام از این دو گروه براى خود ادلهاى دارند، این مطلب و چند عامل دیگر ما را بر آن داشت که در این موضوع مطالعاتى داشته باشیم:
همسایه عامل اول: وجود این عید به عنوان یکى از بزرگترین و با شکوه ترین اعیاد در بین مردم کشور ما و برخى از کشورهاى
عامل دوم: وجود احادیث کثیره در این خصوص که بى شک مىتوان ادعاى تواتر آنها را نمود، بخصوص ما به احادیثى بر خوردیم که علل پیدایش این عید را بیان مىکنند
عامل دوم: ما هیچ کتاب فقهى را نیافتیم مگر این که در مورد اعمال نوروز از قبیل استحباب غسل، روزه، نماز در این روز سخن گفته است
اینها مطالبى نیست که بتوان به آسانى از آنها گذشت، لااقل هر انسان خردمندى را وامى دارد که ببیند این عید، که آوازه آن، همه جا را فرا گرفته و یکى از اعیاد رسمى کشور اسلامى مان است، از جنبه اسلامى و تاریخى پاى آن به کجا بند است؟ آیا عیدى است که روز تاج گذارى و به قدرت رسیدن جمشید، پادشاه ایران باستان را تداعى مى کند؟ یا عیدى است که از اولین روز آفرینش و روزى که از همه انسانها در روز الست به یگانگى خداوند متعال و نبوت پیامبر اسلام (ص) و ولایت امامان معصوم (ع) عهد و پیمان گرفته شد، تداعى مىکند؟
نوروز در روایات اسلامى
دین جهانى، با آداب و سُنن ملّى چه رفتارى دارد؟ آیا آنها را کنار مىنهد و خود به ساختن آداب و رسوم تازه مىپردازد؟ یا آنها را تأیید مىکند و در کنار خویش مىنشاند؟ و یا از میان آنها گزینش مىکند؟
نخست باید دانست که دین کامل، آن نیست که خود، همه چیز را برعهده گیرد و به جاى همه استعدادهاى آدمى و همه نهادهاى مدنى بنشیند؛ بلکه دین کامل، دینى است که همه اینها را در جاى خود، به درستى مىبیند و جهتى کلّى به آنها مىدهد و آنچه را از توان (قُواى فردى) و (نهادهاى جمعى) خارج است، بر عهده مىگیرد و این، فلسفه اى عمیق دارد؛ زیرا چنان که دین، فعل تشریعى خداوندى است، قواى آدمى و لوازم تابعه آن (مانند نهادهاى جمعى) نیز فعل تکوینى الهى اند و هیچ گاه تکوین و تشریع، ناسازگارى ندارند؛ چرا که از مبدأ واحدى دستور مىگیرند.
اگر با این پیش زمینه عقلى به منابع و مصادر دینى بنگریم، مىیابیم که خواست دین، برچیدن بساط سُنن ملّى قومى نیست؛ بلکه بر آن است که این سنّتها را سَمت و سوى عالى بخشد و دین، تنها آنچه را که با فطرت آدمى مغایرت دارد، برمى چیند.
یا أیها الذین آمنوا! لاتحلّوا شعائر اللّه ولا الشهر الحرام، اى کسانى که ایمان آورده اید! حرمت شعائر خدا و ماه حرام را نگه دارید
رسول خدا(ص) فرموده است: مَنْ سَنَّ سُنَهً حَسَنَهً عُمِلَ بِها مِنْ بَعْدِهِ، کانَ لَهُ أجُرهُ وَ مِثْلُ اُجورهِم مِنْ غَیْرِ أنْ یَنْقُصَ مِنْ اُجورِهِمْ شَیْئاً وَمَنْ سَنَّ سُنَّهً سَیِئَهً فَعُمِلَ بِها بَعْدَهُ، کانَ عَلَیْهِ وِزْرهُ وَ مِثْلُ أوزارِهِمْ مِنْ غَیرِ أنْ یَنْقُصَ مِنْ أوزارِهِمْ شَیْئا، .
آن که سنّتى نیک را پایه گذارى کند و بدان عمل شود، پاداش عمل خودش به اندازه پاداش دیگر عاملان، به وى داده مىشود، بدون آن که از پاداش عاملان کم شود؛ و آن که سنّتى بد را پایه گذارَد و بدان عمل شود، وَبال عمل خودش و دیگران برعهده اوست، بدون آن که از وِزْر و وَبال دیگران کاسته شود.
امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر فرمود: ولاتَنْقُضْ سُنّهً صالِحَهً عَمِلَ بها صدورُ هذِهِ الاُمَهِ وَاجْتَمَعَتْ بِها الاُلْفَه وَصَلُحَتْ علیها الرعِیَّهُ وَلاتَحْدُثَنَّ سنّهً تَضُرُّ بشى ء مِنْ ماضى تلکَ السُّنَنِ فیکونُ الأجْرُ لِمَنْ سَنَّها وَالوِزْرُ علیکَ بِما نَقَضْتَ مِنها، .
آیین پسندیدهاى را بر هم مریز که بزرگان این امتْ بِدان رفتار نمودهاند و به وسیله آن، مردم به هم پیوستهاند، و رعیّت با یکدیگر سازش کردهاند؛ و آیینى مگذار که چیزى از سنّت هاى نیک گذشته را زیان رسانَد تا پاداش از آنِ نهنده سنّت باشد و گناه شکستن آن بر تو مانَد.
از سوى دیگر، به نمونه هایى از سنّت هاى پیش از اسلام (جاهلى) برمى خوریم که مورد تأیید اسلام قرار گرفتهاند: دیه در جاهلیت، صد شتر بود. پیامبر (ص) آن را امضا نمود، زنان حائض، در جاهلیت از شرکت در اعیاد مذهبى و مراسم قربانى ممنوع بودند و اسلام نیز آن را حفظ کرد، پیامبر (ص) در «حِلفُ الفضول» در سن ۲۵ سالگى شرکت کرد و بعدها بدان افتخار مىکرد و مىفرمود: (اگر بار دیگر بدان پیمان دعوت شوم، مىپذیرم)
دیگر اینکه تحریم لباس شُهرت در فقه، شاهدى دیگر بر پذیرش سنّت هاى ملّى صالح است. روشن است که لباس شهرت در هر جامعهاى با آداب و رسوم همان جامعه مشخّص مىگردد، ارجاع مسائلى چند به عُرف، گواه دیگرى بر این موضوع است: مقدار نَفَقه، استطاعت در حج و زکات این شواهد، گواهى مىدهند که آیین اسلام، بر محو همه سنّتها توصیه نمىکند؛ بلکه آنچه را که خیر و صلاحى در پى دارد، و یا این که مفسده اى به دنبال ندارد، مى پذیرد و جز آن را طرد مى کند که مىتوان از این نمونهها نام بُرد.
در پایان اگر در باب نوروز، دستورى خاص از سوى دین در تأیید یا رد، به دست ما نمىرسید، براساس همان قاعده نخست مىگفتیم نوروز به عنوان رسمى ایرانى که مردمانى آن را از دیربازْ حرمت مى نهادهاند، جاى مذمّت و منع ندارد؛ چرا که اصل نوروز به عنوان نشانى از آیین هاى باطل، مورد تکریم و احترام نیست؛ بلکه رنگ و بوى ملّى و بومیِ آن، منظور نظر مردمان است. بلى؛ اگر در آن، ناشایستى نهفته باشد، یا ترویج خُرافهاى صورت گیرد، باید آن را وانهاد؛ حال احادیثى در مصادر شیعه و اهل سنّتْ روایت شدهاند که برخى بر آن، مُهر تأیید مىزنند و برخى دیگر، قهر مىورزند و با آن مىستیزند. این دوگانگیِ روایتها سبب شده است که از دیرباز، عالمان حوزه دین، به چگونگیِ حلّ این تعارض بیندیشند؛ برخى جانب تأیید را گرفته، از آن دفاع کنند و برخى دیگر، جانب رد را اختیار نمایند.
علیرضا محمدی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰