رادیو در اسارت
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایرنا، گفتن و شنیدن از خطرات اسرای جنگ تحمیلی در اردوگاه های رژیم بعث ، خود مثنوی هفتاد من کاغذی است که ساعت ها، روزها و بلکه سالها زمان می برد.مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان در گفت
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایرنا، گفتن و شنیدن از خطرات اسرای جنگ تحمیلی در اردوگاه های رژیم بعث ، خود مثنوی هفتاد من کاغذی است که ساعت ها، روزها و بلکه سالها زمان می برد.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا از دوران اسارتش در اردوگاه ها و خاطرات تلخ و شیرینش می گوید.
*مخابره اخبار توسط یک رادیو از آسایشگاه
سردار محمدرضا حسنی سعدی می گوید: در دوران اسارت یک رادیو داشتیم که از طریق آن اخبار ۲۴ ساعته جمهوری اسلامی را از ایستگاه رادیویی تبریز می گرفتیم سپس اخبار را در ۲۰ نسخه تکثیر کرده و به آسایشگاه ها مخابره می کردیم.
وی افزود: اسیران ایرانی با وجود خبرهای لحظه به لحظه ای که از ایران و سایر نقاط جهان داشتند بروز بودند و در جریان ریزترین مسائل و تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی کشور که از طریق ایستگاه رادیویی تبریز گرفته می شد، قرار داشتند.
سردار حسنی سعدی عنوان کرد: پیام ها، سخنرانی ها، گزارشات انتخابات، انتخاب مقام معظم رهبری پس از رحلت امام (ره)، آیین وداع با امام خمینی، بیعت مردم با رهبر معظم انقلاب و گزارش رادیویی فوتبال پس از دریافت از رادیو در آسایشگاه ها از جمله اخباری بود که برای سایر اسرا تکثیر می کردم.
وی با بیان اینکه آلمانی ها فیلمی ساخته بودند که در آن اسیران آلمانی سرود کشور خود را از رادیویی در اردوگاه شنیده بودند و بعد از بازگشت به کشورشان آن سرود را با هم خواندند، گفت: آزادگان ایرانی چندین سال اخبار، سرود جمهوری اسلامی و صدای کشور را از طریق رادیو در کشور عراق گوش کرده و به اردوگاه ها مخابره می کردند در حالی که این امر مورد توجه قرار نگرفته است.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان افزود: یکی از شیرین ترین فعالیت ها این بود که به دور از چشم دشمن از مسائل داخلی کشور آگاه بودیم.
** در رویایی صادقه دیدم که ۱۲۰ روز دیگر آزاد می شویم
وی با بیان اینکه به همراه یکهزار و ۹۴۶ نفر اسیر ایرانی در اردوگاه بودیم، گفت: پس از اتمام جنگ در رویایی صادقانه دستی پر از بادام را دیدم.
سردار حسنی سعدی ادامه داد: آن فرد که فقط دستش را می دیدم یکی یکی بادام ها را کف دست من گذاشت و گفت بشمار، در عالم رویا دیدم ۱۲۰ بادام را به من داد.
سردار حسنی سعدی گفت: فردای آن روز به سایر اسرا گفتم ما ۱۲۰ روز دیگر آزاد می شویم.
وی افزود: در مقابل انکار همرزمان خود یقین داشتم که در این روز آزاد می شویم ، روزها گذشت و سرانجام یکی از همرزمانم به داخل اردوگاه آمد و گفت الان رادیوهای اردوگاه اعلام کردند اسرا بزودی آزاد می شوند و ما دقیقا در همان ۱۲۰ روز آزاد شدیم.
** اسارت ۱۰ ساله سرلشکر لشکری
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان با بیان اینکه سرلشکر حسین لشکری ۱۲۰ ماموریت هوایی انجام داده بود اظهار کرد: حسین ۱۸ سال و به عبارتی ۶ هزار و ۴۱۰ روز در اسارت عراق بود و از این مدت ۱۰ سال در یک سلول بود.
وی گفت: سلولی که سرلشکر لشکری در آن بود ۱۸۰ در ۲۶۰ سانتیمتر بود ولی همواره از او شنیدم احساس می کردم که در قصری زندگی می کنم.
وی ادامه داد: حسین از تنهایی برای نجوا با خدا استفاده می کرد و نیرو می گرفت.
سردار حسنی سعدی با بیان اینکه پس از آزادی از اسارت فرزند چهار ماهه حسین به دانشجوی ترم نخست دندانپزشکی تبدیل شده بود ، افزود: سرلشکر لشکری به دلیل شکنجه های فراوان یک موی سیاه و دندانی سالم نداشت.
وی خاطرنشان کرد: صلیب سرخ برای پناهندگی وی پیشنهاداتی داد ولی او این پیشنهاد را رد کرد و شهادت را به اسارت ترجیح داد و سرانجام در ۱۹ مردادماه ۸۸ بر اثر شدت جراحات شهید شد.
** قهرمانی که با دستان بسته، فریاد مرگ بر صدام سر داد
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان گفت: محمد شهسواری از رزمندگانی است که با دست بسته جلوی تمام خبرنگاران و نیروهای دشمن فریاد مرگ بر صدام ضد اسلام را سر داد که امروز قهرمان و افتخاری برای کشور شده است.
** سه ساعت و نیم شکنجه شاهپسندی
سردار حسنی سعدی اظهار داشت: امیرهوشنگ شاهپسندی یکی از آزادگان و بازنشسته استانداری کرمان بود که در سن ۱۶ سالگی سه ساعت و نیم شکنجه شد.
وی با بیان اینکه یکی از شکنجه های شاهپسندی گذاشتن اتوی داغ بر بدنش بود، گفت: یک پای وی سوخته و زغال شده بود و مدت ها گوشت اضافه می آورد، وی مدت ها روی دست راه می رفت و چندین ماه خونریزی معده داشت به علت مقاومت زیاد فرمانده عراقی از وی به امیر مافوق بشر یاد می کرد.
سردار سعدی حسنی گفت: رفتار معقولانه شاهپسندی آنچنان توجه فرمانده عراقی را جلب کرده بود که می گفت، دلم می خواهد دخترم را به امیر شاهپسندی بدهم و وی داماد من بشود.
وی ادامه داد: زمانی شاهپسندی از جایی عبور می کرد این فرمانده عراقی به سربازانش دستور می داد و فریاد می زد از جلوی امیر (فرمانده) کنار بروید.
** احمدی اسیر ۱۰ ساله
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان همچنین گفت : علیرضا احمدی دیگر آزاده ایرانی فقط ۱۰ سال سن داشت که با پدرش به جبهه آمده بود و به رزمندگان کمک می کرد.
وی ادامه داد: احمدی را پس از اسارت به کاخ صدام بردند و سن کم وی موجب بهت و حیرت خبرنگاران شد.
وی گفت: احمدی در پاسخ به خبرنگارانی که می خواستند برایش اسباب بازی بیاورند پاسخ داد برایم قرآن بیاورید.
** رد درخواست مصاحبه خبرنگار به علت نداشتن حجاب
سردار حسنی سعدی بیان کرد: نصیر عشارما خبرنگار هندی در اردوگاه الانبار به آزاده مهدی طاهانیان پیشنهاد مصاحبه داده بود و این خبرنگار در مقابل انکار فرمانده عراقی مصمم به مصاحبه با این آزاده بود ولی مهدی طاهانیان به علت نداشتن حجاب درخواست وی را رد می کند و این خبرنگار پس از رعایت حجاب با وی مصاحبه کرد.
وی ادامه داد: خبرنگار به دروغ گفته بود که اطلاع داریم که آیت الله خمینی (ره) فرمودند که شما از رزمندگان ما نیستید و مهدی طاهانیان در پاسخ گفت، اولا که ایشان چنین صحبتی را مطرح نمی کنند اما اگر امام ما فرمودند پس حرفشان صحیح است زیرا ایشان فرمانده تمام مردم ایران است و افراد آسایشگاه در بهت این پاسخ سکوت کردند.
وی در ادامه رد درخواست مصاحبه خبرنگار می گوید: ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.
** تشکیل یک جمهوری اسلامی کوچک توسط اسرای ایرانی در عراق
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان با اشاره به نظم و تشکیلات آزادگان ایرانی در دوران اسارت گفت: صلیب سرخ در این رابطه از اسیران ایرانی به عنوان جمهوری اسلامی کوچک بدون پرچم در کشور عراق یاد می کند.
سردار سعدی حسنی افزود: نماینده صلیب سرخ حاضر به خرید اطلاعات آزادگان شد اما اسرا رنج اسارت را کشیدند اما هیچ اطلاعاتی به صلیب سرخ ندادند.
** افسر عراقی تحت تاثیر آزاده ایرانی
سردار حسنی سعدی تصریح کرد: افسر بعثی به حدی تحت تاثیر ابوترابی آزاده ایرانی قرار گرفت که از حزب بعث خارج شد و به سوریه رفت و در زمره شهدای مدافع حرم شهید شد.
وی ادامه داد: این افسر وقتی برخورد ابوترابی را دید زندگیش متحول شد و تمام مشورت و درد دل خود را به ابوترابی می گفت.
سیاه مشق بزرگ مردانی که دیروز عشق را در دفتر کودکی هایشان سیاهه می کردند امروز برای آنان که گذشته را به دست فراموشی سپرده اند، کلاس درسی تمام عیار است.
گزارش از: نجمه حسنی
۳۰۲۹/ ۵۰۵۴
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰