تاریخ انتشار : سه شنبه 22 خرداد 1397 - 6:17
کد خبر : 34103

جوانان حزب‌اللهی در صورت کوتاهی مسئولان برای برخورد با فساد خودشان مکلف به جلوگیری هستند

جوانان حزب‌اللهی در صورت کوتاهی مسئولان برای برخورد با فساد خودشان مکلف به جلوگیری هستند

گروه امام و رهبری خبرگزاری فارس- پرونده ویژه «عصر روح‌الله»: 29 سال از رحلت امام امّت می‌گذرد. امامی که با رفتنش گویی تکه‌ای از جان و نفْس تک‌تک امتش را با خود به آسمان‌ها برد. از همین رو مردمان در سوگش این‌چنین مبهوت و پریشان بودند. امامی که در تنگناها و بلایای سال‌های سختِ انقلاب و

گروه امام و رهبری خبرگزاری فارس- پرونده ویژه «عصر روح‌الله»: 29 سال از رحلت امام امّت می‌گذرد. امامی که با رفتنش گویی تکه‌ای از جان و نفْس تک‌تک امتش را با خود به آسمان‌ها برد. از همین رو مردمان در سوگش این‌چنین مبهوت و پریشان بودند. امامی که در تنگناها و بلایای سال‌های سختِ انقلاب و جنگ با مردمش همراه و سهیم بود. پدر امت بود؛ و فقدان پدر سخت است…

۲۹ سال از رحلت امام می‌گذرد و این فاصله و بُعد زمانیِ نزدیک به ۳ دهه، راه را برای تحریفِ راه و رأی و نظر امام هموار می‌کند و تحریف درباره شخصیت بزرگی چون روح‌الله الموسوی خمینی امری جدّی است: «آیا شخصیت‌ها را هم می‌شود تحریف کرد؟ بله. تحریف شخصیت‌ها به این است که ارکان اصلی شخصیت آن انسان بزرگ، یا مجهول بماند، یا غلط معنا شود، یا به‌صورت انحرافی و سطحی معنا شود؛ همه‌ این‌ها برمی‌گردد به تحریف شخصیت. شخصیتی که الگو است، امام و پیشوا است، رفتار او، گفتار او برای نسل‌های بعد از خود او راهنما و رهنمود است، اگر تحریف شود زیان بزرگی به وجود خواهد آمد. امام را نباید به‌عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی مورد توجّه قرارداد؛ بعضی این‌جور می‌خواهند.» (1)

در سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که کنشگران سیاسی برای مقاصد حزبی و گروهی و منفعت شخصی، نظر امام را تحریف کرده‌اند. برای امام تاریخ ساخته و جعل کرده‌اند. حرف امام را قلب کرده‌اند… در همه این سال‌ها کسانی خواستند تا امام تنها یک خاطره باشد. یک خاطره دورِ مقدس که حالا دیگر در دنیا نیست… حرم بزرگ و با جلال و شکوهی دارد و ضریحی که در آن دفن است. باید تنها به زیارت او رفت… عده‌ای امام را تنها چنین می‌خواستند. یک خاطره دور مقدس. عده‌ای امام را همچون میراث فرهنگی می‌خواهند: «بزرگ‌ترین درسی که امام بزرگوار به ما داد، درس روحیّه و ذهن و عمل انقلابی است؛ این را باید فراموش نکنیم. امام میراث فرهنگی نیست؛ بعضی به امام به چشم میراث فرهنگی نگاه می‌کنند. امام زنده است؛ امام، امام ما است؛ امام، پیشوای ما است؛ با این چشم به امام نگاه کنید و از او بیاموزید.» (2)

امروز فرزندان امام، همان‌ها که نسبت خونی و نَسَبی با خمینی ندارند اما دل‌وجانشان با نور وجود خمینی پیوند دارد، راه را، مسیر را در نگاه امام می‌یابند. فرزندان امام و انقلاب چشم و قلبشان به کلام رهبرشان است که در تمام این سه دهه پس از امام، پرچمدار سرفراز و منصور راه و نگاه خمینی کبیر است. فرزندان راه پدران را رها نخواهند کرد که در این راستا گروه امام و رهبری خبرگزاری فارس در پرونده ویژه‌ای تحت عنوان «عصر روح‌الله» بنا دارد تا در مسیر تشریح هرچه صحیح‌تر اندیشه‌های امام روح‌االله گامی بردارد.

۱- بیانات در مراسم بیست و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی. ۹۴/۳/۱۴

۲-بیانات در مراسم بیست و هشتمین سالگرد رحلت امام خمینی. ۹۶/۳/۱۴

گروه امام و رهبری خبرگزاری فارس، به‌منظور بازخوانی مهم‌ترین بیانات حضرت امام که قطعاً شاخص هر حرکت سیاسی و اجتماعی است، در سلسله‌ مطالبی به بازنشر برخی از پیام‌ها و نامه‌های مهم حضرت روح‌الله می‌پردازد.

یکی از موضوعاتی که مستمسک برخی از رفتارهای «خارج از چارچوب قانون» در جامعه شده است، استناد به «بند میم وصیت نامه امام» است. حضرت امام در وصیت نامه خود در این فراز به مردم و جوانان حزب اللهی توصیه می‌کنند در صورت کوتاهی دستگاه‌های مربوطه، خودشان از انجام این امور جلوگیری کنند.

بند میم وصیت نامه حضرت امام خمینی رحمه الله علیه:

م ـ رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سینماها و تئأترها از ابزارهاى مؤثر تباهى و تخدیر ملتها، خصوصاً نسل جوان بوده است. در این صد سال اخیر بویژه نیمۀ دوم آن، چه نقشه‏هاى بزرگى از این ابزار، چه در تبلیغ ضد اسلام و ضد روحانیت خدمتگزار، و چه در تبلیغ استعمارگران غرب و شرق، کشیده شد و از آنها براى درست کردن بازار کالاها خصوصاً تجملى و تزئینى از هر قماش، از تقلید در ساختمانها و تزئینات و تجملات آنها و تقلید در اجناس نوشیدنى و پوشیدنى و در فرم آنها استفاده کردند، به طورى که افتخار بزرگِ فرنگى مآب بودن در تمام شئون زندگى از رفتار و گفتار و پوشش و فرم آن بویژه در خانمهاى مرفه یا نیمه مرفه بود، و در آداب معاشرت و کیفیت حرف زدن و به کار بردن لغات غربى در گفتار و نوشتار به صورتى بود که فهم آن براى بیشتر مردم غیرممکن، و براى همردیفان نیز مشکل مى‏نمود! فیلمهاى تلویزیون از فرآورده‏هاى غرب یا شرق بود که طبقۀ جوان زن و مرد را از مسیر عادى زندگى و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوى بی‌خبرى از خویش و شخصیت خود و یا بدبینى و بدگمانى به همه چیز خود و کشور خود، حتى فرهنگ و ادب و مآثر پر ارزشى که بسیارى از آن با دست خیانتکار سودجویان، به کتابخانه‏ها و موزه‏هاى غرب و شرق منتقل گردیده است.

مجله‌‏ها با مقاله‌‏ها و عکسهاى افتضاح بار و أسف‌‏انگیز، و روزنامه‏‌ها با مسابقات در مقالات ضدفرهنگى خویش و ضداسلامى با افتخار، مردم بویژه طبقۀ جوان مؤثر را به سوى غرب یا شرق هدایت مى‏کردند. اضافه کنید بر آن تبلیغ دامنه‌‏دار در ترویج مراکز فساد و عشرتکده‏‌ها و مراکز قمار و لاتار و مغازه‏هاى فروش کالاهاى تجملاتى و اسباب آرایش و بازیها و مشروبات الکلى بویژه آنچه از غرب وارد مى‏شد. و در مقابل صدور نفت و گاز و مخازن دیگر، عروسکها و اسباب بازیها و کالاهاى تجملى وارد مى‏شد؛ و صدها چیزهایى که امثال من از آنها بى‏اطلاع هستیم. و اگر خداى نخواسته عمر رژیم سرسپرده و خانمان برانداز پهلوى ادامه پیدا مى‏کرد، چیزى نمى‏گذشت که جوانان برومند ما ـ این فرزندان اسلام و میهن که چشم امید ملت به آنها است ـ با انواع دسیسه‏ها و نقشه‏هاى شیطانى به دست رژیم فاسد و رسانه‏هاى گروهى و روشنفکران غرب و شرقگرا از دست ملت و دامن اسلام رخت برمى‏بستند: یا جوانى خود را در مراکز فساد تباه مى‏کردند؛ و یا به خدمت قدرتهاى جهانخوار درآمده و کشور را به تباهى مى‏کشاندند. خداوند متعال به ما و آنان منت گذاشت و همه را از شر مفسدین و غارتگران نجات داد.

 "…اکنون وصیت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آینده و رئیس جمهور و روسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضایی و دولت در هرزمان ، آن است که نگذارند این دستگاههای خبری و مطبوعات و مجله ها ازاسلام و مصالح کشور منحرف شوند. 

باید همه بدانیم که آزادی به شکل غربی آن ، که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می شود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است و از آزادی‌های مخرب باید جلوگیری شود. و ازآنچه در نظر شرع حرام و آنچه برخلاف مسیر ملت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است به طور قاطع اگر جلوگیری نشود، همه مسئول می باشند و مردم و جوانان حزب اللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاه‌های مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند…"

یکی از موضوعاتی که مستمسک برخی از رفتارهای «خارج از چارچوب قانون» در جامعه شده است، استناد به «بند میم وصیت نامه امام» است؛ برای فهم دقیق تر از این توصیه باید به نکاتی توجه داشت که در ادامه به برخی از آنها اشاره شده است: 

غرض تشکیل حکومت

ضرورت ایجاد حکومت برای اداره امور اجتماعی از جمله بدیهیات است که کمتر کسی را می توان یافت که این ضرورت را منکر شود. حکومت، آزادى هاى فردى را در چارچوب مصالح اجتماعى حفظ می کند و در پرورش استعدادها می کوشد و مردم را به وظایف خود آشنا و قوانین را اجرا می کند. حکومت اسلامی در دوران غیبت نیز به طور کلی با ۲ ویژگی «اسلامی بودن قوانین» و «حاکم بودن ولی فقیه» اهداف فوق الذکر را دنبال می کند. فرضاً اگر بنا بود هر فرد یا گروهی قوانین مدنظر خود در جامعه را حاکم کنند، این غرض اساسی از تشکیل حکومت زیر سؤال رفته و «هرج و مرج» در جامعه حاکم خواهد شد.

نقش و وظیفه مردم در حکومت اسلامی

از سوی دیگر در حکومت اسلامی، وظیفه اساسی کارگزاران استخراج، تصویب و اجرای قوانین با استفاده از منابع الهی و اسلامی است و حق پیاده کردن قوانینی «برخلاف اسلام»را ندارند که این موضوع در قانون اساسی جمهوری اسلامی که با رأی قاطع اکثریت مردم نیز پذیرفته شده، تصریح شده است.(۲) در راستای این هدف، علاوه بر نهادهای نظارتی حاکمیتی، مردم نیز نقش اصلی و محوری دارند و با رصد عملکرد نمایندگان خود در عرصه های گوناگون حکومت در همه قوا و مسئولیت ها، علاوه بر مطالبه «اجرای دستورات الهی» در قالب امر به معروف، بر عملکرد آنان نیز «نظارت» و در صورت تخلف در قالب نهی از منکر، انتقاد و اعتراض کنند.

ابزار نهی از منکر مسئولان

در مراتب مختلف نهی از منکر آنچه که ظهور و بروز دارد، ۲ مرحله «تذکر لسانی» و «برخورد عملی» است. جدا از آنکه می توان برای اقدام عملی در حوزه امر به معروف و نهی از منکر علاوه بر «گرفتن» و «بستن» و «زدن»، اقدامات عملی دیگری مانند تدابیر عملی تبلیغی و فعالیت های ایجابی فرهنگی نیز متصور شد(۳) ، مراجع تقلید وظیفه مردم در «دوران حکومت اسلامی» را منحصر در تذکر لسانی می دانند و فراتر از آن را نه تنها لازم نمی دانند بلکه در برخی از موارد «حرام» می دانند. رهبر معظم انقلاب در این خصوص می فرمایند: «بعضى خیال مى‏کنند تا منکرى دیده شد، باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحى داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟ سلاح زبان. زبان از مشت خیلى کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت کارى نمی‏کند.»(4) اگر در مرحله ای هم نیاز به حضور فیزیکی و برخورد عملی به وجود آمد این مرحله نیز در اختیار نیروهایی است که قانون حکومت اسلامی به آنان این اجازه را داده است، نه هرکس براساس احساس تکلیفی که کرد به صورت خودسرانه اقدام به مجازات کردن شخص خاطی کند: « امر به‏ معروف‏، یک مرحله‏ گفتن و یک مرحله‏ عمل دارد. مرحله‏ عمل، یعنى اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده‏ حکومت است و باید با اجازه‏ حکومت انجام بگیرد و لا غیر.»(5)

حکم حکومتی رهبری در رابطه با حرمت اقدامات خودسرانه

در سال ۷۸ یکی از نشریات در توهینی به ساحت یکی از ائمه(ع)، خشم مردم انقلابی را برانگیخت و راهپیمایی هایی در محکومیت در این خصوص برگزار شد که رهبر انقلاب ضمن قدردانی از اعلام اعتراض مردم، هشداری را نیز در خطبه های نمازجمعه به برخی از گروه ها دادند، ایشان فرمودند: «شنیده شده در گوشه و کنار راجع به همین مطلبى که نوشته شده است، بعضی ها گفته‏‌اند ما اقدام مى‏‌کنیم، مجازات مى‏‌کنیم؛ ابداً. در نظام اسلامى، این کار به مسئولان مربوط است.در نظام اسلامى، این کارها مربوط به حکومت است.

اوّلًا دستگاه قضایی باید تشخیص دهد؛ چون یک‏وقت هست یک نفر از روى غفلت مى‏نویسد؛ یک‏وقت نمى‏داند توهین است؛ یک‏وقت مسامحه کرده؛ یک‏وقت تعمّد داشته است؛ این‏ها احکامش فرق مى‏کند. این کسانى که در کار قضایی مسئول امورند، یقیناً علاقه‏شان به ولى‏عصر ارواحنا فداه، نسبت به اسلام و نسبت به این مسائل، از آن کسانى که این اظهارات را مى‏کنند، کمتر نیست. آن‏ها غیرت دینى دارند، این‏ها هم غیرت دینى دارند. این‏ها در نزد خداى متعال و پیش مردم، مسئول هم هستند. بنابراین، باید نگاه کرد و دید که چگونه بوده است. هر شکلى داشته باشد، حُکمى دارد. آن چیزى که مهم بود، انجام شد و آن، عکس‏العمل ملت ایران بود. ملت ایران نشان داد که در مقابل چنین چیزهایى این‏طور به خروش مى‏آید؛ این درست است. علماى بزرگ و شخصیت ها، همه نشان دادند که یکپارچه در مقابل چنین چیزى، احساسات و عقل و ایمانشان به جوش مى‏آید؛ این خوب است؛ اما اینکه حالا شخصى را که باید مجازات شود، چه مجازاتى بکنند، چطور مجازات کنند؛ چه کسى مجازات کند، این‏ها دیگر مربوط به آحاد مردم نیست؛ این مربوط به مسئولان است. ما هم البته مراقب هستیم که از هیچ طرف نه کوتاهى شود، نه از آن طرف زیاده‏روى شود. این را شما بدانید که در اسلام، کوتاهى هم غلط است، زیاده‏روى هم غلط است. یک خطّ درست و صحیحى وجود دارد که خطّ اسلام است و باید بدون کم و زیاد اجرا شود. .اگر کسى احساساتى هم دارد، خیلى خوب، آن احساسات پیش خداى متعال قطعاً اجر خواهد داشت؛ اما اگر عمل و اقدامى برخلاف موازین باشد، از آحاد مردم یقیناً پیش خدا هم اجرى ندارد. من هم که حالا نهى کردم؛ یعنى غیر از حرمت قانونى، حرمت شرعى هم پیدا کرد؛ مراقب باشید. اگر کسى به فرض از لحاظ تقلید، مقلّد کسى هم هست، بنده که نهى کردم، براى او حرام خواهد شد؛ این فتواى همه‏ علماست. کسى حق ندارد یک‏وقت کار نسنجیده‏اى انجام دهد»(6)

*آتش به اختیارید

همچنین رهبر انقلاب سال گذشته در پاسخ به انبوه انتقادات دانشجویان از وضعیت فرهنگی کشور و کوتاهی دستگاه‌های فرهنگی فرمودند:

«توصیه بعدی؛ تلاش جدّی و همه جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه، نگویید در دانشگاه دیگر نمی‌شود کاری کرد؛ شنفتم این را که بعضی‌ها می‌گویند که «آقا دیگر در دانشگاه‌ نمی‌شود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی می‌شود کار کرد، اتفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما. شما تشکلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید. البته خطاب بنده در غیر از این جلسه به همه است؛ من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملی جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به قول میدان جنگ، آتش به اختیار. البته در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور می‌دهد، اما اگر چنانچه رابطه‌ی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، ایجاد فرمانده دستور آتش به اختیار می‌دهد.

 دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش به اختیاریدخب شما افسرهای جنگ نرمید _ قرار شد شما افسران جوان جنگ نرم باشید _ آنجایی که احساس می‌کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش به اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»

برخی معتقدند، موضع آتش به اختیار همان بند «م» وصیت‌نامه امام خمینی (ره) است که امروز که اخلال در بعضی دستگاه‌های فرهنگی به‌وضوح دیده می‌شود، مصداق اجرای این بند وصیت‌نامه کاملاً آشکار شده است.

۲ – اصل چهارم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: کلیه‏ قوانین‏ و مقررات‏ مدنی‏، جزایی‏، مالی‏، اقتصادی‏، اداری‏، فرهنگی‏، نظامی‏، سیاسی‏ و غیر اینها باید بر اساس‏ موازین‏ اسلامی‏ باشد. این‏ اصل‏ بر اطلاق‏ یا عموم‏ همه‏ اصول‏ قانون‏ اساسی‏ و قوانین‏ و مقررات‏ دیگر حاکم‏ است‏…

۳ – ک: کتاب ده گفتار، گفتار امر به معروف و نهی از منکر، شهید مطهری

۴- بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان ۱۵/۸/۷۰

۵- بیانات در دیدار مردم قم ۱۹/۱۰/۶۸

۶- بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۹/۷/۷۸

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد