تاریخ انتشار : دوشنبه 7 خرداد 1397 - 5:45
کد خبر : 33049

مقابله با آسیب های اجتماعی با نگاهی موشکافانه

مقابله با آسیب های اجتماعی با نگاهی موشکافانه

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «ریشه یابی آسیب های اجتماعی با ابزارهای دقیق علمی، راه حل های پایدار برای رفع خشکسالی و بحران کم آبی و مهر طلاق بر پیشانی آرزوهای بر باد رفته » از جمله مهمترین موضوعاتی است که

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ «ریشه یابی آسیب های اجتماعی با ابزارهای دقیق علمی، راه حل های پایدار برای رفع خشکسالی و بحران کم آبی و مهر طلاق بر پیشانی آرزوهای بر باد رفته » از جمله مهمترین موضوعاتی است که مطبوعات امروز (دوشنبه) به آنها پرداخته اند.

**ریشه یابی آسیب های اجتماعی با ابزارهای دقیق علمی
اعتیاد، انحرافات جنسی، فشار مالی، خودکشی، مهاجرت، بی خانمانی، بیکاری، پرخاشگری و… از جمله آسیب های اجتماعی به شمار می روند که در سال های اخیر درجامعه روند رو به رشدی را طی می کنند. این آسیب‌ها باید با استفاده از ابزارهای دقیق علمی و منابع دانشگاهی ریشه یابی و راهکارهای تخصصی برای مقابله با این آسیب‌ها طراحی شود تا بتوان آنها را مهار و کنترل کرد.

روزنامه «آرمان» با درج گزارشی با عنوان «مهار اعتیاد نیازمند اقدامات فرهنگی است» می نویسد: هر روز در رسانه‌ها اخباری مبنی بر کاهش سن مصرف مواد مخدر و زنانه‌شدن آسیب‌ها به گوش می‌رسد. از سوی دیگر روزبه‌روز بر تعدد و تنوع مواد مخدر موجود در بازار افزوده می‌شود. بسیاری از کارشناسان در حوزه اعتیاد و مواد مخدر این آمار را چندان مستند نمی‌دانند، آنها بر این باورند که کمتر فرد معتادی در جامعه ما به شکل صریح وابستگی خود به مواد مخدر را عنوان می‌کند. در اصل این آمار گواه معتادان مراجعه‌کننده به مراکز درمانی است. بر اساس پژوهش‌های انجام‌شده مصرف ماده مخدر تریاک در بین معتادان ایرانی بیشترین فراوانی را دارد. همچنین این روزها گرانی قیمت شیشه خطر افزایش مصرف‌کنندگان هروئین را به‌همراه داشته است. در این شرایط مصرف گُل نیز به سنین نوجوانی رسیده است و همین مساله زنگ خطر بروز بسیاری از آسیب‌های اجتماعی را به صدا درآورده است. در این میان چندی قبل مساله توزیع کوپن تریاک از سوی مسئولان رسانه‌ای شد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: هم‌اکنون معضلات طلاق و کودکان کار و خیابان جزو شاخص‌های به‌هم مرتبط در جامعه امروز محسوب می‌شوند. بی‌شک افراد برای مهار چالش‌های متعدد در زندگی کنونی مصرف مواد مخدر را به‌عنوان مسکن انتخاب می‌کنند. بنابراین اعتیاد مولود جامعه بی‌فردا است. به‌گفته او اگر در مقابل استرس‌های بیرونی عوامل محافظت‌کننده قوی وجود داشته باشد می‌توان آن را مهار کرد. به‌گفته این کارشناس حوزه اعتیاد اقدامات و ارائه بودجه در زمینه مبارزه با مواد مخدر نیازمند ایثار است نه انجام وظیفه. نارنجی‌ها تاکید می‌کند: هر فردی بر اساس وظیفه خود اقدامی برای مهار اعتیاد انجام می‌دهد، اما در واقع این اقدامات نمی‌تواند در زمینه مهار آسیب‌های اجتماعی و کاهش شیوع مصرف مواد مخدر چندان موثر باشد.

روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «افزایش مصرف قلیان در زنان ایرانی» نوشت: سالیانه ۵۵ میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف می‌شود و گردش مالی آن نیز ۱۰ هزار میلیارد تومان اعلام شده است. حدود ۲۰ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان نیز هزینه‌های حوزه سلامت است که به دلیل مصرف دخانیات بر این حوزه تحمیل می‌شود. این رقم را با بودجه پزشک خانواده شهری که ۱۰۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده مقایسه کنید. یکی از تهدید کننده‌های اصلی سلامت مردم در قرن ۲۱ قلیان است. این موضوع در دنیا نیز دیده شده که قبح قلیان از سیگار کمتر شده است. اطلاع رسانی یکی از راه‌های مبارزه با این مشکل است به جز آن به سخت گیری و جریمه نیز نیاز داریم. سیگار در ایران با قیمتی بسیار ارزان عرضه می‌شود. مالیات بر خرده فروشی سیگار در ۵۸ کشور بیش از ۷۰ درصد در نظر گرفته شده است، اما در ایران تا سال گذشته این مالیات ۳ درصد بود. در تهران کمتر از چهار دقیقه وقت نیاز داریم که سیگار بخریم که قیمت آن نیز از یک بطری شیر ارزان‌تر است.

در ادامه آمده است: ۶۵ درصد از این جمعیت سیگار مصرفی خود را از مغازه‌ها، دستفروشان یا دکه‌های مطبوعاتی تهیه می‌کردند همچنین ۶۸.۵ درصد از آنان اعلام کردند که برای خرید سیگار در مورد سن آنان سوالی پرسیده نشد این در حالیست که فروش سیگار به افراد کمتر از ۱۸ سال ممنوع است. هفت نفر از هر ۱۰ دانش آموز نیز پیام‌های ضد دخانیات را از رسانه‌ها دیده بودند. ۷۶.۷ درصد از این نوجوانان به‌صورت قطعی می‌دانستند که استعمال دخانیات زیان آور است همچنین ۷۸ درصد آنان موافق ممنوعیت کامل استعمال سیگار در اماکن عمومی بودند. به‌تازگی گفته می‌شود اگر قلیان‌ها را جمع کنیم آن‌ها فعالیت خود را به صورت زیرزمینی و غیرقانونی ادامه می‌دهند و ممکن است اتفاقات دیگری نیز بیفتد چرا که در مورد قلیان و مواد دخانی این مافیا دست به کار می‌شود. طرح این موضوع قوی‌ترین استدلال آنان است. استفساریه اماکن عمومی و خصوصی برای جدا کردن مراکزی مانند زندان‌ها، پادگان‌ها و وزارت اطلاعات از فهرست اماکن عمومی تدوین شده است اما این گروه کاربرد آن را به قهوه‌خانه‌ها مرتبط کردند. قانون رفتارساز است اما جریمه‌های تخلف از قوانین مربوط به دخانیات بسیار ناچیز است.

روزنامه «جوان» با انتخاب گزارشی با عنوان «داروفروشان ناصرخسرو در مدارس هم شعبه ریتالین زدند!» نوشت: ریتالین را دیگر همه می‌شناسند،‌به خصوص دانش‌آموزان و دانشجویانی که می‌خواهند با کمک این اکسیر،‌ ره یک ترمه را یک شبه بروند و به همین خاطر شب امتحان قرصش را می‌خورند!‌جالب اینجاست که ریتالین جزو داروهایی است که فروش آن بدون نسخه پزشک ممنوع است،‌اما این داروی ممنوعه به راحتی در دسترس نوجوانان و جوانان قرار می‌گیرد. راه‌های تهیه آن هم کم نیست. از داروخانه محل که با پول بیشتر حاضر است دارو را بدون نسخه بفروشد تا ناصر خسرو و حتی فروشندگان دوره‌گردی که در ایام امتحانات اطراف مدارس و دانشگاه‌ ها می‌شود ‌پیدایشان کرد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: ریتالین محرکی از خانواده آمفتامین‌هاست که باعث ترشح دوپامین و نهایتاً افزایش سرخوشی بدون دلیل می‌شود و در ظاهر مغز فرد پس از مصرف این دارو گزارشی مبنی بر خستگی بدن و نیاز به خواب درک و دریافت نمی‌کند و فرد می‌تواند با کمبود خواب دچار مشکلی نشود. مصطفی فروتن، روانشناس درباره این دارو می‌گوید: مصرف ریتالین موجب می‌شود که فرد احساس توانمندی و بی‌نیازی به استراحت می‌کند در حالی که این بی‌نیازی کاذب و بدن نتوانسته است که نیاز خود را رفع کند و همین عدم ارضای نیاز بدن باعث پرخاشگری در فرد می‌شود. مصرف بی‌رویه ریتالین می‌تواند زمینه مصرف شیشه و کراک را در فرد فراهم کند. کسانی که در مراحل اولیه مصرف ریتالین قرار دارند یا هنوز میزان مصرف دارویی آنان حساس نشده است،‌دچار سردردهایی همچون میگرن می‌شوند و همچنین اختلالات گوارشی، پرخاشگری مزمن، تپش قلب از علایم و اثرات این دارو در مصرف‌کنندگان جدید است. عوارض ریتالین و چالش‌هایی که می‌تواند برای مصرف‌کنندگان ایجاد کند،‌موضوع تازه‌ای نیست با وجود این،‌اما سن مصرف این داروی اعتیاد‌آور به مدارس رسیده است و در حالی که عرضه رسمی این دارو بدون نسخه پزشک ممنوع است،‌اما دسترسی به آن حتی برای بچه‌های مدرسه‌ای امکان‌پذیر است !

** راه حل های پایدار برای رفع خشکسالی و بحران کم آبی
بحران آب در کشور بسیار جدی و شاید مرز هشدار را گذرانده است. کاهش سطح آب و خشک شدن دریاچه ها، پایین رفتن بستر آب های زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور، خشک شدن آب برخی رودخانه ها، کاهش سطح ذخیره آب پشت اغلب سدها، گسترش کویر و بیابان های خشک، سرزمین ایران و ساکنان آنرا به طرف یک فاجعه ملی و زیست محیطی نزدیک تر می کند.

روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «فروچاله‌ها در کمین فارس» به گفت وگو با عزت‌الله رئیسی متخصص آب پرداخت و نوشت: فروچاله‌ها هر سال بخشی از استان فارس را می‌بلعد. فیلم فروچاله ۸۰متری استهبان مدام در شبکه‌های مجازی جریان‌سازی می‌کند. کارشناسان هر لحظه آمار جدیدی از فرونشست در فارس اعلام می‌کنند. همه چیز از برداشت بی‌رویه آب شروع می‌شود اما «دکتر عبدالمجید اسدی»، استاد زمین‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی در گفت‌و‌گو با روزنامه ایران خبر هولناک‌تری دارد. اسدی فرونشست‌ها را تنها پیامدهای برداشت‌های بی‌رویه آب‌های زیرزمینی نمی‌داند. او زلزله‌های مکرر و مداوم چند سال اخیر را هم نتیجه همین برداشت‌های بی‌نهایت می‌داند. در چند سال اخیر هم تعداد زلزله‌ها افزایش یافته و هم بزرگتر شده‌اند.» این اتفاق به‌دلیل حرکت صفحه عربستان به سمت ایران است. این مسأله در بخش‌هایی از فارس واکنش متفاوت‌تری از دیگر قسمت‌های ایران دارد.» این پدیده در اثر انحلال آهک و رسوبات آهکی ونمکی ایجاد می‌شود. در سال‌های گذشته به‌دلیل وجود آب روی غار فشار منفذی بالا بوده و مانع از ریزش سقف غار می‌شد.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: یکی از عوامل فرونشست زمین تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی است که بر اثر کاهش بارندگی و برداشت بی‌رویه آبهای زیرزمینی و نیز عوامل زمین‌شناسی رخ می‌دهد اما امکان فرونشست بالا با سطح بارندگی کم و برداشت زیاد رابطه دارد که در نهایت باعث افزایش فرونشست زمین می‌شود. ممکن است به یکباره سطح زمین ۱۰ تا ۲۰ سانت کاهش پیدا کند اما چون سراسری است کسی متوجه نمی‌شود و دوربین‌ها و ابزار‌آلات خاص برای ثبت می‌خواهد. تنها راه کاهش فرونشست و فروچاله‌ها مسدود کردن چاه‌های غیرمجاز است، اما این مسدود کردن هم تحرکات و اعتراض‌های عمومی را در پی خواهد داشت. این پدیده مرگ کسی را در پی نداشته تا کشاورزان خطر را باورکنند. آنها فکر می‌کنند که برای زمین خودشان چنین اتفاقی نمی‌افتد!

روزنامه «شرق» با درج یادداشتی با عنوان «برون‌رفت از بحران کمبود آب در ایران » که به قلم رضا بختیاری کارشناس کشاورزی نگاشته شد، آورده است: بحران آب بسیار جدی است. در اکثر مناطق ایران، سطح آب به شدت پایین رفته که بسیار نگران‌کننده است و باید چاره‌ای اندیشید. توسط کارشناسان هشدارهایی جدی ناشی از بحران کم‌آبی هرازچندگاهی مطرح می‌شود. بحران کمبود آب در ایران از مرز هشدارها گذشته است. سال‌هاست مقامات دولتی، کارشناسان و شهروندان مسئول در مورد ابعاد رو به گسترش کمبود آب در ایران هشدار می‌دهند. کاهش سطح آب و خشک‌شدن دریاچه‌ها، پایین‌ رفتن بستر آب‌های زیرزمینی در بسیاری از نقاط کشور، خشک‌شدن آب برخی رودخانه‌ها، کاهش سطح ذخیره آب پشت اغلب سدهای کشور، تخلیه تعدادی از روستاها در چند دهه گذشته، خالی‌شدن چندین روستا در حاشیه دریاچه هامون، گسترش کویر و بیابان‌های لم‌یزرع و خشک، هر روز سرزمین ما و ساکنان آن را به سوی یک فاجعه ملی و زیست‌محیطی نزدیک‌تر می‌کند.

در ادامه این یادداشت می خوانیم: در مواجهه با بحران آب باید تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم و این مسئله را امری مهم بدانیم که نه‌تنها یک ارگان بلکه تمام مردم ایران موظف به حل این مشکل هستند. چراکه در این موفقیت با یک معادله دومجهولی مواجهیم؛ یک مجهول آن کمبود آب است که برای آن باید راه‌حل علمی اندیشید و دوم این است که از این تهدید بالقوه چگونه یک فرصت بسازیم. هنر ما عبور آرام و منطقی از چالش کم‌آبی است یعنی با تدبیر، سخت‌کوشی و مدیریت درست با کمترین خسارت باید از آن عبور کرد و مشکل‌ها را شناخت، سپس مردم را آگاه کرد و فرهنگ صرفه‌جویی را جا انداخت. همه مردم به این مسئله آگاه شوند که باید صرفه‌جویی در مصرف آب را از خودمان شروع کنیم و مشکل جامعه را مشکل خود و خانواده خود بدانیم و فرزندان خود را نیز از همان دوران کودکی با استفاده صحیح از طلای آب آشنا کنیم.

روزنامه «همشهری» در گزارشی با عنوان «سایه بحران آب بر کشت برنج» نوشت: کاهش شدید بارش‌ها و آب ورودی به سدها و آبگیرهای کشور موجب شد هیأت وزیران در اسفند‌ماه گذشته با مصوبه‌ای سیاست اعمال محدودیت و ممنوعیت کشت محصولات آب‌بر در مناطق کم‌آب را در دستور کار قرار دهد. بر این اساس وزارت جهاد کشاورزی کشت برنج در کشور را به استان‌های گیلان و مازندران محدود و به کشاورزان توصیه کرد که از کشت این محصول در سایر نقاط کشور حتی استان گلستان خودداری کرده و به جای آن محصولات جایگزین کم آب دارای صرفه اقتصادی را با توجه به شرایط آب و هوایی هر منطقه کشت کنند. اما رد پای بحران کم‌آبی بر کشت این محصول استراتژیک حتی در مازندران بیشتر شده است؛ به‌نحوی که به کشاورزان شرق این استان توصیه شده تا از کشت برنج خودداری کنند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: باید با احراز شرایط صرفه‌جویی و مدیریت مصرف آب صورت گیرد؛ به‌نحوی که اکنون حتی این دو استان نیز با خشکسالی مواجه بوده، شبکه سفید‌رود گیلان مشکل کم‌آبی دارد و در شرق مازندران نیز با کمبود شدید آب مواجه هستیم. کشت جایگزین تابستانه در استان‌های کم‌آب مانند گلستان محصولاتی مانند کنجد، ارزن، سویا، پنبه، سورگوم(ذرت خوشه‌ای) و حتی محصول جدیدی به نام کینوا (با مصارف دارویی و خوراکی) است و در کشت پاییزه نیز محصولاتی مانند کلزا و سایر اقلامی که مصرف آب کمتری دارند، به استان‌ها ابلاغ شده است. کشت توتون، کشتی محدود است که سالانه انجام می‌شود و امسال هنوز آماری از افزایش سطح زیرکشت این محصول ارائه نشده است. با این وجود توتون جزو کشت‌های جایگزین استان گلستان است که کشاورزان با شرکت دخانیات وارد قرارداد شده و نسبت به کشت این محصول اقدام می‌کنند. برای ترغیب کشاورزان به کشت محصولات جایگزین و در معرفی اینگونه محصولات به مسائل اقتصادی توجه شده است به‌ نحوی که اکنون سویا، کنجد، سایر دانه‌های روغنی و پنبه خرید تضمینی دارد، بازار ارزن بسیار خوب است و کینوا نیز بازار صادراتی خوبی دارد.

** مهر طلاق بر پیشانی آرزوهای بر باد رفته
انسان‌ها به تعامل نیاز دارند و به مرحله ای از زندگی می رسند که باید شریک زندگی خود را انتخاب کنند و این مرحله با ازدواج کردن محقق خواهد شد. با اینکه امروزه فرهنگ سازی نسبت به مشاوره های پیش از ازدواج افزایش یافته اما هر از چند گاهی اخبار افزایش طلاق در جامعه جریان ساز می شود. آمارها از وقوع روزانه بیش از ۳۵۰ طلاق در کشور خبر می‌دهد. اما باز هم این پدیده شوم و اتفاق مذموم عادی نمی‌شود و حاشیه‌های دردناک پیش و پس از آن که جان و روان قربانیان را می‌فرساید.

روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «حذف واقعه طلاق؛ چالش‌ها و امتیازات» نوشت: هرچند طلاق نکوهیده‌ترین امرحلال در نزد خداوند است اما به‌هرحال با لحاظ مشکلات وچالش‌های خانوادگی از قدیم‌الایام تاکنون تنها مفرّ جدا شدن بین زن و شوهر قلمداد می‌شود. خانواده‌ای که زوجین از هم جدا می‌شوند، خواه فرزند داشه باشند و یا نداشته باشند بخشی ازتاریخ زندگی خود را درگذشته به عنوان یک واقعیت نمی‌توانند و نباید انکارکنند. طلاق درمواردی می‌تواند از استمرار تشنج و وجود چالش و مشکلات بیشتر درخانواده‌ای ازهم گسیخته جلوگیری به عمل آورد. طلاق به عنوان یک واقعیت که امروز آمارها هم نشان دهنده واقعیت‌های تلخی بر این پدیده است و بعضا نزدیک شدن به فروپاشی ازدواج‌هاست را به خوبی نشان می‌دهد. مسلما در فرهنگ نه چندان پیشرفته ما که متاسفانه در طول چند دهه گذشته در تطبیق با معیارهای اخلاقی و دینی با پدیده‌هایی مانند نظم‌گریزی و قانون‌گریزی تجلی خارجی پیدا کرده است، این ذهنیت منفی را اولا برای پدیده طلاق و ثانیا دررابطه با زنان مطلقه به‌وجود آورده است، به‌عنوان یک ویژگی فرهنگی در کشور ما نهادینه شده است.

در ادامه این یادداشت که به قلم علی نجفی توانا نگاشته شد، آمده است: برای مبارزه با چنین اوصاف و شرایطی باید از روش‌های متناسب مانند فرهنگسازی و ایجاد بسترسازی برای پذیرش این پدیده تلخ اقدام نمود. درخصوص بحثی که هم اکنون در مجلس مبنی بر حذف طلاق از شناسنامه زنان مطلقه مطرح شده، هرچند ممکن است با حسن نیت و برای اجتناب از تبعات منفی واکنش‌های اجتماعی نسبت به زنان مطلقه در محیط کار و اجتماع ارائه شده باشد اما واقعیت این است که با عنایت به شرایط عینی جامعه و اینکه در بسیاری از ازدواج‌ها هم اکنون مسائلی مانند عدم بیان حقایق، ایجاد وعده و وعید و امیدواری کاذب با نیرنگ و دروغ موجب پیوند‌هایی می‌شود که بعد از برملاشدن به طلاق می‌انجامد، این روش نوعی هیزم در آتش شعله‌ور جدایی و طلاق در کشور خواهد بود. در شرایطی که بسیاری از زنان مطلقه در زمان ازدواج ممکن است شوهر خود را از ازدواج گذشته مطلع نکنند و یا با انجام عمل جراحی خود را باکره نشان دهند، تغییر شناسنامه و حذف مشخصات شوهر سابق و یا واقعه ازدواج در تاکید چنین روش ناپسندی ایجاد مشکل خواهد کرد. آیا بهتر نیست که ما به عنوان یک واقعیت اجتماعی مردان جامعه را با توجه به اینکه مادران و خواهران و دختران آنان نیز در معرض چنین مشکلاتی ممکن است قرار گیرند، آماده کنیم.

روزنامه «تعادل» در گزارشی با عنوان « طلاق و ازدواج به زودی به هم می‌رسند» نوشت: افزایش میزان عمومی طلاق و کاهش نسبت ازدواج به طلاق، نگرانی‌ها را روز به روز افزایش داده اما این شرایط در استان کرمانشاه بدتر از میانگین کشوری و در محدوده خطر است. یکی از شاخص های ساده و در عین حال مهم که بیانگر وضعیت ازدواج و طلاق در جامعه است، «نسبت ازدواج به طلاق» است که نشان می دهد در یک مدت زمان مشخص، به ازای چند ازدواج یک طلاق صورت گرفته است. «باید پرسید که حذف طلاق از شناسنامه زنان چرا و به چه دلیلی باید صورت بگیرد! آن هم در جامعه اسلامی ما که یکی از سوره های قرآن، سوره طلاق است! اگر طلاق تابو بود که در قرآن سوره‌ای به این نام وجود نداشت! تابوها را جهالت آدمی می‌سازد و اینکه در هزاره سوم و سده ۲۱، بعید می‌دانم دیگر جهالت جایی برای حضور و انجام داشته باشد». توسلی معتقد است حذف موضوع طلاق از شناسنامه زنان، علاوه بر تبعات و پیامدهای حقوقی بسیار، ایجاد وضعیت و شرایط ریاکارانه و بازتولید دروغ را در زندگی زناشویی و خانوادگی زنان و مردان در پی خواهد داشت. زنان، بیشترین لطمه و صدمه را از چنین قوانینی که حاصل نگاه نابرابر است خواهند برد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: زنان مطلقه بی‌شمار مشکلات ریز و درشت دارند که با حذف عنوان طلاق، نمی‌توان آن‌ها را از سر باز کرد. این زنان پس از طلاق تا می‌آیند نفسی به راحتی بکشند، با شرایطی مواجه می‌شوند که در آن باید آهسته بروند و بیایند تا کسی شاخ‌شان نزند. دشواری‌هایی از جمله حاشیه‌های ناخواسته که اغلب از برخورد نامناسب اطرافیان ناشی می‌شود. دغدغه‌های معیشتی، عاطفی، پیدا کردن شغل وغیره. پیدا کردن مسکن برای آنان زمان طولانی‌تری را به همراه دارد و خیلی از آنان از مزاحمت‌های همسر قبلی‌شان آرامش و آسایش ندارند. علاوه بر آن، با مزاحمت‌های مردانی که هرگز کسی به خاطر رفتارشان به آن‌ها انگ نمی بندد نیز مواجه هستند. کافی است مهمان داشته باشند تا همسایه ها سرک بکشند و ۱۰ جفت چشم خانه او را تحت نظر قرار دهند. خیلی از آنان از طعنه‌های همسایه در عذاب اند به خصوص اگر به لحاظ مالی درمنطقه‌ای با فرهنگ پایین تر خانه گرفته باشند.

روزنامه «همشهری» در گزارشی با عنوان «این آمارهای لعنتی» می نویسد: طلاق، طلاق و باز هم طلاق؛ مشخص نیست این آمارهای منفی چه جذابیتی درون خودشان دارند که تا خبری حول و حوش آنها اتفاق می‌افتد، همه‌جا بازتاب پیدا می‌کنند. تازه‌ترین خبر هم اینکه سازمان ثبت‌احوال، آمار ازدواج و طلاق سال گذشته را منتشر کرده است. عده‌ای هم نشسته‌اند و حساب و کتاب کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که رکوردی را شاهد بوده‌ایم؛ رسانه‌ها هم که عاشق رکوردها هستند. اما این رکورد چیست؟ ما یک آمار متعلق به ازدواج داریم که مثلا در سال ۹۶ این مقدار مشخص ازدواج صورت گرفته است. یک آمار هم متعلق به طلاق است که در همین سال، فلان مقدار طلاق صورت گرفته است. حالا نسبت این طلاق‌های گرفته شده به آن ازدواج‌های صورت گرفته شده، یک نسبت مشخص است. عده‌ای رفته‌اند و این آمارها را بالا و پایین کرده‌اند و سپس به این نتیجه رسیده‌اند که بله، این نسبت ۲۹درصد است؛ یعنی نسبت طلاق‌های سال۹۶ به ازدواج‌های همین سال، می‌شود ۲۹درصد. یعنی در طول نیم قرن اخیر، چنین آماری سابقه نداشته و ما با یک رقم عجیب در این حوزه روبه‌رو هستیم.

در ادامه این گزارش آمده است: آمارها همان‌قدر که می‌توانند کمک‌حال ما باشند، می‌توانند ما را منحرف هم بکنند. سال۹۶ ما ۶۰۹هزار ازدواج ثبت شده داشتیم که نسبت به سال ۹۵، یک کاهش ۸درصدی داشته است. یعنی ازدواج‌های سال گذشته ما نسبت به سال قبل‌تر- که ۹۵باشد- کم شده است که می‌شود رقمی در حدود ۵۱هزار مورد. تعداد طلاق‌های ثبت شده هم ۱۷۵هزار مورد بوده است. پس نسبت ۲۹درصد درست است؛ یعنی کمی دیگر این نسبت جلوتر برود (نزدیک ۳۳درصد)، آن‌وقت می‌شود گفت که از هر ۳ ازدواج، یک مورد آن به طلاق می‌انجامد که چیزی شبیه فاجعه است. این آمار ۲۹درصد، در تاریخ ثبت احوال ایران بی‌سابقه است.

پژوهشم**۹۱۱۷**۹۱۳۱

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد