امر به معروف و نهی از منکر فقط در بحث «حجاب» نیست/ با یک گل هم بهار میشود
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از خراسان رضوی، در یادداشت «خشم کلید تمام بدیهاست/ یکسال روزه، نذر عصبانیت»، به موضوع «کظمغیظ» پرداختیم و در مجموع منبرهای مجازی ۱ تا ۷، به اصول اخلاقی از اصول جامعه قرآنی پرداخته شد. در این یادداشت که
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از خراسان رضوی، در یادداشت «خشم کلید تمام بدیهاست/ یکسال روزه، نذر عصبانیت»، به موضوع «کظمغیظ» پرداختیم و در مجموع منبرهای مجازی ۱ تا ۷، به اصول اخلاقی از اصول جامعه قرآنی پرداخته شد. در این یادداشت که حجتالاسلام سید محمدحسین راجی، استاد کفایه حوزه، مدرس دانشگاه و رئیس بنیاد صحیفه سجادیه خراسان رضوی در اختیار ایکنا قرار داده است، به «امر به معروف و نهی از منکر» به عنوان یکی از «اصول اجتماعی» در جامعه قرآنی، پرداخته میشود.
امر به معروف و نهی از منکر، باید در خانواده و جامعه قرآنی حاکم باشد. حضرت لقمان وقتی فرزند خود را نصیحت میکنند، به او نمیگویند فقط نماز بخوان و دروغ نگو، روزه بگیر و خمس بده بلکه اصول اجتماعی را نیز بیان میکنند. میفرماید: «یَابُنىَّ أَقِمِ الصَّلَوهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنکَرِ، پسر من نماز که خواندی، امر به معروف و نهی از منکر نیز انجام بده.» و اگر فقط نماز خوانها و مسجدیها، امر به معروف ونهی از منکر کنند، فسادی در جامعه باقی نخواهد ماند.
امر به معروف و نهی از منکر مسئله کم اهمیتی نیست و یک امر فطری است. یعنی اصلا به دین ربطی ندارد و همه فطرتاً میدانند که امر خوبی است. خداوند در قرآن دو حیوان را مثال میزند که امر به معروف و نهی از منکر کردهاند، یکی از آنها مورچه است. موقعی که سپاه حضرت سلیمان در حال عبور بود، بزرگ مورچهها صدا زد: «یا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَساکِنَکُمْ لا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ، ای مورچگان! به لانه های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالی که نمیفهمند!»
مورد دوم هدهد است که به نزد حضرت سلیمان آمد و گفت: آقا من چیز عجیبی دیدم: «وَجَدْتُها وَ قَوْمَها یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِنْ دُونِ اللَّه، من، او و قومش را دیدم که برای غیر خدا (خورشید)سجده میکنند» هدهد پیام آورد و کار ادامه پیدا کرد تا تمام آنها بر حضرت سلیمان ایمان آوردند.
امر به معروف و نهی از منکر مسئلهای فطری است
پس امر به معروف و نهی از منکر یک چیز فطری است. اگر کسی که اصلا دین ندارد، در خیابان ببیند که دارند به یک شخصی تعرض میکنند یا دزدی میشود، اینجا آیا لازم است که حتما دین داشته باشد و به کمک برود؟ خیر؛ اصلا به دین کاری ندارد.
وقتی میبیند یک شخصی مظلوم واقع میشود، میرود جلو و کمک میکند. اینطور نیست که در امر به معروف و نهی از منکر، فقط ما شهید دادهایم؛ بسیاری از افراد کافر هستند و به خاطر امر به معروف کشته شدهاند؛ مانند مرد آمریکایی که ظاهرا در قطار به دو دختر محجبه حمله میکند و چند نفر برای کمک میآیند. آن فرد متجاوز هم با چاقو به آنها ضربه میزند. این افراد نه مسلمان بودهاند و نه دینی داشتهاند، اما انسانیت میگوید که نباید اجازه دهی این اتفاق بیافتد. پس امر به معروف و نهی از منکر یک مسئله کاملا انسانی است. البته ما جدای از انسانی دانستن این امر، آن را دینی هم میدانیم.
امر به معروف، شعار تمام انبیاء
ما میگوییم این یک مسئله دینی است و اولین وظیفه تمام انبیاء امر به معروف و نهی از منکر بوده است. همانطور که خداوند در آیه ۳۶ سوره نحل میفرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ، ما در هر امتی رسولی فرستادیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید» به مردم بگو خدا را بپرستند (امر به معروف) و از طاغوتها، آنها را فاصله بده (نهی از منکر) و امر به معروف و نهی از منکر شعار تمام پیامبران بوده است.
بهترین امتها، آنهایی هستند که امر به معروف ونهی از منکر داشته باشند. خداوند میفرماید: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ…، شما مسلمانها بهترین امتی هستید که تا کنون آمدهاید و از شما بهتر نبوده است.» چرا ما بهترینیم؟ در ادامه آیه اشاره شده است: به خاطر اینکه امر به معروف ونهی از منکر انجام میدهید، یعنی اگر روزی مسلمانها امر به معروف و نهی از منکر انجام ندهند، طبق آیه قرآن دیگر بهترین امت نیستند.
«وَ لْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلىَ الخْیرْ وَ یَأْمُرُونَ بِالمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ، باید از میان شما جمعی دعوت به نیکی، و امر به معروف و نهی از منکر کنند! و آنها همان رستگارانند» امر به معروف ونهی از منکر وظیفه ما است. اگر میخواهیم جامعهای رستگار شود، باید اهل امر به معروف ونهی از منکر باشد.
در نهج البلاغه از حضرت علی(ع) نقل شده که میفرمایند: «مَا أَعْمَالُ الْبِرِّ کُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنْ الْمُنْکَر ِ إِلَّا کَنَفْثَهٍ فِی بَحْرٍ لُجِّی، تمام اعمال ما حتی جهاد در راه خدا در مقابل امر به معروف و نهی از منکر مانند فوتی بر دریا است.» امر به معروف همچون گرد باد شدید است که میآید.
اگر امر به معروف ونهی از منکر نباشد، اصلا جامعهای نمیماند. در جامعهای که کسی به کسی کاری ندارد این اتفاق خواهد افتاد و شاهد آن خواهیم بود که کسی به راحتی در خیابان موبایل شخصی را میدزدد؛ صد نفری هم که از مسجد بیرون میروند، هیچ کدام چیزی نمیگویند که چرا دزدیدی! این اتفاق خواهد افتد اگر امر به معروف ونهی از منکر نباشد.
امام حسین(ع)، شهید امر به معروف
فرد وسیلهای را میدزدد و راحت راه میرود و لازم هم نیست بدود، چون میداند که کسی به او کار ندارد. در گذشته، وقتی کسی دزدی میکرد، فرار میکرد. اما الان میداند که کسی کاری با او ندارد، برخی از مردم میگویند ما را قاطی نکنید! این چه حرفی است. پس برای چه برای امام حسین (ع) گریه میکنید و سینه میزنید؟! مگر نمیگوییم امام حسین(ع) به خاطر امر به معروف و نهی از منکر شهید شد؟
امر به معروف و نهی از منکر مصادیق زیادی دارد. هر معروفی که در جامعه ترک شد، وظیفه ما در مقابل آن امر به معروف است. هر منکری که در جامعه انجام شد، وظیفه ما نهی از منکر است. مثلا اگر میبینیم فردی نزدیک ما در خیابان روزهخواری میکند، وظیفه تمام ما این است که جلو برویم و بگوییم که ماه رمضان است؛ در ملأعام روزه خواری نکنید و در جای خلوتی بخورید یا اگر در جلو در یک سوپرمارکت فندک گذاشته شدهاست، برویم بگوییم که فندک را در ماه رمضان جمع کند.
در مقابل همه مسائل باید امر به معروف کرد/ مصدایق نهی از منکر در زندگی اجتماعی
هر شخصی که حرامی انجام میدهد، بگوییم که کارش اشکال دارد، مثلاً شخصی از چراغ قرمز رد میشود، با یک بوق و چراغ نهی از منکر کنید. اینها میشود نهی از منکر و کار پیچیدهای نیست. شخصی زبالههای منزلش را روبروی خانه همسایه میگذارد، شخصی شیر آب را باز کرده و ماشین میشوید و اسراف میکند، برویم و بگوییم که کار آنها خوب نیست؛ به همین راحتی. لازم نیست با کسی دعوا کنیم و یا کاری انجام دهیم.
اگر سخنرانی در منبر، روضه بیسند میخواند، بروید و بگویید این حرف شما سند ندارد. اگر سوار اتوبوس هستیم و اتوبوس در ایستگاه توقف نمیکند، تذکر دهیم. یک بار که تذکر داده شد بار دوم خود شخص متوجه میشود که مردم دارند نظارت میکنند. شخصی گرانفروشی میکند، شخصی آهنگ غنای بلند گذاشته است، تذکر بدهیم و این کار ما نهی از منکر که انسان باید انجام دهد.
امر به معروف با شکلات!
اگر شخصی دختر ۸ – ۹ ساله خود را با لباس زننده بیرون آورده است، یک شکلات به دختر بدهید و بگویید عزیزم شما بزرگ شدهای و کمکم لباس خوب باید تنت کنی. پدر حتی ممکن است تشکر هم بکند و بگوید راست میگوید. با یک شکلات هم میتوان امر به معروف کرد؛ مردم بنده محبت هستند و محبت ببینند جذب میشوند. شخصی از نزدیکان مهریه سنگین گرفته است، یک کلمه بگوییم که این مهریه سنگین خوب نیست. در مجلسش اسراف میکند، بگوییم این اسراف است.
امر به معروف از تصور ما راحتتر است/ نهی از منکر فقط در بحث حجاب نیست
امر به معروف و نهی از منکر از آنچه تصور کردهایم راحتتر است و ما آن را سخت کردهایم. چرا؟ چون امر به معروف و نهی از منکر را فقط در مورد یک چیز تصور میکنیم و آن هم حجاب است. یعنی تا وقتی که اسم امر به معروف و نهی از منکر میآید یاد این میافتیم که الان باید برویم در خیابان و به خانمهای بیحجاب تذکر دهیم؛ در حالی که این فقط یک مصداق نهی از منکر است و هزاران مصداق دیگر هم دارد.
اگر انسان اینها را رعایت کند باعث رستگاری یک جامعه میشود. امر به معروف و نهی از منکر همیشه درمان نیست و گاهی اوقات پیشگیری است، بعضیها میگذارند مثلا یک خیابان دهها کشته بدهد بعد در آن محل سرعتگیر و یا پل عابر پیاده میگذارند، در حالی که باید قبل از بروز حوادث این کارها انجام میشد.
در ملاءعام عمل نیکو انجام دهیم/ وقتی خوبی علنی شود، فساد کم میشود
در امر به معروف و نهی از منکر نیز باید پیشگیری کنیم. به عنوان مثال یکی از مصادیق پیشگیری این است که خوبی را علنی انجام دهیم؛ ما اگر خوبی را علنی انجام دهیم گناه کم میشود. به عنوان مثال صیغههای عقد را در مسجد بخوانیم، این میشود علنی شدن خوبی. جوانی که دید دوست و هم سن او ازدواج کرد خودش به فکر ازدواج میافتد و میداند که ازدواجش نزدیک است و بعضی گناهها را نباید انجام دهد.
مسجد باید در دید باشد، سه طرف مسجد باید شیشهای باشد. مگر ما فساد انجام میدهیم که این همه مساجد ما پوشیده است و نماز خواندن مردم در آن از نظرها پنهان است؟ ولی از آن طرف کافهها و مکانهای کشیدن قلیان را نگاه کنید، همه شیشهای است. آنها از قلیان کشیدن خجالت نمیکشند، ولی انگار ما از نماز خواندنمان خجالت میکشیم. نماز باید در ملأ عام باشد و همه ببینند که ما نماز میخوانیم. یا اینکه مثلا افطاری را در دید عموم برگزار کنید. وسط بازار سفره پهن کنید و همه افطاری بخورند. وقتی خوبی علنی شود، فساد کم میشود.
ازمقدمات منکر جلوگیری کنیم
موضوع دیگر این است که جلوی مقدمات فساد را بگیریم. میبینید فردی سفره مختلط در خانه خود میاندازد، بعد میگوید حاج آقا نمیدانم چرا بچه من به فساد کشیده میشود. خوب شما که میدانی پسرت در اوج سنین خاص است، چرا باید در سفره مختلط و رو در رو با دختر فامیل بنشیند. خوب سفره را جدا پهن کنید. بهتر از این است که به فساد کشیده شود. و یا اینکه میبینید کامپیوتر را در اتاق در بسته میگذارد، بعد میگوید نمیدانم مثل اینکه فرزند من از سایتهای خراب دیدن میکند. خوب چرا کامپیوتر را در اتاق میگذاری؟ وسط حال بگذار.
و یا اینکه مثلا خود فرد شروع میکند با نامحرم صحبت میکند بعد میگوید که احساسی نسبت به طرف پیدا کردهام، خوب نباید صحبت میکردی. نقل شده است که حضرت علی(ع) میفرمایند: من به زنان جوان سلام نمیکنم چون ترس آن دارم که جوابی که به من بدهند در من اثر بگذارد. چه کسی حضرت علی (ع) میشود؟ اما میگویند اینطورها هم که شما میگویید نیست، میروند با نامحرم صحبت میکند؛ بعد میفهمند که دقیقا همین گونه بوده است که گفتیم!
ارائه الگوی خوب به جوانان/ «دوستِ شهید» به فرزندتان معرفی کنید
از دیگر موارد پیشگیری نشاندادن الگو است. الگوی خوب به جوانان معرفی کنیم، جوانان خوب میشوند. پدرها و مادرها هر هفته باید یک کتاب از خاطرات شهدا و علما در دستشان باشد و به خانه بروند. بچهای که رفیق شهید پیدا کرد مطمئن باشید به فساد کشیده نمیشود. یک دوست شهید برای فرزند خود انتخاب کنید. چه کسی بهتر از این شهدا؛ چه کسی بهتر از شهید ابراهیمهادی؟ شما پوستر شهید ابراهیمهادی را بگیرید و در اتاق فرزند خود بزنید. کم کم پوسترهای خوانندهها و ورزشکاران بدنساز و چیزهای دیگر که الگوی مناسبی نیستند، حذف میشود.
چون هر چه را که ما پدر و مادرها میخواهیم به فرزندان خود بگوییم، شهدا به آن عمل کردهاند. شهدا الگوی واقعی هستند. اگر میخواهیم به فرزندمان بگوییم برای خدا درس بخوان، شهیدان واقعا برای خدا درس میخواندند. این سیره و خاطرات، برای همه افراد از بچه کوچک تا بزرگ جاذبه دارد.
بزرگوارانی که در سخنرانیهای خود دائما از خاطرات شهدا میگویند برای همین الگو سازی است، اینها الگو بودند و باید بزرگ شوند. خدا در قرآن الگوها را معرفی میکند. «واذکر فی الکتاب ابراهیم»، «واذکر فی الکتاب اسماعیل»، «واذکر فی الکتاب اسحاق». ببیندید دائم میگوید اینها را یاد کن، اینها الگو و بزرگ هستند.
دشمن دقیقا عکس این را میخواهد و به دنبال محوکردن شهدا از زندگی نوجوانان است و متاسفانه دارد موفق میشود. سال به سال در کتب درسی به جای اینکه خاطرات شهدا بیشتر شود، کمتر میشود. در یک شعر از کلاس دوم دبستان که ده بیت است، یک بیت آن، همان بیتی که مربوط به شهدا است را حذف کردهاند. امسال داستان حسین فهمیده، «رهبر کوچک» را حذف کردند. سال دیگر چند داستان دیگر حذف میشود. یعنی تا سال ۲۰۳۰ تمام داستانهای شهدا باید حذف شود.
پس نشاندادن الگو مهم است. الگوی جوانان ما پِترُس نیست. الگوی جوان ما حسین فهمیده است. حالا پِترُس که انگشت خود را در سوراخی کرده است، این شد الگوی ما و حسین فهمیده که به کمر خود نارنجک میبندد و زیر تانک میرود، این میشود خشونتطلبی و باید از کتاب حذف شود؟!
شیوههای مؤثر در امر به معروف و نهی از منکر
در امر به معروف ونهی از منکر اصولی را باید رعایت کنیم. یکی از آنها این است که از عاطفه دیگران استفاده کنیم. وقتی میخواهیم امر به معروف کنیم باید عاطفه طرف مقابل را لحاظ کنیم و ببینیم روی چه چیزی حساس است. مثلا شخصی آمد، نزد پیامبر(ص) و گفت: شما گفتید زنا حرام است؟ پیامبر (ص) فرمودند: بله. گفت چرا؟ گفتند دوست داری وقتی به خانه میروی کسی کنار همسر، خواهر و مادرت باشد؟ گفت خیر. گفتند پس زنا نکن. گفت چشم.
این میشود استفاده از عاطفه طرف برای امر به معروف و نهی از منکر. خداوند متعال وقتی میخواهد بگوید غیبت حرام است، میفرماید: «وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوه، آیا تو دوست داری گوشت برادر مرده خود را بخوری، پس غیبت نکن.»
پادشاه از همه زاهدتر است!
حاتم اصم یکی از عرفا بود. در حال عبادت بود که پادشاه به دیدن او آمد. از راه دور گفت:« سلام بر حاتم زاهد.» حاتم گفت:«شما که از ما زاهدتر هستید. »پادشاه گفت :«نه آقا ما کجا زاهد هستیم.» گفت:« شما زاهدتر هستید. چون ما یک دنیای کوچک را [برای رسیدن به آخرت] کنار زدهایم و به ما زاهد میگویند؛ اما شما که آخرتِ به آن بزرگی را [به خاطر دنیا] کنار زدهاید که خیلی زاهدتر هستید.» به این روش، استفاده از عاطفه افراد برای امر به معروف و نهی از منکر میگویند.
امر به معروف باید با محبت انجام شود
نکته دوم این است که امر به معروف باید با محبت انجام شود؛ مثلاً در مغازه خود از این کتاب داستانها و شکلات داشته باشیم. بچهای و یا خانم مؤدب و با حجابی میآید به او جایزه دهیم. با این کار دلگرم میشود. یک بسته اسکناس ۵۰۰ تومانی نو بگیریم و داخل دخل بگذاریم. هر وقت دختر محجبهای وارد مغازه شد به او بدهیم و بگوییم این عیدی و جایزه شما. این کار همیشه در یاد او میماند. موارد از این دست زیاد است که شیوههای امر به معروف را بیان میکند.
دلایل ترک امر به معروف و نهی از منکر
سوال دیگری مطرح است که چرا بعضیها امر به معروف و نهی از منکر را ترک میکنند؟ توجیهات آنها چیست؟ چند مورد از توجیهات را در ادامه بیان میکنیم.
اولین توجیه آنها این است که «عیسی به دین خود موسی به دین خود»! چه کسی این را گفته است. چه کسی گفته است که عیسی(ع) و موسی(ع) به دین خود بودند. اگر حضرت عیسی(ع)، در زمان حضرت موسی (ع) بود، کدام دین را داشت؟ دین حضرت موسی(ع) را و بالعکس. گناه در جامعه مانند سوراخ کردن کشتی است. همه چیز را به هم میزند. اگر کسی در داخل کشتی، آن را سوراخ کند، صرفا با این بهانه که جای نشستن خود اوست، کل کشتی به زیر آب میرود. اگر تو گناه کنی همه با هم غرق میشویم. از پیامبر مکرم اسلام (ص) نقل شده است که ایشان میفرمایند: «گناه مخفیانه تنها به گناهکار ضربه میزند؛ ولی اگر از گناه علنی نهی نشود، به همه مردم ضربه خواهد زد».
دومین مورد ترس است. با خود تصور میکنند که مثلا «اگر من این امر به معروف و نهی از منکر را بکنم مشتری من کم میشود». از حضرت علی (ع) نقل شده است که ایشان میفرمایند: «إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ، امر به معروف و نهى از منکر نه اجلى را نزدیک مىکنند و نه از روزى کم مى نمایند.» رزقی که برای ما مشخص شده است با امر به معروف و نهی از منکر کم نمیشود. یا اینکه فرد به خاطر ترس میگوید که «به حرف من اعتنا نمیکنند». وظیفه ما گفتن است و ما کار به بقیه چیزها نداریم.
با یک گل هم بهار میشود/ نگذاریم شیرینی گناه برای گناهکار مزه کند
مورد بعد این است که میگویند: «با یک گل بهار نمیشود و حالا ما گفتیم چه شد». امام زمان(عج) بیاید با یک گل بهار میشود یا نمیشود؟ پیامبران که آمدند با یک گل بهار شد یا نشد؟ آسیه با یک گل بهار کرد یا نکرد. ما وظیفه خود را انجام میدهیم؛ ما میگوییم بقیه هم پشت سر ما انجام خواهند داد. نباید اجازه دهیم شیرینی گناه برای گناهکار مزه کند. ما باید کاری کنیم که آن گناه برای او زهر شود. یعنی اگر کار خلافی انجام داد باید برای او زهر شود. اگر خواست روزه بخورد باید این روزهخواری برای او زهر شود. ما دوستدار او هستیم و دلمان میسوزد که جهنمی شود. از آن طرف هم نمیگذاریم گناه برای او زیبا جلوه کند.
از دیگر موارد توجیه این است که میگویند «دیگران هم هستند»! یا میگویند «کشور مسئول دارد»! ما کار خود را میکنیم. یا اینکه با یک اتفاق که پس از امر به معروف و نهی از منکر برای آنها میافتد، از میدان خارج میشوند و میگویند که من دستم بشکند اگر دوباره چنین کاری را انجام بدهم. شما وظیفه خود را انجام بدهید. «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ، تو که میخواهی مردم را به حق دعوت کنی باید صبر داشته باشی.»
ششمین مورد انحراف فکری است که از همه بدتر است. میگویند «اگر خدا میخواست ما مشرک نمیشدیم!» میگویند اگر خدا میخواست او مشرک نمیشد و گناه نمیکرد! خدا خواسته که او گناه کند.
عقوبت ترک امر به معروف و نهی از منکر
اولین مورد آن این است که از دین خارج میشود. پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَیُبْغِضُ الْمُؤْمِنَ الضَّعیفِ الَّذی لادینَ لَهُ، فَقیلَ: وَ ما الْمُؤْمِنُ الضَّعیفُ الَّذی لا دینَ لَهُ؟ قالَ: اَلذّی لا یَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ، پیامبر اکرم (ص) فرمودند: همانا خداوند دشمن دارد آن مؤمنی را که ضعیف و بی دین است، سؤال شد: مؤمن ضعیف و بی دین کیست؟ فرمود: کسی که نهی از منکر و جلوگیری از کارهای زشت نمی کند.»
مورد دوم اعلام دشمنی با خدا است. امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «کسی که بتواند جلوی مفاسد را بگیرد، ولی نگیرد، دوست دارد، معصیت شود. چنین کسی اعلام دشمنی با خدا کرده است»
مورد سوم این است که مورد لعن پبامبران قرار میگیرد: «لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن بَنىِ إِسرَائِیلَ عَلىَ لِسَانِ دَاوُدَ وَ عِیسىَ ابْنِ مَرْیَمَ ذَالِکَ بِمَا عَصَواْ وَّ کَانُواْ یَعْتَدُونَ * کَانُواْ لَا یَتَنَاهَوْنَ عَن مُّنکَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُواْ یَفْعَلُونَ»
بعضیها از بنی اسرائیل بودند که مورد لعن واقع شدند. حضرت داوود و حضرت عیسی (ع) لعنتشان کردند. در ادامه خداوند میفرماید که اینها نهی از منکر انجام نمیدادند.
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰