مهمترین چالش های داخلی عدم موفقیت و پیشرفت کشور

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل ازصاحب نیوز – حجت الاسلام رسول ملکیان، استاد حوزه علمیه اصفهان / در تبیین سه چالش بزرگ داخلی پیرامون دلایل عدم موفقیت در کشور باید گفت؛ هر چند انسان خوشبینی هستم و از القای یاس و ناامیدی خوشم نمی آید که در شرایط فعلی آن را خطرناک و گناه نابخشودنی می دانم، لکن به مناسبت شعار امسال، حمایت از کالای ایرانی و شعارات این چند ساله اخیر اقتصادی لازم می دانم تذکری را به هموطنان و مسئولان بدهم.

اینکه چرا توفیقات اقتصادی نداشته ایم یا کمتر داشته ایم و همچنان خواهیم داشت دلایل زیادی دارد که به مهمترین آنها اشاره می کنم.
علاوه بردشمنی های خارجی مثل تحریم و شرایط اقتصاد جهانی و غیره؛ سه چالش بزرگ داخلی داریم که تا حل نشود موفقیت نخواهیم داشت:

۱. تفکیک مقام رهبری در کشور از مدیریت کلان کشور در طول چهار دهه از عمر مبارک جمهوری اسلامی همچنان برای ما دردسر و مشکل آفرین بوده است.

فرماندهی کل قوا که مستقیم زیر نظر رهبری است بسیار موفق عمل کرده یعنی قوای نظامی و انتظامی و امنیتی (قوای لشگری) و ما امروز شاهد پیشرفت و توسعه قابل توجه و امید دهنده و راضی کننده هستیم.

ولی قوای کشوری (قوه مجریه) بسیار نا امید کننده بوده و هست. در طول چهار دهه همیشه بین مقام رهبری و رئیس جمهوری در اجرا چالش و بحران و ناهماهنگی داشته ایم که صدها سند به خصوص در سال های اخیر گویای آن است.

می شود با اصلاح قانون اساسی این دو مسئولیت را در همدیگر ادغام و تلفیق کرد. یعنی مثل ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین هر دو مسئولیت بر اساس قانون بر عهده یک نفر گذاشته شود و دین و دنیای مردم با یک مسئول انجام گیرد و یک نفر که قوای لشگری را مدیریت می کند با ساز و کار مناسب قوای کشوری را هم مدیریت کند و در مقابل خدا و مردم هم پاسخگو باشد.

نه سیستم فعلی و نه این سیستم پیشنهادی هیچکدام وحی منزل نیست بلکه دو سیستم حکومتی است.

۲. مشکل ناکارآمدی سیستم مدیریت کلان کشور و وجود فساد اداری و مالی درون آن در قوه مجریه؛ چالش بزرگ عدم توسعه مادی و اقتصادی مقبول کشور است.

عدم نظارت کافی و وافی بر کارمندان دولت و عدم برخورد جدی با کارمندان خاطی و اخراج آنها سبب پیدایش فساد اداری و مالی در قوه مجریه و سیستم مدیریت کشور شده است.

اگر کارمندی با یک فساد مالی جزئی بداند حتما مفتضح و اخراج خواهد شد و یا درصورت عدم رضایت مشتری از کار برکنار خواهد شد قطعا مدیریت ما کارآمدتر و اصلاح خواهد شد.

وقتی کارمندی مطمئن هست میزش دائمی است و تا زمان بازنشستگی خواهد ماند؛ وضعیت به همین منوال خواهد بود.

وقتی سیستم حکومت به مردم آزادی هایی می دهد باید در کنار آن ساز و کار مناسب هم فراهم کند.

اگر مدیریت کشور به مردم اجازه چادر زدن در پارک را داد باید در کنار پارک سیستم آتش نشانی و ایمنی و اورژانس و بهداشت و انتظامات و امنیت هم ایجاد کند.

برای اصلاح سیستم مدیریت کشور باید دست از تعارف و رو دربایستی و ملاحظه کاری و مصلحت اندیشی و و مداحی گری و پارتی بازی و قوم گرائی و فامیل گرائی و خانواده گرائی و حزب گرائی و سیاسی کاری و شوخی گرفتن مسئولیت برداریم.

۳. چالش بزرگ و مانع مهم پیشرفت، نداشتن طرح جامع فرهنگی کشور است؛ اینکه هر طرح مهم اقتصادی پیوست فرهنگی می خواهد امر بدیهی است و هزاران مثال در این رابطه می توان آورد.

اگر مردم مجاز باشند در جنگل آتش روشن کنند بدون نظام جامع فرهنگی آیا سبب صدها آتش سوزی نخواهد شد؟

رها کردن زباله در طبیعت و نابود کردن محیط زیست و آب و خاک و هوا و….آیا از بی فرهنگی ما نیست؟

چگونه با این فرهنگ و عدم فرهنگ سازی و زیرساختارهای فرهنگی نامناسب امید به حمایت از کالای ایرانی و تولید و شکوفائی اقتصادی داشته باشیم که با وجود این سه چالش بزرگ همچنان ما بحران های اقتصادی و مالی و اداری را خواهیم داشت.