طرح مفهوم بازی آزاد هماهنگ در نقد قوۀ حکم

چکیده علت اصلی طرح مفهوم هماهنگی آزاد از سوی کانت، تبیین کلیت احکام ذوقی است. او مدعی است که احساس سوبژکتیو دخیل در داوری زیباشناختی، خود ناشی از حالتی ذهنی به نام بازی آزاد یا همان هماهنگی آزاد قوای شناختی است. از آن رو که او معتقد است تنها شناختْ انتقال پذیر است، می
چکیده
علت اصلی طرح مفهوم هماهنگی آزاد از سوی کانت، تبیین کلیت احکام ذوقی است. او مدعی است که احساس سوبژکتیو دخیل در داوری زیباشناختی، خود ناشی از حالتی ذهنی به نام بازی آزاد یا همان هماهنگی آزاد قوای شناختی است. از آن رو که او معتقد است تنها شناختْ انتقال پذیر است، می کوشد تا با دخالت دادن قوای شناختی در داوری ذوقی، ادعای اعتبار کلیِ آن را توجیه و تبیین کند.
تلاش کانت برای روشن کردن مفهوم هماهنگی آزاد و نسبت آن با شناخت چندان قانع کننده نیست؛ از همین رو برخی از شارحان تلاش می کنند تا با زدودن قاطعانۀ داوری ذوقی از هرگونه مفهوم و لحاظ کردن خصوصیت طبیعی و ناآگاهانه برای تجربۀ زیباشناختی، به نوعی به شباهت این حوزه با حوزۀ شناخت، اذعان و از این طریق، کلیت احکام زیباشناختی را تبیین کنند (تفسیر پیش شناختی). تفسیر دوم (تفسیر چندشناختی) با اعتقاد به دخالت مفاهیم (و نه مفهوم متعیّن) درصدد ارائۀ شباهتی سرْراست میان حوزۀ شناخت و زیباشناسی است تا از این محمل دغدغه ای برای کلیت احکام زیباشناختی احساس نشود.
نبودِ دلایل استنادی کافی نقص مشترکِ هردو دیدگاه محسوب می شود. دیدگاه اول با اعتقاد به نوعی تجربۀ ناخودآگاه در داوری زیباشناختی تمایز دقیقی میان اعیان معمولی و زیباشناختی ترسیم نمی کند. تفسیر دوم با اعتقاد به دخالت مفاهیم نامتعیّن در داوری زیباشناختی، دغدغۀ کلیت احکام زیباشناختی را از بین نمی برد و نادیده می انگارد.
کلیدواژه ها
کانت، اعتبار کلی، هماهنگی آزاد، تفسیر پیش شناختی، تفسیر چند شناختی
مفهوم هماهنگی آزاد که در زیر دقیقۀ سوم نقد قوۀ حکم ظاهر می شود، یکی از مفاهیم کلیدی زیباشناسی کانت است. علت اصلی طرح این مفهوم پاسخگویی به این مسئله است که در صورت مبتنی کردن داوری زیباشناختی به احساس سوبژکتیو چگونه می توان از کلیت احکام ذوقی سخن گفت. کانت مدعی است که احساس موردنظر خود ناشی از حالتی ذهنی به نام بازی آزاد یا همان هماهنگی آزاد قوای شناختی است. در مواجهه با اعیان زیبا قوای شناختی ما با تمام توان خود حاضر شده و درگیر نوعی بازی آزاد می شوند.
نتیجۀ این بازی آزاد رضایت و خشنودی است که حاکی از زیبایی عین موردنظر است. از آن رو که کانت معتقد است تنها شناخت از خاصیت انتقال پذیری بهره مند است، او تلاش می کند تا با قائل شدن نقش برای قوای شناختی در داوری ذوقی، اعتبار کلی آن را توجیه کند و درنتیجه از نسبیتی (البته به لحاظ اعتبار) که پیش از این با تفکرات اشخاصی چون هیوم گریبان گیر این نوع داوری ها شده بود، رهایی بیابد. داوری ذوقی می تواند ادعای اعتبار کلی داشته باشد؛ زیرا شرط ضروری آن ایجاد نوعی بازی آزاد قوای شناختی است.
از آن رو که همۀ افراد از قوای شناختی یکسانی برخوردارند؛ پس می توان به اعتبار کلی این احکام امیدوار بود. تلاش کانت برای روشن کردن مفهوم هماهنگی آزاد و نسبت آن با شناخت چندان قانع کننده نیست. از همین رو برخی از شارحان زیباشناسی او تلاش کرده اند تا با تکیه بر برخی از عبارات و نظام زیباشناسی او تصویر روشنی از این مفهوم ارائه دهند این مقاله بر آن است تا با طرح دغدغۀ کلیت احکام زیباشناختی، نخست به چگونگی طرح مفهوم هماهنگی آزاد در نقد قوۀ حکم پرداخته و در گام بعد با اشاره به مشکل برقراری نسبت میان زیباشناسی و شناخت (در عین اعتقاد به تمایز آنها)، به تلاش شارحان کانت در تفسیر هماهنگی آزاد بپردازد. درنهایت داشتن یا نداشتنِ کفایت تفاسیر ارائه شده بررسی خواهد شد.
حکم ذوقی سوبژکتیو اما کلی
از نظر کانت احکام زیباشناختی سوبژکتیو هستند؛ یعنی مبنای تعیّن بخش آن چیزی جز احساس لذت یا الم نیست. حکم ذوقی، حکم شناختی و درنتیجه منطقی نیست؛ بلکه حکمی زیباشناختی است که مبنای ایجابی آن تنها مبنایی سوبژکتیو است. احساس لذت و الم به عنوان مبنای ایجابی حکم زیباشناختی دال بر هیچ چیزی در عین نیست(کانت، ۱۳۸۱: ۱۰۰-۹۹).
کانت معتقد است که زیبایی و زشتی خصوصیات عینی امور نیست؛ بلکه صرفاً شیوه ای را نشان می دهد که ما به امور واکنش نشان می دهیم. از سوی دیگر او معتقد است که احکام ذوقی مبتنی بر مفهومی از عین نیست؛ بلکه این احکام در مقابل احکام شناختی اند. به طور کلی حکم ذوقی غیرمفهومی است؛ به این معنا که این حکم با هیچ مفهومی از عین متعیّن نمی شود؛ بلکه همان گونه که بیان شد، صرفاً با یک احساس مشخص می شود. پس هیچ قانونی وجود ندارد که بتوان براساس آن زیبایی و زشتی شیء را ارزیابی کرد؛ در حالی که احکام شناختی بر مفهومی خاص از یک شیء مبتنی اند و این مفهوم حکایت از به کارگیری نوعی قاعده است. پس هیچ قاعده ای در داوری زیباشناختی وجود ندارد(راجرسون،۱۳۹۴: ۱۷).
احکام زیبایی احکام تجربی معین نیستند؛ زیرا در اندیشۀ کانت زیبایی نمی تواند مفهوم طبقه ای از اشیا باشد. به عبارت دیگر، زیبایی صرفاً به صورت شکل بندی خصوصیات تجربی توصیف نمی شود؛ زیرا داوری چیزی به عنوان زیبا، تا حدی باید همان لذت بردن از آن شیء باشد. لذت خصوصیت عینی شیء نیست؛ بلکه واکنش ذهنی یا زیباشناختی به آن است (همان:۱۷).
با اینکه احکام زیباشناختی مبتنی بر احساس و عاری از مفهوم است، کانت معتقد است که این احکام از نوعی اعتبار کلی برخوردارند. درست است که احکام ذوقی به لحاظ کمیت منطقی احکام شخصی اند؛ اما مدعی اعتبار کلی اند. در یک حکم ذوقی رضایت از عین به هر کسی نسبت داده می شود؛ بی آنکه بر مفهومی متکی باشد(کانت،۱۳۸۱: ۱۱۳). ما در زیباخواندن یک شیء منتطر توافق دیگران نمی مانیم؛ زیرا پیش از این بارها با این توافق روبه رو شده ایم. از همین رو این توافق را از آنان مطالبه می کنیم. به دلیل دخالت نداشتن مفهوم در حکم ذوقی کلیت این حکم نمی تواند کلیتی منطقی باشد؛ زیرا هیچ گذاری از مفاهیم به احساس لذت و الم وجود ندارد. پس این نوع کلیت کلیت منطقی نیست و باید آن را کلیت سوبژکتیو یا زیباشناختی نامید (همان: ۱۱۴).
حال چگونه ممکن است حکمی که صرفاً برگرفته از احساس لذت بخش نسبت به یک شیء است و عاری از مفهوم، احساس لذت خود را به صورت پیشین از هر سوژۀ دیگر نیز مطالبه کند؟ پس کانت باید در صدد آشتی دادن و سازگارکردن دو خصوصیت سوبژکتیو بودن و کلیت احکام ذوقی باشد ([۱]Kuplen,2013:18-19).
کانت برای حل مشکل بیان شده تلاش می کند تا در بخش ۹ نقد قوۀ حکم روشن کند که در حکم ذوقی داوری عین مقدم بر احساس لذت است.
از نظر او نکتۀ بیان شده کلید نقد ذوق است. برای اینکه لذت حاصل از حکم ذوقی قابلت انتقال پذیری داشته باشد، باید مبتنی بر وضعیتی از قوای شناختی باشد که در همۀ موجودات انسانی مشترک است ([۲]Guyer,2006:162). از آن رو که حکم ذوقی به واسطۀ اندراج عین زیر مفهومی خاص متعیّن نمی شود، پس لذت زیباشناختی نمی تواند محصول شناخت معمولی عین باشد؛ بلکه باید از نوعی نسبت و رابطۀ خیال و فاهمه ایجاد شود که مبتنی بر چنین اندراجی نیست (Ibid). این نسبت، نسبت آزاد است و کانت آن را بازی آزاد و هماهنگ قوای شناختی می نامد. این نسبت آزاد یا حالت ذهنی (عمل داوری) هم مسئول لذت و هم مسئول ادعای اعتبار کلی آن است ([۳]Ginsborg,1991:291).
طرح مفهوم بازی آزاد هماهنگ در نقد قوۀ حکم
– کانت اولین بار از این مفهوم در مقدمۀ اول نقد قوۀ حکم استفاده می کند. او در این مقدمه در حالی که حکم زیباشناختی حسی را که صرفاً به دلیل احساسی که در شهود تجربی حاصل می شود خوشایند است، از حکم زیباشناختی تأملی متمایز می کند. اعلام می کند که حکم دوم می تواند ادعای اعتبار همگانی داشته باشد؛ زیرا مبنای آن احساس لذتی است که «بازی هماهنگ دو قوۀ شناخت (خیال و فاهمه) در قوۀ حکم برای سوژه ایجاد می کند» (Kant,f1, viii, 20: 224).
– کانت در نسخۀ چاپ شده از مقدمه نیز اعلام می کند که «لذت زیباشناختی نمی تواند حاکی از چیزی غیر از هماهنگی عین مزبور با قوای شناختی باشد که در قوۀ حاکمۀ ما مشغول بازی هستند… ادراک صرف صورت ها در قوۀ متخیله هرگز نمی تواند صورت بگیرد بدون اینکه قوۀ حکم تأملی، البته نه از روی قصد، حداقل آنها را با قوۀ خویش در مربوط کردن شهودها با مفاهیم مقایسه کند (کانت،۱۳۸۱: ۸۶).
– اصلی ترین بخشی که کانت در آن مفهوم هماهنگی آزاد را با توضیح بیشتری طرح می کند، بخش تحلیل زیبا زیر عنوان «کلید نقد ذوق» است. از نظر او «شناختی که در اثر این تصور (تصور عین زیبا) به بازی در می آیند، در اینجا در یک بازی آزاد قرار دارند؛ زیرا هیچ مفهوم متعیّن آنها را به قاعدۀ خاصی از شناخت مقیّد نمی کند. بنابراین حالت ذهنی در این تصور باید حالت احساس بازی آزاد قوای مصوره در تصوری معیّن برای شناخت به طور کلی باشد» (همان: ۱۱۹-۱۱۸).
او در همین بخش اعلام می کند که در حکم ذوقی داوری مقدم بر احساس لذت است. مراد از داوری نوعی حالت ذهنی است که به عنوان شرط ذهنی حکم ذوقی، انتقال پذیر است و موجب لذت از عین می شود. از نظر کانت هیچ چیزی نمی تواند به شکل کلی انتقال یابد مگر شناخت و تصور تا جایی که به شناخت تعلق دارد. از همین رو احساس لذتی که مبنای حکم ذوقی است، اگر قرار است به صورت کلی معتبر باشد، خودش باید محصول شکلی از داوری یا همان حالت ذهنی بیان شده باشد.
در صورت مواجهه با عینی زیبا یا به عبارت دیگر تصوری مشخص، قوای شناختی در بازی آزاد با یکدیگر قرار می گیرند. این بازی قوا، آزاد است از آن حیث که هیچ مفهوم معیّنی آنها را به قاعدۀ خاصی از شناخت محدود نمی کند. پس مراد از حالت ذهنی که مقدم بر احساس لذت است آن احساس بازی آزاد قوای مصوّره در تصوری معیّن برای شناخت به طور کلی است. کانت معتقد است که حالت ذهن در بازی آزاد بهره مند از انتقال پذیری کلی است. این بازی آزاد یا نسبت ذهنی برای شناخت به طور کلی مناسب است؛ از همین رو باید برای هر کس معتبر باشد؛ چنان که گویی شناخت عینی است (همان: ۱۱۹).
عین زیباشناختی متخیله و فاهمه را برای فعالیتی برمی انگیزد که نامتعین اما هماهنگ است؛ یعنی فعالیتی که به طور کلی برای هر شناختی لازم است. تنها از طریق حس کردن تأثیر بازی بسیار روان دو قوه از هماهنگی آزاد آگاه می شویم (همان: ۱۲۱).
– در بخش تذکر کلی که بعد از بحث تحلیل امر زیبا بیان می شود، دوباره صحبت از مفهوم هماهنگی آزاد به میان می آید. از نظر کانت «ذوق یک قوۀ داوری دربارۀ عینی در نسبت با قانون مندی آزاد قوۀ متخیله است. اگر قوۀ متخیله آزاد باشد، می تواند هماهنگ با قانون مندی فاهمه به طور کلی، عمل کند» (همان:۱۵۱). لحن کانت در این عبارات در مقایسه با عبارات پیشین متفاوت است.
او در اینجا بازی آزاد را در داخل خیال و نه رابطۀ میان خیال و فاهمه مطرح می کند و اعلام می کند که این بازی آزاد در داخل خیال تا حدی با قانون مندی که مشخصۀ فاهمه است سازگار است (Guyer,2006:164). در ادامۀ بخش گفته شده هیچ توضیحی در راستای روشن کردن ماهیت بازی ارائه نمی شود.
– آخرین بخشی که در آن مفهوم هماهنگی آزاد تکرار می شود فقرۀ ۳۵ است که یکی از مقدمات استنتاج محسوب می شود. از نظر کانت حکم ذوقی، قابل ایجاب به وسیلۀ مفاهیم نیست. بنابراین فقط بر شرط صوری ذهنی یک حکم به طور کلی مبتنی است. شرط ذهنی همۀ احکام همان قوۀ حاکمه است. این قوه برای تصوری که به واسطۀ آن عینی داده می شود به هماهنگی دو قوۀ مصوّره نیازمند است؛ یعنی قوۀ متخیله (برای شهود و تجمیع کثرات این شهود) و قوۀ فاهمه (برای مفهوم به مثابۀ تصور وحدت این تجمیع).
اما چون حکم در اینجا مبتنی بر هیچ مفهومی از عین نیست، فقط می تواند قرارگرفتن خود قوۀ متخیله باشد با شروطی که فاهمه به طور کلی برای گذر از شهود به مفاهیم نیاز دارد (کانت،۱۳۸۱: ۲۱۶). کانت در این عبارات اذعان می کند که ذوق نیز بهره مند از اصل اندراج است، البته نه اندراج شهودات کثیر زیر مفاهیم، بلکه اندراج قوۀ شهودات زیر قوۀ مفاهیم. همین تعابیر بر ابهامات بحث هماهنگی آزاد می افزاید؛ زیرا کانت پیش از این فقط از اندراج شهود زیر مفاهیم بحث کرده است.
هدف از ذکر فقرات گفته شده اشاره به نحوۀ طرح این مفهوم از سوی خود کانت است. با توجه به مطالب بیان شده می توان گفت او با طرح این مفهوم بر آن است تا تجربۀ زیباشناختی را از تجربۀ شناختی و اخلاقی متمایز کند و در عین حال مقدمات اثبات اعتبار کلی احکام ناظر بر این تجربۀ خاص را فراهم بسازد. به یاد بیاوریم که خود کانت صریحاً اعلام کرده بود که تنها شناخت می تواند انتقال پذیر و مدعی اعتبار کلی باشد.
پس در نگاه اول ما با یک نتیجۀ پارادوکسیکال مواجهیم: تجربۀ زیباشناختی متمایز از شناخت است؛ اما اعتبار کلی دارد. کانت برای رفع این پارادوکس اعلام می کند که ذوق می تواند توافق دیگران را طلب کند تا آنجا که مبنای آن حالت ذهنی ضروری برای شناخت به طور کلی باشد. این حالت ذهنی رابطۀ قوای تصوری ماست. این ادعا به آن معناست که داوری ذوق مدعی اعتبار کلی است؛ زیرا مبنای آن نسبت میان قوایی است که در درجۀ اول شناخت را ممکن می کند. پس حکم زیباشناختی اگرچه متمایز از حکم شناختی است، به نحوی مرتبط با شناخت نیز هست و همین ارتباط است که کلیت آن را تضمین می کند ([۴]Hughes,2010:45).
این نوع برقراری ارتباط برای کانت مشکلاتی را ایجاد کرده است. همان گونه که بیان شد او تلاش می کند تا با بیان این امر که در تجربۀ زیباشناختی فاهمه با شرایط «شناخت به طور کلی» وارد بازی می شود به نوعی ارتباط این تجربه با شناخت اشاره کند. مشخص نیست که مراد او از این اصطلاح چیست. آیا منظور شناخت در معنای قدیمی آن است که هر نوع شناختی را پوشش می دهد یا شرایط کلی شناخت؟ (Ibid,46)
مرتبط کردن حالت ذهنی (هماهنگی آزاد) دخیل در تجربۀ زیباشناختی با شناخت در عین اعتقاد به تمایز آنها با یکدیگر، چندان سهل و ساده نیست. اگر هماهنگی آزاد به معنای دقیق کلمه خالی از مفاهیم باشد، در این صورت نمی تواند چندان ارتباطی با شناخت داشته باشد. از سوی دیگر اگر تجربۀ زیباشناختی برای نزدیک شدن به شناخت از مفاهیم استفاده کند، احساس آزادیِ خود را از دست خواهد داد (راجرسون،۱۳۹۴: ۲۴).
اگر برقراری ارتباط میان هماهنگی آزاد با شناخت مستلزم آن باشد که هر چیزی که ما می شناسیم باید از طریق هماهنگی آزاد قوا داوری شود، پس باید به این دیدگاه نامعقول معتقد باشیم که هرچیزی که داوری می شود زیباست ([۵]Grodeisky,2011:417). نکات بیان شده حکایت از پیچیدگی ارتباط هماهنگی آزاد با شناخت دارد. تفاسیر و دیدگاه های مختلف دربارۀ هماهنگی آزاد بر این پیچیدگی اذعان کرده اند و تلاش می کنند تا تفسیر روشن و سازگاری از این مفهوم ارائه دهند.
تفاسیر ارائه شده از هماهنگی آزاد
در یک تقسیم بندی کلی تفاسیر ارائه شده از هماهنگی آزاد به دو تفسیر پیش شناختی و چندشناختی تقسیم می شوند[۶]:
تفسیر پیش شناختی
مطابق با اولین تفسیر هماهنگی آزاد خیال و فاهمه حالتی ذهنی است که در آن همۀ شرایط لازم برای شناخت فراهم است؛ الا شرط نهایی که همان به کارگیری یک مفهوم مشخص برای کثرت مورد نظر است (Guyer,2006:169). کانت معتقد است که شهودات و مفاهیم عناصر مقوم شناخت اند. نه شهود بدون مفهوم و نه مفهوم بدون شهود هیچ کدام به شناخت منجر نمی شوند. مطابق با مباحث نقد عقل محض حساسیت و فاهمه هردو برای شناخت ضروری اند؛ یعنی داده های حسی یا شهودها باید با مفاهیمی که قواعد کلی برای نظم امور محسوس هستند، ترکیب شوند تا شناخت حاصل شود. در تجربۀ زیباشناختی خیال کثرت تصورات را درست همان گونه که در فرایند شناخت حاکم است، تلفیق می کند؛ اما این عمل خیال به وسیلۀ هیچ مفهوم خاصی از فاهمه هدایت نمی شود (Ginsborg, 1991:304).
مطابق با این تفسیر که معروف به تفسیر پیش شناختی است، احکام ذوقی مبتنی بر هیچ مفهومی اعم از تجربی و مقولی نیست؛ بلکه تنها مبتنی بر فرم محض عین یا تصور آن است (Kuplen,2013:22). در این رویکرد، هماهنگی آزاد پیش از مفهوم سازی واقعیِ شهود اتفاق می افتد. می توان هماهنگی آزاد قوا را نوعی هماهنگی شبیه به هماهنگی موجود در شناخت تلقی کرد؛ البته با این قید که ما در تجربۀ زیباشناختی قاعده مندی مشخص عین را در یک فرایند طبیعی درک و یا دقیق تر احساس می کنیم؛ بدون اینکه نسبت به آن آگاهی داشته باشیم. تنها بعد از فرایند مقایسه، تأمل و انتزاع می توانیم به قاعدۀ صریح نائل شویم که همان مفهوم آن عین است (همان،۳۰)(Ginsborg,1991:167).
پس در تجربۀ زیباشناختی ما با نوعی فرایند شناختی (شناختی به معنای عام کلمه و نه شناختی- مفهومی که مترادف با ادراک است) مواجهیم که بسیار نزدیک و شبیه به فرایند ادراک است. این فرایند شبه شناختی مقدم بر فرایند شکل گیری مفهوم است (البته این دو فرایند کاملاً منطبق با هم هستند) (Henrich,1992:38[7]). زمانی که ما با عینی زیبا مواجهیم شهودات متکثر آن عین را چنان مورد نظر قرار می دهیم که گویی دارای وحدت است و باید مفهومی برای آن به کار برد؛ اگرچه هیچ مفهومی نمی تواند برای این وحدت به کار برده شود ([۸]Crawford,1974:90). به عبارت دیگر در مواجهه با امر زیبا چنان به نظر می رسد که شناخت با موفقیت حاصل می شود؛ البته نتیجه حاکی از شناخت معین مفهومی نیست (کرافورد،۱۳۸۴: ۴۳).
پس بدین ترتیب مطابق با دیدگاه پیش شناختی وقتی کانت ادعا می کند که هماهنگی آزاد هماهنگی بدون قواعد است، احتمالاً منظور آن است که کثرت واقعاً قاعده مند است؛ اما وقتی ما مشغول ارزیابی زیباشناختی می شویم متوجه نیستیم که کدام قاعده آن را کنترل می کند.
ما تنها به کیفیت صوری قاعده مندی علاقه مندیم. ما علاقه ای به آگاهی از این واقعیت نداریم که چه قاعده ای نظم کثرت را مشخص می کند (راجرسون،۱۳۹۴: ۲۰). داوری مبتنی بر هماهنگی آزاد درواقع همان جست وجوی قاعده مندی کثرت است اما از آن رو که دغدغه های شناخت ما به حالت تعلیق در می آید، ما با به کارگیری مفاهیم به هدف خود نمی رسیم و قاعده مندی یک شیء را با اشیاء دیگر مقایسه نمی کنیم. تأمل زیباشناختی با قاعده مندی به خودیِ خود سروکار دارد؛ در حالی که حکم شناختی بیشتر علاقه مند به مشخص کردن شباهت یک عین با اعیان دیگر است ([۹]Allison,2001,188).
دیتر هنریش، دونالد کرافورد، هانا گینسبورگ و آلیسون از جمله معروف ترین شارحان معتقد به دیدگاه پیش شناختی محسوب می شوند. آنها به طور کلی برای تأیید ادعای خود به متنی از مقدمۀ اول و چاپ نشده استناد می کنند که کانت در آن اعلام می کند:
«یک حکم صرفاً تأملی در مورد عینی منفرد و مشخص، تنها در صورتی زیباشناختی است که قوۀ حکم (پیش از مقایسۀ آن عین با اعیان دیگر) که مفهومی برای شهود معین ندارد، خیال (صرفاً برای ادراک عین) و فاهمه (برای ارائۀ مفهوم به طور کلی) را در اختیار داشته باشد و نسبت دو قوۀ شناختی را درک کند. این نسبت شرط حیاتی و سوبژکتیو برای به کارگیری عینی قوۀ حاکمه به طور کلی محسوب می شود» (Kant,f1,VIII,20:223-4).
بنا بر قرائت پیش شناختی کانت در این عبارات ادعا می کند که تنها خیال (و نه فاهمه) در ادراک عین دخیل است و قوۀ حکم هیچ مفهومی برای شهود مشخص ندارد.
هر دوی این ادعاها گویای آن است که هماهنگی آزاد قوا حالتی است که به لحاظ منطقی و حتی زمانی، مقدم بر شناخت معمولی است و بنابراین باید به عنوان حالتی درک شود که در آن وحدتِ کثرت پیش از به کارگیری مفهوم برای آن (در حالتی کاملاً آگاهانه)، در یک فرایند طبیعی و ناآگاهانه احساس شود. شرط حیاتی و سوبژکتبو برای به کارگیری قوۀ حاکمه دقیقاً تحقق همۀ شرایط لازم برای شناخت است؛ جز به کارگیری مفهومی مشخص برای کثرت.
پی نوشت:
[۱] موجکا کاپلن، استاد فلسفه دانشگاه فدرال بوداپست، یکی از محققان حوزۀ کانت شناسی است. مهم ترین اثر ایشان در حوزۀ کانت پژوهی عبارت است از:
Beauty, Ugliness and the Free Play of Imagination, Springer,2015
[۲] پل گایر از معروف ترین شارحان کانت و متخصص تاریخ زیباشناسی در دانشگاه بران آمریکا است. از جمله آثار ایشان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
Kant and the Claims of Taste ,Cambridge, Mass: Harvard University Press, 1979
Kant and the Claims of Knowledge ,Cambridge: Cambridge University Press, 1987
Kant on Freedom, Law and Happiness ,Cambridge: Cambridge University Press, 2000
Knowledge, Reason and Taste: Kant's Response to Hume ,Princeton: Princeton University Press, 2008
A History of Modern Aesthetics, 3 volumes ,Cambridge: Cambridge University Press, 2014
[۳] هانا گینسبورگ، استاد فلسفه دانشگاه برکلی، یکی از کانت پژوهان معاصر است. از مهم ترین آثار ایشان می توان به مورد زیر اشاره کرد:
The Role of Taste in Kant’s Theory of Cognition. New York: Garland Publishing, 1990
[۴] فیونا هیوز، استاد دانشگاه ایسکس از کانت پژوهانی است که آثار مهمی دربارۀ زیباشناسی کانت منتشر کرده است:
The Reader's Guide to Kant's Critique of Judgement, Continuum Press, 2009.
Kant's Aesthetic Epistemology: Form and World, Edinburgh University Press, 2007.
[۵] کرن گرودیسکی استاد دانشگاه آبورن آمریکاست. از جمله آثار ایشان دربارۀ زیباشناسی کانت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
A New Look at Kant's Account of Testimony" (The British Journal of Aesthetics, 50 (2010): 53-70
Schematizing without a Concept – Imagine that!” in Kant and Philosophy in a Cosmopolitan Sense (Akten des XI. Kant-Kongresses), eds. Stefano Bacin, Alfredo Ferrarin, Claudio La Rocca, and Margi Ruffing (Berlin: Walter de Gruyter, 2010): 59-70
[۶] البته باید توجه داشت که تقسیم بندی ارئه شده تنها تقسیم بندی ارائه شده نیست؛ بلکه تقسیم بندی های دیگر نیز ارائه شده است. برای مثال می توان به تقسیم بندی سه قسمی گایر اشاره کرد که براساس آن علاوه بر دیدگاه پیش شناختی و چندشناختی دیدگاه سومی نیز وجود دارد که معروف به دیدگاه فراشناختی است. براساس دیدگاه فراشناختی که دیدگاه خود گایر است، مراد کانت از هماهنگی آزاد نوعی هماهنگی خالی از مفهوم نیست؛ زیرا براساس نقد عقل محض، کانت نمی تواند به تصور بدون مفهوم اعتقادی داشته باشد. مراد از این نوع هماهنگی آن هماهنگی شناختی است که در حد اعلی اعمال شده است؛ یعنی آن هماهنگی که نظم و وحدتی را به نمایش می گذارد که بیش از وحدت لازم برای شناخت عین است. برای آشنایی بیشتر با این دیدگاه رک:
Guyer, Paul(2006), the Harmony of faculties revisited, in the book: Aesthetic and cognition in Kant's Philosophy, edited by Rebecca Kukla,2006,Cambridge university press.pp.162-194
برای آشنایی با نقد این دیدگاه رک:
Kuplen, Mojca(2013),Guyer's interpretation of free harmony in Kant, postgraduate journal of aesthetics, vol.10,no.2,17-32
کرین گودسکی در مقالۀ خود از یک تقسیم بندی جدید صحبت می کند: تفسیر غیرزیباشناختی و تفسیر زیباشناختی. او معتقد است تفاسیر ارائه شده ای چون تفسیر پیش شناختی، چندشناختی و فراشناختی همگی در زیر تفسیر غیرزیباشناختی قرار می گیرند؛ زیرا آنها در تبیین خود از هماهنگی آزاد از اصطلاحات غیرزیباشناختی استفاده می کردند و توجهی به خصوصیات خاص حوزۀ زیباشناسی نداشته اند. براساس تفسیر زیباشناختی، حکم ذوقی، حکمی بی همتاست و شبیه به حکم شناختی نیست. شاهد این ادعا ضرورت نمونه ای این احکام است. در مواجهه با امر زیبا ما با مجموعه ای از خصوصیات زیباشناختی خاصی (نور، سایه، رنگ، ارزش رنگی و…)در اثر مواجهیم که با چینش خاصِ خود نوعی هماهنگی ذهنی را ایجاد می کند که از سنخ هماهنگی شناختی نیست و تنها مخصوصِ مواجهۀ ما با آن اثر است و قابلیت تعمیم به اعیان مشابه را ندارد. برای آشنایی با این دیدگاه رک:
Gorodeisky, Keren (2011),A Tale of faculties, British Journal of Aesthetics,vol.51,no.4,octobr ,pp. 415-436
[۷] دیتر هنریش استاد بازنشسته دانشگاه مونیخ و یکی از معروف ترین کانت شناسان آلمانی است. مهم ترین اثر ایشان در حوزۀ زیباشناسی کانت عبارت است از:
Aesthetic Judgment and Moral Image of the World, Stanford University Press, 1992.
[۸] دونالد کرافورد، استاد بازنشسته دانشگاه سنت باربارا، یکی از کانت پژوهانی است که در دانشنامۀ زیباشناسی(۱۳۸۴) منتشرشده به زبان فارسی در انتشارات فرهنگستان هنر مدخلی با عنوان کانت از او منتشر شده است. مهم ترین اثر مستقل ایشان دربارۀ کانت عبارت است از:
Kant's Aesthetic Theory. University of Wisconsin Press,1974.
[۹]هنری آدیسون یکی از برجسته ترین کانت شناسان معاصر و استاد بازنشستۀ دانشگاه بوستون است. از مهم ترین آثار وی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
Kant's Theory of Taste: A Reading of the Critique of Aesthetic Judgment (Modern European Philosophy), Cambridge,2001.
Kant's Transcendental Idealism: An Interpretation and Defense, Yale University Press,2004
Kant's Groundwork for the Metaphysics of Morals: A Commentary, Oxford University Press,2011
Kant's theory of freedom, Cambridge University Press,2012
مراجع
کانت، ایمانوئل (۱۳۸۱)، نقد قوه حکم، ترجمۀ عبدالکریم رشیدیان، انتشارات نی.
کرافورد، دونالد (۱۳۸۴)، کانت در کتاب دانشنامۀ زیباشناسی، ترجمۀ جمعی از مترجمان، انتشارات فرهنگستان هنر.
راجرسون، کنت (۱۳۹۴)، زیباشناسی کانت، هماهنگی آزاد خیال و فاهمه، ترجمۀ علی سلمانی، انتشارات حکمت.
ونزل، هلموت (۱۳۹۵)، مسائل و مفاهیم کلیدی زیباشناسی کانت، ترجمۀ داوود میرزایی، مانیا نوریان، انتشارت حکمت.
Allison, Henry (2001), Kant's Theory of Taste: a Reading of the Critique of Aesthetic Judgment, Cambridge.
Crowther, Paul (2010), the Kantian Aesthetic: from Knowledge to Avant-Garde, Oxford.
Crawford, Donald (1974), Kant's Aesthetic Theory,Madison: University of wisconcin Press.
Ginsborg, Hannah (1991), on the Key to Kant's critique of taste, pacific philosophical quarterly, no.72,290-313.
Gorodeisky, Keren (2011), A Tale of faculties, British Journal of Aesthetics, vol.51,no.4,octobr ,pp. 415-436
Guyer, Paul (2006), the Harmony of faculties revisited, in the book: Aesthetic and cognition in Kant's Philosophy, edited by Rebecca Kukla, 2006, Cambridge university press. pp. 162-194
Henrich, Dieter (1992), Aesthetic Judgment and Moral Image of the World, Stanfrd University Press.
Hughes, Fiona (2010) Kant's Critique of Aesthetic Judgment ,Continuums.
Kant, Immanuel (2000), Critique of the Power of Judgment, translated by P. Guyer and E. Matthews, Cambridge: Cambridge University Press.
Kuplen, Mojca (2013), Guyer interpretation of free harmony in Kant, postgraduate journal of aesthetics, vol.10, no.2, 17-32
Rush, Fred (2001), the harmony of faculties, Kant studien 92, no.1:38-61.
نویسنده:
علی سلمانی: استادیار گرافیک، دانشکدۀ هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
فصلنامه متافیزیک شماره ۲۳
ادامه دارد…
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰