حاصل ۴۰ سال برخورد قهرآمیز با مسائل اجتماعی
روزنامه اعتماد نوشت: ۳ دقیقه و ۱۲ ثانیه ویدئوی برخورد ماموران گشت ارشاد که هفته گذشته جنجالبرانگیخت و پای وزیر کشور را به میان کشید، برشی بود از حوادثی که گاه و بیگاه در یک دهه گذشته و پس از آغاز طرح ارتقای امنیت اجتماعی رخ دادند، طرحی که رفتهرفته روی موضوع پوشش زنان متمرکز شد.
روزنامه اعتماد نوشت: ۳ دقیقه و ۱۲ ثانیه ویدئوی برخورد ماموران گشت ارشاد که هفته گذشته جنجالبرانگیخت و پای وزیر کشور را به میان کشید، برشی بود از حوادثی که گاه و بیگاه در یک دهه گذشته و پس از آغاز طرح ارتقای امنیت اجتماعی رخ دادند، طرحی که رفتهرفته روی موضوع پوشش زنان متمرکز شد.
گشت ارشاد امتداد نگاهی است که به موضوع پوشش و به صورت مشخص «حجاب» به عنوان یک امر دینی وجود دارد و نظارتی که پای نهاد انتظامی را به این موضوع میکشاند. در حوزه علمیه قم که مشخصترین نهاد دینی کشور به شمار میرود روحانیانی هستند که معتقدند حجاب ماهیت فرهنگی و فکری دارد و نظارت و کنترل آن با ابزار قهری و انتظامی توجیهی ندارد. محسن غرویان، مدرس حوزه میگوید: «دین، دینداری و رفتارهای دینی یک امر اختیاری است.
معنای امر اختیاری این است که فکر و اندیشه انسان باید به جایی برسد که خودش با اختیار خودش دینداری و سبک زندگی دینی را اختیار کند. از قرآن میتواند درک کرد که دینداری چون ریشه اعتقادی دارد اصلا تحمیلبردار نیست و زور و اجبار در بحث دینداری و اعتقادات دینی اصلا جایی ندارد.» غرویان میگوید که علما و مراجع متعددی در حوزه علمیه نسبت به برخوردهای قهری که سبب دینگریزی میشود، هشدار دادهاند. هشدارهایی که او در گفتوگو با «اعتماد» آنها را تکرار کرده است.
از دیدگاه شرعی چقدر برخورد قهری و انتظامی با موضوع حجاب و پوشش توجیه دارد و آیا در سپردن این موضوع به دست نهاد پلیس منطق دینی وجود دارد یا خیر؟
در مورد پوشش و حجاب به نظر من باید ببینیم که این مساله چه ماهیتی دارد؟ از دید من ماهیت این مساله اولا و بالذات یک ماهیت فکری، دانشی و فرهنگی است و باید شخص، شخصیت خودش را در حفظ ارزشهای اخلاقی ببیند و رفتارش به گونهای باشد که شخصیت فرهنگیاش را حفظ کند. این نگاه من به موضوع حجاب است. ریشه حجاب برمیگردد به عفت، روحیه عفت زیربنا است و حجاب روبنا. عفت هم یک مساله درونی و باطنی و فکری و فرهنگی است و بنابراین نوع برخورد و ورود به این مساله هم باید از جنس فکری و نظری باشد، با برخوردهای فیزیکی نمیتوانیم کار فرهنگی انجام دهیم.
با توجه به دیدگاهی که دارید فکر میکنید به صورت مشخص گشت ارشاد، در سالهای گذشته چقدر توانسته اثر مثبت یا منفی در موضوع پوشش و به صورت خاصتر حجاب داشته باشد؟
تاثیر این رویکرد تاثیر زودگذر و موقت بوده است. در حالی که کار فرهنگی باید ریشهای باشد با آثار پایدار. اینکه مردم چند روز از روی ترس رفتاری را از خودشان نشان دهند و بعد بلافاصله برگردند به همان رفتار اولیهشان نشان میدهد که این رویکرد تاثیر عمیقی روی افراد جامعه ندارد. اما اگر کار فرهنگی مستمرا صورت بگیرد و برای نسل جوان مسائل ارزشی و اخلاقی دایما تبیین شود مساله فرق میکند، البته این کار سخت است اما ماهیت کار فرهنگی و علمی همین است، نباید جای کار سخت فرهنگی را با کار فیزیکی ساده و آسان پر کنیم، چون نهایتا هم این رویکرد نمیتواند جای کار عمیق را پر کند.
بعضیها میگویند برخورد انتظامی با مساله حجاب و موضوعاتی که به صورت خاص ماهیت دینی دارند، باعث شده که بنیاد دین به ویژه در نزد نسل جوان مخدوش شود. آیا علما و حوزه علمیه از این مخدوش شدن و ضربه خوردن احساس خطر میکنند؟ و آیا اگر احساس خطر میکنند در پی این هستند که شاید با تعامل و گفتوگو با نهادهای مسوول این دغدغهها را بیان کنند؟
در قرآن کریم داریم که «لااکراه فیالدین» اکراه در دین نیست. دین، دینداری و رفتارهای دینی یک امر اختیاری است. معنای امر اختیاری این است که فکر و اندیشه انسان باید به جایی برسد که خودش با اختیار خودش دینداری و سبک زندگی دینی را اختیار کند. از همین آیه قرآن میتوان درک کرد که دینداری چون ریشه اعتقادی دارد اصلا تحمیلبردار نیست و زور و اجبار در بحث دینداری و اعتقادات دینی اصلا جایی ندارد. اما بحث بعدی این است که حالا در یک جامعه دینی ما چگونه رفتارهای دینی را در میان مردم رواج دهیم؟ این موضوع باید با همان ریشههای اعتقادی شروع شود. راه دیگری ندارد. ما نزدیک به چهل سال است که داریم تجربه میکنیم و میبینیم که برخوردهای قهری نتیجه مطلوب را به بار نیاورده است. عدهای از علما هم همیشه این حرفها را گفتهاند. اینکه شما سوال میفرمایید که در حوزه علمیه و در میان علما آیا این نگرانی وجود دارد یا نه باید بگویم بله، این مسائل سالها است که از سوی حوزه مطرح شده، مطرح میشود و فکرشان این است که در مسائل دینی باید نظارت باشد اما پیش از برخوردهای قهری باید کار فرهنگی بکنیم. یک نکته هم این است که اخیرا برخی از علما و مراجع گفتهاند که، این رفتارهای عصیانی که در جامعه اتفاق میافتد مانند روسری بر سر چوب کردن، اینها مخالفت با قرآن یا فطرت دینی نیست بلکه نوعی ابراز مخالفت با وضعیت جامعه و کشور است که به این شکل خودش را نشان میدهد.
نظر خود شما در مورد این موضوع چیست؟ آیا برخوردهای قهری توان آسیب زدن به این نهاد را دارند؟
بله، من در مصاحبههای مختلف به خصوص در این جریان اخیر که یک دختر خانمی کتک میخورد گفتهام که تاثیر این ضربهها به دین بسیار بیشتر از ضربههای دیگران است و نسل جوان را به خصوص نسبت به دینداری بدبین میکند و به دینزدایی میانجامد. این قبیل رفتارها را ما در امر به معروف نداریم و پیغمبر و اهل بیت چنین رفتارهایی را در سیرهشان نداشتهاند که بخواهند با ضرب و کتک مردم را به سمت معروف بکشانند یا از منکر برانند. اینها اثرات مخربی داشته و به هر حال باید روشها عوض شود.
از بحث ضربه خوردن به نهاد دین که بگذریم یک موضوع هم ضربه خوردن به نهاد انتظامی است که به هر حال بودجه محدود و نیروی انسانی محدود دارد و با اختصاص دادن بخشی از آن برای کنترل قهری یک مساله به قول شما فرهنگی، دارد توان خود را برای مقابله با جرایم جدیتر کاهش میدهد.
ببینید پلیس هم بر اساس برنامه و فکر و نقشهای که به آنها داده میشود عمل میکند، بحث من در مورد آن فکر و اندیشهای است که به پلیس ارایه میشود و حاکم بر کار پلیس است. آن فکر است که باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد. نگاههای افراطی نمیتواند موثر باشد. نکته دیگر این است که مساله حجاب و پوشش بخشیاش مربوط به پلیس میشود و بخش عمده آن در حوزه فکری و فرهنگی اصلا کار پلیس نیست. موضوع پوشش و حجاب چون یک رفتار اجتماعی مشهود و آشکار است، هم در رفتارهای دیگر تاثیرگذار است و هم متاثر از رفتارهای دیگر است. مثلا اینکه عدهای میبینند تبعیضهایی در کشور صورت میگیرد، بیعدالتیهایی اتفاق میافتد و آن هم به نام دین، در برابرش واکنشهای عصیانی نشان میدهند و همان طور که عرض کردم علما و مراجع هم گوشزد کردند و تذکر دادند که این حرکتها نشانه اعتراض مردم به بیعدالتیها است و باید ابعاد یک رفتار اجتماعی در زمینههای مختلف سیاسی و اقتصادی مورد مطالعه قرار بگیرد، جامعهشناسان، روانشناسان و دینشناسان در حوزههای مختلف به تحلیل وقایع و رفتارها بپردازند و برای همین میگویم که این موضوع اصلا کار پلیس به تنهایی نیست. مساله حجاب و پوشش و نحوه رفتارها و واکنشهای مردم، زوایای دیگری دارد که محتاج به بازنگری فکری و فرهنگی و البته نوع دیدگاه متفاوت ما دارد.
اخیرا برخی از علما و مراجع گفتهاند که، این رفتارهای عصیانی که در جامعه اتفاق میافتد مانند روسری بر سر چوب کردن، اینها مخالفت با قرآن یا فطرت دینی نیست بلکه نوعی ابراز مخالفت با وضعیت جامعه، نظام و کشور است که به این شکل خودش را نشان میدهد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰