صدها مقاله باید در مورد حجاب از سوی فضلای حوزه نوشته شود
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از قم، آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی در پایان درس خارج اصول ۱۹ اسفند پیرامون مسائل روز حوزه و نظام مطالب ایراد کرد که متن آن به شرح زیراست:بسم الله الرحمن الرحیم ماین روزها خطری را احساس میکنم و
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از ایکنا از قم، آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی در پایان درس خارج اصول ۱۹ اسفند پیرامون مسائل روز حوزه و نظام مطالب ایراد کرد که متن آن به شرح زیراست:
بسم الله الرحمن الرحیم
ماین روزها خطری را احساس میکنم و در جلسهای هم خدمت جمعی از اساتید عرض کردهام؛ امروز عدهای از افراد و مسئولین با یک برنامه دقیق و حساب شده، دنبال حذف روحانیت از انقلاب هستند. آدمهایی که سی چهل سال است در انقلاب حضور دارند، صریحاً میگویند آیا به این نتیجه نرسیدهاید که روحانیت باید از مسئولیتهای اجرایی نظام کنار بکشد و فقط به نظارت و هدایت و تبلیغ بپردازد؟ به عنوان دلسوزی استدلال هم میکنند که ما میخواهیم اسلام محفوظ بماند، و عظمت روحانیت حفظ شود و نفوذ روحانیت در تودهی مردم از بین نرود.
در ملاقاتی که عدهای از آنها با من داشتند به آنها گفتم معلوم میشود شما امام و انقلاب را نشناخته و هدف این شهدایی هم که در وصیتنامهشان توصیه کردهاند پای ولایت فقیه بایستید را نفهمیدهاید! واقعاً یک خطری است که خیلی حساب شده از خارج و داخل روی آن کار میکنند. آن تأکیدی که رهبری معظم انقلاب فرمودند مراقب نفوذیها باشید همین است. یک نفوذ این است که فردی خبری را از یک نهاد و ارگان بردارد برای یک مرکز امنیتی خارج ببرد و پولی بگیرد، این البته یک جرم بزرگی است و جرم کمی نیست! ولی نفوذ واقعی این است که بیایند در ذهن من و شما در حوزهی علمیهی قم بگویند این مبنایی که امام ۴۰ سال پیش به میدان آورد، به نتیجه نرسیده است.
مرحوم امام آمد مسئلهی حکومت اسلامی و ولایت فقیه را مطرح کرد و گفت در دین اسلام، تشکیل حکومت اسلامی بر فقیه و عالم دینی در صورتی که توانایی داشته باشد لازم است، همانطور که بر امام معصوم(علیه السلام) لازم است. حال ما همهی اینها را ببوسیم و کنار بگذاریم؟! صریحاً به من گفتند که حضور روحانیت باید در حدّ نظارت و هدایت باشد. البته الآن در واقع عمده کارها و مسئولیتها دست دیگران است و ما در رأس نظام، ولی فقیه را داریم و در قوهی قضائیه هم بر اساس قانون لازم است یک فقیه در رأس آن باشد. ولی عمده امور اجرایی در دست روحانیت نیست. این یک چیز واضحی است، ولی میخواهند همین مقدار را هم کنار بزنند تا روحانیت کاملاً از حیث قانون، مسلوب الاعتبار شود. چرا حوزه ما این فکر را دنبال نمیکند. این همه رهبری میگویند انقلابی، کجا در این حوزه جلسهای تشکیل شد تا برای طلبهها اثبات کنیم که تشکیل حکومت در زمان غیبت لازم است و شبهات آن را پاسخ دهیم؟ ما این شبهات را پاسخ ندادهایم. اساتید در درسهاشان باید به طلبهها اصل خطر را گوشزد و پاسخ به شبهات را دنبال کنند.
اینکه من احساس خطر میکنم این است که این افراد در بعضی از روحانیونی که برای انقلاب زحمات بسیاری کشیدهاند، آرام آرام نفوذ کنند تا اینها هم به این نتیجه برسند که بالأخره ما برای حفظ دین و حفظ شئون روحانیت در مسائل اجرایی انقلاب دخالت نکنیم. من در همان ملاقات گفتم شما دو راه دارید یا باید بگوئید اسلام حکومت ندارد، همانطور که یک عده میگویند پیامبر تشکیل حکومت نداد، در حالی که این حرف غلط است و پیامبر، مسلما تشکیل حکومت داد. حالا از این هم که غمض عین کنیم، آیا امیرالمؤمنین(ع) تشکیل حکومت نداد؟ بالأخره امیرالمؤمنین(ع) پنج سال و اندی حکومت کرد، این را هم که کنار بگذاریم، مگر ما مدعی حکومت حضرت حجت(عج) نیستیم؟ اصلاً من نمیدانم آیا این افراد به لوازم این فکر توجه دارند یا نه؟ ما یا میگوئیم اسلام حکومت دارد یا ندارد، اگر ندارد پس به مردم بیخود وعده ندهیم که حکومت جهانی حضرت حجت(ع) تشکیل میشود. در حالی که بر طبق همهی ادیان و مذاهب این حکومت تشکیل خواهد شد منتها با اختلافات جزئی.
اگر اسلام حکومت دارد و امام خمینی(رضوان الله علیه) هم همین را برداشت کرده و ادلهی عقلی و نقلی ما هم به صورت محکم همین را میگوید، مگر میشود در رأس حکومت اسلامی، فقیه نباشد؟ شما دنبال چه هستید؟ حکومت دینی که فقهاء به صورت اشخاص کاملاً محترم در بیت خود بنشینید و نظارت بر امور کنند فایدهای ندارد. الآن که فقیه در رأس حکومت است شما خیلی از حرفها را گوش نمیکنید، حال وقتی فقیه کنار باشد گوش میکنید؟ من منتظر فرصتی بودم که خطر این جریان را گوشزد کنم جریانی که میکوشد در قم با اساتید و فضلاء حوزه در بعضی از مراکز پژوهشی جلسه بگذارند و این طرز فکر را به آنها القاء کنند.
امروز حوزه باید راجع به این جریان بیدار باشد و اکنون این مهمترین خطری است که انقلاب را تهدید میکند. خطر منافقین، خطر بنیصدر، خطر جریان انحرافی هر کدام خطری بزرگ برای انقلاب بود، اما این فتنه و خطر از همهی آنها مهمتر است. عدهای از روشنفکران از اول این عقیده را داشتند که روحانیت چکاره است که در مسائل حکومتی دخالت کند؟ یک عده هم ولایت علم را در مقابل ولایت فقه مطرح کنند و الآن هم رفتهاند در خارج زندگی میکنند. اما اکنون اینها که فرزندان انقلابند تحت تأثیر قرار گرفته و این حرف را میزنند تا ولایت فقه را کنار بگذارند.
مسئله مهم دیگر؛ مسئله حجاب است، که رهبری معظم انقلاب هم در این سخنرانی اخیرشان بیان فرمودند. واقعاً حضور و اهمیت ولایت فقیه در این بحرانها روشن میشود. این فرمایش آثار بسیار زیادی در داخل و خارج از کشور خواهد داشت. این مسئله از اولیّات فقه ماست که اقامه دین بر پیامبر، بر وصی و نائب پیامبر، تا برسیم به فقها واجب است. اینها فقط مسئول بیان دین نیستند که بگویند ما فقط به شما میگوییم نماز و روزه و حج واجب است، میخواهید آن را انجام دهید یا ندهید. خوردن شراب و ربا و میته حرام است حال میخواهید انجام بدهید یا ندهید منِ حاکم دینی دخالت نمیکنم. این سخن غلط است.
خداوند متعال در آیه شریفه ۱۳ سوره شوری میفرماید: «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصّى بِهِ نُوحًا وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللهُ یَجْتَبی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدی إِلَیْهِ مَنْ یُنیبُ» ما دین و شریعت را تشریع کردیم و به نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و توی پیامبر وحی کردیم تا دین را اقامه کنید. نمیگویند تبین دین یا ابلاغ دین بلکه میفرماید: «أن اقیموا الدین»، دین را باید اقامه کرد تمام واجبات باید اقامه شود، و از ترویج و اشاعه منکر باید جلوگیری شود.
اگر امر به معروف و نهی از منکر اقامه نمیشود، حاکم باید مردم را دعوت کند، و بعد از ایشان مسئولین پائینتر، تا برسد به ما طلبهها که باید مردم را دعوت به معروف و نهی از منکر کنیم.در باب حج روایاتی داریم که بر حاکم مسلمین لازم است برای جلوگیری از تعطیلی حج عدهای از افراد مستطیع را با پول خودشان و اگر مستطیع نیستند از پول بیت المال به حج بفرستد، چون حج باید همیشه زنده باشد. ما از آن روایت استفاده کردیم که این حکم هم اختصاص به موسم حج هم ندارد، خانه خدا هیچ وقت نباید خالی باشد!.
راجع به زکات این روش و پیامبر خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بوده که افرادی را برای اخذ زکات میفرستادند، اینطور نبود که بگویند زکات واجب است هر کس آورد آورد و اگر نیاورد هم نیاورد. اصلاً ما جایی را در دین نداریم که حاکم نسبت به اجرای آن موظف نباشد. یکی از این موارد هم مسئله حجاب است. حجاب از ضروریات اسلام در بین شیعه و سنی و از مسلمات قرآن است.
در آیه شریفه ۵۹ سوره احزاب «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ» مسئلهی چادر را مطرح میکند. جلباب یعنی چادر. بعد که این آیه شریفه نازل شد روایت دارد همان طوری که امروز زنهای متدیّن ما با چادرهای مشکی بیرون میآیند زنهای مهاجر و انصار هم از منزل با همین چادر مشکی بیرون میآمدند. حجاب از مسلمات قرآن است. من در کتاب «حجاب و نظام اسلامی» هم آوردهام قرآن که میگوید «یدنین علیهنّ من جلابیبهن» باید توجّه نمود معنای کلمه «ادنی» اگر با «علی» متعدّی شود، یا با «إلی» فرق میکند. اگر بگویند «أدنی إلی الجدار» یعنی نزدیک دیوار کرد، اما اگر بگویند «أدنی علی الجدار» یعنی بر دیوار آویزان کرد. عرب به پردهای که یکجا انداخته شود و آن را کامل بپوشاند میگوید «أدنی علیه». متأسفانه این فرق بین «ادنی علیه» و «ادنی إلیه» نزد برخی از بزرگان ما(رضوان الله علیه) که به مقام شهادت هم رسیدهاند اشتباه شده و «یدنین علیهنّ» را با «الیهنّ» خلط نموده و گفتهاند یعنی این پارچهها را نزدیک کنند.
بنابراین از آیه استفاده میشود که همه بدن و حتی سر و صورت و دست هم باید پوشیده شود، منتهی برخی فقهاء از روایات استفاده کردند که قرص صورت و دستها تا مچ استثنا میشود.
تأسف ما این است که در این چهل سال که از عمر انقلاب میگذرد باید از حوزه ما چند مقاله و رساله عمیق در مورد وظیفه حکومت در اجرای واجبات از جمله حجاب نوشته میشد؛ منتهی فقط یک جزوه کوچکی چاپ شده که من چند سال قبل آن را تحت عنوان حجاب و نظام اسلامی نوشتهام. یک شب از میوه فروشی داشتم میوه میخریدم، یک آقای متدیّن به من رسید گفت من میخواهم از شما تشکر کنم دختر من مدتی چادرش را کنار گذاشته بود با خواندن این جزوه مجدداً چادری شده است. گفتم خدا را شکر. باید در طول این مدت از حوزه علمیه صد تا از این رسالهها بیرون میآمد در حالی که متأسفانه از آن طرف در برخی مجلههای مربوط به حوزه از جانب افرادی که فقاهتشان معلوم نیست، نظرات دیگری چاپ و نشر یافته که مجال نیست حرف هایشان را بگویم.
اینکه بگویند ما وظیفه داریم فقط معروف یعنی هنجارها را بگوییم و مردم را به آن دعوت کنیم و کاری به اجرا شدن یا نشدن آن در جامعه نداشته باشیم، حرفی است که نه تنها دلیل بر آن نداریم، بلکه ادلهی فراوان بر خلافش وجود دارد. حوزه باید اولاً نسبت به این بحث حجاب کار علمی کند. رسانههای ما مثل صدا و سیما راجع به حجاب کار زیادی نکردهاند، بلکه برنامههای صدا و سیما طوری است که عملاً بی حجابی را تبلیغ میکند.
شما ببینید در این جشنواره فجر که در ایّام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشود، سیمرغها را به چه کسانی میدهند؟ البته ما برای هنر ارزش بسیاری قائل هستیم، اما آیا آن کسی که با یک وضع زننده میآید و بهعنوان یک بازیگر، تهیه کننده در معرض افراد قرار میگیرد عملاً بدحجابی را ترویج نمیکند؟ جشنواره فجری که باید نمایانگر ارزشهای والای انقلاب اسلامی باشد، به این کسی که دستور خدا را قبول ندارد نمیتوانیم بگوئیم هنرمند موفق و از بیت المال مسلمین هم سیمرغ بلورین به او هدیه دهیم. هزار دلیل بر این حرف میشود اقامه کرد.
این افراد بهعنوان هنرمند، الگوی زنها و دختران ما قرار میگیرند، دختران ما در تلویزیون میبینند به این آدم که حتّی آن یک مقداری هم که روی سرشان میاندازند برای جذابیت است نه حجاب، سیمرغ بلورین جایزه میدهند. آیا این ترویج بیحجابی نیست؟ صدا و سیمای ما باید در کار خود تجدید نظر کند. حوزه باید در درجه اول وظیفهاش را انجام بدهد تا آنها نگویند شما مسئولیت خودتان را انجام ندادید. بله درست است ما هم قبول داریم که کم کاری کردهایم، ولی باید در برنامههای صدا و سیما هم تجدید نظر شود.
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰