حضرت زهرا(س) مسیر تاریخ را چگونه تغییر دادند؟/ چگونه و چرا باید حضرت زهرا (س) را تصدیق کرد؟
گروه فرهنگی جهان نیوز: استاد میرباقری طی سالهای اخیر سخنرانیهای بسیار مهمی درباره حضرت زهرا (س) داشتهاند که در ذیل گزیدهای از مهمترین مطالب ایشان درباره بانوی دو عالم را مشاهده می فرمایید: *خداوند از خشم حضرت فاطمه(س) به خشم میآید؛ این، گواه عصمت آن حضرت است… «برای بیان عصمت حضرت زهرا(س)، بهتر از این
گروه فرهنگی جهان نیوز: استاد میرباقری طی سالهای اخیر سخنرانیهای بسیار مهمی درباره حضرت زهرا (س) داشتهاند که در ذیل گزیدهای از مهمترین مطالب ایشان درباره بانوی دو عالم را مشاهده می فرمایید:
*خداوند از خشم حضرت فاطمه(س) به خشم میآید؛ این، گواه عصمت آن حضرت است…
«برای بیان عصمت حضرت زهرا(س)، بهتر از این تعبیر – که فریقین نقل کردهاند – ممکن نیست: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَهَ وَ یَرْضَى لِرِضَاهَا» (خداوند متعال از خشم فاطمه(س) به خشم میآید و از خشنودیاش خوشنود میشود).
بعضی فرمودهاند که این تعبیر، لطیفتر از این است که گفته بشود: «إنّ فاطمه تَغضِبُ لِغَضبِ الرّب و ترضی لِرِضاه». این هم، عصمت را میفهماند ولی آن تعبیر [تعبیر روایت]، از این هم لطیفتر است».
(فاطمیه ۹۲)
*مسئلهٔ فدک، نزاع بر سرِ توحید و نبوت و ولایت بود، نه صرفاً بر سرِ قطعهای زمین
«اگر ما بخواهیم درباره خطبه حضرت زهرا(س) صحبت کنیم و ببینیم که ایشان چه کردهاند، باید موقعیت و شخصیت حضرت زهرا(س) و میدان و موضوع درگیری ایشان با طواغیت، ترسیم و تبیین شود و نقش وجود مقدس فاطمه زهرا(س) در این میدان درگیری، معلوم شود؛ والا اگر روشن نشود، این اقدام هم قابل تفسیر نیست… .
موضوع درگیری حضرت، به هدف رساندن همه بندگان خداست؛ میخواهند حجاب ظلمات را از اولیا بردارند و نگذارند یک جریان، رابطه مردم را با ولایت و نبوت و توحید قطع کند؛ درواقع، نزاع بر سر توحید و کفر است؛ نزاع صرفاً بر سر مدیریت سیاسی جامعه نیست؛ این، گوشهای از آن جریان و ضلع کوچک آن کار است». (فاطمیه ۹۳)
* اقدامات حضرت زهرا(س) را باید در پرتو آیات و روایات فهم کرد، نه با تحلیلهای شخصی
«در تبیین حوادث بزرگ، هر طایفهای با درک خود، حادثه را تببین کردهاند؛ ولی وقتی تمام تحلیلها را کنار ادبیات وحی قرار دهیم همه، رنگ میبازند.
نسبت به فاجعه پیش آمده در صدر اسلام نیز همین گونه است. اینکه چه شد که وجود مقدس حضرت زهرا(س) با تمام وجود، برای دفع این انحراف به میدان آمدند، چه کردند و دامنه اقدامشان چه بود و این اقدامات، چه نتایجی داشت، تنها ادبیات قرآن و روایات است که میتواند مرجع فهم این وقایع باشد و تنها آن نگاه و دید نافذ است که می تواند ابعاد این حادثه را نشان دهد». (فاطمیه ۹۳)
*حضرت زهرا(س) برای ورود به زمین، از اصلاب و ارحام عبور نکردند، در معراج، مستقیماً به صلب پیامبر(ص) منتقل شدند…
خداوند تبارک و تعالی حضرت مریم(س) را برگزید (اصطفاکِ)، و از ارحام و اصلاب مطهر منتقل کرد و اصلا ناپاکی ایشان را مس نکرده است. اما حضرت زهرا(س) وقتی میخواهد در عالم دنیا بیاید، از اصلاب عبور نمیکند.
در روایات آمده است که وجود مقدس حضرت زهرا(س) در چند مرحله به صلب نبی اکرم(ص) منتقل شدند. یک مرتبه وقتی حضرت به معراج رفت، در آسمان چهارم بر حضرت ابراهیم(ع) و دیگران امامت کرد و نماز خواند، سپس به آسمان ششم رفت. از آنجا به حجب رسید و در جنت حجب، طعامی را میل کرد (که در بعضی روایات دارد که خرما بود…)، و وجود مقدس فاطمه زهرا(س) به صلب آن حضرت منتقل شد.
مرحله دوم طعام بهشتی بود که در دو مرحله بر حضرت نازل شد و آخرین مرحلهاش شب آخری بود که پیامبر(ص) چهل شب از حضرت خدیجه(س) عزلت گزیدند. هر شب سر سفره، میهمان راه میدادند اما شب آخر که جبرئیل طعام بهشتی آورد عرض کرد: یا رسول الله، احدی جز شما نباید از این غذا بخورد.
در اینجا فرق حضرت زهرا(س) با حضرت مریم(س) در این است که وقتی حضرت زهرا(س) می خواهد منتقل شود، مستقیماً جبرئیل طعام بهشتی میآورد و به حضرت عطا میکند.
در روایات کتاب کافی وارد شده است که وقتی مؤمن میخواهد به دنیا بیاید، یک قطرهای از بهشت بر روی میوه یا چیز دیگری قرار میگیرد و در صلب پدر میرود.
در رابطه با حضرت زهرا(س)، اصل انتقال نور صدیقه طاهره(س) در معراج انجام شد و سپس کمالش با طعام بهشتی بود که جبرئیل بعد از چهل روز خلوت پیامبر(ص)، آن را آورد…» (فاطمیه ۹۳)
*حضرت زهرا(س) مسیر تاریخ را تغییر دادند
«در درگیری بین نبی اکرم(ص) و طواغیت، بین مَثَل نور الهی با مصادیق آیه ظلمات، بین عقل و جهل،
و بین ایمان و کفر، آن کسی که به میدان آمد و این جبهه را برای نبی اکرم(ص) فتح کرد وجود مقدس حضرت زهرا(س) بود.
تصرف ایشان و دفاع ایشان از امامت، معطوف به کل تاریخ است؛ یعنی حضرت زهرا(س) مسیر حرکت تاریخ را تغییر دادند. تاریخ که میخواست به سمت ضلال و کفر و جاهلیت برود و حرکت اجتماعی مسلمین دوباره به سمت قهقرا برود، حضرت آن حرکت را به مدار توحید و نبوت و ولایت برگرداندند».
(فاطمیه ۹۳)
* حضرت زهرا(س) آن کوثری است که هدایت نبی اکرم(ص) و نور نبی اکرم(ص)، از طریق او در عالَم جاری میشود و باقی میماند
«حضرت زهرا(س) ادامه وجود مقدس نبی اکرم(ص) و کوثر عطاشده از خدای متعال به نبی اکرم(ص) هستند.
وقتی میگویند ای پیغمبر، شما ابتری و ادامه نداری، مقصود ادامه نسل ظاهری نیست بلکه ادامه نبوت، ادامه هدایت و ادامه نور نبی اکرم(ص) است.
خداوند میفرماید: ما به تو کوثر دادهایم.حضرت زهرا(س) آن کوثری است که دو حقیقت «قرآن و اهل بیت(ع)» از طریق او در عالم جاری میشود و باقی میماند.» (فاطمیه ۹۳)
* صدیقه طاهره(س) دنبال دولت مُستَعجِل نبودند؛ میدانستند باید قرنها بگذرد تا عالَم به مدار ولایت باز گردد
«صدیقه طاهره(س) دنبال دولت مستعجل نبودند؛ کمااینکه سیدالشهدا(ع) دنبال تغییر موازنه قدرت در شرایط تاریخی سال ۶۱ هجری نبودند و نمیخواستند حکومت را در سال ۶۱ هجری بگیرند؛ چون حضرت میدانستند بعد از شهادت ایشان هم مردم آمادگی ندارند و دنبال امام سجاد(ع) نمیآیند؛ چطور قبل از شهادت ایشان تحمل حکومتشان را بکنند؟
همچنانکه در روایات، اشاره شده، حضرت دنبال اقامه تاریخی حکومت حق هستند که در ظهور و رجعت اتفاق میافتد؛ دنبال ارتقاء وجدان بشر بودند و میخواستند اخلاق بشر را به جایی برسانند که تحمل ولایت کفر را نکند و جز ولایت حق را تحمل نکند.
صدیقه طاهره(س) هم همینگونه بودند؛ میدانستند دیگر کار تمام شده و باید قرنها بگذرد تا عالم به مدار خودش باز گردد. تصرف ایشان برای بازگرداندن عالم به مدار حق بود؛ لذا مزد ایشان ظهور امام(عج) است. یکی از وعدههایی که خدای متعال به ایشان داده است این است که ظهور حتماً اتفاق میافتد. تلقی بنده از قرآن این است که عصر ظهور، عصر تجلی حضرت زهرا(س) از ورای امام زمان(عج) است که فرمود: «سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّهِ». (فاطمیه ۹۳)
*سیر در عالم نور و وصول به نعمت ها، با ورود به بیت النور حضرت صدیقه طاهره
وقایع بزرگ را باید از دید خدای متعال و معصوم مورد ارزیابی قرار داد. اتفاقی که بعد از رحلت رسول خدا رخ داده است، در قرآن با بیان ها و آیات مختلفی توضیح داده شده است. یکی از این آیات، آیه ۲۸ و ۲۹ سوره ابراهیم است. « الم تر الی اللذین بدلوا نعمت الله کفرا و احلوا قومهم دار البوار. جهنم یصلونها و بئس القرار»
در این آیه، موضوع مطرح شده، مسأله کفران نعمت نیست؛ بلکه بحث تبدیل نعمت به کفر است. از نظر قرآن، نعمت شایسته ذکر، نعمت وجود مقدس رسول و امام می باشد. همان طور که در ذیل آیه آخر سوره تکاثر نیز، حقیقت نعمتی که در روز قیامت از آن سؤال می شود به نعمت ولایت تفسیر شده است. به تعبیر دیگر، تنها یک سوال از انسان پرسیده می شود که اگر انسان بتواند از عهده این سوال بر آید، دیگر سؤالی نیست. ولی اگر نتواند از عهده این سوال بر آید در پنجاه موقف، مورد سؤال و جواب قرا می گیرد. این سؤال اصلی، سؤال از خوردن و نوشیدن نیست؛ بحث اصلی این است که انسان در کدام وادی سیر می کند. کسی که در وادی ولایت سیر می کند؛ در متن همین عالم طبیعت، در «دار الحیات» زندگی می کند. ولی کسی که بیرون از این وادی است، در متن همین طبیعت، در «دار الدنیا» است. اگر زندگی انسان در محیط ولایت معصوم باشد، خوردن و خوابیدن و متجر او هم عبادت است.
با نور الهی است که همه عالم به طرف قرب حرکت می کند. انوار الهی در خانه هایی تنزل داده شده که محیط ذکر و رفعت است. اگر کسی بیرون این خانه ها بود، نماز او هم لهو ولعب است. این خانه ها، خانه انبیا است که افضل آن ها، خانه حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد. بلکه خانه انبیاء هم در ذیل خانه حضرت زهرا است.
اگر نعمت های دنیایی در بستر ولایت معصوم قرار گیرد، مایه نور و قرب می شوند. همه نعمت ها، از نعمت های ظاهری تا باطنی (که هیچ کدام هم غفلت آور نیست) همه در ذیل نعمت ولایت است؛ همان طور که در روایات، نهر خمر و عسل و شیر به معرفت و محبت معصومین علیهم السلام تفسیر شده است. و هم چنان که خدای متعال بهشت را از نور سید الشهداء آفرید و نور سید الشهداء، افضل از بهشت است. بنابراین، همه نعمت ها نازله نعمت ولایت است.
ولایت امام است که بر سرزمین خشک انسان ما می بارد و آن را احیا می کند. وقتی بین جامعه تاریخی بشر و امام فاصله افتاد همه کویر می شود و تبدیل به جهنم می گردد.«احلوا قومهم دار البوار جهنم». امام همان صراط مستقیمی است که تا ابد و حتی در قیامت، باید با آن سیر کرد؛ چرا که در قیامت هم، سیر انسان متوقف نمی شود. آن نعمتی که بر اساس آیه ذکر شده، تبدیل به کفر شده است و آن نعمتی که «فوز» با آن محقق می شود، نعمت ولایت است. کسانی که با معصوم سیر می کنند از همین الان وارد بهشت می شوند و کسانی که از طریق ولایت بیرونند، از همین دنیا در جهمند.
قبل از غدیر امکان سیر با این نعمت ممکن نبود. رسول خدا در غدیر، پرده غیب را از این نعمت کنار زدند و امکان بهره مندی از آن را فراهم کردند و بنا بود تا همه عالم با این نعمت، به حیات طیبه برسد و همه عالم به بهشت تبدیل شود، ولی پرده بر این نعمت افتاد. اقدام صدیقه طاهره برای این بود که شعله جهنمی را که امت، بعد از رسول خدا بر افروختند، خاموش کند. چرا که آنچه جهنم را خاموش می کند، نور الهی است و حضرت صدیقه طاهره نیز مشکات نور الهی اند. این طغیان جهنم است که حضرت را به پشت درب آورد تا همه مؤمنین را از این جهنم عبور دهند.
(فاطمیه ۹۲)
*نمونه ای از بلای حضرت زهرا(س)
راه توحید و معنویت و بهشت و بندگی با بندگی و بلای حضرت صدیقه(س)، به سوی ما گشوده شده است، و یک نمونه بلای ایشان بلای عاشوراست اگر حقیقت در عاشورا تجلی نمی کرد اگر آن سجده جضرت سید الشهدا در گودال قتلگاه نمی بود همه انبیاء وسط راه می ماندند همه انبیاء در راه توحید می ماندند.
یک وقتی ابراهیم خلیل در مسیر توحید در قصه حضرت اسماعیل موفق بیرون آمد. می فرمود ای کاش فرزندم را در راه تو قربانی می کردم تا مقامات توحید به رویم گشوده می شد خدای متعال چه جوابی دادند؟
حضرت ابراهیم را به گودی قتلگاه بردند و روضه خواندند وقتی که روضه حضرت سید الشهدا خوانده شد اندوهی بر او حاکم شد که با قربانی کردن نمی شد آن امتحان حضرت ابراهیم علیه السلام مقدمه این امتحان بود شما را به منا بردیم تا به کربلا ببریم. اگر عاشورا نبود انبیاء هم در وسط وادی توحید می ماندند.
شفاعت حضرت زهرا ست که ایشان را عبور داد.ولایت حضرت مسیر حرکت در وادی توحید است همه عالم نور حضرت صدیقه طاهره است که همان نور نبی اکرم است زیرا حضرت زهرا(س) صدر و قلب نبی اکرم اند و چیز جدائی در عرض نبی اکرم نیستند، و بلای ایشان معبر عالم است و ایشان عهد بسته اند که با بلایشان همه خوبان عالم را به مقصد برسانند.
لذا بهترین راه سلوک ما به سوی خدا با بلای حضرت است، بار را آنها برداشته اند که ما راه پیدا کنیم. چنانکه در روایت وارد شده است «أَنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»(5) آن نسیم رحمتی که از وادی کربلا می وزد اگر به انسان بخورد انسان را زنده می کندانسان علی الابد به حیات طیبه می رسد. وَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِه. حضرت زهرا(س) بلایشان این طوری است
وظیفه ما چیست؟
چنانکه در زیارت حضرت آمده است: اگر می خواهید نسیم رحمتی که از وادی حضرت صدیقه طاهره(س) می وزد به شما برخورد کند اول باید ولایت ایشان را بپذیرید باید برویم تحت این ولایت؛ دوم «ومصدقون» یعنی ایشان را تصدیق کنیم، حضرت که در عالم آمدند درگیری درست کردند معیار حق و باطل این است. خود و عقلتان را ترازو نکنید، عقل ما اگر درگیر اوهام هم نشود نمی تواند این عالم را مورد سنجش قرار دهد، عقل ما را برای این دادند که آنچه که خودمان قرار است وزن کنیم وزن کنیم «عَلِیٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ یَدُورُ حَیْثُمَا دَار» اگر می خواهید حق را در کائینات بشناسید از این عقل بشناسید. عقل خودتان در این دریای ظلمات کاری ازش نمی آید.
معنای تصدیق
تصدیق یعنی چه ؟ آخر زیارت حضرت، خدا و ملائکه را بر هفت خصوصیت شاهد می گیریم: «أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلَائِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْت»
این هفت خصوصیت معنای تصدیق است؛ سخط و رضایمان به دنبال رضا و سخط حضرت باشد. برائت و موالاتمان به دنبال حضرت باشد. حضرت صف بندی کرده اند، نسبت به طایفه ای راضی اند، مرز بندی کرده اند، حضرت از یک جریانی تبری جسته اند.حضرت عداوت داشتند غضب داشتند. در این عالم سخط و رضای حضرت، دنیا را دو دسته کرده است.
بنابرین تصدیق حضرت یعنی در این هفت خصوصیت دنبال حضرت حرکت کنیم. معنایش این است که بهشت و جهنم بر مدار حضرت زهرا(س) تعیین می شود. این هفت خصوصیت اگر ذیل حضرت قرار گرفت می شود تصدیق. تصدیق از مقامات مهم ما در سیر در وادی توحید است که می فرماید: «انَّکُمْ لَا تَکُونُونَ صَالِحِینَ حَتَّى تَعْرِفُواوَ لَا تَعْرِفُوا حَتَّى تُصَدِّقُوا وَ لَا تُصَدِّقُوا حَتَّى تُسَلِّمُوا»(6)
اگر تصدیق کرد. قدم بعدی این است که حضرت یک دین آورده است که همه اش دین الله است دین را نمی شود خوب و بد کرد. تبعیض قائل نمی شوند تا اینجا هستم تا آنجا نیستم اگر کسی این سه قدم را برداشت، این اتفاق می افتد که وجود حضرت صدیقه طاهره نسبت به این بنده دست به کار می شوند. کسانی که حضرت را تصدیق نکردند گرفتار ظلمات شدند، حضرت شب قدری است که عالم را از وادی ظلمات عبور می دهد.
رسول اکرم در رویای صادقه بودند که دیدند کسی بالای منبر مردم را به کفر بر می گردانند جبرئیل آمد و سوره قدر را آوردند گفتند به آنها دولت دادیم به شما شب قدر دادیم .اگر کسی به این شب قدر رو نیاورد در این شب تاریک هزار ماهه می ماند، آنهایی که حضرت را تصدیق نکردند با تمام ریاضت ها و اخلاق ها و … در راه مانده اند راه به جایی نبرده اند. کسانی که به دنبال حضرت حرکت نکردند بلای حضرت را تصدیق نکردند نه با پیامبر ماندند نه با ولایت حضرت علی علیه السلام با این تصدیق است که ما را ملحق می کند به وجود مقدس امیرالمومنین به حقیقت نبوت و ولایت. اگر کسی که در وادی حضرت افتاد و این سه قدم را با حضرت برداشت آن وقت حضرت او را ملحق می کند.اگر کسی محلق شد به این دو وادی به توحید رسیده است.حقیقت توحید از این راه ممکن است.
موضوع درگیری حضرت زهرا
حال عنایت کردید که موضوع درگیری حضرت چیست. حضرت برای فدک می جنگند! موضوع درگیری حضرت این است به هدف رساندن همه بندگان خدا این موضوع درگیری است می خواهند حجاب ظلمات را از اولیا بردارند .یک جریان می خواهد رابطه مردم با ولایت و نبوت و توحید قطع شود. نزاع بر سر توحید و کفر است. نزاع صرفا بر سر مدیریت سیاسی جامعه نیست که این یک گوشه ای از آن جریان است یک ضلع کوچک کار است.
السلام علیک یا فاطمه الزهرا انا توجهنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهه عند الله اشفعی لنا عند الله.
(فاطمیه ۹۲)
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰