تاریخ انتشار : سه شنبه 10 بهمن 1396 - 7:09
کد خبر : 22519

ارتقای مدیریت شهری با تقویت مشارکت اجتماعی

ارتقای مدیریت شهری با تقویت مشارکت اجتماعی

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد. گروه اطلاع

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

** ارتقای آگاهی و مدیریت شهری در مواجهه با حوادث طبیعی
مدیریت بحران ارتباط خاصی با موضوع های برنامه ‌ریزی شده و مدیریت شهری دارد. به کارگیری اصول و تبیین مفاهیم موجود می‌تواند تا حد زیادی اثرات حوادث طبیعی را کاهش دهد. بنابراین به منظور ترویج فرهنگ پیشگیری و آمادگی به ویژه در کلانشهرها در برابر انواع حوادث طبیعی همچون بارش ناگهانی برف باید همه ساله به وسیله سازمان ها و نهادهای متولی کشور از جمله شهرداری برنامه های پیشگیری و آمادگی در زمینه ارتقای آگاهی و افزایش توان شهروندان در مواجهه با حوادث و سوانح طبیعی اتخاذ شود.

روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «محک مدیریت شهری در روزهای برفی» از گلایه های مردم درباره اختلال در خدمت رسانی و پاسخ های مسوولان به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: ۴۸ ساعت گذشته، برای شهروندان تهرانی ساعت‌های تلخ و شیرینی بود. بعد از سال‌ها برف بی‌سابقه‌ای آمد و کام تهرانی‌ها را شیرین کرد و در سوی دیگر این شادی به همان اندازه که شیرین بود برای خیلی‌ها هم دردسرساز شد. چرا که خیابان‌ها لغزنده شد، عبور و مرور مردم به سختی همراه شد، تاکسی‌ها چند برابر قیمت کرایه ماشین گرفتند و خیلی از تاکسی داران به‌طور دربست مردم را جابه جا می‌کردند، مترو مملو از جمعیت بود، اتوبوس‌ها دیر به دیر وارد ایستگاه‌ها می‌شدند و مردم بلاتکلیف کنار خیابان‌ها ایستاده بودند، اسنپ هم در پیامی به مخاطبانش اعلام کرد به‌دلیل برف و باران و ترافیک‌های غیر عادی قیمت تاکسی‌هایش را افزایش داده است. پله‌های برقی برخی از خیابان‌ها هم لغزنده بود و عبور و مرور مردم را با مشکل مواجه کرده بود در کنار همه اینها شکستگی شاخه و برگ درختانی که طاقت سنگینی برف را نداشتند را هم اضافه کنید، درختانی که در سر چهارراه‌ها و خیابان‌ها رها شده بودند و مأموران شهرداری هنور فرصت جمع‌آوری درختان را نداشتند. این وضعیت یک روز برفی تهرانی‌ها بود. با این همه مدیریت شهر از همان ساعت‌های اولیه برف اعلام فعالیت کرد و با اعزام نیروهای خدماتی کار برف روبی و پاکسازی معابر را آغاز کرد، اما کمبود کیسه‌های شن و نمک در معابر و همین‌طور سقوط تعدادی داربست‌های موقت روی مخازن شن و ماسه اجازه نداد تا در بعضی معابر، کار نمک پاشی بدرستی انجام شود. این درحالی است که درسال گذشته ۳۳ میلیارد تومان و امسال نیز ۳۰ میلیارد تومان برای برف روبی شهر اختصاص داده شده و هر ساله نیزهزینه بالایی برای برف روبی به پیمانکاران پرداخت می‌شود! در بسیاری از خیابان‌های فرعی و کوچه‌های اصلی، مردم جلوتر از مأموران شهرداری، با عبور خودروهای خود به باز کردن معابر کمک کردند. مسئولان گویا این بار هم غافلگیر شدند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: موضوعی که یکی از شهروندان تهرانی به آن اشاره کرد و گفت: ساعت‌ها منتظر اتوبوس یا تاکسی ایستاده‌ایم. ماشین‌ها همه دربست شدند و خیابان‌ها لغزنده است و نمی‌توانیم براحتی تردد کنیم چرا برف روبی نکردند؟ چرا وسایل حمل و نقل را در این روزها بیشتر نمی‌کنند؟» شهروند دیگری هم اظهار داشت: «حدود یک ساعت ایستادم تا اتوبوس خط امام حسین به انقلاب آمد. جمعیت اتوبوس آنقدر زیاد بود که با فشار هم نمی‌توانستیم سوار آن شویم. هوا سرد شده و خدا می‌داند شب برای بازگشت چه باید بکنیم.» شهروند دیگری هم باانتقاد از عملکرد مدیران شهری تأکید کرد: «خودم وقتی داشتم می‌رفتم سر کار ۵ بار زمین خوردم. زمین لغزنده است و خیلی‌ها با احتیاط راه می‌روند. رفت و آمدی هم روی پل‌های عابر پیاده نمی‌توانیم داشته باشیم. پل‌ها یخ زده و کسی فکری به حال پیاده‌ها نمی‌کند. حسن رباطی ، معاون هماهنگی و امور مناطق شهرداری تهران با اشاره به روزهای برفی تهران و نیز انتقاد خبرنگاران گفت: از همان آغاز بارش سازمان‌های ذیربط و ذی مدخل به حالت آماده باش درآمدند و تلاش شهرداری آن بود که شریان‌های اصلی را باز نگه دارد و این افتخار ماست. سردار موسی امیری جانشین رئیس پلیس راهور ناجا نیز روز گذشته با اشاره به حادثه در راه ماندن جمعی از هموطنان در محورهای مواصلاتی در پی بارش برف و کولاک تاکید کرد : باز هم از مردم بابت حادثه عذرخواهی می‌کنم. مردم حق دارند در مورد گرفتاری در جاده قم و آزادراه کرج گله‌مند باشند.

روزنامه «صبح نو» در گزارشی با عنوان «مدیریت شهری در برف» می نویسد: برف سنگینی که بعد از سال‌ها شهر تهران را سفید پوش کرد باعث شد تا این شهر بالاخره رنگ و بوی زمستان به خود بگیرد، فصل زمستانی که برای عده‌ای از مردم این شهر داشت به خاطره تبدیل می‌شد، اما همین بارش‌ها هم بی‌دردسر نبود، از غیب شدن تاکسی‌هایی که گاهاً از روی هم رد می‌شدند تا مسافر سوار کنند تا مسوولان مدیریت شهری و شن و ماسه‌های مقابله با یخ زدگی و البته مدیران مدیریت بحران برای کمک به وضع بحرانی مدیران شهری. اگرچه برف تهران مردم این شهر را خوشحال کرد اما بودند عده‌ای که به خاطر بارش برف در دو روز گذشته با مشکلات زیادی مواجه شوند و سرگردانی مسافران در روز یخ زده تهران، نیامدن باران و برف را به آمدنش ترجیح دهند. بارش برف گویا شهرداری و وزارت راه را بدجوری غافلگیر کرد!

در ادامه این مطلب می خوانیم: سیده فاطمه ذوالقدر، عضو مجمع نمایندگان استان تهران نیز ضمن انتقاد از اینکه بارش برف شهرداری تهران را غافلگیر کرد، گفته است: بارش برف زمستانی در پی کاهش بارش شهروندان تهرانی را خرسند اما متأسفانه غفلت شهرداری در رسیدگی به خیابان‌ها شهروندان را در معابر یخ زده سرگردان کرد. اغلب کشورهایی که در فصل سرما به طور مداوم درگیر بارش برف هستند امکانات را از قبل تهیه و تأمین تا در زمان بارش و بحران امداد رسانی مناسب انجام شود در حالی که در ایران کمترین آمادگی در دستگاه‌ها برای مقابله با بحران دیده نمی‌شود. کارگران شهرداری تهران از همان شبی که برف آغاز شده بود می‌بایست درختان اصلی شهر را پاکسازی می‌کردند چراکه درختان زیادی از بین رفتند. معتقدم تهران با یک برف حالت جنگ زدگی به خود گرفت بر همین اساس نمی‌دانم ما که نمی‌توانیم برف را جمع کنیم اگر در شهر تهران زلزله‌ای رخ دهد چه کاری انجام خواهیم داد.

روزنامه «شرق» با درج یادداشتی با عنوان «چه کسی مسئول برف‌روبی است؟» که به قلم حسن سبیلان ‌اردستانی استاد ارتباطات نگاشته شد، آورده است: پذیرش مسئولیت. مشارکت خود به دسته‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، توسعه و… تقسیم‌ می‌شود که با عنایت به بارش برف بی‌نظیر و سنگین در کشور به «مشارکت اجتماعی» پرداخته می‌شود. مشارکت اجتماعی شهروندان در موضوع «مدیریت برف‌روبی»: نگاهی کوتاه به وضعیت معابر [پیاده‌رو و خیابان] در این چند روز برفی نشان از آن دارد که شهروندان هیچ فعالیتی درباره مدیریت معابر فرعی نداشته‌اند؛ به این مفهوم که پیاده‌روها غالبا دارای برف و یخ‌زدگی هستند و خیابان‌های فرعی نیز از این شرایط خارج نیست. علت چیست؟ بیشتر شهروندان تصور می‌کنند این وظیفه شهرداری‌هاست که باید همه معابر را از برف و یخ بزدایند و با ماسه و نمک‌پاشی همه معابر را از برف پاک کنند. در زمان‌های بحران، فقط باعث تشدید بحران‌ها می‌شوند؛ چراکه از هر گوشه و کناری، مطلبی هیجانی و نادر را بازنشر داده که این عمل در فرایند «مدیریت بحران و رسانه» قرار نمی‌گیرد؛ بنابراین رسانه‌ای بزرگ مانند سازمان صداوسیما می‌تواند با توجه به کادر تخصصی و فراگیربودن، مدیریت بحران را انجام و بازنشر آن را برعهده رسانه‌های اجتماعی قرار دهد. دومین موضوع نحوه مشارکت در امور است.

در ادامه این یادداشت می خوانیم: اگر برنامه‌های صداوسیما با رویکرد بسیج شهروندان برای برف‌روبی معابر فرعی پخش می‌‌شد، در همان روز اول خیلی از معابر از برف زدوده می‌شد و با تصویرسازی و آموزش بصری، شهروندان می‌توانستند لحظات خوب، مفید و درعین‌حال شادی را برای خود ایجاد کنند که در این بین، یک مسابقه آدم‌برفی نیز می‌توانست سطح مشارکت را به حداکثر ممکن برساند. باید توجه داشت به علت قدمت‌نداشتن مشارکت مدرن در کشورهای در‌حال‌توسعه، آموزش شهروندان درباره مؤلفه‌های مشارکت، فواید و معایب آن، نحوه تعامل با دیگر شهروندان، نحوه هماهنگی با سازمان‌های مربوطه و حرکت یکسان و مکمل برای رسیدن به هدف از مواردی است که باید رسانه‌ها در آموزش خود به آن توجه لازم را داشته و بدون این آموزش‌ها، مشارکت تداوم نخواهد داشت.

** کاهش پیامدهای فضای مجازی با اطلاع رسانی صحیح
جهانی بودن، گسترش و سهولت دسترسی به آن در هر نقطه از جهان از جمله خصوصیات اصلی فضای مجازی به شمار می رود. گسترش روز افزون شبکه‏‌های اجتماعی، امکاناتی را فراهم ساخته‏ تا کاربران این شبکه‏ ها به‌آسانی به نیازهای خود دسترسی داشته باشند و بر پایه آن برنامه ‏ریزی کنند. با توجه به اینکه بیشتر استفاده کنندگان از فضای مجازی جوانان هستند، فرهنگ سازی برای کاهش پیامدهای آن ضروری است. بنابراین اطلاع رسانی، آموزش نحوه استفاده صحیح از این فناوری می تواند مؤثر واقع شود.

روزنامه «ایران» با درج مطلبی با عنوان «لایحه حمایت از داده ها و حفظ حریم خصوصی در فضای مجازی غیرشفاف است» به گفت و گو با فعالان حقوقی و کارشناسان فضای مجازی پرداخت و نوشت: با اینکه برای پیش‌نویس حمایت از داده‌ها وحریم خصوصی در فضای مجازی عنوان خوبی انتخاب شده است ولی به‌نظر نمی‌رسد این لایحه جوابگوی همه مسائل باشد، چرا که این لایحه بسیار پیچیده تنظیم شده و از اصولی که در مقدمه این لایحه آمده باز مانده است به‌عنوان نمونه در این لایحه ما باید بین تولید داده در نهادهای عمومی(دیتاهایی مانند تحقیق، پژوهش، اطلاع رسانی) و نهادهای خصوصی تفکیک قائل شویم و اینکه در این لایحه باید از دیتاهای نهادهای خصوصی بویژه اطلاعات شخصی شهروندان حمایت قانونی مؤثرتری صورت گیرد. در این لایحه بین افراد غیررشید یعنی کودکان و نوجوانان و شهروندان عادی نیز تفکیکی قائل نشده از این جهت این پیش‌نویس قابل نقد است چرا که به علت ویژگی که کودکان و نوجوانان دارند باید قانونگذار از آنها بیشتر حمایت کند.

در ادامه این مطلب می خوانیم: از اینکه بعد از سال‌ها گام‌های خوبی درباره تدوین این لایحه برداشته شد، بسیار خوب است. هرچند ما نسبت به سایر کشورها بسیار عقب هستیم ولی در هر صورت بحث تحلیل داده‌ها در کشور در حال رشد است از این‌رو اگر چنین لایحه‌ای دیر از این ارائه می‌شد، عواقب بدتری برای کشور رقم می‌زد. در این پیش‌نویس نظارت بر کنترلگرها نیز دیده نشده است. اکنون داده‌های زیادی از کاربران و حریم خصوصی آنها در اختیار شرکت‌ها و اپراتورها قرار دارد و آنها به این اطلاعات دسترسی دارند از این‌رو باید بر این کنترلگرها نیز نظارت صورت بگیرد. آنها نیز دارای تعهداتی برای حفظ حریم خصوصی و اطلاعات کاربران خود هستند ولی این احتمال وجود دارد که آنها نیز بعضاً این تعهدات را زیرپا بگذارند، از این‌رو باید بر آنها نیز نظارت صورت گیرد که به نظر می‌رسد این موضوع در لایحه مغفول مانده است. در هر طرح و لایحه‌ای باید خود قانون و مصادیق بیرونی آن به طور کامل دیده و ضمانت اجرایی آن لازم الاجرا باشد. از سوی دیگر باید تضمین‌های اجرایی آن در لایحه پررنگ تر شود. البته باید گفت از لحاظ زمانی، مهمتر از تعریف ضمانت‌ها، اجرای سفت و دقیق آن در ابتدای اجرای لایحه است، چرا که وقتی هر طرحی در ابتدا با قوت اجرا شود می‌توان گام‌های محکمی برای ادامه آن برداشت.

روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «مشاجره ‌های خانوادگی با فضای مجازی شدت گرفته است» به گفت وگو با مصطفی اقلیما جامعه شناس برجسته و بنیانگذار مددکاری اجتماعی پرداخت و نوشت: فضای مجازی یک پدیده جدید اجتماعی و فرهنگی است که در سال‌های اخیر در کشورهای مختلف جهان به وجود آمده و خیلی زود نیز فراگیر شده است. با این همه، فضای مجازی به دلیل مسائل فرهنگی و سیاسی امکان تطبیق بیشتری با سبک زندگی کشورهای غربی داشته است. این در حالی است که این وضعیت در ایران وجود نداشته و جامعه ما به هیچ‌عنوان آمادگی حضور فضای مجازی را نداشته و زمینه‌های آن در ایران مهیا نبوده است. یکی از مهم‌ترین کارکردهای فضای مجازی در ایران ارتباط دو جنس مخالف با هم بوده است. در گذشته حضور یک دختر و پسر نامحرم در خیابان در کنار یکدیگر یک امر مذموم و سوال برانگیز تلقی می‌شد وبا هزینه‌های اجتماعی و خانوادگی همراه بود. با این همه، پس از حضور فضای مجازی درایران به دلیل نبودن اهرم‌های فشار دو جنس مخالف بدون هیچ‌هزینه و دردسری با هم ارتباط برقرار می‌کنند و به هر شکل که تمایل داشته باشند با هم صحبت می‌کنند و عکس و فیلم ردوبدل می‌کنند. در نتیجه فضای مجازی این فرصت را به دختران و پسران جامعه داده که با فراغت بال و دردسر کمتری به دغدغه‌های خود بپردازند.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: هر کشوری با توجه به فرهنگ و روابط اجتماعی از فضای مجازی استفاده می‌کند. برای مثال در کشور آمریکا مردم خیلی کم از فضای مجازی استفاده می‌کنند و فضای مجازی به یکی از ابزارهای مهم زندگی آنها تبدیل نشده است. این در حالی است که در ایران فضای مجازی در بین همه اقشار جامعه رسوخ کرده و از کارگر تا شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی همگی به فضای مجازی وابسته شده است. دلیل این مساله نیز این است که فشارها و مشکلات زندگی باعث شده که فضای مجازی به همه زندگی مردم ایران تبدیل شود و مردم با استفاده از فضای مجازی تاحدودی مشکلات خود را فراموش می‌کنند. از سوی دیگر در شرایط کنونی فضای مجازی به یکی از کانون‌های مناقشات خانوادگی تبدیل شده و منشأ بسیاری از مشاجرات بین زن و شوهر است. برخی از افراد تا ساعت‌های پایانی شب سرگرم فضای مجازی هستند و به همین دلیل از ایجاد صمیمیت و محبت در فضای منزل غافل می‌شوند. به همین دلیل نیز این گونه رفتار با واکنش اعضای خانواده و به‌خصوص همسران مواجه شده و فضای خانواده را مکدر و غبارآلود می‌کند. در شرایطی ما می‌توانیم به مردم بگوییم که از فضای مجازی فاصله بگیرند که شرایط زندگی بهتر را برای آنها فراهم کنیم و اجازه بدهیم مردم دغدغه‌های خود را به صورت شفاف و صریح بیان کنند. نکته جالب این است که کسانی که نسبت به رویکرد فضای مجازی در جامعه انتقاد می‌کنند نیز به شکل‌های مختلف از فضای مجازی استفاده می‌کنند. دلیل این مساله این است که فضای مجازی نوعی آزادی مجازی برای مردم ایران به وجود آورده که به واسطه آن می‌توانند دغدغه‌ها و سلایق خود را در زمینه‌های مختلف مطرح کنند و به واسطه آن پاسخ مناسبی دریافت کنند.

روزنامه «دنیای اقتصاد» در یادداشتی با عنوان «فضای مجازی ما را مستعمره می‌کند» می نویسد: فضای مجازی آماده است که ما را مستعمره کند. اینکه صداوسیما کار خود را انجام می‌دهد و مردم در تلگرام دنبال اخبار هستند، اصلا درست نیست. سازمان ادراک شفافیت مدعی است که احساس فساد را اندازه‌گیری می‌کند؛ نه اینکه چقدر یک ساختار فاسد است. طبق آمار ۲۰۱۷ این سازمان مردم کشور دانمارک با نمره ۹۰ کمترین احساس فساد را دارند و کشور ایران نیز نمره ۲۹ را به دست آورده است. طبق این آمار میانگین احساس فساد در کشورهای اسلامی عدد خوبی ندارد. مطمئنم این موضوع بیشتر در نحوه اداره این جوامع ریشه دارد تا اینکه بر مبنای متون اصلی مذاهب گوناگون باشد. سهم عمده‌ای از این کشورهای اسلامی مستعمره بوده‌اند و در این میان ایران جزو معدود کشورهایی است که مستعمره نبوده است. به طور کلی می‌توان گفت کشور ایران در جهان استثنا و همچنان در گذر از سنت به مدرنیته است.

در ادامه این یادداشت که به قلم محسنیان راد نگاشته شد، آورده است: اگر رسانه‌ها اطلاع ‌رسانی نکنند و بدی‌ها و خوبی‌ها را نگویند کسی هم نمی‌تواند نهی از منکر کند. اگر امروز می‌خواهیم جامعه اسلامی داشته باشیم باید به رسانه‌ها فرصت شفاف‌سازی بدهیم. رسانه‌ها باید بتوانند شفاف و آزاد سخن بگویند که در کشور ما آن طور که باید این شرایط حاکم نیست؛ البته در این میان برخی از رسانه‌ها هم به خاطر منافع و روابطی که دارند برخی موضوعات را اصلا عنوان نمی‌کنند. اگر قرار باشد رسانه‌ها حرف بزنند و شفاف‌سازی کنند باید بپذیریم که اشتباهات آنها نیز اجتناب‌ناپذیر است و نباید آنها را برای اشتباهاتی که به عمد انجام نداده‌اند، مواخذه کرد. به هر حال ما برای مبارزه با فساد به شفافیت نیازمندیم و باید نگاهمان به تامین‌کنندگان شفافیت یعنی همان رسانه‌ها متفاوت باشد. شفافیت‌سازی رسانه‌ها با وجود همه هزینه‌هایی در پی دارد امکان‌پذیر است. اگر روزنامه‌نگاری مطلبی را منتشر می‌کند باید حتما مورد توجه و بررسی قرار بگیرد. من خودم بارها در دادگاه شرکت کرده و عنوان کرده‌ام که باید به رسانه‌ها فرصت داده شود تا اطلاعاتشان را حتی با وجود خطاهای احتمالی منتشر کنند.

** مهار معضل طلاق با ارایه برنامه جامع علمی
هنگامی که چارچوب ها و تضمین های محیطی برای فرد حاصل شود به طور ناخودگاه امنیت اجتماعی تامین می شود. معضل طلاق یک تغییر است که فرد مطلقه بعد از ترک زندگی وارد یک شرایط جدیدی از زندگی می شود که همین امر بسیاری از بحران ها و نگرانی های مختلفی را در سطح اجتماع پدید می آورد. بنابراین باید نهادهای مدنی و مردم نهاد به صورت تدریجی به صحنه های اجتماعی وارد شده و در امر سلامت زندگی مشترک و امر طلاق فعالیت هایی انجام شود که این امر نیازمند ارایه برنامه جامع علمی در سطح کلان است.

روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «طلاق‌های صوری برای افزایش مستمری» نوشت: یکی از دوستان تعریف می‌کرد به دفترخانه رسمی ازدواج و طلاق برای ثبت طلاقم رفتم، اما دیدم میان کسی که خطبه عقد را می‌خواند و یک خانم جر و بحث بالا گرفته و پشت سر هم خطبه‌خوان می‌گفت: خواهرم نمی‌شه، این کار گناهه. اما اصرار از خانم و انکار از خطبه‌خوان، در نهایت با صدای بلند گفت که «من می‌خواهم از شوهرم طلاق بگیرم، اما توافقی تا تک‌فرزندم که پسر هم هست به سربازی نرود، حتی حضانتش را هم می‌گیرم و به عنوان یک زن سرپرست خانوار می‌توانم فرزندم را از سربازی معاف کنم.» این جملات را که شنیدم گفتم خدایا یعنی چه؟ نمونه‌هایی از طلاق‌های صوری (توافقی) در تامین اجتماعی هم وجود دارد که وقتی پدر یک خانواده فوت می‌کند دخترش حتی وقتی که زندگی خوبی دارد برای دریافت مستمری پدرش طلاق صوری می‌گیرد تا بتواند از این مستمری بهره‌مند شود. در نمونه‌ای که یکی از کارکنان شعب تامین اجتماعی تعریف می‌کرد خانمی برای این موضوع به تامین اجتماعی می‌آید و می‌گوید من مطلقه هستم و می‌خواهم از مستمری پدرم بهره‌مند شوم، اما وقتی میان وی و یکی از مراجعان صحبت‌هایی رد و بدل می‌شود، می‌فهمم که وی طلاق صوری گرفته تا از مستمری پدرش استفاده کند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: محمدعلی جنانی مدیرکل امور فنی مستمری‌های سازمان تامین اجتماعی بیان کرد که بر اساس بند سه ماده ۴۸ قانون حمایت از خانواده مصوب یکم اسفند سال ۱۳۹۱ مصوبه مجلس فرزندان مونث مستمری‌بگیران به شرط نداشتن شوهر و شغل می‌توانند از مزایای مستمری بازنشستگان بهره‌مند شوند. در ارتباط با اجرای این قانون گاها گزارش‌هایی مبنی بر اینکه اقدام به طلاق صوری می‌شود و به منظور بهره‌گیری «من غیر حق» از قانون یادشده به دست ما می‌رسد که در این مورد استعلامی که از دفتر مقام معظم رهبری داشتیم، فرمودند سوء‌استفاده از مقررات جایز نیست و موجب ضمان است. این سازمان بر اساس قانون یادشده وظیفه دارد که به تمام دختران مطلقه فاقد شغل مستمری بگیران و بازنشستگان تا زمانی که زنده هستند، این تسهیلات (پرداخت حقوق پدر به دختر) را ارائه دهد، اما نه اینکه دختران به دلیل بهره‌مندی از این حقوق به طلاق ‌های صوری روی بیاورند تا علاوه بر پایان زندگی خودشان، هزینه ‌هایی نیز برای تامین اجتماعی بتراشند. بحث طلاق‌های صوری و حذف قانون موجود آن مستلزم اصلاح قانون است و باید این قانون تعدیل شود چون برای ما ایجاد مشکل می‌کند.

روزنامه «اعتماد» با درج یادداشتی با عنوان «تلویزیون تبرئه می کند» می نویسد: روابط زن و مرد در تمام فیلم‌ها و سریال‌هایی که تلویزیون ما پخش می‌کند، شرعی و عرفی است. فرقی هم نمی‌‌کند که آن فیلم ساخته ایران باشد یا کشورهای اسکاندیناوی. همین که زن و مردی زیر یک سقف تنها باشند، بی‌تردید آن دو به یکدیگر محرمند؛ آن هم نه بر مبنای عرف و شرعی که ماجرای فیلم در آنجا اتفاق می‌افتد، بلکه بر مبنای شریعت اسلام و عرف ایران. در این سی و نه سال پس از انقلاب، تاکنون در جریان هیچ فیلم وسریالی که ساخته صدا و سیما باشد، طلاق اتفاق نیفتاده است. اشتباه نکنید. زن مطلقه و مردی که زنش را طلاق داده را در این فیلم‌ها می‌بینم؛ اما طلاق آنها در جریان فیلم صورت نمی‌گیرد (قبلا کارشان به طلاق کشیده شده است). اگر هم طلاق و طلاق‌کشی‌ای رخ دهد، دوباره به یکدیگر رجوع می‌کنند! مردان و زنانی که در سریال‌های ایرانی ازدواج می‌کنند، مجبور به ادامه زندگی‌اند؛ حتی اگر هر کدام‌شان بعد از مدتی به خون یکدیگر تشنه شوند.

سیداکبر میرجعفری در ادامه این یادداشت می نویسد: نکته جالب این است که گاه در حین ساختن بعضی از همین سریال‌ها کارگردان یا هنرپیشه‌های آن در عالم واقع کارشان به طلاق کشیده شده و اخبارش هم به بیرون درز کرده است. بنابر آنچه نوشتم: تلویزیون تمام زنان و مردان فیلم‌هایش را از هرگونه رابطه غیر‌شرعی تبرئه می‌کند. گرچه اغلب ما می‌دانیم که دست کم در فیلم‌های خارجی ماجرا به این شکل نیست و سیمایی‌ها به مدد دوبله می‌توانند روابط قهرمانان فیلم‌ها را شرعی و عرفی جلوه دهند. اصلا می‌پذیریم که این کار بسیار هم پسندیده است و جلوی انحراف بینندگان را می‌گیرد. می‌گویم: ‌ای کاش نگاه تمام مسوولان ما از- کمیته دهه شصت بگیر تا گشت ارشاد اکنون و قوه قضاییه- نسبت به کل جامعه اعم از دختران و پسران و… از همین جنس بود و تبرئه کردن را از سیمای جمهوری اسلامی می‌آموختند؛ سیمایی که خود بخش مهمی از فرهنگ نظام را شکل می‌دهد. اگر چنین نگاهی از همان روزهای پس از انقلاب رواج می‌یافت، دیگر هیچ نیازی به این همه بگیر و ببند و دستگاه‌هایی چون کمیته و گشت ارشاد و… نبود.

روزنامه «صبح نو» در مطلبی با عنوان «اعتیاد، علت بیش از ۵۰ درصد طلاق ها» به گفت وگو با حسن موسوی‌چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی، پرداخت و نوشت: وقتی موضوع طلاق را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در حوزه طلاق موادمخدر است. در واقع بیش از ۵۰‌درصد و حتی در برخی از آمارها تا ۶۵‌درصد علت اصلی دادخواست‌های طلاق موضوع موادمخدر و روانگردان‌هاست. گرچه نمی‌توان گفت که طلاق یک پدیده تک‌علیتی است، اعتیاد یکی از عوامل موثر و کلیدی است که در طلاق نقش قابل ملاحظه‌ای دارد. یکی از موضوعاتی که در کشور ما فراوانی بالایی دارد، موضوع اعتیاد به موادمخدر است و در کنار آن هم موضوع طلاق دیده شده است. هر دوی اینها بر‌اساس پژوهش‌ها و تحلیل‌های انجام شده از وضعیت کشور به عنوان دو اولویت از پنج اولویت حوزه اجتماعی تعیین شده‌اند که نشان می‌دهد به تنهایی و در کنار هم قابل تامل و بررسی هستند.

در ادامه این مطلب می خوانیم: وقتی موضوع طلاق را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار در حوزه طلاق موادمخدر است. در واقع بیش از ۵۰‌درصد و حتی در برخی از آمارها تا ۶۵‌درصد علت اصلی دادخواست‌های طلاق موضوع موادمخدر و روانگردان‌هاست. گرچه نمی‌توان گفت که طلاق یک پدیده تک‌علیتی است، ولی اعتیاد یکی از عوامل موثر و کلیدی است که در طلاق نقش قابل ملاحظه‌ای دارد. به عبارت دیگر اعتیاد موجب خشونت خانگی و موضوعات متعدد دیگری می‌شود که نتیجه آن افزایش طلاق در کشور است. بسیاری از افراد به دلیل طلاق و عدم آمادگی مواجهه با مشکلات بعد از طلاق ممکن است درگیر حوزه موادمخدر شوند. همچنین افسردگی ناشی از طلاق، عدم پذیرش و انزوای پس از طلاق هم عواملی هستند که افراد به سمت موادمخدر گرایش پیدا کنند، اما اگر بخواهیم بین این دو اولویت بگذاریم، طبیعتا تاثیر موادمخدر بر طلاق بسیار پررنگ‌تر است تا برعکس. گاهی مواقع موادمخدر رضایت زناشویی را به حداقل می‌رساند.

*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مریم همتی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**۹۱۱۷**۹۱۳۱
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد