ایجاد بسترهای مناسب؛ گامی اساسی در تقویت و توانمندسازی زنان
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد. گروه اطلاع
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۶ داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
**رشد و توسعه جامعه با رویکرد توجه به مشکل های زنان
رشد و توسعه از جمله هدف های همه جوامع است که برای رسیدن به آن عوامل مؤثری نقش دارند که اساسی ترین و مهمترین آن سرمایه انسانی به شمار می رود و با توجه به حضور زنان در جامعه بدون شک نقش آنان در توسعه، عاملی بنیادی به حساب می آید. هر چند این قشر در مواقعی با مشکل ها و آسیب هایی مواجهه می شوند که باید برنامه های متعددی برای کاهش آن در نظر گرفت.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «توفان مشکلات برای مدیریت زنان» می نویسد: اگرچه بحث حضور زنان در عرصه مدیریت کشور و دستگاههای اجرایی در سالهای اخیر مورد توجه کارگزاران قرار گرفته اما روند آن در همه این سالها نشان میدهد بیشتر اقدامات صورت گرفته بهویژه در بحث مدیریتهای کلان مانند وزارتخانه، به صورت نمایشی بوده است. این موضوع در بازه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری نمود بیشتری پیدا میکند؛ به عبارت دیگر، در چند دوره گذشته زنان برای جناحهای مختلف سیاسی ابزاری شدهاند برای جمعآوری آرا اما رفته رفته با فاصله گرفتن از حال و هوای انتخابات، مدیریت زنان هم به دست فراموشی سپرده میشود.
همه اینها درحالی است که شهرها و بهخصوص، کلانشهرها دارای این ظرفیت هستند که از توانمندیهای ذاتی بانوان بهره ببرند و به خاطر ذات اجتماعی امور در شهرها، زنان بهعنوان بخش انکارناپذیر جامعه، میتوانند نقش فعالی داشته باشند اما فعالسازی این پتانسیل نیاز به یک برنامه و عزم همگانی دارد تا همپای کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه، نقش زنان در مدیریت شهری جدی گرفته شود و مدیریتهای کلان در اختیار آنها قرار گیرد.
نکته دیگر اینکه ایران در حالی در قعر جدول رتبهبندی نرخ شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد قرار دارد که شرکت زنان در امور اقتصادی و سیاسی اندکی پیشرفت کرده است اما همچنان موانع کاهش شکاف جنسیتی در بسترهای اقتصاد، سیاست و بهداشت وجود دارد. موانعی همچون نبود قوانین حمایتی از زنان، نبود بسترهای لازم برای مشارکت زنان، در ارجحیت بودن بهکارگیری مردان در پستهای مدیریتی کلان و در نهایت عدم اعتماد به نفس زنان، عامل افزایش این شکاف جنسیتی شده است.
در ادامه می خوانیم: توانمندی زنان به اندازهای است که در تمامی مراحل سخت و دشوار زندگی، دوشادوش مردان ایستادهاند و تلاش میکنند تا موانع مختلف سد راه رشد و پیشرفت را کنار بزنند. شاهد این ادعا، افزایش توانمندیهای زنان در عرصههای علمی و آموزشی، حضور در میادین ورزشی و سِمتهای مختلف است. با وجود مشکلات زیاد، زنان باید برای دستیابی به مقامهای بالای مدیریتی به دنبال احقاق حقوق خود باشند و از توفان موانع نهراسند. به هرحال همانطور که شهیندخت مولاوردی، دستیار ویژه رئیسجمهوری در امور حقوق شهروندی میگوید کاهش شکاف جنسیتی در ایران زمانبر است و با تلاش زنان فعلی در پستهای مدیریتی میتوان به آینده حضور زنان در مدیریت کلان کشور امیدوار بود.
روزنامه «همشهری» در یادداشتی با عنوان «نگاهی به وضعیت آموزش زنان در ایران» نوشت: یکی از عرصه هایی که زنان از زمان مشروطه برای کسب موفقیت در آن تلاش کرده و دستاوردهای قابل توجهی نیز به دست آورده اند آموزش است. پس از پیروزی انقلاب به رغم شرایط جنگی، اقدامات موثری از سوی دولت برای گسترش امکانات آموزشی در مناطق روستایی و دوردست صورت گرفت. در کنار این اقدامات، به دلیل تحول نگرش در خانواده های مذهبی و سنتی نسبت به نظام آموزشی و جدا شدن مدارس دختران از پسران، شاهد رشد حضور دختران در مدارس بودیم. رشد کمی آموزش برای دختران تا سطوح آموزش عالی هم گسترش یافت و با افزایش دانشگاه های دولتی و تاسیس دانشگاه آزاد، ظرفیت پذیرش دانشجو بیشتر شد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: هم اکنون با وجود دستاوردهای قابل توجه در زمینه آموزش زنان، همچنان درصدی از نابرابری بین زنان و مردان در این عرصه وجود دارد. بر اساس آمار مربوط به سرشماری سال ۹۰ میزان باسوادی در جمعیت بالای ۶ سال در مردان ۹۱.۵ درصد و در زنان ۸۵.۶ درصد بوده است. در آموزش عالی در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ در برابر ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار دانشجوی پسر، ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجوی دختر در مقطع کارشناسی تحصیل کرده اند.
تبعیضها، رفتارهای ناسالم و خشونتهای پنهان و آشکار والدین با زنان در جامعه آنها را به معضلات متعدد روحی و روانی میکشاند و ناخودآگاه بر روحیه زنان و دختران تاثیرگذار است. آنها برای گریز از این مشکلات به سمت راهکارهای کارآمد نمیروند بلکه راه حل مساله را استفاده از ابزار ناکارآمد، هیجانی یا هیجان مدار میدانند و با بهکارگیری اینگونه مکانیسمها از مسائل روحی و روانی خود فرار میکنند.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «زن در مدل اسلامی» به قلم علی مطهری نایبرییس مجلس شورای اسلامی می نویسد: ۱۷ دی سالروز کشف حجاب توسط رضاخان است. رضاخان به پیروی از آتاترک در ترکیه، به خیال فرنگی کردن ایران اقدام به این کار کرد. او فکر میکرد پیشرفت اروپاییها در صنعت و نظام اجتماعی ناشی از بیحجاب شدن زنان اروپاست که سالها قبل از آن آنها هم از پوشش مناسبی برخوردار بودند. البته وضعیت زنان ایرانی در دوره رضاخان وضع مورد نظر اسلام نبود، چرا که اکثر قریب به اتفاق آنها پردهنشین بودند و استعدادهای انسانی آنها شکوفا نمیشد و نقش مستقیمی در ساختن جامعه و تاریخ نداشتند اگرچه نقش غیرمستقیم زن از راه تاثیری که بر مرد دارد همیشه وجود داشته است.
راه اصلاح آن وضع، کشف حجاب نبود بلکه همان راه اسلام بود یعنی ایجاد فضای مناسب برای تحصیل و ورود بانوان به جامعه، تا ضمن عمل به تعهدات خود در خانواده و وظیفه مادری نیروی کار و تولید جامعه را افزایش دهند و این امر با رعایت پوشش اسلامی و حریم میان زن و مرد بیگانه قابل تحقق بود. اما رضاخان چشم بسته به سوی فرهنگ غربی رفت و از نیروی روحانیت در ایران و عواطف مذهبی مردم غافل بود. لذا با مقاومت شدید مردم مواجه شد که اوج آن فاجعه کشتار معترضان در مسجد گوهرشاد مشهد بود.
در ادامه این یادداشت آمده است: استاد شهید مطهری به خوبی تشخیص داده بود که مساله زن و حقوق او در جامعه ایران از مسائل اساسی است که باید به پرسشهای مربوط به آن که بهانهای برای حمله به نظام خانوادگی و حقوق اسلام شده است، پاسخ داد. از همین رو میبینیم بخش قابل توجهی از آثار آن اسلامشناس گرانقدر به مسائل مربوط به زن اختصاص یافته است، مانند کتاب نظام حقوق زن در اسلام، مساله حجاب، اخلاق جنسی و پاسخهای استاد به نقدهایی بر کتاب مساله حجاب. استاد مطهری معتقد است نهضت حقوق زن در اروپا به انسان بودن زن توجه کرد اما از زن بودن زن غفلت کرد و توجهی به اختلافات طبیعی زن و مرد که دست خلقت قرار داده است نداشت و به همین جهت به نتیجه مطلوب نرسیده است چرا که به جای تساوی حقوق زن و مرد به دنبال تشابه حقوق زن و مرد بوده است و به همین جهت زن غربی مورد ظلم واقع شده، ضمن اینکه احترام و ارزش خود را نیز به خاطر بیماری برهنگی و عریانی و به آسانی در دسترس مرد بودن، از دست داده است.
**سلامت فرد و اجتماع در گرو مبارزه فراگیر و منطقی با مواد مخدر
مواد مخدر به عنوان یکی از مهمترین معضل های اجتماعی زندگی انسان های زیادی را با خطر روبرو کرده است. این مواد؛ قدرت اندیشه، نوآوری و سازندگی را از میان می برد و بنیان خانواده را نابود می کند. به همین سبب مبارزه فراگیر و منطقی باید به عنوان اولویت های اساسی نهادهای مسوول محسوب شود تا بتوانیم در سایه چنین راهکارهایی جامعه ای پویا و سالم داشته باشیم.
روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «اعتیاد با چاشنی تنگدستی» نوشت: معتادان بیبضاعت چارهای ندارند. آنها فقط زندگی خود را دود میکنند. هر چند قصد دارند خود را از منجلاب اعتیاد بیرون بکشند، اما از تمکن مالی بیبهرهاند. دقیقا قوز بالای قوز مصداق همین حالت است. معتادان بی بضاعت در دستانداز درمان هستند. انگار آنها جادهای را تخت گاز سر بالا میروند بدون آنکه سرپایینی در انتظارشان باشد. از مدتها پیش قرار بود تحت حمایت قرار گیرند ولی نتیجهای عایدشان نشده است. البته در این میان باید گفت که سازمان بهزیستی در صورت ارزیابی عدم استطاعت مالی معتادان به آنها یارانه درمان میدهد، اما اعتبارات این سازمان در این راستا به حدی ناچیز است که اصلا به چشم نمیآید. از سوی دیگر، توجه به میزان کیفیت خدمات ارائه شده هم در این مقال میگنجد. خلاصه کلام اینکه وقتی پای درد دل معتادان بیبضاعت خسته از اعتیاد مینشینیم، از کمی و کاستیها کم نمیگویند. از نحوه بد برخوردها تا شکنجههایی که گاه اخبار آن از فراسوی مراکز درمانی بیرون میآید. این در حالی است که گویا اخیرا صفحه برگشته و قرار است که روی دیگر سکه به آنها نشان داده شود.
چندی پیش سخنگوی ستاد مبارزه با موادمخدر کشور از ابلاغ مصوبه حمایت از معتادان بیبضاعت خبر داد و بیان کرد که از این پس، این دسته از معتادان از سوی وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی مورد حمایت قرار میگیرند. خبر خوشی که بارقه امید را در دل معتادان بی بضاعت روشن کرد، چرا که مسیر پر فراز و نشیب ترک اعتیاد زیر نظر متخصصان و با رعایت حقوق انسانی هزینهبردار است و جز با حمایتهای دولتی امکانپذیر نیست. به گفته پرویز افشار این قانون سالهاست که به تصویب رسیده است، اما تاکنون به اجرا درنیامده بود که اینک بر اساس مصوبه جلسه ۱۳۴ ستاد مبارزه با موادمخدر اجرایی خواهد شد. به همین منظور در حمایت از معتادان بی بضاعت، دبیرخانهای در وزارت رفاه، کار و امور اجتماعی تشکیل خواهد شد. بر اساس این مصوبه همه معتادان بی بضاعت تحت پوشش حمایت برای درمان قرار میگیرند.
در ادامه آمده است: اعتیاد این بلای خانمانسوز در کشورمان قدمتی دیرینه دارد، خانوادههای بسیاری را از هم پاشیده و جانهایی را گرفته است. از تبعات والدین معتاد بر کودکان خانواده نیز چیزی نگوییم بهتر است. در واقع نیاز به لاپوشانی نیست. پیر، جوان، کودک، نوجوان، زن، مرد، تحصیلکرده و کارگر همه به نوعی گرفتار مخدرها و به تبع آن کمپهای ترک اعتیاد شدهاند. کمپهایی که بسیاری از معتادان پرده از آزار و اذیت آن برداشته و آن را به نوعی شکنجهگاه تعبیر کردهاند.کافی است عبارت «شکنجه معتادان در کمپهای ترک اعتیاد» را در گوگل جستوجو کنید و با روایتهای بسیاری از مددجویان رو به رو شوید. این در حالی است که زنان شهرستانی هم برای ترک اعتیاد مجبور به ترک دیار خود هستند و تمامی این مسائل موجب میشود که همچنان اعتیاد به عنوان یکی از آسیبهای اجتماعی صدرنشین باشد و در دل خود نیز مشکلات دیگری را به بار آورد.
روزنامه «ایران» در یادداشتی با عنوان «تریاک، عامل مهم بروز سرطان در ایران» به قلم فریبا خان احمدی می نویسد: نتیجه ۱۰ سال مطالعه و پژوهش تیم تحقیقاتی دکتر «رضا ملک زاده» معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت و دانشمند برتر پزشکی دنیا درباره نقش تریاک در بروز سرطانها برای نخستین بار در نشست «ریچارد دل» در شهر لیون فرانسه در مؤسسه بینالمللی تحقیقات سرطان فرانسه وابسته به سازمان بهداشت جهانی روز گذشته اعلام شد. از همین رو مؤسسه بینالمللی تحقیقات سرطان فرانسه به خاطر این تحقیق مفصل در زمینه شناخت علل و پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش و به جهت اینکه سازمان بهداشت تریاک را مانند سیگار بهعنوان عامل خطر سرطان اعلام کند مدال افتخار به این دانشمند ایرانی اعطا کرد.
تحقیقات گسترده دکتر ملکزاده و تیم تحقیقاتیاش در پژوهش بزرگ «کوهرت سرطان» در ۳۲۴ روستا و شهر گنبدکاووس استان گلستان درباره بررسی علت سرطان در این استان انجام گرفت. شناسایی و کشف ۱۰ عامل خطر سرطانهای دستگاه گوارش از جمله مصرف چای داغ و تریاک از جمله دستاوردهای علمی و تحقیقاتی این محقق ایرانی است. در مطالعه کوهرت سرطان ۵۰ هزار نفر در استان گلستان مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد بیش از ۸ هزار و ۴۰۰ نفر به صورت مداوم روزانه نیم گرم مصرف تریاک داشتند.در افراد تریاکی مرگ و میر بهدلیل افزایش احتمال ابتلا به بیماریهای تنفسی، قلبی و سرطانها بویژه سرطان مری ۸۶ درصد بیشتر از دیگران گزارش شد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: بر اساس مطالعات افراد بالاتر از ۱۰ درصد یا در بعضی از استانها بالاتر از ۱۸ درصد از افرادی بالای ۴۰ سال تریاک مصرف میکنند. حتی گفته میشود در بعضی استانها تریاک از مصرف سیگار نیز بیشتر است گرچه تاکنون تصور بر این بود که مصرف تریاک در درمان بعضی بیماریها مؤثرتر است اما مطالعات جدید نشان داده تریاک سرطان زا است و حتی ضرر آن از سیگار هم بیشتر است و دلیل اینکه سرطانهای دستگاه گوارش در ایران جزو نخستین سرطانها است به مصرف چشمگیر تریاک در کشور نیز برمیگردد.به گفته دکتر ملکزاده تریاک و اعتیاد به آن در ابتلای افراد به بیماریهای تنفسی، قلبی و سرطانها بویژه سرطان لوزالمعده و مری نقش دارد و مرگ و میر مردم در استان گلستان ناشی از اعتیاد به این ماده مخدر است و در این میان عوارض مصرف تریاک و مواد مخدر در زنان بیشتر از مردان است.
روزنامه «شهروند» در گزارشی با عنوان «اعدام موادمخدری ها مشروط و ممنوع» نوشت: بالاخره بخشنامه توقف اعدام محکومان موادمخدر و تخفیف به محکومان حبس ابد ابلاغ شد و این قانون بهزودی به مرحله اجرایی خواهد رسید. این بخشنامه دیروز و در اجرای قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب ۱۳۹۶.۷.۱۲ از سوی آیتالله آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه به تمامی مراجع قضائی کشور ابلاغ شد. بر اساس قانون جدید، تنها افرادی که درباره تولید یا توزیع بیش از ۵۰ کیلوگرم موادمخدر سنتی یا بیش از ۲ کیلوگرم هرویین یا ۳ کیلوگرم متامفتامین (شیشه) محکوم شوند، به اعدام محکوم خواهند شد که مقدار این مواد در قانون قبلی، ۵ کیلوگرم موادمخدر سنتی و ۳۰گرم موادمخدر صنعتی بود.
قانونی که دیروز به مرحله ابلاغ رسید، مخالفان فراوانی هم داشت و بحث ابتدایی آن سال ۹۴ و در مجلس مطرح شد که تا به امروز روند قانونیشدن آن طول کشید. علاوهبر این، مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر پس از مطرح شدن این موضوع، بارها از مخالفت خود با این طرح سخن گفتند. آنها معتقد بودند که این موضوع باعث افزایش جرایم مربوط به مواد مخدر خواهد شد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: این قانون جدید که حالا تبدیل به بخشنامه هم شده عطف به ماسبق هم میشود و براساس آن پرونده حدود ۵هزار مجرم مواد مخدر که ممکن بود اعدام شوند، دوباره بررسی خواهد شد.پیش از این و در اوایل آذر که این موضوع تازه تصویب شده بود، دادستان تهران گفته بود که «به دنبال ابلاغ قانون جدید مبارزه با مواد مخدر که با الحاق یک ماده به آن برای تخفیف مجازات اعدام و حبس ابد در جرایم مرتبط با مواد مخدر اجرایی شده است، سههزار و ۳۰۰ درخواست اعاده دادرسی و لغو حکم اعدام یا حبس ابد به دستگاه قضائی رسیده است. دادسرای ناحیه ۲۰دریافتکننده این درخواستهاست.» با توجه به تعداد افراد مشمول این قانون جدید و عطف به ماسبقشدن آن، احتمالا تعداد این درخواستها افزایش خواهد یافت و افراد بیشتری از حکم اعدام یا حبس ابد رهایی خواهند یافت.
**امیرکبیر؛ بزرگمردی میهن دوست و آینده نگر
در تاریخ گذشته و دوران معاصر ایران چهره های مهمی در جایگاه صدرات قرار داشته که از دل مردم برخاسته اند و نماینده مردم در حکومت ها بودند. یکی از این افراد میرزا تقی خان امیرکبیر بود؛ صدراعظم مصلح و دولت مردی میهن دوست و آینده نگر که شیفته استقلال و آزادی کشورش بود و برای رسیدن به این هدف اصلاحاتی در داخل نظام حکومتی انجام داد و سرانجام در راه رسیدن به این آرمان ها جان خود را فدا کرد.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «او پدر جریان اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان است» به قلم داریوش رحمانیان نوشت: تاریخ را بهتر است هر چه منطقیتر، روشمندتر و علمیتر بررسی کنیم و تا جایی که میتوانیم از سیاستزدگی دور نگه داریم و روایت علمیتری ارایه دهیم. اینکه خیلیها معتقدند امیرکبیر این روزهاست که در تاریخ پررنگ شده و اسمش بر سر زبانها افتاده، گزاره نادرستی است. امیرکبیر از زمان حیاتش به عنوان یک دولتمرد کارآمد و مردمی، شهرت و محبوبیت زیادی داشت. مردم او را دوست داشتند و شایستگیاش دستکم برای بخشی از بزرگان و مردم آن زمان محرز بود. البته امثال امیرکبیر همان زمان هم دشمنان خودشان را داشتند و حتی آنها را کوبیدند و کوشیدند چهرهشان را مخدوش کنند، اما بههرجهت این طرز فکر که میرزا تقیخان امیرکبیر امروزه یا در ۵۰ سال اخیر با نوشتههای کسانی چون فریدون آدمیت و امثال اینها به یک قهرمان ملی تبدیل شده، دیدگاهی اشتباه است. امیرکبیر به واسطه خوی و خصلت، کارنامه و تواناییهایی که از خودش نشان داد و شایستگیای که داشت در ذهن مردم بزرگ شد. همان زمان هم قصههایی پیرامون او بر زبان مردم پدیدار شد که شاید بخشی از آن در حسن قصهپردازی و مبالغه بوده و بخش دیگری از آن پایهای در حقیقت داشته؛ قصههایی که در کتابی به نام «نوادرالامیر» جمع شده و به بخشهای نادر و کممانند زندگی و کارنامه میرزا تقیخان امیرکبیر اشاره دارد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: با وجود اینکه پیش از او عباس میرزا، قائم مقام پدر، قائممقام پسر و عدهای دیگر جریان اصلاحات و تجددخواهی را در ایران شروع کرده بودند، اما با توجه به کارنامه امیرکبیر در سه سال و یک ماه و بیست و هفت روز زمامداری به عنوان صدراعظم ناصرالدین شاه جوان، میتوان گفت امیرکبیر نقطه عطفی در تاریخ اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان رقم زد و شاید گزاف نباشد اگر بگوییم او پدر جریان اصلاحات و تجددخواهی ایرانیان است.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «مردی به بزرگی امیرکبیر» می نویسد: میرزا تقیخان امیرکبیر ستاره بینظیر تاریخ ایرانزمین دارای روحیهای اصلاحطلب بود. عشق عمیق وی به استقلال و آزادی و اقتدار ملت مسلمان ایران، او که مصلحی چنین تشنه اصلاح، سیاستمداری چنان شیفته استقلال و زمامداری چنین خیرخواه ملت، نهتنها در تاریخ دو هزار و چند صد ساله ایران بلکه در تاریخ جهان، کمنظیر و کمیاب است.اصلاحات داخلی در زمینه اعتلای فرهنگ، تنظیم اقتصاد و تطهیر عرصه سیاست کشور، اقدام در جهت احیای دین و بسط عدالت در سطح جامعه، مبارزاتش در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران و حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، ریشه کن کردن فقر که طی سه سال و اندی صدارت میرزا تقیخان امیر کبیر انجام گرفت، همه قابل تحسین است.
اقدامات او به صورت تیتروار به بدین شرح است: تاسیس دارالفنون، نشر علوم جدید، ترویج صنایع جدید، فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس در ایران، ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی، ایجاد روزنامه و انتشار کتب، مبارزه با فساد، تقویت بنیه اقتصادی کشور، استخراج معادن، بسط کشاورزی و آبیاری، توسعه تجارت داخلی و خارجی، کوتاه کردن دست اجانب در امور کشور، تعیین مشی سیاسی معینی در سیاست خارجی، اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه، ایجاد امنیت و استقرار دولت، تنظیم و سر و سامان دادن به قشون ایران، ایجاد کارخانههای اسلحهسازی، اصلاح امور قضایی، تاسیس چاپارخانه، تاسیس بیمارستان و…اقدامات انقلابی و ملی امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار، سبب شد که درباریان فاسد و خودخواه، از او سعایت کردند تا این که فرمان عزل و قتل امیرکبیر را از ناصرالدین شاه خودکامه گرفتند و او را در حمام فین کاشان به شهادت رساندند.
در ادامه این گزارش آمده است: او را به مناعت طبع میشناختند که از مظاهر غرور نفسانیاش بود، و به خواری تن در نمیداد. نماینده انگلیس ضمن اینکه به حیثیت خواهی و حساسیت میرزا تقیخان در روابط با بیگانگان اشاره میکند، میگوید: «هیچ گاه حاضر نیست رفتار متکبرانه کسی را تحمل کند». حتی وقتی که مورد بیمهری شاه واقع شد و زمان عزلش فرا رسید، حیثیت پرستی خود را از دست نداد. به شاه نوشت: «اگر حقیقتا مقصودی دارند، چرا آشکار فرمایش نمیفرمایند… بدیهی است این غلام طالب این خدمات نبوده و نیست و برای خود سوای زحمت و تمام شدن عمر حاصلی نمیداند. تا هر طور دلخواه شماست؛ به خدا با کمال رضا طالب آنست.»
روزنامه «ایران» در یادداشتی با عنوان «محبوب قلبها» به قلم سعید نیکپور کارگردان سریال امیرکبیر می نویسد: در تاریخ گذشته حسنک وزیر، خواجه نصیرالدین طوسی و قائم مقام و امیرکبیر و محمد مصدق را داریم. دورترها خانواده برمکیان و جعفر برمکی را در دستگاه خلافت عباسی داریم که نژاد ایرانی دارند. کسانی که نماینده مردم در حکومتهای استبدای بودند اما در میان این ها علاوه بر اینکه از مردم جانبداری میکنند و برای خدمت به مردم و برای تعدیل حکومت از شکل دیکتاتوری و استبدادیاش آمدهاند، امیرکبیر وضعیت متمایزی دارد. او استثنا است.بعد از اینکه مکتبش تمام میشود هم به عنوان میرزا بنویس عباس میرزا نایبالسلطنه استخدام میشود و در خدمت عباس میرزا وارد نظام میشود و به درجه افسری آن زمان میرسد. این بچه آشپز مدارج ترقی را طی میکند و سرانجام به عنوان امیرنظام آذربایجان میرسد و قشون آذربایجان زیر نظر او فعالیت میکرد و تمام ولیعهدهای قاجار را به تبریز میفرستادند تا زیر نظر امیرنظام تعلیم و تربیت شود. او در سن پنجاه سالگی همراه شاه به تهران میآید و به دلیل لیاقت و علاقه برای خدمت به جایگاه صدراعظمی ایران میرسد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: زندگی امیرکبیر مانند یک قهرمان تراژیک است، یک قهرمان ملی که مورد علاقه مردم است در اثر توطئه دستهای اجنبی حکم اعدامش صادر میشود و با آن طرز فجیع او را میکشند و یک غصه عمومی برای مردم ایران ایجاد میکنند. شما هر وقت اسم امیرکبیر را میآورید مردم با حزن و اندوه دربارهاش حرف میزنند. امیر هنوز در تصور ما زنده است و همچنان داغ کشته شدنش بر دل مردم ایران مانده است.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**۹۳۷۰**۹۱۳۱
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰