بار مساله حجاب را از دوش پلیس بردارید
اصغر مهاجری در روزنامه اعتماد نوشت: وظیفه پلیس تعیین هنجارها نیست، وظیفهاش قانونگذاری و پیشگیری هم نیست اما برخی افراد به اشتباه هنجار و قانونی را تعریف میکنند و برخی سازمانها و نهادها رفتارهایی را انجام میدهند که پیامد آن واکنشهایی را سبب میشود که فراوانیاش زیاد است، مانند نحوه برخورد با پوشش. آن نهادهای
اصغر مهاجری در روزنامه اعتماد نوشت: وظیفه پلیس تعیین هنجارها نیست، وظیفهاش قانونگذاری و پیشگیری هم نیست اما برخی افراد به اشتباه هنجار و قانونی را تعریف میکنند و برخی سازمانها و نهادها رفتارهایی را انجام میدهند که پیامد آن واکنشهایی را سبب میشود که فراوانیاش زیاد است، مانند نحوه برخورد با پوشش. آن نهادهای قانونگذار چون به صورت مستقیم در امر اجرا وارد نمیشوند، بر این اصرار دارند که قانونی که گذاشتهایم چرا اجرا نمیشود و باید به هر نحوی با آن برخورد شود. اینجاست که پلیس هرچند در قانونگذاری و پیامدهایش نقشی ندارد، باید در حوزه برخورد ورود پیدا کند. میگویند نیروی انتظامی! وظیفه تو برخورد با هنجارشکنان است و حالا زمان برخورد رسیده است، غافل از اینکه آن قانون و هنجار تعریف شده، قابلیت اجرایی ندارد و ذائقه فرهنگی جامعه از آن قانون پشتیبانی نمیکند. این مشکل از جایی شروع میشود که نهادها بدون مطالعه و بررسی لازم دست به تعریف قوانین میزنند. بسیاری از قوانینی که نمایندگان محترم مجلس تصویب میکنند (در همه حوزهها) قوانینی هستند که سنخیتی با جامعه ندارند و قابلیت اجراییشان سنجیده نشده. برای همین است که تا جوهر امضای تصویب خشکنشده از پیش مشخص است که قابلیت اجرایی قانون از دست رفته. این اتفاق ناگزیر است چون تصمیمات قبل از سنجیده شدن لباس عمل به خود میپوشند. اولین نشانه چنین نقصی در تعریف قوانین، اجرایی نشدن آنها در جامعه است. اینجاست که دست به دامن نیروی انتظامی میشوند برای برخورد. بارها تاکید کردهام که نیروی انتظامی بار افراد، گروهها و سازمانهای دیگر را بر دوش میکشد و در صورتی که با وجود برخوردها هم قانون به درستی اجرا نشود، از نیروی انتظامی بازخواست میشود در حالی که باید کسانی که این قوانین را نوشتهاند پاسخگو باشند. هیچ دلیلی ندارد که پلیس به جای مذاکره و گفتوگو با قانونگذاران، فشار را روی مردم بیاورد. دقت کنیم که در خصوص مسالهای مانند پوشش و حجاب این فشار بیشتر روی قشر خاصی از جامعه ایجاد میشود، قشری که به لحاظ سنی در مرحلهای ظریف و شکنندگی روحی قرار دارد و اصلا این نوع برخوردها با آنان جواب نمیدهد. این را میتوان از روی جامعه دید، میشود دید که جامعه دارد مسیر دیگری را میرود و این قوانین تغییری در آن ایجاد نکردهاند. این تناقض و تعارض نقشی کاملا مشخص است، تعریف هنجارها وظیفه نهادهای فرهنگی است که باید با تحقیق و بررسی به آن برسند نه اینکه مجموعهای از قوانین با هیاهو ابلاغ شود که اجراشدنی نیستند یا دستکم اکثریت مردم آنها را اجرا نمیکنند. گاهی پلیس در مواجهه با کسانی که از قوانین تعریف شده برای پوشش تخطی میکنند با شیوه بازداشت برخورد میکند و حالا هم اعلام کردهاند که قرار است کلاسهای آموزشی جانشین این نوع برخورد شود. در حالی که کلام روشنم این است که پلیس نباید مسوولیت دیگران را به دوش بکشد. برگزاری همین کارگاههای آموزشی هم بر عهده پلیس نیست. آموزش وظیفه نهادهایی است مانند آموزشوپرورش، وزارت علوم، رسانه ملی و… که وظیفهشان را انجام نمیدهند و بعد باز بار آموزش را هم قرار است پلیس تقبل کند. اگر قرار بود که در این حوزه مردم آموزش ببینند این آموزش را باید در سنین یادگیری میدیدند نه حالا و در سر کلاسهای نیروی انتظامی. نکته آخر اینکه گاهی در خبرها و گفتهها جرایمی مانند بیحجابی در خودرو و رانندگی در حالت مستی کنار هم میآیند، اینکه این دو را در کنار هم میگذارند جای تامل و سوال دارد چون خود قوه قضاییه هم دستهبندی مختلف از جرایم گوناگون دارد. برخورد با متخلفان در حوزه پوشش حتما باید متفاوت باشد از جرمی مانند رانندگی غیرطبیعی. مورد اول یک مساله فرهنگی است اما دومی یک استاندارد بینالمللی دارد و به لحاظ قوانین جزایی و کیفری در همه جای دنیا تکلیفش مشخص است.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰