تضییع حقوق زنان «حق الناس» است
روزنامه بهار: در جامعه امروز ما زنان بیش از سایر افراد مورد تهاجمهای اخلاقی قرار میگیرند. مخصوصا طیف زنانی که از نسل زنان مطبخ و آشپزخانه فاصله گرفته اند وارد عرصههای سیاسی و اجتماعی شده اند و امروز دوشا دوش مردان مدیریتهای کلان سیاسی و اجتماعی را تجربه میکنند. مشکلات پیش روی زنان بسیار است
روزنامه بهار: در جامعه امروز ما زنان بیش از سایر افراد مورد تهاجمهای اخلاقی قرار میگیرند. مخصوصا طیف زنانی که از نسل زنان مطبخ و آشپزخانه فاصله گرفته اند وارد عرصههای سیاسی و اجتماعی شده اند و امروز دوشا دوش مردان مدیریتهای کلان سیاسی و اجتماعی را تجربه میکنند. مشکلات پیش روی زنان بسیار است اما کمر همت به فتح این قلهها بسته اند تا راه را برای زنان آینده هموار سازند. زنان امروز نقش بزرگی را برای جایگاه زنان فردا ایفا میکنند. برای آشنایی با مشکلات زنان امروز و نحوه مواجهه با این مشکلات با بتول گندمی، نماینده شورای شهر مشهد به گفت و گو نشستیم.
***
* به نظر شما یک زن تا چه اندازه میتواند به عنوان نماینده شورای شهر یا مناصب این چنینی اثرگذار باشد؟
این دومین دورهای است که من در شورای شهر مشهد نماینده مردم هستم و فرقی بین زن و مرد به عنوان نماینده شورای شهر یا عضویت و پذیرش نمایندگی مردم نمی بینم. چه در دوره اول که هیچ گونه تجربه نظام شورایی وجود نداشت و چه در این دوره اگر اعلام آمادگی کردم که مسئولیتی را بپذیرم و انجام وظیفهای کنم، تقریبا همراهی و همدلی جمع اعضای شورا را احساس کرده ام. در شورای اول شهر مشهد در دو سال دوم یعنی سال سوم و چهارم، من ریاست کمیسیون برنامه و بودجه و امور اداری شورای شهر مشهد را بر عهده داشتم که شاید یکی از سخت ترین و پر کار ترین کمیسیونها شورای شهرمشهد بود. حتی میتوان گفت در آن زمان قوانین شفاف و انضباط مالی هم به آن شکل وجود نداشت چون اولین دوره بود. ما برای اولین بار تفریق بودجه شهرداری را مورد تحلیل و ارزیابی دقیق قرار دادیم، درواقع یک کار کارشناسی و دقیق صورت گرفت و اشکالات و نواقص موجود را شناسایی کردیم و آن را در تدوین بودجه شهرداری سالهای بعد در دستور کار قرار دادیم که به این موارد به صورت جدی پرداخته شود اما این کار در دو سال اول خیلى جدى پیگیری نمیشد. در واقع میخواستم اشاره کنم که از نظر من فرقی وجود ندارد تنها خواست و اراده خانم هاست که باعث میشود زنان در مسائل مدیریتی محکم و مصمم ورود پیدا کنند و اثر گذار باشند و قطعا در این راه همراهیهای لازم را خواهند داشت. البته جلب و جذب آرای آقایون در نظام شورایی و جلب اعتمادشان کار بسیار سختی است اما کارنامه عملکرد خانمها هم میتواند در این زمینه تاثیر گذار باشد، ضمن این که ما نیز به عنوان زنان عضو شورا میتوانیم با وسواس و دقت بیش تری نسبت به انتخاب آقایون اقدام کنیم، اگر این موضوع را دو طرفه کنیم یعنی به همان اندازهای که ما سخت انتخاب میشویم مردان را نیز سخت انتخاب کنیم تعادل بر قرار میشود.
* یکی از مسائل و مشکلات زنان برای ورود به عرصههای سیاسی و اجتماعی مواجه شدن با مسئله «برچسب زنی » است، مثل مینو خالقی که به دلیل پارهای از مسائلی از این دست مجبور شد عرصههای سیاسی و اجتماعی را ترک کند، به نظر شما چرا این اتفاقات رخ میدهد؟
جدالهای سیاسی در ایران گاها نه تنها مرزهای اخلاق را از بین میبرد بلکه میتوان گفت نتایج و یا دستاوردهاى خیلی وحشتناک وحتى جنایتهای بسیاری بدی در حوزه انسانیت نیز در پی دارد وبیشترین تاثیر آن برروی مردم خصوصا پنجاه درصد جامعه یعنى زنان است. خیلی وقتها این اجحافها در خصوص برخی نمایندگان، مدیران و مسئولان حتی مرد هم اتفاق افتاده و ما در تاریخ از این گونه جفاها کم نداشتیم اما جامعه مردانه ما و فرهنگ حاکم بر آن راحتتر با این موضوع کنار میآید اما در باره خانمها حل کردن و هضم کردن این موضوع سخت است. من فکر میکنم خانم مینو خالقی و نمونههایی مثل ایشان الان باید مسیر را با اراده و انگیزه بیش تری طی کنند و حضورشان جدیتر باشد و ارتباط بیش تری با مردم بر قرار کنند. در واقع «نه» گفتن یک اقلیت و تعمیم دادن یک سری مباحث که از نظر حقوقى ایرادات جدی بر آن وارد است نباید باعث شود که خانمها برگردند یا عقب گرد داشته باشند ویا از اجتماع فاصله بگیرند و مسیر طی شده با تمام سختیهای آن را فراموش کنند. آن چه که ما در شرایط فعلی جامعه در حوزه زنان در حال انجام دادن هستیم کار بزرگی است، زنان امروز در حال باز کردن راه بزرگی برای دختران و زنان آینده هستند، قطعا در این مسیر آسیب خواهیم دید و قربانی خواهیم شد ولی من به عنوان یکی از فعالان حوزه زنان فکر میکنم چون با شناخت این مسیر را انتخاب کردهام آن را تا انتها طی خواهم کرد به همین جهت امثال خانم مینو خالقیها نیز باید حضور داشته باشند و کمک کنند. ما نباید اجازه دهیم که نگرشها و باورهاى غلط به نام دین بر جامعه غلبه پیدا کند. این یک تلاش براى احقاق حق است و در این جدال ما با ایمانی که به تواناییهای خود داریم میتوانیم پیروز شویم.
* یکی دیگر از مشکلات زنانی که میخواهند وارد عرصههای سیاسی و اجتماعی شوند نوع پوشش و حجاب آنها است، شما نوع پوششتان را خودتان انتخاب کردید یا به دلیل پرتوکلهای اداری مجبور به انتخاب پوشش چادر شدهاید؟
نه من از ابتدا همین بودم و پوشش و نوع حجابم چادر بود. در واقع من یک اصلاحطلب و اعتقاد به حجاب چادر هستم. این نوع پوشش بر اساس باورهای خودم شکل گرفته است. من در دوران نوجوانی و جوانی با مطالعه این نوع پوشش را انتخاب کردم اما یک نکته وجود دارد، آن هم این که من که خودم نوع پوششم را انتخاب کردهام، به همین دلیل باید به پوشش دیگری نیز که خودش آن را انتخاب کرده است احترام بگذارم. من به احترام گذاشتن به انتخاب ها، اعتقادات و نگرش دیگران معتقدم. یکی میتواند نگاهش مثل من باشد و دیگری میتواند دیدگاه مرا نداشته باشد اما مهم این است که هر دوی این نگرشها و انتخابها با ایمان انتخاب شده اند. بخشی از این موارد حریم خصوصی ما است که نباید وارد آن شد. قطعا همکاران، خواهرها و برادرها و حتی فرزندان ما نیز این حق را دارند که با ما متفاوت باشند. این که من فکر کنم حالا که روشی را انتخاب کردم دیگری نیز باید راه مرا انتخاب کند این ظلم است و ما معتقدیم نباید این ظلم را در حق دیگران روا کنیم.
* با توجه به این که مشاور حقوقی رئیس جمهور خانم جنیدی مجبور شد به دلیل پرتوکلهای اداری نوع پوشش خود را تغییر دهد به نظر شما نوع پوشش تا چه حد میتواند در حضور زنان در عرصههای سیاسی و اجتماعی تاثیر گذار باشد؟
متاسفانه بعد از دولت اصلاحات رویههای بسیار بدی در دولت نهم و دهم در غالب بخش نامه و دستورالعمل به ادارات سازمانها و غیره ابلاغ شد و همین موضوع هم رویههای غلطی را به جا گذاشت، رویههایی که باید حتما کنار گذاشته شود. من قبل از این که وارد این عرصه بشوم معلم بودم، مدیران مدارسی که در آنها تدریس میکردم گاها بدون چادر بودند و منعی نیز وجود نداشت که مدیر مدرسه دخترانهای بدون چادر باشد. اما در دولت نهم و دهم نوع پوشش در قالب چادر برای انتخاب مدیر یک مدرسه به یک اصل تبدیل شد که حتما باید یک مدیر دبیرستان یا حتی دبستان دخترانه با چادر باشد به طوری که همکاران ما که همه صلاحیتهای آموزشی، اخلاقی، دینى و توانمندیهای مدیریتی را دارا بودند به صرف نداشتن چادر در پرسه انتخاب حذف و کنار گذاشته میشدند. این رویههای غلط در دولت نهم و دهم باب شد و دولت یازدهم و دوازدهم هم تا کنون نتوانسته این رویهها را عوض کند و آن را به مسیر سالم و صحیح خود برگرداند. این رویهها همچنان وجود دارد به نحوی که در داخل دولت دوازدهم نیز باید کسی که به عنوان مشاور انتخاب میشود پوشش خود را با پرتوکلهای اداری همسان کرده و چادری شود. بسیار از زنان توانمندی که در حال حاضر در سطوح بالای مدیریتی قرار دارند با پوشش مانتو حضور پیدا کرده اند. این زنان توانایی بسیار بالایی دارند و ضوابط و قوانین اخلاقى و دینى را به خوبی رعایت میکنند و کوچک ترین مسئلهای هم ندارند. برعکس اینها هم وجود دارند کسانی که در پوشش حجاب چادر هستند اما رویههای اخلاقی را به خوبی رعایت نمیکنند و به عنوان مدیر انتخاب می شوند باید دید چند درصد از زنان ما در جامعه چادری هستند و چند درصد آنها پوشش غیر چادر دارند. اگربه عنوان مثال پنجاه درصد زنان ما در جامعه چادری باشند و پنجاه درصد دیگر مانتویی آیا ما حق داریم تواناییهای کسانی که پوشش مانتو دارند را صرفا به دلیل پوشش نادیده بگیریم و مدیرانمان را تنها از طیف پنجاه درصدی چادری انتخاب کنیم؟ این موضوعات حقالناس است که دین ما خیلی روی آن تاکید و اسرار دارد اما ما تنها سعی میکنیم یک ظاهری از دین را روی همه چیز بکشیم و بر اساس این ظاهر دینی قضاوت کنیم اما اصل و اساس این است که مردم به حقوقشان برسند و حقی از کسی ضایع نشود.
*مشکل دیگری که وجود دارد توانمندسازی زنان است، مخصوصا در شهر مشهد بسیار اتفاق میافتد که زنی که از شوهرش جدا شده یا شوهرش فوت کرده است به دلیل نداشتن توانمندی مالی مجبور است به عقد دائم یا موقت مردی در بیایند که بتواند او را از نظر مالی تامین کند. بارها دیده شده که زن یا بچه او مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند مثل همان داستان رقیه که مادرش برای تامین مخارج با مردی ازدواج کرده بود که رقیه را مورد آزار و اذیت قرار میداد و در آخر هم رقیه فوت کرد و مادر او گفت اگر میتوانستم مخارجم را تامین کنم هیچ وقت ازدواج نمیکردم که این اتفاق برای دخترم بیافتد، شما در شورای شهر مشهد برای توانمند سازی زنان مخصوصا زنانی با این شرایط چه کاری انجام داده اید؟
در حال حاضر درمشهد برای توانمند سازی زنان و خود اشتغالی آنها و این که بتوانند زنان سر پرست خانوار به ویژه زنانی که دچار مشکل مالى و عدم تامین زندگى هستند را توانمند کنیم راه کارهایی پیش روی ما گذاشته شده است و بخشی از این راه کارها این بوده که وامهایی با بهره اندک به آنها داده شود تا این زنان بتوانند یک کار بسیار ساده و کم هزینهای را برای خود طراحی و ایجاد کنند، به طوری که حد اقل به عنوان یک انسان بتواند حد اقلهای زندگی ساده خود را تامین کند. البته این شرایط مطلوبی نیست که در حال حاضر داریم اما اگر بحث سر توانمند سازی این زنان باشد باید نهادها و سازمانهای مدنی بیشتری به میدان بیایند و کمک کنند. این کار تنها از عهده دولت بر نمی آید و برنامههای دولت نیز تا به حال در این بخش موثر واقع نشده و نتایج قابل قبولى نداشته است. نگاههای ظاهری و قشری که فقط مسکن موقت براى این دردها هستند چاره کار نیست. مرز بندی کردنها و خط کشی کردنهای زنانه و مردانه و یک سری قواعد اخلاقی را حاکم کردن باعث شده که طرحهای دولت خیلی موفق نباشد بنابر این برای این بخش سازمانهای مردم نهاد میتوانند ورود پیدا کنند. در مشهد هم تلاش داریم سازمانهای مردم نهادی که با رویکرد توانمند سازی این زنان و ایجاد یک اشتغال پایدار برای آنها که بتوانند خودشان و هم زندگیشان را سر و سامان دهند را وارد عرصه کنیم وتا کنون کارهای خوبی هم انجام شده است. من معتقدم هر جایی که مردم ورود پیدا کنند موفقتر عمل خواهند کرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰