سنجش میزان اقناع گرایی خانواده
مبانی نظری پژوهش نظریه «کنش موجّه» فیش باین – آیزن یکی از نظریاتی که برای تبیین رفتار مطرح شده الگوی «آیزن و فیش باین» است که میتوان از آن برای تبیین رفتار مشارکتی نیز استفاده کرد. در قالب این الگوی تبیین رفتار، ابتدا باید به آمادگی و یا گرایش، و بروز رفتار و یا
مبانی نظری پژوهش
نظریه «کنش موجّه» فیش باین – آیزن
یکی از نظریاتی که برای تبیین رفتار مطرح شده الگوی «آیزن و فیش باین» است که میتوان از آن برای تبیین رفتار مشارکتی نیز استفاده کرد. در قالب این الگوی تبیین رفتار، ابتدا باید به آمادگی و یا گرایش، و بروز رفتار و یا انجام عمل توجه نمود؛ زیرا گرایش و آمادگی برای رفتار، مقدّم برخود رفتار و عمل است. به نظر آن ها، رفتار در پی زنجیرهای از عوامل به وجود میآید. حلقه ماقبل بروز رفتار، قصد و نیت برای انجام یک رفتار است. نیت نیز تابع دو متغیّر «گرایش به رفتار» و «هنجار ذهنی» است. گرایش به رفتار یک متغیّر فردی و شخصی است و متغیّر هنجار ذهنی بیانگر نفوذ و فشار اجتماعی است که شخص آن را برای انجام دادن کاری احساس و ادراک میکند.
هریک از متغیّرهای گرایش به رفتار و هنجار ذهنی نیز تحت تأثیر متغیّرهای دیگری هستند. متغیّر «گرایش به رفتار» تحت تأثیر دو متغیّر «انتظار فایده» و «ارزیابی فایده» است. متغیّر «هنجار ذهنی» تحت تأثیر دو متغیّر «انتظار دیگران»، به ویژه افراد مهم و نیز انگیزه «پی روی از انتظارات دیگران» است. الگوی نظری «آیزن و فیش باین» به شرح ذیل است:
گرایش به سوی رفتار: یک متغیّر فردی و شخصی است که طی آن فرد انجام یک رفتار یا یک پدیده را از نظر خودش ارزیابی میکند.
هنجار ذهنی: نشان دهنده نفوذ و فشار اجتماعی روی یک شخص برای انجام یک رفتار است؛ بدین معنا که شخص توجه دارد که تا چه حد رفتارش از سوی افراد و یا گروههای خاصی تأیید یا توبیخ خواهد شد. این افراد یا گروهها در واقع، نقش یک مرجع هدایت کننده رفتار را دارند که ممکن است پدر و مادر، دوستان نزدیک و همکاران و یا اهالی یک محل باشند.
انتظار فایده: یک شخص تا چه حد از یک پدیده انتظار فایده دارد؟
ارزیابی فایده: آیا آن پدیده به نظر او برایش فایده دارد، یا نه؟
بنابراین، اقدام به کنش باتوجه به نظریه «فیش باین – آیزن» وابسته به دومقوله است: گرایش به آن موضوع؛ همچنین هنجار ذهنی؛ یعنی میتوان گفت: میزان و نوع مشارکت اجتماعی افراد تحت تأثیر گرایش آن ها به موضوع مشارکت است که آن نیز تحت تأثیر گروههای مرجع فرد در فرایند جامعهپذیری وی قرار دارد.
نظریه هلی
هلی (۲۰۰۱) انواع مشارکتهای داوطلبانه و عضویت فعّال در گروههای خارج از خانواده و سازمانهای سیاسی و گروههای فشار را جزء مشارکت اجتماعی محسوب میکند (دانش مهر و احمدرش، ۱۳۸۸، ص136) و مشارکت اجتماعی افراد را با چند دسته از عوامل تبیین میکند:
۱. عوامل مرتبط با ویژگیهای فردی مانند پایگاه اجتماعی – اقتصادی فرد در جامعه که موجب میشود وی هر فعالیت اجتماعی، یا بهطور عادی هر راهبرد شخصی را که موجب پیشرفت نسبت به والدین، امید به اشتغال، آموزش و امید به آینده میشود مفید تلقّی کند.
۲. سطح تحصیلات؛
۳. گروه جنسی؛
۴. جنسیت و جهت گیری جنسی؛
۵. زمینه خانوادگی شامل محل اقامت، میزان مشارکت والدین، وضعیت تأهّل، و محیط اجتماعی شدن. (یزدانپناه و صمدیان، ۱۳۸۷، ص۱۳۱)
خانواده مهم ترین عامل جامعهپذیری
میتوان «خانواده» را اولین نقطه تربیت اجتماعی و مهم ترین عامل نفوذ ارزشها و هنجارهای جامعه در شخصیت افراد دانست. «خانواده» به عنوان گروهی از افراد، که با یکدیگر پیوندی بر پایه همخونی (نسبی) یا ازدواج (سببی) و یا فرزندپذیری دارند، تعریف شده است. (ساروخانی، ۱۳۷۰، ص131)
نظریه «کنش» پارسونز
اجزای اصلی و بارز نظریه «کنش»[1] پارسونز را به ترتیب، «ارگانیسم رفتاری»، «نظام شخصیتی«، «نظام اجتماعی» و «نظام فرهنگی» تشکیل میدهد. به اعتقاد پارسونز، هرکدام از این نظامهای کنش، یکی از کارکردهای چهارگانه نظامها را برعهده دارد. بهگونه ای که «ارگانیسم رفتاری» کارکرد تطبیق با محیط؛ «نظام شخصیتی» کارکرد دستیابی به هدف؛ «نظام اجتماعی» یکپارچگی؛ و «نظام فرهنگی» کارکرد سکون را با تجهیز کنشگران به هنجارها و ارزشهایی که آن ها را به کنش برمیانگیزد، انجام میدهد. جامعهپذیری در دیدگاه پارسونز، نقش کلیدی دارد و با توجه به علاقه اصلی پارسونز به نظام اجتماعی، فراگردهای ملکه ذهن ساختن (Internalization) و اجتماعی کردن از اهمیت شایانی برخوردارند. (ریتزر، ۱۳۸۶، ص۱۳۲- ۱۳۶)
از نظر پارسونز، جامعه نوع خاصی از تجمّع انسانی است. پارسونز اجتماعی شدن (جامعهپذیری) را فرایندی میداند که طی آن الگوهای فرهنگی، یعنی ارزشها، اعتقادات، زبان و نمادها در نظام شخصیت درونی میشوند. از نظر او، فرایند جامعهپذیری یکی از مهم ترین فرایندهایی است که میتوان در جامعه در نظر گرفت. جامعه برای ایجاد نظم، نیاز به اجتماعی کردن اعضای جدید دارد. وی فرایند جامعهپذیری را ناشی از یک ارتباط همه جانبه میان نظامهای گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میداند و معتقد است: جامعهپذیری عمدتاً در خانواده، نظام آموزشی جامعه، وسایل ارتباط جمعی، فعالیتهای تربیتی در سندیکاها و احزاب سیاسی انجام میگیرد. (روشه ،۱۳۷۶، ص۱۰۴)
به نظر پارسونز(۱۹۶۲)، فرایند اجتماعی شدن اساساً از طریق سازوکارهای تعمیم، تقلید و همانندسازی، که بسیار مهم هستند، صورت میگیرد. جریانات انگیزش، که در سازوکارهای یادگیری وارد میشوند، به صورت جزئی از سازوکارهای اجتماعی کردن از طریق مشارکت کودک در یک نظام مکمّل انتظارات نقش ها، سازمان داده میشوند.
نظریه یادگیری اجتماعی
نظریه «یادگیری اجتماعی» (Social learning theory) شاخهای از نظریه «رفتارگرایی» تلقّی میشود که واتسون مبتکر آن بود، ولی برخلاف نظریه «رفتارگرایی و نورفتارگرایی»، در این نظریه شناخت و فرایندهای عالی تفکر، رفتار را تحت تأثیر قرار میدهد. در این نظریه، پذیرفته شده است که انسان از طریق تقلید یاد میگیرد و بین موقعیتهای تقویت شده و تقویت نشده تفاوت قایل میشود. در این دیدگاه، بر تعیینکنندگان موقعیتی رفتار تأکید شده است.
مهم ترین نظریه یادگیری اجتماعی موجود، که بر اهمیت مشاهده تأکید میورزد، نظریه آلبرت بندورا[۲] است که عقیده دارد: بخش بزرگی از یادگیری انسان از راه مشاهده رفتار دیگران آموخته میشود. در این نظریه، رفتار، عوامل شخصی و عوامل محیطی، همه به عنوان تعیینکننده و اعمال به هم وابسته عمل میکنند. (سیف، ۱۳۸۳، ص۱۸۶)
در نظریه «یادگیری اجتماعی» باندورا، یادگیری از راه مشاهده و تقلید صورت میگیرد. در این میان، تعامل بین ویژگیهای فرد، محیط و رفتار بسیار مهم است. اگرچیزهایی را که ما یاد میگیریم از سوی دیگران تقویت شود آن ها را به عملکرد تبدیل میکنیم. برای مثال، رفتاری را که همه دوست دارند، میآموزیم. در غیر این صورت، چنانچه یادگیریهای ما تقویت نشوند به عملکرد تبدیل نمیشوند.
پیشینه تحقیق
پدیدههای اجتماعی وابسته به گذشته و در زنجیرهای از تداوم جای میگیرند. هویّت آنان بدون در نظر گرفتن گذشتهای که درآن تکوین و تبلور یافتهاند، به دست نخواهد آمد. بدین روی، همان گونه که شناخت درست باید با توجه به تمام شرایط فعلی پدیده صورت گیرد، به گذشته تاریخی آن نیز باید توجه کرد. به درستی میتوان گفت: هر تحقیق درست، متضمّن شناخت تحقیقات پیشین است. (ساروخانی، ۱۳۸۲، ص۱۴۶) بدین منظور، به بررسی پژوهشهای داخلی و خارجی که درباره مسجد صورت گرفته است، میپردازیم:
الف. پژوهشهای داخلی
تحقیقات و مطالعات گوناگونی در داخل کشور درباره مساجد صورت گرفته و هرکدام سعی کرده است با توجه به تخصص خود، مسائل مربوط به مساجد را بررسی کند با وجود این، تحقیقاتی که با نگاه جامعهشناسی صورت گرفته باشد انگشتشمار است. بنابراین ناگزیر تحقیقات انجام شده با نگاه غیر جامعهشناختی نیز ذکر می شوند:
۱. ضرّابی(۱۳۷۶) در پژوهشی با عنوان «نقش عوامل مؤثّر در جذب نسل جوان به مسجد از دیدگاه جوانان در استان کرمان» به این نتیجه رسیده است که عوامل ذیل در جذب جوانان به مسجد ارتباط مستقیم دارد: 1. ویژگیهای علمی و اخلاقی و رفتاری امام جماعت مسجد؛ ۲. فعالیت کانونهای فرهنگی مستقر در مساجد؛ ۳.وضعیت ظاهری و نظافت و امکانات مسجد؛ ۴. کیفیت برگزاری نماز جماعت (از نظر طول مدت برگزاری نماز)؛ ۵. کتاب خانه مسجد؛ ۶. هیأت امنای مسجد.
۲. دربندی(۱۳۷۴) در تحقیقی با عنوان «علل کاهش حضور مردم در مساجد از دیدگاه کارکردگرایان» درباره «نیازها» به بررسی این موضوع پرداخته است. او علت خلوتی مساجد را در مقایسه با اوایل انقلاب، تغییر نیازهای مردم و عدم تناسب کارکردهای مساجد با نیازهای کنونی مردم دانسته و اظهار داشته که سطح انتظارات مردم بالا رفته و یکی از علل آن توزیع غیرعادلانه ثروتها و امتیازات مادی و رفاهی در میان قشرهای گوناگون مردم است.
۳. آقامحمّدی، قاسمی و اسدی (۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان «بررسی نقش والدین در هدایت فرزندان به نماز جماعت و مسجد» به این نتایج دست یافتهاند: میزان تأثیرگذاری والدین در هدایت فرزندان دختر نسبت به هدایت فرزندان پسر به نماز بیشتر بوده است. همچنین تأثیرگذاری والدین باسواد نسبت به والدینی که از سواد کمتری برخوردار بودند در هدایت فرزندان به نماز جماعت بیشتر بوده است. علاوه براین، میان میزان تأثیرگذاری والدین نمازخوان و والدینی که نماز نمیخوانند در هدایت جوانان به نماز، تفاوت معناداری وجود داشته است، درحالی که میان وضعیت اقتصادی خانوادهها و میزان تأثیرگذاری والدین در هدایت فرزندان به نماز تفاوتی مشاهده نشده است.
۴. شایگان (۱۳۸۸) در تحقیقی با عنوان «تبیین جامعهشناختی مشارکت مردم در مساجد با استفاده از نظریات پارسونز در رابطه باکنش اجتماعی و تئوری سازمانها» به بررسی این مسئله پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد:
– بین تصور افراد از کیفیت عملکردهای اصلی مسجد و میزان حضور و مشارکت آن ها در مسجد رابطه وجود دارد.
– بین میزان مقبولیت امام جماعت نزد پاسخ گویان و میزان حضور و مشارکت آنان در مسجد رابطه وجود دارد.
– بین برداشت فرد از کیفیت سطح فنی مسجد و میزان حضور و مشارکت مردم در مسجد رابطه وجود دارد.
– بین میزان مذهبی بودن افراد و میزان حضور و مشارکت آنان در مسجد رابطه وجود دارد.
– بین میزان حضور و مشارکت در مساجد و طبقه اجتماعی پاسخ گویان رابطه منفی وجود دارد، به گونه ای که هرقدر طبقه اجتماعی افراد بالاتر برود، میزان حضور و مشارکت آنان در مسجد کمتر میشود.
رابطه بین میزان ارضای توقّعات افراد از مسجد و حضور و مشارکت آنان در مسجد با ضریب همبستگی بالایی تأیید شده است. همچنین رابطه بین نحوه تأمین هزینه مسجد و میزان حضور و مشارکت در مسجد تأیید شده است.
ب. پژوهش های خارجی
اگرچه تحقیقات بسیاری درباره مذهب و کلیسا درخارج از کشور صورت گرفته، ولی تحقیق درباره مسجد بسیار اندک است. از جمله این اندک تحقیقات، میتوان به نمونه های ذیل اشاره کرد:
۱. خانم ایوان یازبک حداد و آدیرت لومیس (۱۹۸۳) در تحقیقی با عنوان «گسترش ارزشهای اسلامی در ایالات متحده» به این نتیجه رسیدهاند که هرقدر الفت افراد با مساجد بیشتر باشد، آن ها به اجرای دقیق احکام اسلامی تعهد بیشتری دارند و ۷۱ درصد پاسخ گویان حضور در مسجد را در حفظ ایمان و اعتقادات مذهبی خیلی مؤثر دانستهاند. همچنین یافتهها حاکی از آن است که بین سن و وضعیت تأهّل با مشارکت در فعالیتهای مسجد رابطه وجود دارد؛ بدین صورت که جوانان و افراد متأهّل بیش از افراد مسن و مجرّد به مسجد میروند و در برنامههای مساجد مشارکت میکنند.
۲. استلزنبرگ و دیگران (۱۹۹۵) در تحقیقی با عنوان «مشارکت دینی در اوان بزرگسالی و تأثیرهای سنّی و چرخه زندگی خانوادگی در عضویت در کلیسا»، به بررسی تحوّلات زندگی از قبیل ازدواج، طلاق و روابط جنسی پیش از ازدواج بر مشارکت دینی در ایالات متحده آمریکا پرداختهاند. این تحقیق در فاصله سالهای۱۹۷۲- ۱۹۸۶ در سطح ملّی در ایالات متحده صورت گرفته است. براساس نتایج این تحقیق، میزان مشارکت دینی در هر سه سطح مقطع سنّی منظور دین (۲۲، ۲۵، ۳۲ سالگی)، هم در زنان و هم در مردان همراه با افزایش سن افزایش مییابد.
البته میزان مشارکت دینی زنان در هر سطح مقطع، از میزان مشارکت دینی مردان بیشتر است. براساس برآوردهای رگرسیونی، محققان پیشبینی کردهاند که امکان مشارکت دینی مردان و زنان متأهّل نسبت به دوران تجرّد به میزان ۴ تا ۸ درصد افزایش یافته و این به آن معناست که تأثیر ازدواج بر مشارکت دینی مثبت و معنادار است.
چارچوب نظری پژوهش
نظریههای موجود در ارتباط با این پژوهش هرکدام متغیّرهای خاص را برجسته کرده و ابعادی از موضوع را تبیین میکنند. بنابراین، در این پژوهش از چارچوب نظری تلفیقی به منظور غنای نظری و توان تبیین جامع عوامل مؤثر بر مشارکت جوانان در مسجد بهرهبرداری میشود. بر اساس دیدگاه و نظریه «کنش موجه» فیش باین – آیزن، نگرشهای فردی و انگیزههای درونی (شخصیتی افراد) در شکلگیری رفتار مؤثر است. از این نظر، نگرش زمینه رفتار است، بهگونه ای که وقتی کسی نسبت به موضوعی نگرش مثبت یا منفی دارد در برابر آن، واکنش مثبت یا منفی نشان میدهد. بخشی از این واکنش به صورت اظهار عقیده درباره موضوع و بخشی دیگر ممکن است در رفتار او نسبت به موضوع جلوهگر شود.
نگرش فرد نسبت به موضوعی تحتتأثیر دو متغیّر انتظار دیگران، به ویژه افراد مهم و نیز انگیزه پی روی از انتظارات دیگران است که با توجه به عنوان تحقیق، منظور از افراد مهم در اینجا، خانواده و به ویژه والدین است. نگاهی به عوامل مؤثر بر بعد ذهنی مشارکت، نشان میدهد که علاقه بیشتر به مشارکت و نگرش مثبت نسبت به آن، به احساس و نگرشی که خانواده فرد نسبت به مشارکت دارند موثر است. اینکه فرد نسبت به مشارکت چه نگرشی دارد، متأثر از این است که والدین او چه نگرشی به موضوع مزبور دارند که این مسئله را میتوان در چارچوب دیدگاه بامریند درباره ساختار خانواده مطرح کرد. او سه نوع ساختار درباره خانواده برای هریک ویژگیهایی را مطرح میکند.
برای مثال، خانوادهای که به عنوان «خانواده اقناع گرا» مطرح میکند خانوادهای است که در آن مشارکت و همکاری در کارهای منزل ویژگی بارز آن است، به گونه ای فرصت کافی برای اخذ تصمیم به فرزندان داده میشود و سهم اولیا و فرزندان در اخذ تصمیمات به صورت مشارکتی (۵۰ به۵۰) است.
بنابراین، کسی که در این خانواده پرورش مییابد با توجه به نقش خانواده در جامعهپذیری، هنجارهای ذهنی او در این زمینه شکل گرفته، فرد نگرش مثبتتری نسبت به مشارکت پیدا می کند که به معنای آمادگی و وجه نظر مثبت نسبت به مشارکت در مسائل اجتماعی و اولویت کار گروهی در نظر ایشان است. بنابراین، او مشارکت را ارزشمند یافته، به آن تمایل دارد، و اگر زمینه مناسبی برای مشارکت اجتماعی فراهم ببیند آمادگی بیشتری برای مشارکت از خود نشان میدهد.
حال باتوجه به اینکه موضوع تحقیق حاضر «مشارکت در مسجد» است پای بندی دینی و نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی بر نگرش فرد در این زمینه با توجه به دیدگاه بامریند بیتأثیر نخواهد بود. از نظر او، از میان شیوههای تربیتی «استبدادی»، «آسانگیر»، «اقتداری»، «امتناع»، «شیوه اقتداری» (اقناع گرایانه) بیشتر در درونی کردن هنجارهای منظور در فرزندان موفق است؛ زیرا روابط منطقی بین والدین و فرزندان در این نوع خانواده برقرار است. همچنین با توجه به دیدگاه «یادگیری اجتماعی» بندورا، رفتار مذهبی از طریق پاداش و تنبیهی که به دنبال آن آمده است، فراگرفته میشود، به گونه ای که اگر خانواده از همان آغاز کودکی رفتارهای مذهبی را تقویت کند و به آن پاداش دهد کودک رفتارهای مذهبی را خواهد آموخت.
با توجه به اینکه دراین دیدگاه، انسانها هشیار هستند و از راه مشاهده و الگو قرار دادن، رفتارها را یاد میگیرند این امر زمانی صورت میگیرد که والدین خود مذهبی باشند و تکالیف مذهبی را انجام دهند. بنابراین، فرزندی که در خانوادهای پرورش یافته است که والدین به تکالیف دینی خود توجه دارند و سعی میکنند درعبادات جمعی شرکت مستمر داشته باشند و همچنین به جامعهپذیری و تربیت مذهبی فرزند خود اهمیت میدهند، نسبت به والدینی که نسبت به این امر بیتوجه اند، میتوانند انتظار بیشتری از پای بندی دینی فرزندان خود و حضور آن ها در مسجد داشته باشند.
بنابراین، میتوان گفت: مشارکت فرد در مسجد ابتدا متأثر است از: نگرش او نسبت به مشارکت والدین، و مشارکت والدین نیز متأثر است از نگرش آنها نسبت به نهادهای دینی، جامعهپذیری مذهبی خانواده، و همچنین متغیّرهای زمینهای و در واقع، ویژگیهای فردی که تأثیرگذار بر نگرش فرد نسبت به مشارکت و در نتیجه، مشارکت وی در مسجد است. بدین روی، با استخراج متغیّرهایی از نظریههای مزبور، الگوی نظری پژوهش به صورتی که در ذیل خواهد آمد؛ ارائه میگردد:
نظریه | متغیّر |
نظریه «کنش منطقی» فیش باین – آیزن | نگرش فرد نسبت به مشارکت، نگرش والدین نسبت به مشارکت، نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی |
نظریه«یادگیری اجتماعی» بندورا | جامعهپذیری مذهبی، پای بندی دینی والدین |
نظریه «ساختار خانواده» بامریند | اقناع گرایی خانواده |
فرضیات تحقیق
بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
بین میزان مشارکت والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
بین نگرش جوانان نسبت به مشارکت و مشارکت آنان در مسجد رابطه وجود دارد.
بین نگرش والدین نسبت به مشارکت و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
بین نگرش والدین به نهادهای دینی و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
بین میزان مذهبی بودن والدین و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
بین اقناع گرایی خانواده و مشارکت جوانان در مسجد رابطه وجود دارد.
میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب رشته تحصیلی متفاوت است.
میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب جنسیت متفاوت است.
میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب سن متفاوت است.
میزان مشارکت جوانان در مسجد برحسب مقطع تحصیلی، متفاوت است.
روش تحقیق
این پژوهش از نظر ماهیت، از نوع پژوهشهای کمّی، و از نظر کنترل شرایط، «پیمایشی» است، همچنین از نظر هدف، کاربردی و با درنظرگرفتن معیار زمان، از نوع تحقیقات مقطعی است؛ زیرا پدیده و واقعیت در دست مطالعه را در یک برهه زمانی بررسی می کند.
در این تحقیق، واحد اصلی تجزیه و تحلیل فرد برگزیده در نمونه آماری است و برای جمعآوری اطلاعات به فرد مراجعه شده است. برای گردآوری دادههای مورد نیاز از پرسش نامه استفاده شده است.
جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش در این تحقیق را تمام دانشجویان مقاطع کارشناسی و ارشد و دکتری دانشگاه اصفهان تشکیل میدهند که بنابر آمار گرفته شده از بخش آموزش دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی ۹۱- ۹۲ بالغ بر ۱۲.۷۴۰ نفر بودند. شیوه نمونه گیری «سهمیهای» است و حجم نمونه ۳۸۴ نفر برآورد شده است. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول «کوکران» استفاده شده است.
احتمال وجود صفت |
احتمال عدم وجود صفت | درجه اطمینان | احتمال خطا | حجم کل افراد جامعه آماری |
P=. 5 | Q=. 5 | Q=. 5: t=1/96 | d=. 5 | ۱۲۷۴۰ |
با توجه به اینکه حجم جامعه آماری برابر با۱۲.۷۴۰ نفر است، با جای گزینی مقادیر مزبور در فرمول برآورد حجم نمونه، اندازه نمونه عبارت است از: ۳۸۴
جنس | مرد | زن |
]جمع کل[ |
|||||||||||
مقطع | ]کارشناسی[ | ]کارشناسی ارشد[ | ]دکتری[ |
]کارشناسی[ |
]کارشناسی ارشد[ |
]دکتری[ | ||||||||
فراوانی |
تعداد | حجم نمونه | تعداد | حجم نمونه | تعداد | حجم نمونه | تعداد | حجم نمونه | تعداد | حجم نمونه | تعداد | حجم نمونه | تعداد | حجم نمونه |
دانشکده | ||||||||||||||
ادبیات | ۸۸ | ۳ | ۳۶۳ | ۹ | ۲۳۴ | ۶ | ۸۵۹ | ۲۶ | ۵۸۱ | ۱۷ | ۱۱۶ | ۳ | ۲۲۴۱ | ۶۴ |
روان شناسی | ۱۶۲ | ۵ | ۹۶ | ۳ | ۷۲ | ۲ | ۸۱۷ | ۲۶ | ۳۳۷ | ۱۱ | ۹۴ | ۳ | ۱۵۷۸ | ۵۰ |
فنی | ۱۰۵۱ | ۳۴ | ۳۶۷ | ۱۲ | ۶۰ | ۲ | ۶۸۲ | ۲۰ | ۱۷۶ | ۵ | ۲۶ | ۱ | ۲۳۶۲ | ۷۴ |
زبان | ۱۵۱ | ۵ | ۱۲۲ | ۴ | ۷۰ | ۲ | ۶۲۹ | ۱۸ | ۲۴۴ | ۷ | ۵۴ | ۲ | ۱۲۷۰ | ۳۸ |
علوم | ۲۹۰ | ۹ | ۲۹۴ | ۹ | ۱۳۲ | ۴ | ۱۱۰۷ | ۳۲ | ۶۳۵ | ۱۸ | ۱۵۰ | ۴ | ۲۶۰۸ | ۷۴ |
علوم و فناوری | ۰ | ۰ | ۱۲۶ | ۴ | ۶ | – | ۰ | ۰ | ۱۲۳ | ۴ | ۷ | – | ۲۶۲ | ۸ |
تربیت بدنی | ۱۱۶ | ۴ | ۱۱۰ | ۴ | ۵ | – | ۱۲۵ | ۴ | ۹۷ | ۳ | ۵ | – | ۴۶۱ | ۱۵ |
علوم اداری | ۵۱۳ | ۱۶ | ۳۵۰ | ۱۱ | ۱۰۳ | ۳ | ۶۲۴ | ۲۰ | ۳۲۸ | ۱۰ | ۴۰ | ۱ | ۱۹۵۸ | ۶۱ |
جمع | ۲۳۷۱ | ۷۳ | ۱۸۲۸ | ۵۶ | ۶۸۲ | ۱۹ | ۵۰۴۳ | ۱۴۶ | ۲۵۲۱ | ۷۵ | ۴۹۲ | ۱۴ | ۱۲۷۴۰ | ۳۸۴ |
اعتبار و قابلیت اعتماد
منظور از اعتبار (Validty) یک تحقیق، این است که ابزار اندازهگیری تا چه اندازه خصیصه منظور را میسنجد. برای تأمین اعتبار، پس از تدوین پرسش نامه مربوط، که چارچوب اصلی آن برگرفته از منابع نظری و پیشینه تحقیق است، ابزار لازم به رؤیت صاحبنظران و متخصصان رسانده شد و پس از رفع ایرادهای ذکر شده، پرسش نامه نهایی آماده اجرا شده است. بنابراین، اعتبار ابزار با روش اعتبار صوریFace validty) ) تأمین شده است.
«قابلیت اعتماد» (Reliability) به این معناست که اگر خصیصه منظور را با همان روش تحت شرایط مشابه، بیش از یک بار اندازهگیری کنیم، نتایج تا چه حد مشابه خواهد بود. همچنین برای سنجش قابلیت اعتماد پرسش نامه مبنی بر قدرت تبیینکنندگی گویهها، از آلفای کرونباخ (Cronbach coeffient Alpha) استفاده شد.
ردیف | متغیّر | نوع متغیّر | تعداد گویهها و سؤالات | آلفای کرونباخ |
۱ | پای بندی دینی والدین | مستقل | ۱۷ | ۰/۸۵ |
۲ | نگرش فرد به مشارکت | مستقل | ۶ | ۰/۷۹ |
۳ | نگرش والدین به مشارکت | مستقل | ۹ | ۰/۷۳ |
۴ | اقناع گرایی خانواده | مستقل | ۷ | ۰/۷۶ |
۵ | نگرش والدین به نهادهای دینی | مستقل | ۱۰ | ۰/۹۲ |
۶ | جامعهپذیری مذهبی | مستقل | ۵ | ۰/۸۵ |
۷ | مشارکت در مسجد | وابسته | ۹ | ۰/۷۹ |
تعریف مفهومی و عملیاتی متغیّرها
الف. متغیّرهای زمینهای
شامل سن، جنس وضع تأهّل، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی و محل زندگی می شود که جزو عوامل تأثیرگذار بر مشارکت در نظر گرفته شدهاند.
ب. متغیّرها و ویژگیهای خانوادگی
۱. پایبندی دینی والدین:پای بندی دینی والدین به معنای میزان پای بندی والدین پاسخگو به باورها و اعتقادات مذهبی و انجام اعمال مذهبی است. به منظور سنجش آن، از الگوی گلاک و استارک استفاده شد. شامل: بعد اعتقادی («خداوند واقعاً وجود دارد و به آن باید اعتقاد داشت». «قرآن کلام خداست و هرچه میگوید حقیقت محض است». «حضرت محمّد(ص) فرستاده خداست و آخرین پیامبر اوست». «هنوز مطمئن نیستند که فرشتگان واقعاً وجود دارند»)؛ بعد عاطفی («یاد خدا آرامش بخش دلهاست». «همواره باید در کارها به خدا توکّل کرد و به او امید داشت». «خداوند بندگان خود را امتحان میکند»)؛ بعد مناسکی («خواندن قرآن، دعا یا نماز وقت تلف کردن است». «روزه گرفتن سخت گیری ناصحیحی است که به بدن فشار میآورد.
ترجیح میدهند نماز را فرادا اقامه کنند». «برای عزاداری نیازی به شرکت در مراسم نیست و همین که در دل عزا باشد کافی است»)؛ بعد پیامدی (»کمک به مستمندان ثواب اخروی به همراه دارد». همان گونه که دین گفته است. «حقوق دیگران را باید رعایت کرد». «هنجارهای دینی درباره رابطه پسر و دختر باید رعایت شود»)؛ بعد دانش دینی (میزان آشنایی والدین پاسخگو از قرآن، تاریخ اسلام و احکام).
۲. پایگاه اجتماعی- اقتصادی خانواده:منظور جایگاهی است که افراد در ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه اشغال میکنند. برای سنجش آن از شاخصهای اجتماعی- اقتصادی (تحصیلات، درآمد و شغل) استفاده شده است. منظور از «تحصیلات والدین» میزان سواد و تعداد سالهایی است که والدین، صرف فراگیری آموزش کرده اند. منظور از «درآمد والدین»، مقدار پول خانواده (پدر و مادر) در ازای خدمات است که عین رقم درآمد ماهیانه مدّنظر است این سؤال به صورت باز مطرح گردیده است. منظور از «شغل والدین»، فعالیتهایی است که هریک از والدین در قبال آن، درآمد کسب میکنند.
۳. اقناعگرایی خانواده:در خانوادههای اقناع گرایانه، همه افراد به تناسب موقعیت و امکانات خود، حق دخالت در اداره امور خانه و اظهار نظر درباره مسائل گوناگون را دارند. همچنین همه افراد در انتخاب هدفهای زندگی خانواده و اتخاذ روشهای مناسب و مانند آن حق اظهار نظر دارند. والدین این نوع خانواده ها با فرزندان رابطه گرم و عاطفی دارند و به فرزندان خود احترام میگذارند و در عین حال، آنان را کنترل کرده، از آنان توقّع رفتار عادلانه دارند. والدین در این نوع خانوادهها، سعی دارند علل رفتار خود را به طور منطقی به فرزندان گوشزد کنند. (وحیدا و نیازی،۱۳۸۰، ص۱۱۸)
در این تحقیق، برای سنجش میزان اقناع گرایی خانواده از طیف لیکرت با ۷ گویه استفاده شده است: (۱. اگر کسی خطا میکرد منطقاً به او گوشزد میکردند. ۲. والدینم فرزندان را به فعالیت های اجتماعی تشویق میکردند. ۳. یک نوع نظم و انضباط وجود داشت که همه تقریباً به آن مقیّد بودند. ۴. تشویق و تنبیه در جای خود وجود داشت. ۵. والدینم فرصت و حوصله رسیدگی به امور فرزندان را داشتند. ۶. در خانواده ما به فرزندان حق اظهار نظر نمی دهند. ۷. در خانواده ما، اگر کسی خطایی کند شدیداً او را تنبیه و سرزنش میکنند.)
۴. نگرش:«نگرش» عبارت است از: حالت ذهنی یا عصبی حاکی از تمایل که از طریق تجربه سازمان یافته و بر پاسخهای فرد، بر تمامی موضوعات و موقعیتها که با آن در ارتباط است، به صورت جهتدار یا پویا تأثیر دارد. (برگ، ۱۳۶۸، ص۵۳۸) به عبارت دیگر، «نگرش» نشان دادن واکنش مثبت یا منفی نسبت به افراد، نهادها و یا حوادث است. (محسنی، ۱۳۷۹، ص۱۹)
۵. نگرش والدین نسبت به نهادهای دینی:به منظور سنجش نگرشی والدین نسبت به نهادهای مذهبی، نگرش هریک از والدین (پدر و مادر) پاسخگو نسبت به مسجد (فضای فیزیکی و جذابیت معنوی و کارکردهای اجتماعی آن)، هیأتهای مذهبی، روحانیان، مدّاحان، نماز جمعه و نماز جماعت سنجیده شد.
۶. نگرش والدین نسبت به مشارکت:از گویههای ذیل به منظور سنجش آن استفاده شده است: ۱. والدینم علاقه زیادی به مشارکت در فعالیتهای گوناگون دارند. ۲. از نظر والدینم، مشارکت در فعالیتهای گوناگون بر سرنوشت افراد تأثیر چندانی ندارد. ۳. از نظر والدینم، عضویت در کانونها و تشکّلها سبب بالا رفتن موقعیت اجتماعی افراد میشود.
۴. از نظر والدینم، شرکت در فعالیتهای گوناگون به اجتماعی تر شدن انسان کمک میکند. ۵. از نظر والدینم، شرکت در هر فعالیتی به افزایش آگاهی و کسب تجربه کمک میکند.
۶. از نظر والدینم، انسان با مشارکت در فعالیتهای گروهی، احساس مؤثر بودن میکند.
۷. از نظر والدینم، کارهای شراکتی و جمعی کمتر به نتیجه میرسد، به گرفتاریهای آن نمیارزد. ۸. از نظر والدینم، کار شراکتی و گروهی آزادی و اختیار را از انسان میگیرد. ۹. از نظر والدینم، در کار گروهی، افراد، بی تفاوتی بیشتری نسبت به کار از خود نشان میدهند.
۷. جامعهپذیری دینی:جریانی است که ارزشها، باورها و بهطور کلی، نظام فرهنگی را در فرد درونی کند (صدیق اورعی، ۱۳۷۴، ص۹۱) که به منظور سنجش آن، از این گویهها استفاده شد: (۱. کدام یک از والدینتان بیشتر تأکید داشتند که نمازتان را بخوانید؟ پدر□ مادر□ هردو□ هیچ کدام□ ۲. والدینم گرفتن روزه را به من تأکید میکنند. ۳. والدینم به نماز خواندن من بسیار اهمیت میدهند. ۴. والدینم برای مطالعه افراد خانواده، کتب مذهبی نیز خریداری میکنند. ۵. والدینم مرا به حضور در مراسم مذهبی تشویق میکنند.)
۸. نگرش فرد نسبت به مشارکت:به منظور سنجش آن، از طیف لیکرت با ۶ گویه استفاده شد: (۱. من علاقه زیادی به مشارکت در فعالیتهای گوناگون دارم. ۲. به نظر من، مشارکت در فعالیتهای گوناگون درسرنوشت افراد تأثیر چندانی ندارد. ۳. به نظر من، عضویت در کانونها و تشکّلها سبب بالا رفتن موقعیت اجتماعی افراد میشود. ۴. به نظر من، شرکت در فعالیتهای گوناگون به اجتماعیترشدن انسان کمک میکند. ۵. به نظر من، شرکت در هر فعالیتی به افزایش آگاهی و کسب تجربه کمک میکند. ۶. به نظر من، انسان با مشارکت در فعالیتهای گروهی، احساس مؤثر بودن میکند.
۹. مشارکت در مسجد:«مشارکت در مسجد» تقبّل آگاهانه و داوطلبانه انجام یا کمک به انجام بخشی از امور عینی و ذهنی یا مادی و فکری مربوط به مساجد است. (شایگان، ۱۳۸۹، ص۱۳۱)
به منظور سنجش، میزان شرکت پاسخگویان در جلسات دعا و روضه، نماز جماعت و نماز جمعه، عضویت در کانونهای فرهنگی و پایگاههای بسیج و هیأتهای مذهبی مورد سنجش قرار گرفت.
مراجع
آراسته خو، محمّد، تأمین و رفاه اجتماعی، چ دوم، تهران، دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۶.
۲. ازکیا، مصطفی و غلامرضا غفاری، «بررسی رابطه بین اعتماد و مشارکت اجتماعی در نواحی روستایی شهر کاشان»، نامه علوم اجتماعی، ش ۱۷، ۱۳۸۰.
۳. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه باقر ساروخانی، تهران، کیهان، ۱۳۷۰.
۴. برگ، اتوکلاین، روانشناسی اجتماعی، ترجمه علی محمّد کاردان، چ هشتم، تهران، اندیشه، ۱۳۶۸.
۵. حدّاد، ایوان یازبک و آدیرث لومیس، گسترش ارزشهای اسلامی در ایالات متحده آمریکا، ترجمه افضل وثوقی، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، ۱۳۷۱.
۶. دربندی، علیرضا، تبیین جامعهشناختی علل کاهش حضور مردم در مساجد، دفتر پژوهشهای اجتماعی، ۱۳۷۴.
۷. رمضانی، مهین، «بررسی رابطه بین پایبندی والدین به ارزشهای اجتماعی اسلامی و میزان تطبیق فرزندان (دختران) با این ارزشها»، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا(س)، ۱۳۸۴.
۸. رفیع پور، فرامرز، سنجش گرایش روستاییان به جهاد سازندگی، تهران، مرکز تحقیقات و بررسی مسائل روستایی، ۱۳۷۴.
۹. روشه، گی، جامعهشناسی تالکوت پارسونز، ترجمه عبدالحسین نیک گوهر، تبیان، ۱۳۷۶.
۱۰. ریتزر، جورج، نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علمی، ۱۳۷۵.
۱۱. دانش مهر، حسین و رشید احمدرش، «بررسی نگرشهای اجتماعی روستاییان نسبت به مشارکت اجتماعی»، توسعه روستایی، دوره اول، ش ۱، ۱۳۸۸.
۱۲. دهقان، علیرضا و غلامرضا غفاری، «تبیین مشارکت اجتماعی و فرهنگی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران«، جامعهشناسی ایران ، دوره ششم، ۱۳۸۴.
۱۳. ذکائی، محمّد سعید، جامعهشناسی جوانان ایران، تهران، آگه، ۱۳۸۶.
۱۴. ساروخانی، باقر، دائرهالمعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، ۱۳۷۰.
۱۵. ــــــــــــــــــــــــ ، روشهای تحقیق در علوم اجتماعی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۲.
۱۶. سیف، علی اکبر، تغییر رفتار و رفتاردرمانی، نظریهها و روشها، تهران، دانا، ۱۳۸۳.
۱۷. شایگان، فریبا، تبیین جامعهشناختی مشارکت مردم در مساجد، تهران، جامعهشناسان، ۱۳۸۹.
۱۸. صدیقی اورعی، غلامرضا، جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران، جهاد دانشگاهی، ۱۳۷۴.
۱۹. ضرابی، عبدالرضا، «نقش عوامل مؤثّر در جذب نسل جوان به مسجد از دیدگاه جوانان در استان کرمان»، پایاننامه کارشناسی ارشد، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۶.
۲۰. طوسی، محمّدعلی، «مشارکت به چه معناست»، مدیریت دولتی، دوره جدید، ش سیزدهم، تهران، انتشارات مرکز آموزش مدیریت دولتی، ۱۳۷۰.
۲۱. علوی تبار، علیرضا، بررسی الگوی مشارکت شهروندان در اداره امور شهرها (تجارت جهانی و ایرانی)، تهران، سازمان شهرداری، ۱۳۷۹.
۲۲. قاسمی، علی، جواد آقامحمدی، و عزیز اسدی، «بررسی نقش والدین در هدایت فرزندان به نماز جماعت و مسجد مطالعه موردی شهرستان دیوان دره و سرو آباد»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، سال چهارم، ش ۳۹ و۴۰، ۱۳۸۸.
۲۳. کاظمی، عباس و مهدی فرجی، «بررسی وضعیت دینداری در ایران (با تأکید بر دادههای پیمایشهای سه دهه گذشته)»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، ش ۶، ۱۳۸۸.
۲۴. کدخدایی، سمیّه، «جایگاه مسجد در گسترش فرهنگ اسلامی از دیدگاه قرآن و روایات در قرن اول و دوم هجری»، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۹۰.
۲۵. محسنی، منوچهر، «بررسی آگاهیها، نگرشها و رفتارهای اجتماعی- فرهنگی در ایران»، تهران، ۱۳۷۹.
۲۶. وحیدا، فریدون و محسن نیازی، «تأمّلی در مورد رابطه بین ساختار خانواده و مشارکت اجتماعی در شهر کاشان»، نامه علوم اجتماعی، ش ۲۳، ۱۳۸۳.
۲۷. ــــــــــــــــــــــــ ، «بررسی موانع مشارکت در کاشان»، پایاننامه دکتری، اصفهان، دانشگاه اصفهان، ۱۳۸۰.
۲۸. یزدان پناه، لیلا و فاطمه صمدیان، «تأثیر ویژگیهای فردی و اجتماعی بر مشارکت اجتماعی زنان کرمانی«، مطالعات زنان، سال ششم، ش ۲، ۱۳۸۷.
۲۹. Stolzenberg, R. M., Blair, L. & Waite, L. J., Religious participation in early adulthood: Age and Family Life cycle effects on church membership, American sociological review, 1995.
سیدعلی هاشمیانفر: استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان
فریبا شایگان: استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه علاّمه طباطبائی
مصطفی سعیدی: کارشناس ارشد رشته شیعهشناسی دانشگاه اصفهان
فصلنامه شیعه شناسی شماره ۵۰
ادامه دارد…
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰