مشکلات اقتصادی و فرهنگی شیعه باید در مساجد و حسینیهها مطرح شود
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار مهر، حجت الاسلام محمد صادق حیدری تهرانی به مناسبت ایام محرم هر شب با موضوع »قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن» در حسینیه اندیشه سخنرانی می کند. در ادامه متن سخنرانی شب دهم برابر
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار مهر، حجت الاسلام محمد صادق حیدری تهرانی به مناسبت ایام محرم هر شب با موضوع »قیام حسینی در برابر جاهلیت اولی؛ قیام خمینی در برابر جاهلیت مدرن» در حسینیه اندیشه سخنرانی می کند. در ادامه متن سخنرانی شب دهم برابر با هشتم مهرماه از نظر شما می گذرد؛
شبِ عاشورای حسینی و شهادتِ اباعبدالله الحسین (ع) است و همه دلها مشتاق و متمایل به کربلای معلی و حرمِ مطهری که عرشیان و فرشیان و ملائکه و انس و جن در آن جا مشغول گریه و زاری و عزاداری هستند. امشب همه محبین دوست دارند در شمارِ کاروانِ اباعبدالله الحسین (ع) و سپاه ایشان ایشان قرار بگیرند. دوست دارند بدانند چه منزلت و جایگاهی نزد آن بزرگوار دارند و اینکه آیا عزاداری ها و توسلاتشان مورد قبول قرار گرفته است؟ آیا از سیاهیلشگر و سربازان و یا از افسران و فرماندهانِ سپاه ایشان قرار گرفتهاند یا خیر؟ دوست دارند بدانند آیا از عشاقی محسوب میشوند که شهادتنامه آنها امضا میشود؟ دوست دارند در خیمه اباعبدالله الحسین (ع) حضور داشته باشند و ببینند به چه میزان از اسراری که حضرت با یارانش در میان می گذارند بهره مند هستند.
دوستدارانِ حضرت (ع) وقتی در مقابلِ شش گوشه حرم مطهرش قرار می گیرند، به تعلیم و تأدیبِ ائمه معصومین در زیارتِ مطلقه این طور عرضه می دارند :«اکْتُبْ لِی عِنْدَکَ مِیثَاقاً وَ عَهْداً إِنِّی أَتَیْتُکَ مُجَدِّداً الْمِیثَاقَ فَاشْهَدْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ إِنَّکَ أَنْتَ الشَّاهِدُ» من خدمتِ شما مشرَّف شدم تا عهد و میثاقم با شما را تجدید کنم. برای من عهد و میثاقی نزدِ خودتان بنویسید و من را از وفاکنندگان به عهد و میثاقِ خودتان قرار دهید. اگر ما به زیارتِ شما آمدیم قصدمان فقط زیارت نبوده است، بلکه آمدیم عهد و میثاقی را ببندیم و آن را تجدید کنیم همانطور که در مورد عبادت بزرگی چون نماز، خدای متعال می فرماید: «واستعینوا بالصبر و الصلاه»! از صبر و نماز کمک بگیرید. در واقع قرار نیست ما نماز پرست شویم بلکه نماز باید وسیله ای برای تقرب به درگاه الهی باشد. همچنین قرار نیست زیارتپرست باشیم، قرار است زیارت کنیم تا عهدمان را نسبت به حضرات معصومین (ع) تجدید کنیم و در طول زندگی در راهِ وفای به آن قدم برداریم.
این میثاق و عهد چیست؟ به هر میزان که بتوانیم درکِ بیشتری از این میثاق و عهد پیدا کنیم، آن وقت است که می توانیم بگوییم عزاداری هایمان مقبول واقع شده است و از محبینِ آن حضرت قرار گرفتیم و می توانیم امیدوار باشیم به اینکه نسبت به حضرات معصومین (ع) و خدای متعال تقرب پیدا کردیم. معمولاً در منابر، عهد و میثاقهای مختلفی بعنوانِ نتیجه عملی این عزاداری ها و زیارت ها معرفی می شود که همه آنها صحیح هستند و کسی نمی تواند آن را نفی کند. مثلا گفته میشود محبین امام حسین باید به «نماز اول وقت» اهتمام داشته باشند چون اباعبدالله (ع) حتی در میانه جنگ نیز از این امر غفلت نکردند. همچنانکه به «احتراز از مالِ حرام» ـ که سپاه دشمن به آن خو کرده بود ـ توصیه میشود و دوری از دروغ و بهتان و غیبت و… و عمل به سایر احکام مانند خمس و روزه و حج و… مورد تاکید قرار میگیرد. تمام این موارد جزئی از آن عهد و میثاقی است که همه ما باید در انجام آنها ثابت قدم باشیم. اما انسانِ عاقل در زمانی که وظایف زیادی بر دوش خود احساس می کند، سعی در اولویتبندی آنها دارد و سایر افعال و رفتار خود را بر اساس اولویتها و امور پراهمیتتر تنظیم میکند. لذا مرحوم کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی به نام «دعائم الإسلام» آورده است که در آن مکرراً و متعدداً ـ چه در قالبِ سوال از معصومین و چه با بیان ابتدائی از سوی حضرات ـ به تبیین و تشریحِ پایهها و ستون های اصلی و اساسی اسلام پرداخته شده که این پایهها میتواند مهمترین اجزاءِ عهد و میثاق بندگان نسبت به حضرات معصومین (ع) باشد.
در این روایات، پایهها و ستونهای اصلی اسلام به این صورت معرفی شده است: «الصلاه و الزکاه و الحج و الصوم و ما نودی بشیٍ أفضل من الولایه» چهار رکن اول، نماز و زکات و حج و روزه است و به تصریح معصومین از همه اینها بالاتر و مهمتر، امر ولایت است! دوستی با دوستان ائمه معصومین (ع) و دشمنی با دشمنان آنها! ممکن است کسی بگوید ما هم به این مطلب توجه داریم و اساسا آمدنِ ما به این مجالس به دلیل ولایتمداری و برای ابراز تولی و تبرّی است! اما باید توجه داشت که اگر اصلیترین رکنِ عهد و میثاق ما نسبت به اباعبدالله (ع)، دوستی با ائمه معصومین (ع) و دشمنی با دشمنان آنها باشد، پس بایستی مثلِ همه شئونِ زندگی مان به دنبالِ بهتر شدن و دقیقتر شدنِ آن باشیم.
آیا انسان ها در شئون زندگی مادی توقف می کنند یا اینکه دائما به فکرِ ارتقاء و بهتر شدنِ زندگی خود هستند؟! اگر در امور خُرد زندگی مادی چنین عمل می کنیم، می توانیم بگوییم تکامل در امور معنوی لازم نیست؟! بالاتر از آن آیا در مورد بزرگترین رکنِ دین که عهد و میثاقمان نسبت به حضرت اباعبدالله (ع) است می توان گفت همان که فهمیدیم کافی است و بیش از آن نیاز نیست؟! یعنی ارتقاء خدمت گزاری به حضرات معصومین (ع) چگونه امکان پذیر است؟ دشمنان آنها چه کسانی هستند؟ دوستان آنها چه کسانی هستند؟ آیا دشمنانِ اهل بیت (ع) در دشمنی شان نسبت به کلمه توحید، به یک روند ثابت عمل می کنند تا ما هم در دوستی مان نسبت به حضرات معصومین (ع) و دفاع از آنها به صورت یکسان و ثابت عمل کنیم؟! این چگونه ممکن است در حالیکه حضرت امام هادی (ع) در پاسخ به سوالِ «ابن سکّیت» می فرمایند آیات الهی به دلیل تغییر نوع شیطنت کفر در اعصار مختلف، متغیر اند.
خصوصا آیاتِ «کفر شناسی و نفاق شناسیِ» قرآن کریم برای ما تشریح می کند که چقدر دشمنانِ «جامعه ایمانی» در کفر و نفاق خودشان شدید و خطرناکاند. در یکی از این آیات، خدای متعال ما را نسبت به دعوای جهنمیان با یکدیگر در روز قیامت آگاه میکند ـ و چه خبری بهتر از این که بدانیم جهنمیان در آن دنیا چه سخنانی را به هم می گویند و چه بدبختی هایی را با هم در میان می گذارند! ـ زیردستانِ ائمه کفر با آنها مشاجره می کنند که شما بودید ما را گمراه کردید؛ آنها نیز می گویند خودتان همراه شدید! خدای متعال با خبر دادن از وضعیتِ آنان در جهنم، عمقِ خطر و دشمنی آنها را _ که ما باید با آنها دشمنی کنیم _ را گوشزد می کند. زیردستان در ادامه به مستکبرین می گویند، اگر ما همراهی کردیم به این دلیل بود: «بل مکر اللیل و النهار» شما به صورت شبانهروزی حیله می کردید! حیله شبانه روزی آنها چگونه است؟ آیا شب و روز نزد مردم می آمدند و آنها را به بت پرستی و اعمال فاسد و زیر دست بودنِ مردم دعوت می کردند؟! یا اینکه محیطِ پرورشی و بسترِ اجتماعی ایجاد می کردند برای اینکه مردم را به منجلاب های ظلمت بکشانند! حیله شبانه روزی کار آسانی نیست، بسیار پیچیده و خطرناک است!
مثال ساده آن این است که بیمارستان ها شبانه روز به شما خدمات می دهند، برای ارائه چنین خدمات به صورت دائم، چقدر باید نیروی انسانی ساده و متخصص و بودجه و مدیریت و خدمات اداری و زیرساختی و دارو و… به صورت هماهنگ کار کنند تا در هر زمان از شبانه روز به بیماران خدمات دهد؟! پس کفار برای پیش برد اهداف کثیفِ خود و دشمنی با جامعه ایمانی و نابودی آن، مقدورات و افراد و ابزارهای زیادی را هماهنگ میکنند تا بتوانند به صورت شبانه روزی حیله کنند! دشمنانِ ائمه (ع) چنین کسانی هستند! امروز پیچیدگی حیله شان را بالعیان مشاهده می کنیم. با اینکه در کشور شیعه زندگی می کنیم، اما نگرانِ محیطِ تربیتی و آموزشی فرزندانمان در مدارس و دانشگاه و مکان های تفریحی و فضای مجازی هستیم!
لذا برای تجدید میثاق با اباعبدالله الحسین (ع) باید دشمنانِ ایشان را به خوبی شناخت. همه سخنان شبهای گذشته برای روشن شدنِ این مطلب بود. اگر از «کفر مدرن» صحبت کردیم بدین معناست که شیوه های جدیدی برای تسلطِ کفار بر مسلمین ایجاد شده است. اگر ما نسبت به این شیطنت ها شناخت پیدا نکنیم و در راه مبارزه با آن راسخ نباشیم، چگونه می توانیم ادعا کنیم که به عهد و میثاقمان با حضرت سیدالشهداء (ع) وفا کردیم؟! اگر امروز از جانب مقام معظم رهبری (ره) اعلامِ جنگِ فرهنگی و جنگ اقتصادی شده است، آیا ما احساس جنگ و زد و خورد و جانبازی و شهادت و اسیری می کنیم یا نه؟! آیا همان احساسی را داریم که وقتی آژیر خطر به صدا در می آمد، داشتیم؟! آیا بمباران دشمن و خرابی خانه ها و شهر و ساختمان ها و آوارگی ساکنان آن را احساس می کنیم؟! واکنشِ جامعه اسلامی در برابر این جنگِ تمام عیار و همه جانبه چیست؟! پیچیدگی جنگِ فرهنگی از جنگِ نظامی بسیار بیشتر است. چرا که در جنگِ نظامی جسم ها مورد اصابت گلوله واقع می شوند ولی در جنگِ فرهنگی روح ها و ذهن ها مورد اصابت حملات دشمن واقع می شود! هیچ یک از انبیاء و معصومین و نواب عام آنها در هیچ برهه ای از تاریخ ولایت کفار را نپذیرفتند و نمی پذیرند و نخواهند پذیرفت! نشناختنِ دشمن از جانب جامعه شیعه، مساوی با شکست مقابل آنها و پذیرش قهری ولایت کفار بر مسلمین است!
برخی ممکن است بگویند شما چرا می خواهید مسئله را پیچیده و دشوار نشان دهید در حالیکه هر کسی که احکام مبتلابه خود را انجام دهد و در مجالس عزاداری شرکت کند رضایت خدا را به دست آورده است! در پاسخ عرض می کنیم که اساسا دنیا برای مومنین مکان راحتی نیست بلکه با انواع سختیها همراه شده است. حضرت صادق (ع) فرمودند: «انما هی دار بلاء» دنیا چیزی نیست مگر دار بلاء! حالا آیا خدای متعال ـ نعوذ بالله ـ می خواهد بلاء و مریضی و بیپولی و گرفتاری بر مومنین ببارد که آنها را اذیت کند؟! کلا، حاشا، ابداً ! بلکه حضرت در بیانِ این بلاء فرمودند: «یسلّط الله فیها عدوه علی ولیه» خداوند به بشر اختیار داده و بشر با سوء اختیار خود میتواند به دشمن خدا تبدیل شود و بر اولیاء الهی مسلط شود و به آنها ضربه بزند.
اساسِ دنیا همین است که به کفار و یارانش اذن داده که فعالیت کنند و لذا آنها دستگاه و نظام میسازند و به جامعه ایمانی حملهور میشوند! در این صورت چه کسی می تواند بگوید زندگی در این دنیا راحت و ساده است؟! مگر طبق روایات، دنیا زندان مومن نیست؟! بله، اگر چه دنیا دار بلاء و امتحان است ولی مومنین با توسل نسبت به حضرات معصومین (ع) و پایداری در مسیر آنها، از آن امتحانات عبور می کنند و به بهجت و لذت های معنوی که ناشی از ارتقاء مقام معنوی آنها است، دست پیدا خواهند کرد. لذا در زمان امیرالمومنین (ع) و دیگر ائمه معصومین (ع)، شیعیان بنا به مصلحت هایی مجبور می شدند در جنگ خلفای جور علیه کفار شرکت کنند و فداکاری آنها در آن جنگ ها به نفعِ خلفای جور تمام می شد. اما امروز که ملت ایران با نواب عام حضرت ولی عصر (عج) همراه شدند و استنصارهای حضرت امام (ره) را نسبت به در خطر بودن اسلام جدی گرفتند، وضعیت آنچنان شده که اهل سنت در خط مقدمِ جنگ با کفار به شهادت می رسند و این امر به نفعِ جمهوری اسلامی و افزایش اقتدار آن تمام می شود! به ذهنِ کدام شیعه ای در هزار سال قبل خطور می کرد که چنین قدرتِ عظیمی برای جامعه شیعه بوجود بیاید؟! این عزتی است که خدای متعال در مقابل یاری نواب عام حضرت ولی (ع) به امت شیعه عنایت کرده است.
عبور سربلند از امتحانات، چنین عزتی را در پی خواهد داشت. اگر در زمان مرحوم میرزای شیرازی (ره) به شیعیان خبر می دادند که در ۱۵۰ سال آینده شیعه به حکومت می رسد و به چنین سطحی از اقتدار میرسد، آیا باور می کردند؟! اما نواب عام حضرت (عج) با یقینِ پولادین خودشان، جامعه شیعه را از تمام تردیدها و شبهات و یأس ها عبور می دادند. از بزرگترین تردیدهایی که به نهضت حضرت امام (ره) حمله ور می شد، تردید در این بود که شما چگونه می خواهید در روز قیامت جواب اینهمه خونی را که از بهترین جوانان ایران در مقابل گلوله های شاه یا صدام ریخته میشود، بدهید؟! چگونه مسئولیتِ شرعی دماء مسلمین را بعهده می گیرید؟! با این شبهه برای بهترین متدینین چه تردیدهایی که حاصل نمی شود! اما حضرت امام (ره) با یقینِ پولادینِ خودش امت شیعه را از ظلماتِ یأس ها و تردیدها عبور داد و با همراهی مردم، خدای متعال نصرت خود را بر ما نازل کرد.
لذا بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کفار مدرن مثلِ اجدادِ و نیاکانشان «حذفِ فیزیکی» را بعنوانِ اولین گزینه برای مقابله با نظام جمهوری اسلامی در دستور کار خود قرار دادند و کودتا و جنگِ داخلی و جنگ خارجی را بر نظام تحمیل کردند! در بلندگوهای جهان فریاد می زنند که ما اهلِ دموکراسی و گفت و گو هستیم! اگر اهل گفت و گو بودند پس چرا با ملتی که با «فرهنگِ دیکتاتوری نظام سلطنتی» مبارزه کرده است و به «جمهوریت» روی آورده به جنگ و مقابله پرداختید؟! در سه عرصه امنیتی و دفاعی و نظامی برای نظام جمهوری اسلامی ایران ایجاد مسئله کردند. بجای اینکه از آن حمایت کنند، دائما اعلام کردند این انقلاب تا چند ماه دیگر سقوط می کند! بعضاً ما گمان می کنیم اینها انسان های جاهل و نادانی بودند که هر چند وقت یک بار مسائلی را به گزاف می گویند! خیر، اینچنین نیست! بلکه بر اساسِ قواعد علمیِ کسب قدرت و حفظِ آن این سخنان را می گفتند.
اما حضرت امام (ره) با تکیه بر خدای متعال، راه های جدیدی را باز کرد که تمام این پیشبینیهای علمی را باطل کرد و دشمنان انگشت به دهان به آن خیره می شدند! وقتی جنگ را بر ملت ایران تحمیل کردند، عقلانیتِ جنگِ کلاسیک صریحاً اعلام کرد که ما نمی توانیم با ارتشِ مضمحل شده و در هم ریخته در برابر ارتشِ صدام که حمایت تمام دنیا را با خود دارد، بایستیم! مقام معظم رهبری (حفظه الله) در خاطراتشان بیان کردند که ارتشی های مومن و متدین که پای انقلاب ایستاده بودند، در ابتدای جنگ به من نامه نوشتند که مطابق گزارشات و محاسبات دقیق، ما بیشتر از ۱۷ روز توانِ جنگیدن نداریم! بیایید آبرومندانه در همین ابتدای جنگ، آتش بس را اعلام کنید! مقام معظم رهبری که نماینده حضرت امام در شورای عالی دفاع بودند گفتند: همانجا دلِ من خالی شد! نزدِ امام رفتم، ایشان فرمودند: شما پیش بروید ان شاء الله خدای متعال کمک خواهد کرد. چه فعالیتهایی انجام شد که این ۱۷ روز را به هشت سال مقاومت تبدیل کرد! هشت سال مقاومت به چه معناست؟! اگر جنگی فقط میانِ دو کشور رخ دهد، تداوم آن نهایتا تا شش ماه معنا دارد و بیش از آن، ارزش اقتصادی ندارد و با محاسبات هزینه ـ فایده نمیسازد که جنگ را ادامه دهند. لذا وقتی جنگی هشت سال به طول می انجامد بدین معناست که تمام قدرت های جهانی در حمایت از ـ حداقل ـ یک طرف از جنگ هستند! ملتِ ایران در مقابل تمام قدرت های جهانی ایستاد و ثابت کرد که اگر در راه دشمنی با دشمنان اباعبدالله (ع)، ایثار و ایستادگی کند اعجاز خدای متعال نازل خواهد شد و ابهت دشمن را در هم خواهد شکست! این پیروزی چگونه اتفاق افتاد؟ آیا بدون تأمل و محاسبه و برنامه ریزی گفتند به دل دشمن بزنیم و بجنگیم؟! نخیر، با عقلانیتِ جدیدی که پیروانِ حضرت امام (ع) در عرصه نظامی تولید کردند پیروز شدیم. امثال شهید باقری ها استراتژی جنگ را عوض کردند! یک جوان ۲۱ ساله که با عنوان خبرنگار وارد جنگ شده بود، اما به خاطر نشان دادنِ حساسیتِ بالا در مبارزه با کفر، خدای متعال عقلانیتِ الهی را در استراتژی جنگ به او عطا کرد! عنصرِ «شهادت طلبی» را بجای «سخت افزارها»، اصل در جنگیدن قرار دادند و به لوازم آن عمل کردند.
حضرت امام (ره) به نهادسازی انقلابی روی آورد و «ارتش ۲۰ میلیونی» را بنا نهاد و زمینه را برای جنگ مردمی بر اساس شهادتطلبی فراهم کرد. اینطور نیست که بدون محاسبات و تعقل و ناشیانه با دشمن جنگیدیم! همانطور که عرض شد شیطنت ها در این دوره از تاریخ عقلانی است و عبور از آنها نیز با عقلانیت انجام می گیرد اما عقلانیتِ الهی! لذا در عمل، عقلانیتِ جدیدی در جنگ تجربه شد ـ نه اینکه درکِ تئوریک و علمی از آن پیدا شده باشد ـ و امروز همان درک و تجربه جدید از نحوه جنگیدن در مقابلِ دلارهای سعودی و قطری و دستگاهِ اطلاعات آمریکا و انگلیس و خشونت و قساوتِ تکفیری ها ایستاده و شیعه را در جهان به افتخار جدیدی نائل کرده است. در جنگِ فرهنگی و اقتصادی نیز اگر با تکیه به خدای متعال برای شکست دشمن عزم خود را بکار ببندیم، با نصرت های خدا همراه خواهیم شد. مقام معظم رهبری (حفظه الله) در یکی از سخنرانی ها فرمودند: «در دو سه سال اول انقلاب، مسجدها و مسجدی ها بودند که کشور را اداره کردند.» لذا اگر جنگِ فرهنگی و اقتصادی بوجود آمده، مسجدها و حسینیه ها و تکایا و عزاداری ها باید بارِ این جنگ را به دوش بکشند. باید عقلانیتِ الهی برای مقابله با دشمنِ فرهنگی و اقتصادی شکل بگیرد. اگر مساجد و حسینیه ها نمی توانند اینهمه نیروی انقلابی و شهادت طلب را ساماندهی کنند، معلوم می شود که ضعفی عقلانی در میان ما وجود دارد. این چه ضعفی است که نمی توان اینهمه نیروی متدین و متعهد و انقلابی و پابهرکاب و اهلِ نماز و روزه و عزاداری را در یک سپاه واحد گرد هم آورد و دشمن را بیرون کرد؟! به حدی که رهبر انقلاب فرمانِ آتش به اختیار را صادر می کنند که معنای آن، نبودِ عقلانیتِ واحد برای مدیریتِ واحدِ نیروهای انقلابی است! مسجدها و حسینیه ها و روحانیون و مذهبی ها باید در این مسیر پیش قدم شوند، همانطور که اینها بودند که انقلاب کردند و دو سه سال اول کشور را اداره کردند. برای وفای عهدمان نسبت به حضرت اباعبدالله (ع)، عزاداری ها باید به این جا ختم شود.
از دیگر دشمنی های قدرت های جهانی علیه نظام جمهوری اسلامی، ایجادِ مسائلی امنیتی و اطلاعاتی بود که حضرت امام (ره) با نهاد سازی انقلابی، زمینه رفع این تهدید را فراهم کرد و «اطلاعات ۳۶ میلیونی» را پایه ریزی کرد. اطلاعاتِ ۳۶ میلیونی به چه معناست؟ جز به معنای مردمیکردن اطلاعات و امنیت آن هم در دنیایی که بستهترین سیستمها، سیستمهای اطلاعاتی هستند؟! در شرائطی که سازمان منافقین در کشور به کشتارِ ۱۷ هزار نفر اقدام می کند، در حقیقت جنگ داخلی و پارتیزانی در کشور به راه انداخته است. جنگی که معمولا در دنیا به تجزیه کشورها منتهی می شود. نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه پس از انهدام ساواک به عنوان سازمان امنیتی کشور و بدون هیچ تجربه اطلاعاتی و امنیتی، از پس مبارزه با این مساله بر می آید؟! یکی از سرداران سپاه نقل می کند بعد از اینکه مسعود رجوی از کشور فرار کرد، عنصرِ اصلی مجاهدین خلق، شخصی به نام موسی خیابانی بود که برای دستیابی به او، مشکل بزرگی داشتیم. اما از مردمِ عادی کوچه و بازار، گزارشی به ما رسید که در همسایگی آنها ساختمانی است که فقط یکی دو نفر به آن رفت و آمد می کنند ولی به اندازه ۲۰ نفر آشغال دم خانه می گذارند.
بعد از مراقبت از آن خانه و بررسیها، مطلع شدند که موسی خیابانی در آنجا مخفی شده است! پس با اطلاعاتِ ۳۶ میلیونی از جنگ داخلی و کودتا و ترورها عبور کردیم. عجیب تر از آن، لو رفتنِ عملیاتِ بزرگِ کودتای نوژه است که با همین اطلاعات ۳۶ میلیونی در نطفه خفه شد! نقل است مقاماتِ نظامی کوبا که خودشان با جنگِ چریکی به قدرت رسیده بودند، در سفرشان به کردستان با تعجب از شهید کاوه سوال کردند که شما چگونه توانستید در برابر جنگِ داخلی غرب کشور بایستید؟! شهید کاوه نیز تاکتیک های جدیدی را که خودش در اثرِ تمرکز بر این مساله تولید کرده بود، بیان کرد و آنها را متعجب کرد! لذا حضرت امام (ره) با نهادسازی در عرصه های مختلف، سبک زندگی جدیدی در شیوه مدیریت سیاسی و نظامی و اطلاعاتی کشور بوجود آورد که در هیچ تئوری جهانی مشاهده نمی شود؛ بدون آنکه این راه و روش پشتوانه و سابقهای در ادبیات تخصصی دانشگاه یا حوزه داشته باشد. این ابتکارهای حضرت امام ناشی از نصرت خدای متعال و عنایت حضرت ولیعصر بود زیرا هیچ تجربهی قبلی از این جنس در اختیار ایشان نبود و انقلابهای منطقه علیرغم که از وجود چنین تجربهای در ایران آگاه بودند و برخلاف انقلاب اسلامی ـ که در اوج تنهایی و مظلومیت به پیروزی رسید ـ در مرکز توجه و حمایت افکار عمومی جهان قرار داشتند، به آن توجه نکردند و دچار شکست شدند.
اکنون به برکت مقاومت های بی وقفه نظام جمهوری اسلامی ایران به قدرتی دست پیدا کردیم که دشمنان اسلام از حذفِ فیزیکی نا امید شدند و از پشت میز مذاکره، شیطنت هایشان را پیش می برند. آن زمان به حضرت امام (ره) می گفتند با این کارها ما را در جهان منزوی می کنی! با آمریکا مقابله نکن! قدرت آمریکا شوخی نیست! اما حضرت امام (ره) با اتکال به خدای متعال و امدادِ حضرت ولی عصر (عج) محکم و ثابت قدم، ملتِ ایران را پیش برد که در نتیجه آن، ایران را بعنوانِ ابرقدرتِ منطقه و بعضاً بین المللی می شناسند. البته ابتدای حرکتی با چنین عظمت، ضرورتا با تردیدها و سوالات بسیار پیچیده و تحلیلی روبرو بوده است به نحوی که سقوط دو دولت اول بعد از پیروزی انقلاب (دولت بازرگان و دولت بنی صدر)، هزینهای بود که پرداخت شد تا این سبک زندگی جدید در عرصه سیاست، تثبیت شود و الا این دو دولت می گفتند شما راه و رسمِ اداره کشور را بلد نیستید و موجب انزوای کشور و سپس ورشکستگی آن خواهید شد.
شما ملت بزرگ ایران از چنین امتحانات سخت و پیچیده ای عبور کردید؛ اگر چه کسی به تبیین و تفسیر و تحلیلِ عقلانی آن نپردازد و به سادگی از آن بگذرد. ساده گذشتنِ از این واقعه بزرگِ تاریخی، معنایی جز اجازه انحراف در حرکت امام (ره) بوسیله نگاه مادی ندارد. اگر انقلابیون و متدینین، این ثروتهای عظیم را نشناسند و از آن برای عبور از امتحانات بعدی استفاده نکنند، هشدارهای مقام معظم رهبری درباره پایمالشدن هویت انقلابی و اسلامیِ نظام محقق خواهد شد. امروز بعد از تثبیتِ سیاسیِ (نظامی و امنیتی و دفاعی) نظام جمهوری اسلامی ایران، مسائلِ فرهنگی و اقتصادی ما را دچار چالش کرده است.
مقام معظم رهبری (حفظه الله) فرمودند: «همه اقتصاد مقاومتی را تکرار می کنند و برای آن جلسات و کمیته و کارگروه و همایش تشکیل می دهند اما پیش نمی رود! پس معلوم است گره علمی وجود دارد!» عرض شد که امتحانات دوره دوم تاریخ، عقلانی است و این گره علمی هم از همان سنخ است. به همین دلیل، مشکلات اقتصادی و فرهنگیِ امت شیعه باید در مساجد و حسینیه ها و مجالس عزاداری و… مطرح شود و موضوعِ حساسیتِ مردم قرار بگیرد و برای حل آن، مردم از فضلا و نخبگان و بزرگان حوزوی و دانشگاهی مطالبه کنند. اگر ما یک پنجم زمانی را که در صحبتهای روزمره پیرامون قیمتِ زمین و خانه و ماشین و… صرف میکنیم، به گفتگو پیرامون چالش ها و امتحاناتِ جامعه شیعه اختصاص دهیم، حساسیتهای جدیدی شکل خواهد گرفت و به تدریج، جبهه های فرهنگی و اقتصادی بر محور انگیزههای دینی ایجاد خواهد شد. چرا مساجد و هیئات ما نمی توانند جوان های انقلابی را که آرزوی جنگیدن با دشمن دارند، ساماندهی کنند و با تقسیم کار و وظائف آنها را هدایت کنند! آیا ما عمٍقِ دشمنی دشمنان را درک کردیم؟! آیا فهمیدیم که از کجا به حمله می کنند؟! با چه ابزاری به کجاها حمله می کنند؟! مگر می شود در جنگِ نظامی به شناسایی خط اول دشمن اکتفاء کرد و نسبت به خطوط پشتیبان و نیروی هوایی و دریایی و تدارکات و مهندسی رزمی و توپخانه و سایر تواناییهای او جمع بندی نداشت و آنگاه طراحی علمیات کرد و پیروز شد؟!
بعد از بیان چگونگی تثبیتِ نظام در سه عرصه سیاسی و دفاعی و امنیتی، ان شاء الله در شب آینده می خواهیم ابعاد جنگِ فرهنگی و اقتصادی دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰