تاریخ انتشار : پنجشنبه 8 مهر 1400 - 17:46
کد خبر : 135221

پنج‌شنبه‌های شهدایی| پدری که رهرو پسر شهیدش شد

پنج‌شنبه‌های شهدایی|  پدری که رهرو پسر شهیدش شد

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از شیراز،یک سال پیش در همین روزها، پیکر پاک دو شهید بعد از سالها انتظار استان فارس بازگشت و مثل فردا در داریون و فسا بر دستان مردم ولایت مدار استان فارس تشییع شد. مهمان امروز پنج‌شنبه‌های شهدایی،

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از شیراز،یک سال پیش در همین روزها، پیکر پاک دو شهید بعد از سالها انتظار استان فارس بازگشت و مثل فردا در داریون و فسا بر دستان مردم ولایت مدار استان فارس تشییع شد.

مهمان امروز پنج‌شنبه‌های شهدایی، متولد نهم مهرماه ۱۳۰۷ در داریون است، پیوند عجیبی با مهر دارد و مهربانی او با خالق و مخلوقاتش نیز به این پیوند عمیق برمی‌گردد.

 پیوندی که پیکر پاک او را هفت روز قبل از تولدش یعنی دوم مهرماه در گلزار شهدای داریون به خاک سپرد تا مهر، ماه تابان طلوع زندگی او در دنیا و آخرت باشد، در مهر به دنیا آمد و در مهر با سربلندی از دنیا به آخرت پرکشید.

مردمداری و ایمان و اخلاقش زبانزد بود و ثبات قدمش پل اصلی شهادتش بود.

شهناز دختر کوچک شهید عابدی، که در روز رفتن پدر به جبهه تحصیلات دوران ابتدایی را تمام کرده و در حال آماده شدن برای تحصیل در مقطع راهنمایی بود، گفت: آنچه از پدر در ذهن دارم این است که او مردی مومن، با خدا و انقلابی بود.

وی افزود: شهید عابدی در داریون شناخته شده، زبانزد، معتمد و یاری دهنده مردم بود، او پس از ساخته شدن مسجد امام محمد تقی(ع) داریون اولین نفری بود که به مسجد رفت و همواره همه مردم را به آمدن به مسجد، حلال خواری و پرهیز از غیبت دعوت می‌کرد.

وی ادامه داد: در این ۳۲ سال اعضای خانواده به خصوص مادرم روزهای سختی در دوری از پدر گذراندیم و چشم انتظار بازگشت او بودیم و حال همه خوشحال هستیم که پدر پس از سال‌ها انتظار برگشت و در دل این خاک آرام گرفت.

فرزند شهید عابدی به روز رفتن پدر به جبهه در سال ۱۳۶۷ اشاره کرد و گفت: زمانی که پدر می‌خواست به جبهه برود مقداری پول خرد از جیب بیرون آورد و به من و خواهر و برادرهایم داد و روی سرمان را بوسید و به مادرم وصیت کرد فرزندان  و تربیت‌ صحیح آنها را به تو می‌سپارم.

وی افزود: ما چهار برادر و چهار خواهر بودیم که گودرز برادر بزرگم در سال ۱۳۶۲ و قبل از پدر به شهادت رسید که پیکر مطهرش در گلزار شهدای داریون به خاک سپرده شده است، یکی از خواهرانم نیز دوسال پیش به دلیل بیماری به دیار باقی شتافت.

فرزند شهید عابدی بیان کرد: پدر در مراسم‌ عزاداری ماه محرم اول همه زنجیرزنی می‌کرد و علم درست می‌کرد و همه را به حضور در مراسم‌های عزاداری دعوت می‌کرد و می گفت ما باید محرم را داشته باشیم.

وی ادامه داد: همیشه آرزو می‌کرد اگر قسمتش به مرگ باشد مرگش یا دفنش در اربعین یا ماه محرم و صفر باشد که در این زمینه نیز به آرزویش رسید.

وی با بیان اینکه آرزوی پدرم شهادت و دفن شدن پیکر او در کنار برادر شهیدم بود، افزود: پدر عضو بسیج بود و از ابتدای دوران دفاع مقدس تا زمان شهادت پیوسته به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل می‌رفت.

وی ادامه داد: پدر همیشه می‌گفت من آنقدر باید به جبهه بروم و بیاییم و راه فرزندم را ادامه دهم تا شهید شوم، می‌گفت نمی شود فرزندم شهید شده باشد و من اینجا بگردم.

۲۳ خرداد ۱۳۶۷ پدر در آخرین روزهای بهار رخت جنگ‌ را بر تن می‌کند و فرزندان خود را در آغوش می‌گیرد و آخرین وصیت‌ را به مادر درباره تربیت فرزندان می‌کند و برای دفاع از وطن به جبهه‌های نبرد می‌رود.

فرزند شهید عابدی گفت: پدرم همیشه آرزو داشت یک روز در کنار برادر شهیدم به خاک سپرده شود که بالاخره به آرزویش رسید.

 و سرانجام شهید باباجان عابدی در عملیات غرورآفرین بیت‌المقدس هفت در سال ۱۳۶۷ در منطقه شلمچه به خیل عظیم شهدا پیوستند.

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد