مددجویی که با کمک مومنانه تولیدکننده شد

گروه جامعه خبرگزاری فارس – خبر تلخی در شهر سهند آذربایجان پیچیده بود. دختر دمبختی که موعد مراسم ازدواجش نزدیک می شد به دلیل فقر و نداشتن جهیزیه دست به خودکشی زد. این اتفاق گزنده چند روزی نقل محافل بود اما بعد از همان چند روز همه حواس شان را دادند پی زندگی خودشان و
گروه جامعه خبرگزاری فارس – خبر تلخی در شهر سهند آذربایجان پیچیده بود. دختر دمبختی که موعد مراسم ازدواجش نزدیک می شد به دلیل فقر و نداشتن جهیزیه دست به خودکشی زد. این اتفاق گزنده چند روزی نقل محافل بود اما بعد از همان چند روز همه حواس شان را دادند پی زندگی خودشان و دیگر کسی پرس و جویی نکرد که از این دختران دم بخت نیازمند و خانواده هایشان دستگیری کند. اما روحیه حجت الاسلام مجید زرین منقلب شده بود. خودش میگفت تا مدتی خواب و خوراک نداشته و سر آخر به واسطه عهدی که در خلوت و با خدای خود می بندد آرامش پیدا میکند.
حاج آقا زرین عهد کرد که تا زنده است کسی از همشهریانش به خاطر فقر و نداری از دست نرود و تا جایی که امکان دارد با همه ظرفیتهای موجود برای بهبود وضعیت معیشت نیازمندان تلاش کند. از آن روز تا به حال زمان زیادی نمیگذرد اما حالا این روحانی جوان و دوستانش موفق شدهاند از مدد جویان دیروز تولید کنندگان امروز به بسازند و کمک حال نیازمندان شوند.
***کارگاه اشتغالزایی در مسجد
مسکن مهر سهند به دلیل پایین بودن هزینه اسکان، محل زندگی تعدادی زیادی از بانوان سرپرست خانوار است. حاج آقا زرین میگوید: توزیع بستههای معیشتی گام اول برای شناخت خانواده های نیازمند شهر بوده است: «کار خیریه گروهی را از سال ۱۳۹۳ و با توزیع بستههای معیشتی و تهیه جهیزیه بین نیازمندان شروع کردیم. کمی که گذشت با دوستان به این نتیجه رسیدیم که در مورد اشتغال این خانوارهای نیازمند نیز میتوانیم دست به حرکتهای موثری بزنیم. هدفمان این بود که مهارتهایی را به آنها آموزش بدهیم که از قبل آن بتوانند درآمد زایی داشته باشند و بعد از مدتی روی پای خودشان بایستند.»
حجت الاسلام زرین و دوستانش با این هدف در مسجد محله اقدام به راهاندازی کارگاه قالیبافی میکنند: «دست به کار شدیم و در حیاط و محلهای کم رفت و آمد مسجد کارگاه قالیبافی، تولید لباس بیمارستان و کارگاه خیاطی ایجاد کردیم. در حال حاضر در کارگاههای قالیبافی ۳۰ نفر، در کارگاه خیاطی ۱۰ نفر و در کارگاه تولید لباس بیمارستانی نیز ۱۰ نفر مشغول به کار هستند. با همکاری یکی از شرکتهای دانش بنیان و فناوری ۱۵ نفر هم مشغول به کار شدند و راهاندازی کارگاه آموزش حکاکی روی فلز و چرم دوزی ۲۵ نفر دیگر را هم شاغل کرد. راهاندازی کارگاه تولید عرقیجات دارویی هم به شاغل شدن تعدادی از جوانان بیکار کمک کرد.در کارگاه بستهبندی و فرآوری خرما هم موفق به درآمد زایی برای ۵۰ نفر شدیم.»
***صادرات فرش مددجویان
قالیهایی که در این کارگاهها تولید میشود سر از بازارهای ترکیه در میآورد و لباسهای بیمارستانی با صادرات به عراق ارز وارد کشور میکند. حاج آقا زرین ادامه میگوید حواسش را به مددجویان داده تا همان اندازه که زحمت میکشند سود کار نیز نصیب خودشان شود و از کمک گرفتن بی نیاز شوند: « تفاوت ما با بقیه تجار این است که ما میانگین ۲ الی ۴ برابر بیشتر به بافندههای فرش دستمزد میدهیم. مثلا مددجویی بود که تابلو فرش کار میکرد و ماهانه نهایت ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومان دریافت میکرد در حالیکه اینجا همان انرژی و زمان را میگذارد و نزدیک به ۲ میلیون تومان دستمزد میگیرد. من الان روحانی هستم اما اینطور نیست که کارم پشت میز نشینی باشد، برش کاری فلز و نقره انجام میدهم و خودم کارگر هستم.»
حاج آقا زرین میگوید مدتها پشت دار قالی نشسته است و از تمام مرارتهای کار قالیباف ها اطلاع دارد: «من مدت زمان زیادی قالی بافی کردم و خانمی که قالیبافی میکند را به خوبی درک میکنم .میدانم چه سختی میکشد چون خودم هم این سختیها را کشیدم. برای همین میخواهم این خواهران در محیطی باشند که اذیت نشوند. میخواهم جوری باشد که طرف نگویند یک عمر کار کردم و زحمت کشیدم و نتیجه اش هیچ نشد.»
***توانمند سازی هدف نهایی ماست
مجید زرین می گوید جامعه نباید دچار بیماری بی تفاوتی شود :«ما حق نداریم نسبت به بقیه آدمها بیتفاوت باشیم. دلیل اینکه به بحث اشتغال ورود کردیم این بود که میدیدم ما کمک میکنیم، کمیته امداد، بهزیستی و خیرین کمک میکنند اما تغییری در زندگی این نیازمندان حاصل نمیشود و این عزیزان همچنان نیازمند باقی میماندند. به این نتیجه رسیدیم که باید کاری کنیم که افراد نیازمند توانمند شوند و روی پای خودشان بایستند و نیاید جلوی امثال من دست نیاز دراز کنند و با گریه بگویند که بچهام گرسنه است.»
***اینجا محرومان کمک حال نیازمندان شده اند
کارآفرین محبوب شهر سهند میگوید حالا موفق شدهایم ۷۰۰ خانواده نیازمند را تحت پوشش قرار دهیم. نیازمندان دیروز اکنون توانمند شدهاند و حالا به نیازمندان دیگر کمک میکنند: «همان افراد نیازمند با شاغل شدن در کارگاهها خودشان ماهانه یک مقدار به دیگر نیازمندان کمک میکنند! مدل کار را این طور تعریف کردیم که محرومین برای محرومین کار کنند. بخشی از سود کمی که کارگاهها به خیریه میدهند صرف کمک به نیازمندان دیگر میشود. یعنی کار خیر در وسط کار خیر دیگری اتفاق میافتد و این اتفاق مبارکی است.»
*** ما اهل بالای شهر نیستیم
حجتالاسلام زرین دغدغهای دارد و آن را این طور برای مان مطرح میکند: «همیشه یکی از سوال های من این است که چرا اغنیا و افراد خیری که قصد کمک به نیازمندان را دارند دفتر کارشان را در بهترین محلهها قرار میدهند. چرا یک بچهای که از خانواده فقیری است دست در دست مادرش باید از محلههای حاشیهای به شمال شهر و محلههای برخوردار برود تا در خیریه به آن ها کمکی شود یا دست خالی برگردند.»
زرین میگوید ما بر خلاف خیلی از دوستان نرفتیم یک جای ثروتمند اردو بزنیم و کمک را دریافت کنیم و برویم در منطقه محروم خرج کنیم ما آمدیم وسط منطقه محروم و همین جا خیمهمان را علم کردیم: «من فکر میکنم این ما هستیم که باید به سمت محرومان برویم. نباید کاری کنیم که آن بچه نیازمند احساس تحقیر داشته باشد. باید این طور فکر کند که ما خدمتکار او هستیم. کار در این محله ها سختی های مضاعفی دارد اما من به همه خیران عزیزمان عرض میکنم که این کار به همه سختیاش میارزد. پس کانونهای خیریه را در همان محلههای کم برخوردار تاسیس کنیم و در دسترس نیازمندان باشیم.»
***این خاطرهها حکم همان قند مکرر را دارد
حجتالاسلام زرین خاطرههای شیرینی از روزهای جهاد برای اشتغالزایی و گرهگشایی از مشکلات مردم دارد. میگوید هر بار که در کارها با موانعی روبه رو میشود شیرینی این لحظهها به او قوت قلب و انرژی میبخشد: «نوروز امسال ما به بچههای نیازمند کفش و لباس هدیه میدادیم. یعد از گذشت یک ساعت مرا به کفش کن مسجد احضار کردند. دیدم دوستان ایستادهاند و به انبوه کفشهای کهنه کودکانه و بی صاحب شده نگاه میکنند. معلوم شد هر بچهای که کفش گرفته از ذوقی که داشته همان جا کفش نو را به پا کرده و به منزل رفته است.»
کارآفرین قصه ما خاطرهای هم از کمکرسانی به یک همسایه اهل سنت دارد: « یک خانواده اهل سنت در این محله زندگی میکردند که مقدار زیادی بدهکاری داشتند. زندگیشان دچار مشکلات عدیده بود. پدر خانواده برای مدتی در یکی از کارگاههای ما مشغول به کار شدند.کم کم با تلاش خودش و کمک خیران این بدهکاریها تسویه شد. روزی که مشکلات شان برطرف شد کنار من آمدند و با چشم هایی که از اشک خیس شده بودند گفتند حاج آقا من میدیدم که شما به باقی همسایهها کمک میکنید. اما در دلم به شما ظن بد بردم. پیش خودم گفتم شما مبلغ شیعیان هستید و به ما که اهل سنت هستیم کمک نمیکنید، اما دیدم با وجود این که مشکلات مالی من از باقی همسایه ها بیشتر بود اول به سراغ رفع گرفتاری من آمدید.» حجت الاسلام زرین میگوید شیرینی این لحظهها را با هیچ دارایی در دنیا تاخت نمیزنم و امیدوارم تا عمر دارم خادم نیازمندان باشم و دوباره این لحظات را تجربه کنم.
انتهای پیام/

برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰