تقدیر از احمد منصوب هنرمند انقلابی مشهدی به میزبانی خبرگزاری فارس/ نقاشی روی دیوار را «انقلاب اسلامی» زنده کرد
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از مشهد، هنر یک شیوه بیان و ادا کردن است، این شیوه بیان از هر تبیین دیگر رساتر، دقیقتر، نافذتر و ماندگارتر است و دقّت در هر یک از این تعابیر در فهم معنای هنر کمک میکند. پس
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس از مشهد، هنر یک شیوه بیان و ادا کردن است، این شیوه بیان از هر تبیین دیگر رساتر، دقیقتر، نافذتر و ماندگارتر است و دقّت در هر یک از این تعابیر در فهم معنای هنر کمک میکند.
پس از انقلاب اسلامی ایران هنرمندان خوش ذوق و متعهد، به تطهیر چهره هنر پرداختند و توانستند با ذهن پویا و فعالشان در طول روزهای پرخروش انقلاب و ایام پرآشوب دفاع مقدس در جبههها نور امید را بر دلهای مردم بتابانند و از زوایای مختلف به جلوهگری هنر بپردازند.
هر کسی به قدر توانش در راه ماندگاری این انقلاب بیچشمداشت هنرنمایی کرده است؛ یک نفر با تربیت فرزند انقلابی، دیگری با گذشتن از جانش به پای ارزشهای انقلاب و برخی با حک کردن نقش این هنرمندان بر بوم نقاشی برای حفظ و ثبت این ایثارگریها در جامعه تلاش کردهاند، قدرشناسی از تمام این افراد باید صورت بگیرد و نباشد که هنرمند انقلابی را گَرد بیتوجهی و غربت بیازارد.
به همین منظور در اولین نشست «عصر فرهنگی انقلاب اسلامی» در دفتر خبرگزاری فارس خراسان رضوی با حضور سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی ضمن انجام گفتوگویی با احمد منصورینژاد(معروف به منصوب) نقاش انقلاب اسلامی از زحمات وی در این ۲۵ سال تلاش برای ثبت و حفظ یاد و خاطره شهدا بر دیوارهای شهر مشهد تقدیر و تشکر شد.
نمادها و الگوهای جدید ایثار و شهادت در جامعه باید ترویج و تجلیل شوند
در ابتدای این نشست مدیر خبرگزاری فارس خراسان رضوی در توضیح برگزاری این جلسه گفت: ما از خیلی قبلتر در خبرگزاری یک دغدغه را داشتیم و آن این بود که ما یک دینی را به فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی داریم و باید آن دین را ادا کنیم، به دنبال روش این ادای دین میگشتیم که دوستان در سرویس فرهنگی پیشنهاد یک سلسله نشستهایی را دادند که از هنرمندان و اصحاب رسانه که در زمینه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی فعالیت کردهاند به اندازه خودمان و نه به اندازه گرانسنگی کاری که آنها کردهاند، از آنها تقدیر کنیم تا دینمان را ادا کرده باشیم.
سید ناصر نعمتی افزود: در حوزه فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی کارهای بزرگی توسط آقای منصوب و دیگر هنرمندان انجام شده و در حال انجام است و چون بدون چشمداشت و با نیت الهی انجام شده باید صاحب اصلی این تلاشها قدردان باشد که حتما هست، اما ما به نوبه خودمان در خبرگزاری فارس از جهت مطالبهگری برای تقدیر از این تلاشها کمکاری کردهایم و از این بابت عذرخواهی میکنیم.
وی خاطرنشان کرد: به نظرم بنیاد شهید و بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس فعالیتهای کافی در زمینه قدردانی از الگوهای فداکاری در جامعه انجام ندادهاند و ما به چیزی با عنوان پاسداشت معرفت، مروت و مردانگی در جامعه نیاز داریم.
این کارشناس فرهنگ و رسانه ادامه داد: این به معنای تأسیس یک بنیاد جدید نیست و ما نیاز به توجه جدیدی داریم تا الگوهایی که وجود دارند، در یک ساختار جدید ترویج شوند.
نعمتی خاطرنشان کرد: در همین دوران شیوع بیماری کرونا چقدر کسانی را دیدیم که جانشان را کف دست گذاشتند و جلو رفتند و امروز بعد از یک سال و نیم از گذشت این موضوع شاید ما راحتتر در مورد این موضوع صحبت کنیم اما در روزهای اول هراس زیادی از این بیماری وجود داشت و چه آدمهایی با همان روحیه فداکارانه و با همان روحیه ایثار و شهادت وارد میدان شدند که اگر ما این موارد را نبینیم در حوزه ایثار و شهادت کار جدی را نمیتوانیم انجام دهیم.
وی بیان کرد: شاید مرور صحبتها و الگوهای قبلی نیازمند پیدا کردن آدمهای جدید با همان ویژگیهاست تا آنها را معرفی کنیم، کاری که خانواده شهید منصوب با جایزه فرهنگی شهید منصوب دارند انجام میدهند و چه ابتکار جذابی است که سالانه سعی میکنند آن جایزه را به آدمهایی بدهند که احساس میکنند در همین مسیر قدم میزنند.
مدیر خبرگزاری فارس خراسان رضوی یادآور شد: سال گذشته در خبرگزاری فارس خبری از آقای مومنی که جزو کادر درمان بود، منتشر کردیم که با وجود اینکه دو بار به کرونا مبتلا شده بود باز هم از بیماران کرونایی پرستاری میکرد و بعد از دانشگاهی با بنده تماس گرفتند تا شماره تماس این فرد را بگیرند و در مراسمی از او تقدیر کنند، چرا که وقتی الگوهایی از این دست معرفی میشوند مسیر خودشان را پیدا میکند.
نعمتی با بیان اینکه ما باید در کنار بزرگداشت شهید برونسی شخص دیگری که امروز در خراسان این مسیر را میرود از او هم تجلیل کنیم، اظهار کرد: ما نیازمند یک توجه جدیدی هستیم که امروز این الگوها را پیدا کند و بر روی آنها مانور بدهد، چرا که در ورودیهای شهرمان نوشتهایم به شهر شهیدپرور خوش آمدهاید اما واقعا چقدر این نمادها و الگوهای ایثار و شهادت در شهرهایمان جریان دارد و چقدر دیده میشوند؟
وی افزود: نقطه اول این موضوع فضای رسانهای است و رسانهها باید به اینها توجه کنند، هنگامی که یک پرداخت رسانهای خوب انجام شود مسیر خودش را در فضای اجتماعی نیز باز میکند.
مدیر خبرگزاری فارس خراسان رضوی اضافه کرد: بعد از رسانهها مدارس و دانشگاهها باید در این زمینه کار جدی انجام دهند، شاید در دروس موضوعاتی مطرح شود اما وقتی نگاه معلم و دانشآموز رفع تکلیف باشد و نگاه دغدغهمندانه به این حوزه نباشد کسی که از آن دانشگاه و مدرسه خارج میشود انس جدی با این مفاهیم ندارد و وقتی این انس در مجاری که جریان تربیت در آن اتفاق میافتد نباشد در فضای اجتماعی نمیتوانیم توقع داشته باشیم که نمود این فداکاری و انس با فرهنگ شهدا را ببینیم.
نعمتی بیان کرد: امیدواریم این جریان از رسانهها شروع شود و بعد در مدارس و دانشگاهها به طور جدی پیگیری شود و کاش متولیان امور شهر نیز برای نمادسازی این موضوعات به ویژه این فداکاریهای جدید تلاش کنند و به نمادسازی و الگوسازی بپردازند.
وی با بیان اینکه چه اشکالی دارد که پروژههای شهری را به دست همین الگوها افتتاح شود، گفت: دیگر وقت آن است که بر روی سن تقدیر از آدمها به جای مسئولان، این الگوها بیایند و آنها در کنار مسئولان اجرایی بر روی سن قرار بگیرند و اینها تقدیر کنند.
این کارشناس فرهنگ و رسانه عنوان کرد: کاش رسانهها، مدارس، دانشگاهها و مدیران شهری ما این خلاقیت را داشته باشند تا این الگوها را پیدا کنند و به الگوهای ذهنی ما در دوران دفاع مقدس گره بزنند، چراکه به نظرم یک فضای جدیدی را بر روی موضوعات اجتماعی باز میکند و ما تاثیراتش را در جوامع مختلف در حوزه فرهنگی و اجتماعی خواهیم دید.
نعمتی گفت: هر یک از جوامع و صنوف اگر الگوهای فداکاری و ایثارگری خود را تقویت و معرفی کنند به نظرم فضاهای جدیدی را در این زمینه تجربه خواهیم کرد.
ویژگی برجسته هنر انقلاب مردمی بودن آن است
در ادامه سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی گفت: برای اینکه درک و تفسیر درستی را از هنر انقلاب اسلامی داشته باشیم، باید نگاهی به اندیشه، مبانی و نگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) داشته باشیم تا درک دقیقتری را به دست بیاوریم.
یوسف امینی افزود: ایشان جمله معروفی دارند که فرمودند هنر عبارت است از دمیدن روح تعهد در کالبد انسانها، به نظرم این جمله کلیدواژه اصلی در معرفی هنر انقلاب اسلامی است، که هنر را با تعهد پیوند و گره میزند، یعنی هنر انقلاب اسلامی، هنری است که حاوی پیام است و ایجاد کننده تعهد و یا هنر متعهد است.
وی ادامه داد: امام(ره) در جایی دیگر میفرمایند ما با هنر مخالف نیستیم بلکه با فساد و ابتذال مخالف هستیم و این جمله موید این است که ما میتوانیم مبانی هنر انقلاب اسلامی را داشته باشیم، اگر چه هنوز تعریف درستی از آن نشده و به این مبانی به لحاظ تئوریک یا نظری کمتر پرداخته شده است.
سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی یادآور شد: با استفاده از اندیشههای امام(ره) و مقام معظم رهبری میتوانیم هنر انقلاب اسلامی را تداوم و استمرار انقلاب اسلامی تعریف کنیم، چراکه این انقلاب با یک سری پیامها و مفاهیمی پا به میدان گذاشته است.
امینی بیان کرد: هنر انقلاب اسلامی علاوه بر اینکه در دوران مبارزه بخشی از مبارزه را تشکیل میداد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم مطالبهگر آن ارزشها و پیامهایی است که شعارهای این انقلاب بودهاند.
وی عنوان کرد: ما قبل از انقلاب اسلامی نیز هنر داشتیم، اما سیاست فرهنگی که در دوره ۵۰ ساله پهلویها وجود داشت ترکیبی از سه عنصر تشیع در اندازه مناسک ظاهری و عمدتا در تایید سلطنت، بعد عنصر ملیگرایی که به شدت باستانگرایانه بود و با شعار ملی علیه ملیتگرایی فعالیت میکردند و در آخر عنصر غربگرایی به معنای مطلقانگاری ارزشهای غربی بود که بر فرهنگ و هنر چیره شده بود.
سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی در واقع انقلابی علیه این عناصر بود و ساختارها، ارزشها و مفاهیمی که بر جامعه قبل از انقلاب اسلامی در حوزه فرهنگ و هنر حاکم بود را نقد کرد و به چالش کشید.
امینی اضافه کرد: انقلاب اسلامی یکسری مفاهیم جدیدی را ایجاد کرد و بهوجود آورد، مفاهیمی مانند قیام بر علیه ظلم و طاغوت، البته این مفاهیم ملی و دینی وجود داشتند اما برجستهسازی و تبدیل کردنش به نماد و شعار کاری بود که توسط عناصر فرهنگی در دوره مبارزه انجام میشد.
وی با اشاره به بحث عاشورا و اصالت مرگ با عزت و نپذیرفتن زندگی همراه با ذلت و مهدویت و انتظار، اظهار کرد: البته این مفاهیم از قبل بودهاند اما آن پیامی که انقلاب اسلامی در بحث مهدویت میداد با یک سری نظرات مانند انجمن حجتیه نیز مقابله میکرد، اینها مفاهیم و مصداقهایی است که در انقلاب اسلامی مطرح بود و طبیعتا فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی نیز در راستای همین مفاهیم و ارزشها در جریان است و در جهت تحقق آنها این ارزشها را مطالبه و پیگیری میکند.
سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی متذکر شد: از نظر مصداقی نیز نمونههای زیادی داریم، به عنوان مثال در حوزه شعر و ادبیات ارزشهای انقلاب اسلامی برجسته شده است، قبل از پیروزی انقلاب در تهییج و ایجاد شور نقشآفرین بود و در دوران دفاع مقدس و دیگر مراحل انقلاب نیز عنصر شعر و ادبیات در کنار انقلاب اسلامی قرار داشته، حوزه سینما و عکس نیز نقش برجستهای داشته است، به ویژه عکس در دوران قبل از پیروزی انقلاب صدای انقلاب را جهانی کرد.
امینی سینمای مستند و تجربی، سرود و موسیقی و هنرهای تجسمی را نیز در فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی بسیار نقشآفرین دانست و گفت: نمایش نیز یکی از قالبهایی بود که در انقلاب اسلامی نقش داشت، نمایشی که از دهه ۵۰ در مساجد شروع شد و اینها مصادیق و جلوههایی از هنر انقلاب اسلامی است که اکنون به عنوان یک تجربه در اختیار داریم.
وی با بیان اینکه ویژگی برجسته هنر انقلاب مردمی بودن آن است، اظهار کرد: البته هنر خواص نیز لازم است و به تعبیری میتوان آنها را به ورزش قهرمانی و ورزش همگانی تشبیه کرد، بالاخره همان اندازه که به ورزش قهرمانی نیاز داریم، ورزش همگانی نیز جایگاه خودش را دارد.
سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی بیان کرد: در هنر انقلاب اسلامی در کنار اینکه کیفیت و فاخر بودن لازم است، متعلق به عموم مردم است و در سطح جامعه حضور دارد، تجربهای که جشنواره فیلم عمار در تولید آثار هنری سینمایی به کار برده است یکی از مصادیق هنر انقلاب اسلامی است.
امینی تاکید کرد: آقای منصوب به تنهایی یک رسانه است چرا که در نوع و کارهایی که انجام دادهاند از نظر شکل و محتوا گویای مفاهیم و ارزشهای انقلاب اسلامی است.
یکی از غربتهای هنر انقلاب نداشتن متولی مشخص است
احمد منصوب هم در ادامه این نشست ضمن ابراز خرسندی از نوع فعالیتش در حوزه هنر انقلاب اسلامی گفت: در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به امام و انقلاب رشد یافتهام و دو برادر بزرگترم در ۱۶ سالگی آماده اعزام به جبهه شدند من هم در حال کسب آمادگی جهت اعزام به جبهه بودم که جنگ تمام شد و الحمدلله تاکنون ذرهای از علاقه و ارادت ما به انقلاب کم نشده است؛ چون ما خودمان دیدیم و لمس کردیم که این انقلاب چگونه با مرارتهای بسیار به دست آمد.
وی افزود: حضرت امام خمینی(ره) در وصیتنامهشان هم اشاره کردهاند که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردهاید همچون عزیزترین امور قدر آن را بدانید.
این نقاش انقلابی ادامه داد: خانوادهای که من در آن رشد کردم اهل هنر بودند، پدرم به هنر قالیبافی مشغول بود، مهدی آقا برادر بزرگترم که در ابتدای اسفند سال ۶۶ به شهادت رسید، خوشنویس بود، به مداحی، نقاشی و حتی تئاتر و نمایش هم علاقهمند بود و زمانی که علاقه من را در نقاشی و طراحی میدید من را راهنمایی میکرد.
منصوب با ذکر این نکته که یادگیری هنر در آن زمان به راحتی امروز نبود، ادامه داد: در آن سالها یادگیری هنر آسان نبود و اگر فضایی برای آموزش هنر مهیا بود برای هنر انقلاب نبود و متاثر از تفکرات قبل از انقلاب بود.
وی اظهار کرد: هنرمندان در آن زمان دو دسته بودند یک دسته هنرمندان با تفکر قبل از انقلاب و دسته دوم جوانان هنرمندی بودند که با عشق به انقلاب در جبههها و پایگاههای بسیج فعالیت میکردند و بعضی از جوانان در کمیته تبلیغات بسیج به نقاشیهای ابتدایی، دیواری و دیوار نوشتههای گسترده که حاوی خلاقیتهای فراوانی بود، میپرداختند که امروزه آن هنرها و زحمتها احصا و رصد نشده است و کار پژوهشی گسترده میطلبد هم اکنون هم غبار بسیار زیادی بر روی آن نشسته است.
این هنرمند انقلابی عنوان کرد: این یکی از غربتهای هنر انقلاب است و متولی مشخصی برای این موضوع پیدا نشده تا گرد غربت را از این دیوار نوشتهها بزداید و به رشد این هنر کمک کند.
منصورینژاد بیان کرد: شخصیت من متأثر از چنین وضعیتی است، من در حال و هوایی از دهه ۶۰ تنفس کردم که داخل خانه آثار خوشنویسیهای مهدی آقا بود، در تمرینهای خوشنویسی به جای آنکه بنویسد «ادب مرد به ز دولت اوست»، مینوشت «ندای هل من ناصر حسینی لبیک یا خمینی» یا «برو باد صبا از لحظههای خلوت یاران، بگو بر مادران منتظر یک دم خبر امشب/ بگو اندیشه را آرامتر از جبههها گوید/ که دارد ناله رزمندگان شور دگر امشب» اینها سرمشقهایی بود که مهدی آقا با شور و اشتیاق مینوشت؛ من اینها را درک میکردم و هنوز تابلوهایش را داریم، جای موزه شهدای هنرمند در شهر ما خالی است، جایی که این هنرها عرضه شود و در معرض دید عموم قرار بگیرد.
وی در راستای ترسیم شخصیت والای برادر شهیدش گفت: اشعار آهنگران بسیار برای مهدی آقا و مجید آقا خوشایند بود، مهدی آقا عاشق مداحیهای آهنگران بود، من هنوز آن مداحیهایی را که با هم میخواندیم را حفظ هستم، مهدی آقا بسیار به مطالعه کتاب و مطبوعات اهمیت میداد، حتی برای من به عنوان هدیه مجلههای «کیهان بچهها»، «نهال انقلاب» و «امید انقلاب» که از مجلههای مرسوم بین خانوادههای انقلابی آن زمان بود را تهیه میکرد.
این هنرمند انقلابی خاطرنشان کرد: در خارج از منزل هم ظهور و بروز هنرمندان انقلابی در راهپیماییها، در مراسم تشییع و تدفین شهدا، بر روی دیوارهای شهر و تمام مراسمهای انقلابی بر جان و روح ما مینشست و به ما برای در مسیر انقلاب ماندن کمک میکرد.
منصورینژاد بیان کرد: دوره نوجوانی من با ایام دفاع مقدس مقارن شده بود و با حسرت حضور در جبهه، این ایام بر من گذشت و جنگ تمام شد؛ مانند همین روزها ۲۷ تیرماه سال ۶۷، حسرت حضور برای همیشه در دلم باقی ماند، ما در پشت جبهه شاهد نفحات و بهشت جبههها بودیم، جوانهایی را میدیدیم که قبل از جبهه چه بودند و بعد از جبهه چه میشدند.
وی افزود: من دوران دبیرستان رشته تجربی خواندم که با سال انتهایی جبهه، تقارن زمانی داشت و برادر من هم به شهادت رسیده بود و بحث سازندگی در کشور آغاز شده بود، در سال ۷۲ متوجه شدم به رشته هنر بسیار بیشتر از رشتههای ریاضی و تجربی علاقه دارم و در کنکور هنر سال ۷۳ شرکت کردم و خواهر و برادر شهید از سهمیه ناچیز نیم درصد در آزمون برخوردار بودند، من حائز رتبه ۳ در کنکور سال ۷۶ شدم در روز مصاحبه به من گفتند چون با استفاده از سهمیه نیم درصدی اینجا هستی، پذیرش با مشکل روبهرو شده است و نتوانستم در رشته کارگردانی تحصیل کنم، در نهایت فوق دیپلم گرافیک را گرفتم.
این هنرمند و نقاش انقلابی بیان کرد: در ایام جنگ و بعد از جنگ هر زمان که فرصت پیدا میکردیم به بهشت رضا(ع) میرفتیم حال و هوای قدیمی و دلچسبی داشت، قدیمیترها یادشان است که بر سر هر مزار شهیدی صندوقهای یادگاری وجود داشت که علاوه بر آن بسیاری از خانوادهها به نقاش هنرمندی سفارش کشیدن چهره شهید را بر مزارش داده بودند، یک نمایشگاه تجسمی و موزه زنده بسیار روحبخشی در بهشت رضا برپا بود و بسیار افسوس که تخریب شد.
برادر شهید بودن؛ وجه اشتراک استاد و شاگرد
منصوب درباره چگونگی ورودش به عرصه نقاشی دیواری گفت: در کنار نقاشیهای چهره شهدا، امضای زیبایی بهنام هنرجو و گاهی آدرس خسروینو روی بعضی تابلوها و نقاشیها حک شده بود، دنبال آدرس رفتم تا این استاد را پیدا کردم، کارگاه کوچکی داشتند، به استاد هنرجو گفتم من دوست دارم در معیت شما این هنر را یاد بگیرم هر کار بگویید انجام میدهم حتی با جارو کشیدن این کارگاه، اجازه بدهید من در اینجا مشغول شوم.
وی افزود: پشت میز کار استاد عکسی از شهید جلیل محدثیفر دیدم، در موردش سوال کردم و گفتند برادرم هستند و خودشان توضیح دادند که فامیل من محدثیفر است و هنرجو تخلص هنریام است، با این سوال قرابت و برادرِ شهید بودن من و استاد آشکار شد، ایشان الحمدالله پذیرفتند که من در محضرشان هنر نقاشی دیواری را یاد بگیرم و از سال ۶۸ من با ایشان آشنا شدم.
این هنرمند انقلابی با بیان این نکته که هنر نقاشی را در محضر استاد دیگری نیز آموخته است، خاطرنشان کرد: جهت آموختن این هنر ارزشمند در محضر استاد فخاریان مقدم که از نقاشان قدیمی مشهد بودند هم کسب فیض کردهام، آن طور که من در جریان هستم ایشان فعالیتهای انقلابی خوبی داشتند اما در هیچ کجا ثبت نشده است.
منصوب متذکر شد: متاسفانه آقای هنرجو سال ۸۸ دچار بیماری شدند و به رحمت خدا رفتند، در چند سال گذشته نیز آقای فخاریان مقدم به رحمت خدا رفتند، روحشان شاد و یادشان گرامی، یادگیری و آموزش در محضر بزرگان پیش زمینهای بود تا من حداکثر استفاده را از حضورشان ببرم.
وی تصریح کرد: علاوه بر آنکه تمام تلاشم را میکردم تا نهایت استفاده را از محضر این استادان کسب کنم شبها را در سه پایگاه بسیج محلات فعالیت میکردم، پایگاه شهید دستغیب، پایگاه شهدای گمنام و پایگاه بسیج مسجد جوادالائمه که بعد از مدتی به من مسئولیت فرهنگی تبلیغات پایگاه شهدای گمنام را سپردند، سعی میکردم یافتههایی که در محضر اساتید بهدست آوردهام را در آنجا اجرا کنم؛ پلاکارد، پردهنویسی، پرچمنویسی و دیوارنویسی از جمله این فعالیتها بود و هنوز نقاشی دیواری را آغاز نکرده بودم.
جرقه دیوارنگاری از دانشگاه انقلاب اسلامی زده شد
این هنرمند انقلابی خاطرات نحوه ورودش به این عرصه را شرح داد و گفت: بعد از گرفتن دیپلم تجربی به تهران رفتم، تهران هم در برهه جدیدی از تاریخ هنرِ انقلاب قرار داشت، کشیدن نقاشیهای چهره شهدا تازه شکل گرفته بود این طرح
از سال ۷۰ و ۷۱ شروع شده بود، در دانشکده انقلاب اسلامی درس میخواندم و آثار زیادی را که از چهره شهدا کار شده بود را میدیدم و افسوس میخوردم که جای این کار در مشهد خالی است.
منصورینژاد اظهار کرد: زمستان ۷۵ بود که به کمک دوستم آقای موسیالرضا نظامدوست، از شاگردان استاد هنرجو، تصمیم گرفتیم نقاشی دیواری را در مشهد شروع کنیم، به سراغ متولی این امر و بنیاد شهید رفتیم که مسئول فهیمی داشت، خدا حفظش کند، از طرح ما خوشش آمد و پذیرفت.
وی به اولین خاطره و دیوارنگاره مشترکشان اشاره کرد و گفت: دیواری به وسعت ۴ در ۶ متر را پیشنهاد دادیم به دو دلیل ابتدا آن که در مرکزیت شهر قرار داشت و موقعیتش خاص بود، دیگر آنکه طرحی که در زمان جنگ روی آن کار شده بود، زیبایی و رنگ خودش را از دست داده بود، اولین طرح ما بر روی آن دیوار نگاشته شد، این کار در خیابان چهار طبقه با کمک آقای نظام دوست و برادرم حمید آقا که نقش پشتیبانی را داشت، اجرا شد.
این نقاش انقلابی طرح روی اولین دیوارنگاره مشترکشان را شرح داد و ادامه داد: طرح روی این دیوار شهیدی را در آغوش امام حسین(ع) نشان میداد، فضای بهشت گونهای داشت و رنگهای مورد استفاده ما رنگهای زندهای بود که زنده بودن شهدا و عند ربهم یرزقون بودن آنها را نمایش میدهد و قطعا این انتخاب رنگها از اعتقاد ما سرچشمه گرفته است.
منصوب ادامه داد: این اتفاق فتح بابی شد برای نقاشی و دیوارنگاره دوم ما در میدان استقلال مشهد که دختر شهیدی را در کنار تابوت پدر شهیدش نشان میدهد، سومین دیوارنگاره ما با موضوع شهید و شهادت بر روی دیواری در خیابان خسروینو کار شد.
شهید کاوه اولین تجربه دیوار نگاره من بود
وی بازخوردهای مردم را یادآور شد و گفت: از نقاشی سوم به بعد نظرات و پیشنهادات مردم بر آن شد که چهره سرداران شهید را بکشیم و اینچنین شد که در سال ۷۶ اولین نقاشی چهره شهید کاوه بهعنوان یکی از سرداران شهید بر روی دیواری در خیابان دانشگاه مشهد کشیده شد، این دیوارنگاره پس از گذشت ۲۵ سال هنوز وجود دارد.
این هنرمند انقلابی به خاطرات روی داربستش هنگام کشیدن دیوارنگاره شهید کاوه اشاره کرد و ادامه داد: تازه قسمتهایی از چهره را نقش زده بودیم که متوجه حضور آقایی در کنار داربست شدیم که به نقاشی خیره شده بود، تیپ متفاوتش برایم جالب بود و از او سؤال کردم از نقاشی خوشتان آمده یا از نقشی که میکشیم؟ گفت از هر دوی آنها، چهره هنوز کامل نشده بود از او پرسیدم مگر شناختی گفت من سالها با شهید کاوه در تیپ ویژه شهدا بودهام، آن مرد خیلی خوشحال شد که چهره شهید کاوه در شهر کار میشود و این دیوارنگاره فتح بابی شد تا چهره سرداران شهید ما به لطف خدا در سطح شهر و بعد در سطح کشور بر روی دیوارها رقم بخورد.
پس از ۲۰ سال دیوارنگاره برادر شهیدم را کشیدم
منصوب یادآور شد: با وجود تمام علاقه و ارادتم به برادر شهیدم بحث نقاشی دیواری که شروع شد من سالهای سال نقاشی برادرم را نکشیدم، مهدی آقا را چه در درس و تحصیل و چه در ورزش و اخلاق الگوی خوبی برای جوانها میدانم، جنگ افراد بسیار خوبی را از ما گرفت و مقام شهادت بسیار بالاست، آنها با انتخاب شهادت بهترین مسیر را برگزیدند اما حسرت از دست دادن این شهدا بر دلهای ما خواهد ماند.
وی افزود: همان ابتدای کارآموزی با توجه به عطش شدیدی که به نقاشیچهره پیدا کرده بودم و بسیار علاقهمند بودم چهره برادرم را بکشم، بر روی تابلو چند بار چهره برادرم را خیلی ناشیانه کشیدم اما وقتی به مجموعه گنجینه شهدای عزیزمان نگاه میکردم، میدیدم هنوز چهره فرماندهان و شهدای بزرگ را نکشیدهام.
این هنرمند انقلابی پس از ۲۰ سال تصویر برادر شهیدش را بر روی دیوار کشید و اظهار کرد: شهدا نور واحد هستند، چهرههای شهید برونسی، شهید چراغچی و فرماندهان دیگر هنوز بر زمین مانده بود، مهدی آقا نمونه کوچکی از شهدای عزیزمان است به همین دلیل با وجود موقعیتهای فراوان به سراغ کشیدن نقاشی دیواری برادرم نرفتم، در سال ۹۵ توفیق حاصل شد و موقعیتی پیش آمد که به اصرار مدیر یک مدرسه در بخش رضویه تصویر برادرم را بر روی دیوار آن مدرسه کشیدم.
منصورینژاد تصریح کرد: بدون اغراق عرض میکنم که دست مدد الهی و دست برادر بزرگ و شهیدم مهدی آقا در این مسیر همراه من بوده است، برای من در دوره دبیرستان اصلاً باور کردنی نبود که بتوانم چنین نقاشیهایی را از شهدا به تصویر درآورم، البته که مردم باید به کارهای من نمره بدهند.
نقاشی شهید سوژه عکاسان شد
وی در بیان خاطراتی از برادر شهیدش عنوان کرد: آقا مهدی متولد ۴۲ و من متولد ۵۰ بودم، ایشان به خواهر و برادرهایش نگاه تربیتی داشت، کلی از ایشان مطلب یاد گرفتهایم در خاطرم است که مهدی آقا با اینکه در دوره هنرستان در رشته الکترونیک تحصیل میکرد و حدود ۱۴ سال سن داشت، بدون آنکه سررشتهای در کار نقاشی با رنگ روغن داشته باشد با پول شخصی تابلو قلم و رنگ خریده بود و تصویر امام را به صورت شطرنجی بر تابلویی نقاشی کرد و در راهپیماییها استفاده میکرد که خوشبختانه این تابلوی عکس، سوژه یکی از عکاسان شد و آن عکس را برای ما هم ارسال کردند.
این نقاش انقلابی افزود: از سال ۶۲ ایشان به شدت علاقهمند به خوشنویسی شدند و در محضر استاد موسوی در صحن انقلاب خدمتشان میرسیدند و هر موقع که از دانشگاه و جبهه برمیگشت در محضر استاد به آموزش خوشنویسی میپرداخت، دفترهایی از شهید داریم که نوشتههای سالهای گذشته خودش را اصلاح میکرد، من توفیق انجام کار مشترک با آقا مهدی را نداشتم اما هر کاری که انجام میداد با اشتیاق و با افتخار در کنارش کمک میکردم.
منصوب بیان کرد: در خاطر دارم که مهدی آقا در دوره دانشجویی مسئول تبلیغات بسیج دانشجویی بود، مقصود از تبلیغات در آن زمان تبلیغات برای حضور در جنگ بود، زیرا امام فرموده بودند جنگ در راس امور است، ایشان هم در همین راستا انجام تکلیف میکرد و به گفته یکی از دوستانشان هر موقع که مهدی آقا را میدیدند به یاد بسیج دانشجویی میافتادند.
وی گفت: یکی از دوستانشان برای ما تعریف میکرد که ایشان در زمان نظام شاهنشاهی با خاکاره بر روی آسفالت نوشته بود مرگ بر شاه و این خاک را آتش زده بود و این صحنه بسیار زیبا را چندینبار به نمایش درآورده بود، مهدی آقا این کار را در زمانی انجام میداد که مردم از پاسبان ساده نظام هم وحشت داشتند اما مهدی آقا هیچ ترسی نداشت، او رهبر بچههای محله ما بود.
نقاشی روی دیوار را «انقلاب اسلامی» زنده کرد
این هنرمند انقلابی به هنر تجسمی نقاشی روی دیوار اشاره و عنوان کرد: نقاشی روی دیوار، یکی از هنرهایی است که انقلاب به معنای واقعی آن را زنده کرد قبل از انقلاب هم تصویرهایی روی دیوارها کشیده میشد اما پس از انقلاب نقاشی هنر تجسمی در اختیار انقلاب و همراه با مردم شد و این انرژی محرکی است که در سرما و گرما از ارتفاعات بالا بر روی داربست با وجود سختیهایی که وجود دارد، شیرین است و اگر به تعریف هنرمند انقلابی مراجعه کنیم، هنرمند انقلابیِ واقعی کسی است که قدر انقلاب را میداند و از این مشکلات هراسی ندارد چرا که این مشکلات برایش سخت نیست، بلکه ساده و شیرین میشود و لذتی که هنرمند از کارش میبرد را صد چندان میکند، این هنرمند میداند که نمایشگاه دائمیاش در سطح شهر هر روزه پابرجاست و بازدیدکنندگان آن تمام مردمان آن شهر هستند.
منصورینژاد با بیان اینکه لذت و مزد کارهای انقلابیاش را از چشمهای پدران و مادران شهید دریافت میکنم، گفت: لذت و شیرینی این کار آن زمانی بیشتر میشود که پدر و مادر رنجدیده این شهید به چشمهای فرزندشان بر روی دیوار نگاه میکنند، قلبشان تکان میخورد و اشکی بر گوشه چشمها و لبخندی بر روی لبهایشان مینشیند، این از بهترین و زیباترین لحظات زندگی یک هنرمند انقلابی است، تمام خستگیها، مرارتها، بیتوجهیها و حتی عنادها را رفع و رجوع میکند، ما بهترین دیپلم افتخارمان را از دست پدر و مادر شهدا گرفتهایم.
وی تصریح کرد: باعث افتخار من است که تصویرهای شهدا در شهر را قلم زدهام، خیلیها از من میپرسند که آقای منصوب شما چیز دیگری نمیکشید و من در پاسخ به ایشان میگویم چیز دیگری نمیماند که بکشم، اگر زیباییهای این کار را ببینید و درک کنید این سوال را نمیپرسید، وقتی انسان با شهیدی آشنا میشود به عظمت وجود شهدا پی میبرد و حیف میداند که دیگران را با این شهید آشنا نکند.
این هنرمند انقلابی با بیان اینکه نمایشگاه دائمی من در سطح شهر همه روزه برپاست، در این باره افزود: در دو سال آغازین من و دوست خوبم آقای نظامدوست به همراه هم دیوارنگارهها را انجام میدادیم و پس از آن به تنهایی هر کدام در این زمینه مشغول بهکار شدیم، بعضی از چهرههای شهدا در این سالهای اخیر را ایشان کار کردند، منتهی توان اجرایی و تکنیکها و سبک کار باید توسط اهالی هنر مورد قضاوت قرار بگیرد.
منصوب ماندگاری اثر را در دو بخش ذکر کرد و گفت: ماندگاری یک اثر به بخش فیزیکی و استفاده از مواد مرغوب هم بستگی دارد و به این نتیجه رسیدهام که رنگهایی با پایه آب در برابر نور آفتاب دوام بیشتری دارند و به همین دلیل از آن رنگها استفاده میکنیم و در سالهای اخیر رنگهایی با پایه آب آکریلیک استفاده میشود که بسته به جایگاه دیوار که رو به آفتاب مستقیم باشد و یا در سایه، طول عمر این دیوارنگارهها متفاوت است، ما به روشهای دیگر جهت انجام نقاشیها بر روی دیواره فکر کردهایم و از جمله نقاشی روی کاشی که بهدلیل دارا بودن لعاب با محدودیت رنگ مواجه خواهیم شد و هنوز شرایطی برای ما ایجاد نشده است که بتوانیم بر روی کاشی نقاشی را اجرا کنیم.
دیوارنگارهها فرصتی استثنائی برای خارج کردن شهید از غبار گمنامی است
وی افزود: اما از حیث اجرای کار که این نقش در چشم مردم و مخاطب بیاید و به دل بنشیند، قطعاً و صددرصد فقط با لطف و عنایت خود شهید امکانپذیر است و خود آن شهید باید قابل بداند تا این کار را انجام دهیم، من در حین انجام کار خاطرات شهید را مطالعه میکنم و از زندگیشان مطلع میشوم و زمانهایی هم شده است که نوحههای آقای آهنگران را که در ذهنم نشسته حین کار زمزمه میکنم، بالای داربست حس و حال خوبی دارد و خدا را شاکرم که این هنر معنوی را نصیب من کرده است.
این نقاش انقلابی عنوان کرد: در این کار علاوه بر آنکه لذت اجرای یک کار هنری میسر میشود، لذت معنوی این کار صد چندان است؛ هنگامی که چشم یک شهید را میکشم لذتش قابل قیاس نیست، من غرق لذت میشوم آن زمان که چشم در چشم شهید با او صحبت میکنم.
منصوب ذکر کرد: هنگامی که این کارها از دل برمیآید، بر دل هم مینشیند، با اینکه منبع درآمد من از طریق این دیوارنگارهها است اما هیچ موقع این کارها را به دیده سفارش نگاه نکردهام، برای کشیدن یک چهره پیش آمده است ۴ بار تصویری را روی دیوار کشیدهام و پاک کردهام تا آن تصویر به دلم نشسته است.
وی تأکید کرد: این دیوارنگارهها یک فرصت استثنائی و خاص جهت خارج کردن شهید از غبار گمنامی است، اخیرا تصویر دو شهید، شهید چوپانی و شهید نیکنامی که دایی و خواهرزاده هستند را در بلوار شریعتی به تصویر کشیدهام، برادر شهید آنقدر پیگیری کرد تا با هزینه شخصی خودشان این تصویر روی دیوار قلم بخورد و شهرداری و هیچ ارگان دیگری هم همکاری نکرد، خانواده شهید خوشحال بودند که این شهدا را در معرض دید عموم قرار دادهاند.
این هنرمند انقلابی تصریح کرد: حال که این شرایط این چنین رقم خورده است و چنین فرصتی پیش آمده نباید کم گذاشت، هنگام کشیدن نقاشی مردم از من سوالهایی در مورد شهید میپرسند که چه بوده، چه شده و حیف است که در چنین فرصت پیش آمده برای شهدا کم بگذاریم، خدا کند که تمام این صحبتها شعاری نباشد و ما ادامهدهنده این مسیر باشیم.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰