شهیدی که حکم جانشینی راهآهن سراسری را با دندان پاره کرد/ کتاب خاطرات شهید نوری رونمایی شد + گزارش تصویری
– اخبار فرهنگی – به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «صبح روز نهم» با حضور سردار حسنزاده، سردار محمد کوثری، گلعلی بابایی و همسر شهید علیرضا نوری در ساختمان شهدای راه آهن برگزار شد. این کتاب زندگینامه شهید
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «صبح روز نهم» با حضور سردار حسنزاده، سردار محمد کوثری، گلعلی بابایی و همسر شهید علیرضا نوری در ساختمان شهدای راه آهن برگزار شد. این کتاب زندگینامه شهید علیرضا نوری، قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله در هشت سال دفاع مقدس است.
در ابتدای این جلسه، حامد نوری، فرزند شهید علیرضا نوری صحبت کرد. او گفت: انتشارات ۲۷ بعث از سال ۱۳۹۵ برای نوشتن این کتاب دست به کار شد. بخش زیادی از این کتاب در راهآهن میگذرد، چرا که پدرم کارمند راهآهن بود و باید بگویم که راهآهنیها واقعاً به این شهید عرق دارند. آقای گلعلی بابایی برای نوشتن این کتاب زحمات چندسالهای کشید که نتیجه آن مطالبی است که به خوبی در کنار هم قرار گرفته و حتی بسیاری از اطلاعات آن برای خود من تازگی داشت. این کتاب از دوران کودکی پدرم آغاز شده، دانشگاه رفتن او، جنگ، حضورش در راه آهن و جبهه را بیان کرده است.
وی اضافه کرد: خیلی چیزها هست که در کلام نمیگنجد و واژهها نمیتوانند آنها را بیان کنند. میخواهم به دلتنگیهای مادران شهدا اشاره کنم که نمیتوان آنها را به قلم درآورد. مادری که عاشقانه فرزندش را بزرگ کرده است. مادر شهید نوری تا پایان عمر، عکس شهیدش را کنار تختش قرار داده بود؛ به نظر شما قلم چطور میتواند از دلتنگی همسر شهید بگوید؟ شهید نوری هر بار مادرش را میدید، عاشقانه او را در آغوشش میکشید. این سیده خانم بینظیر دو سال پیش فوت کرد.
پس از صحبتهای محمدعلی شامانی، گلعلی بابایی نویسنده کتاب «صبح روز نهم» صحبت کرد. او گفت: خوشحالم که بعد از سالها تلاش جمعی این کتاب به ثمر رسید. خوشحالم که توانستم یکی از سرداران سرزمین مادریام را معرفی کنم. بنده سه ویژگی را از شهید نوری یاد گرفتم؛ اولی مدیریت جهادی و انقلابی است، دوم علاقه او به زندگی است و سوم دلاوری و جوانمردی ایشان.
وی اضافه کرد: این کتاب نوعی تاریخ شفاهی راه آهن هم هست. بسیاری از کارهایی که در زمان جنگ در راهآهن انجام شده بود، برایم تازگی داشت. علاوه بر این، بسیاری از سازمانها و وزارتخانهها نقشهای حیاتی زیادی داشتند اما تاکنون بیان نشده است. عدهای میگویند که شهدا از زندگی سیر بودند و فقط عاشق شهادت بودند اما کسی که این کتاب را بخواند متوجه میشود که ایشان چه قدر عاشق زن و زندگیاش بوده است.
سردار حسن زاده، فرمانده سپاه تهران سخنران بعدی این نشست بود، او در ابتدای سخنان خود ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهید متوسلیان گفت: همانطور که مقام معظم رهبری درباره مکتب حاج قاسم سلیمانی فرمودند، معتقدیم که خیلی از فرماندهان ما دارای مکتباند. حاج احمد متوسلیان هم دارای مکتب است. البته همه شهدای ما داراری مکتباند. اگر بخواهیم سبک زندگی اسلامی و انسانی را دنبال کنیم، الگوی ما همین شهدا هستند.
وی ادامه داد: کار بزرگی که گلعلی بابایی انجام داده است منجر به تولید اثری فاخر از سبک زندگی یک مرد الهی است. امروز به همه مدیران کشور توصیه میکنم تا این کتاب را به عنوان اثری الگو در سبک مدیریت اسلامی بخوانند و به یکدیگر معرفی کنند. به نظرم رفتار شهید نوری میتواند بهترین الگو برای فرماندهان امروز ما باشد. در آن سبک مدیریت اسلامی، جهادی و انقلابی را میبینید. توان مدیریتی و مجاهدت میدانهای نبرد به چشم میخورد و …
سردار کوثری از فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله در بخش دیگری از این جلسه صحبت کرد. او گفت: در این جلسه میخواهم یکی دو خاطره از شهید را نقل کنم. به یاد دارم سال ۱۳۶۵ در دفتر فرماندهی کل سپاه آقای رسولزاده از تهران با من تماس گرفتند و گفتند: حکم جانشینی راه آهن سراسری آقای نوری از طرف وزیر راه، آقای سعیدیکیا امضا و صادر شده است. با آقای نوری تسویه کنید که دوباره به راهآهن برگردند و مشغول به کار شوند. حکم که رسید آن را به ایشان دادم و درخواست کردم که برگردد. همانطور که میدانید ایشان یکی از دستهای خود را از دست داده و مجروح بود. در ابتدا از من عذرخواهی کرد. به ادب ایشان دقت کنید. سپس با همان یک دست و با کمک دندانش حکم را پاره کرد و گفت: اگر میخواستم در راه آهن باشم که به جبهه نمیآمدم. من با خدا معامله کردهام.
وی با نقل خاطره دیگری از شهید نوری صحبتهای خود را ادامه داد و گفت: در سال ۱۳۶۵ عراق جنگ روانی علیه ما راه انداخته بود تا پیروزی فاو را خنثی کند. مهران را گرفتند و گفتند که مهران را در برابر فاو آزاد میکنیم. این موضوع در حالی بود که فاو شاید یک بیستم مهران بود. به خاطر وضعیتی که دستش داشت به او گفتم که به خانه بروید، اما او قبول نکرد و باز هم در قرارگاه ماند. شبی که تصمیم گرفت به عملیات برود را به خوبی یادم هست؛ هرچه اصرار کردم که نرود، قبول نکرد. صبح روز نهم بهمن بود که خبر شهادت ایشان را به من رساندند.
طوبی عربپوریان همسر شهید نوری در بخش دیگری از این مراسم صحبت کرد.
کتاب”سینمای ایران و ژاپن” منتشر شدصادرات کتاب-۳| ترکیه چگونه بازار کتاب ایران را قرق کرد؟/ خروج شیک و مجلسی ایران از بازارهای جهانی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰