شعائر شیعی بر سکههای اسلامی تا شکلگیری حکومت صفویان
چکیده سکهها، از جمله مهمترین نشانههای حکومتها محسوب میشوند و هر شعار و نشانهای که روی آنها نقر میشود، بیانگر گرایشهای صاحبان آنهاست. برخی از حکومتهایی که در نواحی شیعهنشین یا از سوی خاندانهای هـوادار ائمه اطهار: به وجود آمدند، شعارهای شیعی را بر سکههای خود میآوردند. از دوره ارغون، با توجه به اختلافاتی که
چکیده
سکهها، از جمله مهمترین نشانههای حکومتها محسوب میشوند و هر شعار و نشانهای که روی آنها نقر میشود، بیانگر گرایشهای صاحبان آنهاست. برخی از حکومتهایی که در نواحی شیعهنشین یا از سوی خاندانهای هـوادار ائمه اطهار: به وجود آمدند، شعارهای شیعی را بر سکههای خود میآوردند. از دوره ارغون، با توجه به اختلافاتی که وی با سنیمذهبان پیدا کرد و با عنایت به افزایش قدرت شیعیان پس از سقوط بغداد، وی شعار «علی ولیالله» را بر سکههای خود آورد. پس از آن در دورههای بعد، شعائر شیعی رواج بیشتری یافت و نام ائمه از دوره غازانخان بر سکهها نقر شد. از دوره محمد خدابنده، دو نوع سکه شیعی و سنی ضرب گردید که این روند تا روی کار آمدن صفویان ادامه یافت.
این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که آیا پیش از تشکیل حکومتهای شیعی، شعائر شیعه بر سکهها نقر گردیده یا خیر؟ علت ذکر شعائر شیعی چه بوده است؟ نتیجه این بررسی نشان میدهد که قبل از رسمیت یافتن حکومت صفوی در ایران، سکههای بسیاری با نشانههای شیعی در دورههای مختلف تاریخی توسط حاکمان و حکومتهای مختلف با انگیزههای خاص سیاسی، اجتماعی و مذهبی حک شده است. بنابراین، پژوهش حاضر محدوده زمانی پیش از تشکیل دولت صفوی را دربرمیگیرد. روش تحقیق در این پژوهش، تاریخی و مبتنی بر منابع تاریخی و کتابخانهای و استفاده از مطالعات سکهشناسی است.
کلیدواژه ها
سکه، اسلام، شعارهای شیعی، شیعیان
مقدمه
بعد از پیدایش اسلام، ضرب سکههای کشورهایی که اسلام را پذیرفتند، به روشنی دستخوش دگرگونی ناشی از تحولات دینی شد. اولین سکههای اسلامی، به تقلید از سکههای ایران بوده که فرمانروایان عرب آن را تقلید کردند. این سکهها، به همان شکل زمان ساسانیان ضرب میشده است و حتی اولین سکههای اسلامی، تصویر پادشاهان ساسانی را دارد و شعارهای اسلامی در مراحل بعدی بر آنها نقش بست.
این سکهها، سکههای عرب ساسانی نامیده شدهاند. از آنجا که تصویر در اسلام تحریم شده است، کم کم تصاویر از روی سکه حذف شد که این رسم تا دوره سلاجقه روم و پادشاهی کیخسرو ادامه یافت و سکهها تا این زمان، به صورت خطی و بدون تصویر رواج داشت. در دوره سلاجقه روم، مجدداً تصاویر بر سکهها نقر گردید.
سکهها نمودار فرهنگ و زبان، خط و وضعیت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی مردم هر ناحیه هستند و اطلاعات ارزشمندی را در اختیار تاریخنگاران و پژوهشگران قرار میدهند که به کشف برخی مطالب مبهم تاریخ کمک مینماید. یکی از سؤالات مهم، چگونگی رشد و گسترش تشیع در ایران است که تاریخنویسان به علت اینکه در خدمت حاکمان بودند یا گرایشهای مذهبی داشتند، اشاره دقیق و مبسوطی به این امر ندارند یا اینکه مطالب آنان را تاریخنویسان و افرادی که پس از آنان زندگی کردهاند، دستخوش تغییر قرار دادهاند.
در این زمینه، سکهها بیانگر مسائلی هستند که در منابع دیگر موجود نیست. سکهها و شعائر روی آنها طی حیات سیاسی، اجتماعی و مذهبی جوامع و فراز ونشیب حکومتها، دستخوش تغییراتی گردیدهاند و نشاندهنده تحولاتی در جوامع نیز هستند.
بررسی سکهها، نشاندهنده تمایلات مذهبی است و حتی نوع شعارهای مذهبی، اسامی افراد و ائمه و خلفا و آیات قرآنی روی سکهها، از گرایشها و مسائل جالب توجهی حکایت میکند، انتخاب آیات قرآنی در دورههای مختلف با معانی خاص، بر وضعیت خاص زمانی ومکانی ضرب سکه و وضعیت سیاسی، اجتماعی و مذهبی جامعه دلالت دارد. اولین واژههای اسلامی که روی سکهها نقر شده، «بسمالله» و «ربیالله» و سپس «الله احد«، «الله الصمد» و «محمد رسولالله» است.
سکه اسلامی در دوره اموی، نخستینبار در زمان عبدالملک مروان (۶۵ -۸۵ ق) ضرب شده که این عمل با کمک فکری امام محمد باقر(ع) صورت گرفته است. گویا رومیها شعار «اب، ابن و روحالقدس» را بر کالاهای خود مینوشتند که عبدالملک این عمل را نپذیرفت و دستور داد عبارت مبارکه «شهد الله انه لا اله الا هو» را بر کالاها نصب کنند، امپراتور روم تهدید کرد که بر دینارهای رومی که در سرزمینهای اسلامی رایج است، کلمات ضد اسلامی نقش خواهد کرد.
عبدالملک که در موقعیت دشواری قرار گرفته بود، با حضرت امام باقر(ع) مشورت کرد و امام پیشنهاد کردند بهتر است سکههایی به طراز اسلامی در سکهخانهها ضرب شود که در یک روی آن سوره مبارکه توحید و روی دیگر آن شهادت به حضرت رسالت نقر شود. در ابتدا نام خلفای اموی بر سکهها نیامد، اما در دورههای بعد نام «عبدالملک روشنگان» در حاشیه سکهها ضرب گردید. (شاهد، ۱۳۸۹، ص۱۰۱)
اولین آیه کامل قرآنی بر روی سکه، در دوره عبدالملک نقر شد که عبارت بود از آیه ۳۳ سوره توبه: )هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ( (سرافراز، ۱۳۸۵، ۱۵۴). این آیه از آنجا که برتری دین اسلام را تبلیغ میکرد، مهم نیز بود. معنای آیه چنین است: محمد۹پیامبر خدا، برای هدایت فرستاده شده که دین حق را بر همه ادیان ظاهر سازد، هرچند برای کافران ناخوشایند است.
تشیع و سکه
در اینکه اولین نشانههای شیعی بر کدام سکهها و در کجا بوده، اتفاق نظر وجود ندارد. روایت تأییدنشدهای بیان میدارد: اولین سکهای که در آن گرایش شیعی وجود دارد، متعلق به دوره حضرت علی(ع) است که در سال ۳۷ هجری ضرب شده و نقش «ولیالله» بر آن نقر گردیده است. سایت لبنانی بنت جمیل آکادمی ماجیستر، از کشف سکهای خبر داده که نخستین درهم اسلامی است. این سکه به دستور امیرالمؤمنین علی(ع) در فاصله سالهای ۳۵ تا ۴۰ هجری ضرب گردیده است.
محمد فوزی عبدالطیف اللثام، رئیس آثار کشفشده در بندر «رفح» فلسطین، این سکه را معرفی کرده است. روی این سکه سوره اخلاص و در پایین آن آیه )محمد رسول الله أَرْسَلَه بِالْهُدی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ( درج شده است. برپشت سکه «لااله الا الله / بسمالله» آمده و در بصره ضرب شده است. گرچه این ادعا جدید است، آقای هنری لاویکس (H.Lavoix) در کتاب خود که در سال ۱۸۸۷ میلادی به چاپ رسیده، سکهای متعلق به حضرت علی(ع) را معرفی کرده که در سال ۴۰ هجری در بصره ضرب شده است (Lavoix, 1887, P. 158).
این دو سکه، تاریخ ضرب سکه اسلامی را ۳۷ سال به عقبتر میبرد؛ چون قبلاً قدیمیترین سکه اسلامی را متعلق به عبدالملک بن مروان (۶۵-۸۶ ق / ۶۸۵-۷۰۵ م) و حک شده در سال ۷۷ هجری میدانستند. همچنین، اولین آیه نقرشده روی آنها آیه۳۳ سوره توبه است. برخی از منابع، ضرب اولین سکهها را به دوره خلیفه دوم و سوم منسوب مینمایند که نمونههایی به دست نیامده است.
بنابراین، سکه امام علی(ع) قدیمیترین سکه موجود است که هنری لاویکس معرفی کرده است. در برخی از منابع، از یک سکه علوی ضربشده در سال ۳۷ هجری نام برده شده که عبارت «ولیالله» برآن نقش بسته، ولی نشانی از آن وجود ندارد. اما اینکه چرا سکههای عبدالملک مروان را اولین دانستهاند، به دلیل آن است که وی تمامی سکههای پیشین را منسوخ کرد و سکهای یکسان در سرزمینهای اسلامی رواج داد.
در بین خلفای راشدین، اولین فردی که نامش در سکه ذکر شده حضرت علی بن ابیطالب(ع) است که به زمان مأمون برمیگردد. «اولین سکه اسلامی که نام دو نفر از امامان شیعه بر آنها نقش بسته، سکههای مشهور به سکه امام رضا(ع) است، در روی سکه در دایره وسط آمده: الله / محمد رسولالله / المأمون خلیفهالله / مما امر به الامیر الرضا / ولی عهد المسلمین علی بن موسی / بن علی بن ابی طالب / ذو الریاستین؛ در حاشیه روی سکه: )محمد رسول الله أَرْسَلَه بِالْهُدی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَلَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ(؛ در پشت سکه در دایره وسط در چهار سطر: لا اله الا / الله وحده / لا شریک له / المشرق و در پشت سکه، دو دایره است که در دایره حاشیه کوچکتر، بسمالله ضرب هذا الدرهم بمدینه اصفهان سنه اربع و ماتین و در دایره بزرگتر (حاشیه خارجی) )لِلّهِ الأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤمِنُونَ بِنَصْرِ اللّهِ(آمده است. ضرب سکههای امام رضا(ع) در سالهای ۲۰۲قمری در مرو، ۲۰۳، در نیشابور، سمرقند و اصفهان و در سال ۲۰۴قمری در اصفهان صورت پذیرفته است که از اهمیت نقش امام رضا(ع) در رویدادهای آن زمان حکایت میکند.» (سرافراز، ۱۳۸۵، ص۱۷۴)
سکه امام رضا(ع) محل ضرب اصفهان
اولین سکهای که تاکنون به دست آمده و در آن یکی از شعارهای شیعی وجود دارد، سکهای متعلق به وهسودان بن محمد از خاندان مسافریان (کنکریان) است که در سال ۳۰۷ هجری میزیست. آنان در آغاز قرن چهارم، در تارم بنیاد فرمانروایی گذارده سپس آذربایجان، اران، ارمنستان، زنجان، ابهر، سهرورد و قسمتی از دیلمستان را نیز به تصرف خود درآوردند (بهرامی، ۱۳۵۶، ص۴۵۱). بر سکه وهسودان، عبارت «علی خلیفهالله» نقش بسته است.
معروفترین و انقلابیترین شعارهای شیعی یعنی عبارت «علی ولیالله»، بر سکهای نقش بسته که از باوندیان مازندران است و رستم بن شروین (330 ـ ۳۷ق) آن را ضرب کرده است. این سکه درهم و محل ضرب آن شهر فریم مازندران است. تاریخ ضرب سکه ۳۵۴ هجری و وزن آن چهار گرم است. پشت سکه عبارت: لله / محمد رسولالله / علی ولیالله / رستم بن شروین نقر شده است (شمس اشراق، ۱۳۶۹، ص۳۱). وی بر سکههای خود همواره سیادت آلبویه را تصدیق کرده و نوشتههای روی آن به حمایت وی از تشیع اشاره میکند. (فرای، ۱۳۶۴، ص۱۸۸)
سکههایی از اسماعیلیان الموت باقی مانده که از تمایلات شیعی آنان حکایت میکند اما یک سکه از محمد بن حسن (حسن سوم) که از سال ۶۲۸ هـ / ۱۲۲۱م تا ۶۵۳هـ / ۱۲۲۵ میلادی داعی اسماعیلیان بود، بهدست آمده که اهمیت بسیاری دارد. وی در نزد تاریخنگاران به جلالالدین حسن نو مسلمان مشهور است. او به علت بازگشت مجدد به مذهب اهل سنت به این لقب شهرت یافت. «وی انزوا و جدایی را دوست نداشت و آموزه قیامت را نمیپسندید؛ لذا به شماری از اتباع خود عنوان نمود که از اسماعیلیه برگشته و قصد دارد به اسلام سنی بازگردد. «وی به عنوان امیری سنی قلمداد شده است. گویند مادر حسن نیز سنی بوده است.
وی توانست پیروان را متقاعد سازد که شریعت سنی را بپذیرد و خود نیز به احتمال قریب به یقین در قبول مذهب سنت صداقت داشت» (بویل، ۱۳۶۶، ص۴۴۲). با وجود تمامی مطالبی که درباره سنی شدن وی گفتهاند، سکهای از او پیدا شده که سه سال قبل از فوت وی در سال ۶۵۰ هجری ضرب شده است و از شیعه بودن وی حکایت میکند. عجیبتر آنکه شعار «علی ولیالله» بر آن نقش بسته است. روی این سکه آمده:
لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله، و پشت سکه: السلطان الاعظم علاء الدنیا و الدین محمد بن حسن، محل ضرب کرسی دیلم آمده است. بنابراین پیدا شدن این سکه تمایل وی به اهل سنت را با تردید مواجه میسازد.
شعائر شیعی برسکههای مغول و ایلخانی
تحول مهمی در ضرب سکهها، در ابتدای دوره مغول اتفاق نیفتاد. سکههای پس از چنگیز تا روی کار آمدن هلاکو در ایران از نظر شعائر اسلامی با اندک تفاوت تقریباً مانند هم است. بر سکههای اوکتای و قوبیلای قاآن شعار لا اله الا الله / محمد رسولالله وجود دارد؛ اما از دوره هلاکوخان، شعارهای اسلامی بیشتری روی سکهها دیده میشود؛ ازجمله: الملک / لا اله الا الله / محمد رسولالله / صلی علیه و سلم (طباطبایی، ۱۳۴۷، ص۱ و۲). در ابتدای دوره ایلخانان، چون جنگ مذاهب وجود داشت، شعارهای روی سکهها و علایم نقرشده متفاوت گردید.
«از دوره هلاکوخان آیه ۲۶ سوره آلعمران )قُلِ اللّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَ…( بر سکهها نقر شد که اباقاخان و احمد تکودار نیز آن را ذکر کردند» (طباطبایی، سال نهم، ص۱۸۲). نقر این آیه، حاکی از دگرگونی در نظام حاکمیت است که دیگر حکومت از جانب خلفا اعطا نمیگردد، بلکه خداوند آن را به هرکس که میخواهد واگذار میکند؛ اوست که عزت میدهد و
ذلیل میگرداند. «در دوره اباقاخان، بر روی برخی سکهها، ستارهای وجود دارد که اشپولر معتقد است ستاره داوود است» (اشپولر، ۱۳۶۸، ص۲۹۴). این امر نشان میدهد که مسیحیان و یهودیان نیز در این دوران دارای قدرت و نفوذ بودهاند. علامت صلیب و شعارهای مسیحی، حتی بر برخی از سکههای دوره اباقاخان وجود دارد. (طباطبایی، سال نهم، ص۱۸۱)
یک شعار بسیار مهم از دوره احمد تکودار (680 هـ /۱۲۸۱ م / ۶۸۳هـ /۱۲۸۴ م) که اولین ایلخان مسلمان بود، روی سکهها نقر شد و آن ذکر نام خلفای راشدین است که تا آن زمان برسکه هیچ پادشاه وحتی خلیفهای نقش نبسته بود. دوره کوتاه احمد تکودار، به مبارزه با ارغون فرزند ابا قا خان و مدعی سلطنت گذشت و عاقبت تکودار مسلمان توسط ارغونیان کشته شد. قتل وی از جهاتی اهمیت داشت: اولاً وی حکمرانی مغول بود که کشته شد. ثانیاً وی مسلمان شده بود.
بنابراین کشمکش و درگیری بین هواداران ارغون از یک طرف و مسلمانان و گروهی از مغولان از طرف دیگر بهوجود آمد با اینکه دوره ارغون دوره قدرتگیری مجدد یهودیان و مسیحیان بود و وی تحتتأثیر آنان قرار داشت، عاقبت وی مجبور شد تمایل خود را به مسلمانان نشان دهد. در دوره ارغون، دو شعار مهم بر روی سکههای وی نمودار شد:
۱. نقر شدن مجدد آیه ۲۵ سوره آل عمران: )قُلِ اللّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ( «پروردگارا پادشاهی از آن توست؛ به هر کس بخواهی میدهی و از هرکس بخواهی میگیری و هرکس را بخواهی عزیز میکنی …». بر اساس این آیه، حق دادن و پس گرفتن فرمانروایی بدون وابستگی به حقوق میراثی و اراده انسانی، از آن خداوند است و بس. اما «چون پیامد پیکار مسلحانه نیز نمودار اراده خداوندی به شمار میرفت، پندار اراده خداوندی همچون یگانه سرچشمه قدرت در عمل اغلب به پذیرفتن حق «زور» میانجامد. بدانسان که لقب «جانشین پروردگار و پیامبر» یعنی خلیفه، بسیار طبیعی به فرمانروایی منتقل میشد که حکومت خود را بیمیانجی از پروردگار گرفته بود» (بارتولد، ۱۳۵۸، ص۴۲).
این آیه، توجیهکننده تغییرات حکومت و قدرت یافتن مغولان و سقوط عباسیان است. با سقوط خلافت عباسی، اسم خلیفه هم از سکهها حذف شد. ارغون در پایان حکومت خود، وقتی با این سؤال مواجه شد که آیا وی ایلخانی بر حق است یا خیر، میخواست عنوان کند که قدرت را خداوند به هرکس بخواهد میدهد و هر زمان که بخواهد باز پس میگیرد و با طرح این مسأله، و این آیه، چندین ادعا را برطرف میکرد: یکی ادعای خلافت و خلایی که پس از فروپاشی خلافت بنیعباس بهوجود آمده بود؛ دوم، ادعای برحق بودن ارغون؛ چون وی یک پادشاه مغول و مسلمان را از بین برده واز این جهت متهم بود، با این آیه، حوادث بهوجود آمده نتیجه اراده خداوندی محسوب میشد.
۲. شعار مهم دیگری که روی سکههای ارغون نمودار شد، «علی ولیالله» است. از این جهت ارغون، حتی بر غازانخان و سلطان محمد خدابنده که پس از وی روی کار آمدند و بهویژه خدابنده که رسماً مذهب تشیع را قبول کرد برتری دارد. این از شعائر مهم انقلابی و کلیدی شیعیان محسوب میشد؛ چون این عبارت، مقام حضرت علی(ع) را تا جانشینی خداوند بالا میبرد و حاکی از آن است که ولایت و امامت علی(ع) از جانب خداوند است. عمل ارغون نشاندهنده دو مسأله بود:
الف) ارغون چون گرایشهای غیراسلامی داشت و مورد تعرض مسلمانان قرار میگرفت و حتی مسلمانان سعدالدوله یهودی وزیر وی را کشتند، میخواست با توجه کردن به شیعیان، آنان را در مقابل اهل سنت قرار دهد.
ب) نقر این شعار روی سکه، نشان میدهد که شیعیان در دوره ارغون، بسیار فعال و در حال ازدیاد بودهاند که وی درصدد برآمده از وجود نیروی پویای شیعه استفاده کند و چارهای نداشته که برای آنان ارزشی قائل شود و مسلم است با توجه به رشد تشیع، زمینه رسمیت یافتن آن در دوره اولجایتو بیشتر گردید.
سکههای شیعی از دوره ارغون باقی مانده؛ از جمله: سکهای از جنس نقره و با وزن سه گرم که روی آن به خط اویغوری، ارغون نقر شده و در پشت آن در متن: لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله آمده است و سکهای دیگر با وزن ۵/۳ گرم که روی آن به خط اویغوری آمده: خاقانو ارغون و پشت سکه، لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله نقر شده است.
پس از دوره ارغون و گیخاتو که عصر بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود، دوره غازانخان فرارسید. دوره غازانی، عصر اصلاحات در زمینههای مختلف است. وی از آنجا که حکومت ایلخانی را در سراشیب زوال و سقوط میدید، در صدد بهبود وضعیت برآمد و در کنار تمهیدات نظامی، به امور اجتماعی، فرهنگی و مذهبی نیز توجه نمود؛ از جمله اقدامات مهم وی، توجه به تشیع است.
«در تمایل او به تشیع و ارادتورزی به خاندان رسول اکرم(ص) و احترام فوقالعاده وی به سادات تردیدی نیست» (اقبال آشتیانی، ۱۳۶۴، ص۱۷۹). خواجه رشیدالدین فضلالله در تاریخ مبارک غازانی، از نقش اسامی ائمه دوازدهگانه بر سکههای دوره غازان خبر میدهد (رشیدالدین فضلالله، ۱۳۵۸، ص۱۶۹). از دوره وی، هیچ نوع سکهای وجود ندارد که نام خلفای چارگانه روی آن نقر شده باشد.
مسأله مهم دیگری که در زمینه شعائر شیعی در سکههای دوره غازانی اهمیت دارد، نقر شدن نام دوازده امام بر سکههای این دوره برای نخستین بار است. علاوه بر آن در دوره غازانی، سکههایی به نام «درست طلا» به وزن یکصد مثقال از جنس طلا زده میشد که نام دوازده امام و آیات قرآن و نام سلطان بر آنها وجود دارد (طباطبایی، ۱۳۵۱، ص۴۵۶).
این سکهها، در زمره سکههای رایج مملکتی نبود و ارزش مبادله و پول نداشت، بلکه بیشتر تشریفاتی بود که در مراسم و اعیاد به عنوان هدیه و عیدی به افراد و شخصیتها داده میشد و به قشنگی و پاکی معروف بودند. نقر نام امامان دوازدهگانه شیعه بر سکههای یادبود، از اهمیت و رونق تشیع در این دوره حکایت دارد (بیانی، ۱۳۷۱، ج ۲، ص۴۵۶). ضرب این سکه حیرتانگیز، نشاندهنده نفوذ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و احتیاج بیش از حد ایلخانان، آن هم یکی از باسوادترین، مصلحترین و بزرگترین ایلخانان مغول به شیعیان است.
از دوره محمد خدابنده (حک ۷۰۳ـ۷۱۶ هـ) با توجه به گرایش وی به شیعیان، علمای شیعه بر آن شدند تا بیشتر سلطان را به سمت مذهب تشیع مایل کنند و بکوشند تا با ادله کلامی و شواهد دیگر، ایمان وی را محکم سازند؛ از آن جمله علامه جمالالدین حسن بن مطهر حلی (۶۴۸- ۷۲۶ هـ) و پسرش فخرالمحققین (۶۸۲- ۷۷۱ هـ) بودند که هر دو از علمای معروف شیعهاند و با جمعی دیگر از پیشوایان به خدمت اولجایتو به سلطانیه شتافتند. علامه حلی که از مشهورترین مصنفان فرقه امامیه اثنا عشریه و از علمای معقول و منقول و از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی بود، به رسم تحفه، دو کتاب در اصول عقاید شیعه نگاشت و به پیشگاه اولجایتو آورد: یکی کتاب نهجالحق و کشف الصدق و دیگری منهاج الکرامه فی باب الامامه.
بین علامه حلی و قاضیالقضات نظامالدین مراغهای مناظرات بسیار در اثبات حقانیت مذهب شیعه یا تسنن واقع شد و چون هردو از بزرگان علمای معقول بودند، هیچ وقت کارمناظره ایشان به تعصب و زشتی نمیکشید و از جدال علمی تجاوز نمیکرد. قدم اولجایتو به تدریج بر اثر مصاحبت علامه حلی و نقیب مشهد توس و سایر علمای شیعه در قبول این مذهب راسختر شد و هر قدر اهل تسنن بعدها سعی کردند که او را از این راه برگردانند و نفوذ شیعیان را کم کنند، قادر نیامدند بلکه بر خلاف، مذهب شیعه رونق بسیار یافت (اقبال آشتیانی، ۱۳۷۶، ص۳۱۷).
از دوره اولجایتو، برای از بین بردن اختلاف بین وزرا، مملکت از نظر اداری تقسیم گردید. او در سال ۷۱۵ هجری، تاجالدین علیشاه جیلانی (گیلانی) را با خواجه رشیدالدین فضلالله در کار وزارت شرکت داد که این عمل را وزارت توأمان نامیدهاند. تاجالدین علیشاه شیعهمذهب بود. از این زمان، دو نوع سکه نیز رواج یافت: سکههای نوع شیعی و سکههای نوع سنی.
در سکههایی که گرایش سنی دارد، نام خلفای چارگانه و آیات قرآنی ذکر شده است و در سکههای با گرایش شیعی، دو شعار شیعه بیشتر به چشم میخورد: یکی عبارت «علی ولیالله» و دیگری نام «دوازده امام». دربرخی از سکهها نخستین بار صلوات شیعی به صورت مختصر وجود دارد، با این عبارت: «اللهم صلی علی محمد و علی و اله». در برخی سکهها «اللهم صلی علی محمد و علی» نقر شده است. (طباطبایی، ۱۳۴۷، ص۲۲)
مسألهای که در خصوص نقر شعائر شیعی مهم است، آن که منابع عنوان میکنند محمد خدابنده در سال ۷۰۹ هجری تشیع را پذیرفت، اما پس از مدتی به علت مخالفتهایی که اهل سنت انجام دادند، ازحرارت اولیه سلطان در طرفداری از تشیع کاسته شد و در اواخر عمر، دوباره دستور داد نام خلفا را در سکه وخطبه داخل کنند (اقبال آشتیانی، ۱۳۷۶، ص۳۱۸). این نظر ضعیف است، چون تا سال ۷۱۴ هجری، از وی سکههایی در دست است که شعائر شیعی دارد و جالب این که در این سال، یکی از زیباترین سکههای شیعی در تمامی دوران تاریخ تشیع ضرب شده است.
همچنین سکهای پنج درهمی در آمل ضرب شده که آیه )مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَرِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِک مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراه وَمَثَلُهُمْ فِی الإِنْجِیلِ( (آیه ۲۹ سوره فتح) در آن نقر شده است. در روی دیگر سکه در متن: «لااله الاالله الملک الحق المبین» و القاب و کنیه پیامبر۹ و امامان، «اللهم صلی علی محمد المصطفی و علی المرتضی و الحسن الزکی و الحسین …» درج شده است (سرافراز، ۱۳۸۵، ص۲۲۰). در این سکه، حضرت علی(ع)، امیرالمؤمنین خوانده شدهاند که در هیچ سکهای قبل از آن دیده نشده است. همچنین کنیه امامان شیعه ذکر شده است، این سکه پرشعارترین و پرمطلبترین سکه شیعی به شمار میآید که تا کنون به دست آمده است.
روی و پشت سکه اولجایتو
با اینکه پس از ابوسعید بهادرخان، دوباره ضرب سکه در شکل و طراز اهل تسنن آغاز شد، در بعضی نواحی که شیعیان بیشتری زندگی میکردند، مانند مازندران و شهر آمل که طرفدار علویان بودند، نام دوازده امام بر سکهها نقش زده میشد. در دوره ابوسعید، آیه ۱۳۷ سوره بقره بر روی سکهها نیز ضرب شد: )فَسَیَکفِیکهُمُ اللّهُ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ(؛ «و در برابر آنها، خداوند تو را به زودی کفایت میکند که او شنوا و داناست«. ظاهراً این آیه را برای رفع اختلاف اهل شیعه و تسنن آورده که همه را به کفایت خداوند شنوا و دانا حواله میدهد.
شعائر شیعی بر سکههای پس از دوره ایلخانی
پس از فروپاشی ایلخانان ودر دوره جانشینان آنها، رسم دوره سلطان محمد خدابنده مبنی بر ضرب سکه شیعی و سنی ادامه یافت. از بسیاری کسانی که روی کار آمدند، سکههای شیعی و سنی هر دو باقی مانده است، از طغاتیمورخان که در خراسان و مازندران و استرآباد حکومت میکرد و معروفیتی داشت، سکههایی با فرمول شیعی و سنی به دست آمده و «جالب است که با اینکه وی سنی بوده و با سربداران شیعهمذهب جنگ و اختلاف داشت، در سال ۷۴۲ هجری سکهای کاملاً شیعی ضرب کرده است؛ روی سکه: الله / لا اله الا / محمد / رسولالله / علی ولیالله، حاشیه بین دایره میانی و بیرونی کلمات: «اللهم صلی علی محمد و علی و الحسن و الحسین و علی و محمد و جعفر و موسی وعلی و محمد و الحسن و محمد». پشت سکه: «السلطان العالم طغای تیمورخان خلدالله ملکه، حاشیه پشت سکه در فضای بین ششگوش و در دایره بیرونی که به وسیله ستارهها جدا شده است، این واژهها نقر شده است: ضرب / فی سنه / اثنین / و اربعین / و سبعمایه» (اسمیت، ۱۳۶۱، ص۲۵۳).
به احتمال قوی، از آنجا که شیعیان در منطقه حاکمیت وی یعنی استرآباد و مازندران، حضور چشمگیری داشتند و برای اینکه از مخالفت مردم و گرایش آنان به سربداران بکاهد، شعائر شیعی را بر سکههای خود نقر نموده است.
سربداران که در دوران ضعف و فروپاشی حکومت ایلخانان قدرت گرفتند، سکههایی با شعارهای شیعی ضرب کردند، یکی از شیعیترین و پرشعارترین سکههای سربداری، سکهای درشت و بدون نقش است و بر آن عبارت علی ولیالله / علی الولی / و اسامی دوازده امام با کنیه آنان نقش بسته است. همچنین از امام دوازدهم علاوه بر «محمد الحجه» با عنوان «خلفالله» یاد شده است.
دو آیه بر این سکه ذکر شده است: یکی از سوره آلعمران است: )قُلِ اللّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشاءُ و…(. هدف سربداران از آوردن این آیه آن است که نشان دهند این خداوند است که حاکمیت و قدرت را ارزانی میدارد، نه صاحبان قدرت که در این زمان بازماندگان ایلخانانی در حال اضمحلال و فروپاشی بودند. این همان آیهای است که روزگاری مغولان، برای از بین بردن مشروعیت خلفای عباسی استفاده نمودند وحال سربداران علیه حاکمیت مغول به کارمیبردند.
دیگری آیه ۱۱۲ سوره توبه است که مؤمنان را به توبه، رکوع، سجود و امر به معروف و نهی از منکر بشارت میدهد (اسمیت، همان، ص۲۵۹): )التّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السّائِحُونَ الرّاکعُونَ السّاجِدُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنّاهُونَ عَنِ الْمُنْکرِ وَالْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤمِنِینَ(؛ «توبهکنندگانند، پرستندگانند، ستایندگانند، روزهدارانند، رکوعکنندگانند، سجدهکنندگانند، امرکنندگان به معروف و نهیکنندگان از منکر و حافظان حدود خدایند. و مؤمنان را بشارت ده!»
از مسائل مهم درخصوص شعارهای مذهبی بر روی سکهها ، آن است که حتی حکومتهای با گرایش شیعی نیز سکههایی با نشانههای سنی ضرب کردهاند. از سربداران سکههایی با نام خلفای چارگانه به دست آمده است (سرافراز، ۱۳۸۵، ص۲۵۸). سربداران دارای سه نوع سکه شیعی، سنی و سکههای با شعارهای شیعی و سنی هردو هستند. سکههایی نیز از امیر ولی برادر و جانشین طغاتیمورخان برجای مانده که دامنه تصرفات خود را بر جرجان تا حدود ری گسترش داده بود. (اقبال آشتیانی، ۱۳۷۶، ص۴۵۸)
شعارهای شیعی و سنی در سکههای وی نیز وجود دارد. در سکههای نوع شیعی آمده است: لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله و در حاشیه روی سکه: «اللهم صلی علی محمد و علی والحسن و الحسین وعلی ومحمد و جعفر ومحمد وعلی و الحسن و محمد الحجه» و پشت سکه، مدینه استرآباد / سنه ثمانین و سبعمائه / امیر ولی نقش بسته است.
جالب توجه است که برسکههای امیرتیمورگورکانی نیز شعائر شیعی وجود دارد که این امر نشاندهنده نفوذ قدرتمند و اجتنابناپذیر شیعیان است که وی نیز مجبور شد با وجود مخالفتهایی که با آنان داشت، سر تسلیم در برابرشان فرود آورد. یک سکه از امیرتیمور از جنس نقره به وزن چهار گرم و قطر۸۵/۲ سانتیمتر باقی مانده، با این شعارها در وسط روی سکه: ضرب استرآباد / فی سنه ست ثمانین وسبعمایه (786 هـ)؛ در پشت سکه، در وسط آن: لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله؛ و در حاشیه پشت سکه، نام مبارک دوازده امام شیعیان نقر شده است (طباطبایی، ۱۳۴۷، ص۵۵).
ضرب سکه شیعی در دوره تیمور، نشان میدهد که وی یا ارادت به تشیع از سر اخلاص داشته یا در برخی نواحی شیعهنشین اجازه ضرب سکه داده و یا اینکه حکمران استرآباد مانند قبل سکه زده و نام تیمور را آورده است. البته با توجه به اینکه حاکم استرآباد در این زمان امیر ولی از طغاتیموریان مغول بود و با تیمور سر جنگ داشت و عاقبت از تیمور شکست خورد و فراری گردید، بعید به نظر میرسد این سکه از وی باشد که حکمران محلی استرآباد بوده؛ بنابراین به احتمال زیاد پس از شکست وی، به دستور تیمور ضرب شده است.
آلجلایر (736- 817 هـ) از جمله حکومتهایی بودند که پس از درگذشت ابوسعید آخرین ایلخان مغولی تا تسلط تیمور، در بغداد و عراق عرب حکومت کردند. آنان از قوم مغول بودند (نبئی، ۱۳۷۵، ص۳۷). آنان بیشتر نامهای شیعی: حسن، حسین و علی داشتند، به این علت آنان را شیعه دانستهاند. سکههای شیعی و سنی از حکمرانان این سلسله نیز باقی مانده است.
از شیخ حسن بزرگ (736-757هـ) سکهای به ضرب آمل وجود دارد؛ روی سکه به خط اویغوری، «السلطان العادل خلدالله ملکه»، حاشیه روی سکه: «ضرب آمل فی سنه اثنا واربعین وسبع مائه» (742هـ) پشت سکه: لا اله الا الله / محمد رسولالله / ضرب … آمل حاشیه پشت سکه: نام دوازده امام شیعه وصلی علی محمد دیده میشود. آنان مانند دوره ایلخانان، نام سه خلیفه را روی سکههای خود گرفته و نام حضرت علی(ع) را اضافه کردهاند. (بیانی، ۱۳۴۵، ص۲۳۷)
شعائر شیعی بر سکهها پس از تیموریان
پس از تیموریان، تا روی کار آمدن دولت شیعهمذهب صفوی، سلسلههایی روی کار آمدند که مشهورترین آنها قراقویونلوها (۸۱۰-۸۷۳ هـ) بودند. آنان در آذربایجان حکومت میکردند. «آنان از خود علاقه زیادی به تشیع نشان میدادند و حتی رهبران این سلسله پا را فراتر گذاشته و وارد مسائل افراطی تشیع گشتهاند. مثلاً در منابع
تاریخی، پیر بوداق یک شخصیت سازشناپذیر شیعی توصیف شده است» (میرجعفری، ۱۳۷۵، ص۳۲۸). در مسجد کبود تبریز (گوی مسجد) که در زمان جهانشاه و به اهتمام همسر وی خاتون جانبیگم که زنی صالحه و عفیفه و خیّر بود و در سال ۸۷۰ هجری ساخته شد، عبارت «علی ولیالله» و اسامی حسنین۸به اشکال مختلف زینتبخش دیوارهاست. سکههای شیعی و سنی از دوره قراقوینلوها نیز باقی مانده است.
در سکهای که نام خلفای چارگانه آمده و متعلق به جهانشاه قراقویونلوست (۸۴۱-۸۷۲ هـ)، نام حضرت علی(ع) با عنوان «علی ولیالله» ذکر شده است. این سکه از جنس مس است؛ روی سکه در متن آن، فیروزکوه و در حاشیه: «السلطان العادل ابوالمظفر جهانشاه خلّد الله ملکه …»، و پشت سکه: لا اله الا الله / محمد/ رسولالله، و در حاشیه پشت سکه: علی ولیالله / ابوبکر الصدیق عمر الفاروق عثمان ذیالنورین نقر شده است. (میرجعفری، همان، ص۳۲۴)
گفتنی است بر خلاف تمامی سکههایی که نام خلفا به ترتیب بر آنها نقر شده، در این سکه نام حضرت علی(ع) در ابتدا آمده است. این سکه شیعی است و نام سه خلیفه را برای احترام آوردهاند. از حسنعلی بن جهانشاه آخرین حکمران این خاندان (حک ۸۷۲-۸۷۴ هـ) یک سکه با نام دوازده امام باقی مانده است. روی سکه نام وی، پشت سکه: لا اله الا الله / محمد رسولالله و در حاشیه، نام دوازده امام: علی و محمد و جعفر و موسی وعلی و محمد و علی و حسن و محمد ذکر شده است. (شاهد، ۱۳۸۹، ص۲۰۰)
سکه حسنعلی بن جهانشاه قراقویونلو
آققویونلوها (حک ۸۷۲ – ۹۰۸ هـ) با اینکه حکومتی رسماً سنی بودند، دو نوع سکه داشتند. سکههای مرسوم و عادی آنان که نام پادشاهان این سلسله به همراه القاب در روی سکه بود و در پشت سکه نام خلفای چارگانه نقر میشد، اما بر برخی از سکهها، از ابتدای روی کار آمدن تا پایان این سلسله شعارهای شیعی دیده میشود. «بر بعضی از سکههای اوزون حسن شعار شیعی لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله نقش گردیده» (سرافراز، ۱۳۸۵، ص۲۳۹). نقر عبارات شیعی، علاوه بر ادامه سنت پس از ایلخانان، ممکن است به سبب روابط دوستانه افرادی مانند اوزون حسن و روابط خویشاوندی آنان با صفویان و ارادت آققویونلوها به خاندان صفوی باشد.
شیخ جنید و شیخ حیدر، از مردان طریقت صفوی، با هم رابطه خویشاوندی داشتند؛ جنید خواهر اوزون حسن وشیخ حیدر دختر وی را به همسری گرفتند. همچنین سکهای از الوند بیک (حک ۹۰۵-۹۰۶ هـ) آخرین پادشاه این سلسله که از شاهاسماعیل صفوی شکست خورد، باقی مانده است. روی سکه عبارت: سلطان الوند، پشت سکه: «سلطان الاعظم ابوالمظفر»، و در حاشیه پشت سکه: لا اله الا الله / محمد رسولالله / علی ولیالله وجود دارد. (شاهد، ۱۳۸۹، ص۲۰۴) پس از انقراض آق قویونلوها، با روی کار آمدن صفویان تشیع مذهب رسمی شد و شعائر و اشعار شیعی افزایش یافت. از آن زمان، سکه کاملاً شیعی در محدوده جغرافیایی ایران حک گردید.
نتیجه
نشانهها و شعارهای بسیاری بر سکههای باقیمانده دوران اسلامی وجود دارد که حاکی از گرایشهای شیعی است. در حالی که منابع تاریخی، به گسترش تشیع در آن دورانها توجهی ندارند، شعار «علی ولیالله» از مهمترین و کلیدیترین شعارهای شیعیان بوده است که بسیاری از سلسلههای ایرانی خصوصاً در نواحی مازندران، آن را بر سکههای خود نقر کردهاند.
از دوره ایلخانان، با توجه به فترتی که در امر خلافت بهوجود آمد، آنان در سکههای خود به خلفای راشدین توجه نمودند که این عمل در اصل به جهت زدودن نام خلفای عباسی از سکهها صورت گرفت. از دوره ارغون، با توجه به اختلافاتی که وی با اهل سنت پیدا کرد، به شیعیان توجه شد و شعارهای شیعی از جمله «علی ولیالله» در سکهها نمودار گردید و از آنجایی که ایلخانان بر تمامی ایران حاکمیت داشتند، این رسمی بدیع و تازه بود و زمینههای قدرتگیری سیاسی و رسمیت یافتن تشیع در زمان سلطانمحمد خدابنده را فراهم ساخت.
از این پس، بسیاری از حکومتهایی که در ایران روی کار آمدند تا ظهور صفویان، سکههایی با گرایش شیعی و سنی ضرب میکردند؛ حتی سکههایی از امیرتیمور گورکانی با شعارهای شیعی باقی مانده که نشاندهنده توجه وی به شیعیان و رشد روزافزون تشیع است. از آنجا که سکه یکی از نشانههای رسمی حکومتها بوده، درج شعارها، از گرایش فکری و مذهبی حاکمان حکایت میکند. بررسی سکه، نشان میدهد که شیعیان، سهم و نفوذ بسیاری در دورههای مختلف، در حاکمیت داشتهاند.
مراجع
فهرست منابع
۱. اسمیت، جان ماسون، خروج و عروج سربداران، یعقوب آژند، تهران: دانشگاه تهران، 1361.
۲. اشپولر، برتولد، تاریخ مغول در ایران، ترجمه محمود میرآفتاب، چ۳، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1368.
۳. اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول ، چ۶، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۴.
۴. ——— ، تاریخ ایران پس از اسلام، از صدر اسلام تا انقراض قاجار، تهران: نامک، 1367.
۵. ——— ، تاریخ مغول و اوایل ایام تیموری، تهران: نامک، 1376.
۶. بهرامی، اکرم، تاریخ ایران از ظهور اسلام تا سقوط بغداد، تهران: دانشگاه تربیت معلم، 1356.
۷. بویل، آ، جی، تاریخ ایران کمبریج، ترجمه حسن انوشه، ج ۵، تهران: امیرکبیر، 1366.
۸. بیانی، شیرین، دین و دولت در ایران عهد مغول، ج۲، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۱.
۹. ——– ، تاریخ آلجلایر، تهران: دانشگاه تهران، 1345.
۱۰. رشیدالدین فضلالله همدانی، تاریخ مبارک غازانی، به سعی کارل یان، چاپ انگلستان، ۱۳۵۸ / ۱۹۴۰.
۱۱. سرافراز، علی اکبر و آورزمانی، فریدون، سکههای ایران از آغاز تا دوره زندیه، چ ۵، تهران: سمت، 1385.
۱۲. شاهد، احمد، سیری در سکههای شاهان ایران از آغاز تا پایان ضرب سکه، اسفراین: آستوئن، 1389.
۱۳. شمس اشراق، عبدالرزاق، نخستین سکههای امپراتوری اسلام، اصفهان: دفتر خدمات فرهنگی استاک، چاپ پویا، 1369.
۱۴. طباطبایی، سکههای ایلامی در دوره ایلخانی و گورکانی، نشریه شماره ۳ موزه آذربایجان شرقی، چاپ مؤسسه گراور و چاپ شعاع، تبریز: 1347.
۱۵. ——— ، سکههای متنوع از اباقآن، مجله بررسیهای تاریخی، شماره ۶، تهران: سال نهم.
۱۶. ——— ، رسمالخط ایغوری و سیری در سکهشناسی، نشریه شماره ۶ موزه آذربایجان شرقی، تبریز: ۱۳۵۱.
۱۷. فرای، ریچارد، ن، تاریخ ایران کمبریج، ترجمه حسن انوشه، ج۴، تهران: امیرکبیر، 1363.
۱۸. میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1375.
۱۹. نبئی، ابوالفضل، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در قرن هشتم هجری «از سقوط ایلخانان تا تشکیل تیموریان«، مشهد: دانشگاه فردوسی، 1375.
۲۰. Lavoix, Henry, Catalogue des monnaies Musalmanes de la bibliotheq nationale, 1887.
نویسنده:
عباس سرافرازی: دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد
فصلنامه شیعه شناسی شماره ۵۱
انتهای متن./
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰