تاریخ انتشار : سه شنبه 24 مرداد 1396 - 23:02
کد خبر : 10593

قتل برادر برای پنهان کردن قتل پدر

قتل برادر برای پنهان کردن قتل پدر

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از مشرق، مردی جوان وقتی متوجه شد برادرش راز قتل پدرش را فهمیده‌است، وی را هم به قتل رساند. متهم روز گذشته در جلسه محاکمه ماجرا را شرح داد.   به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از مشرق، مردی جوان وقتی متوجه شد برادرش راز قتل پدرش را فهمیده‌است، وی را هم به قتل رساند. متهم روز گذشته در جلسه محاکمه ماجرا را شرح داد.
 

به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرنگار ما، دوم آذرماه سال ۹۱، زن ۲۰ ساله‌ای به نام نیلوفر مأموران کلانتری ۱۷ شهر جدید پرند را از قتل مرد ۲۶‌ساله‌ای به نام رضا باخبر کرد و گفت: شوهرم برادرش را به خاطر ترس از افشای قتل پدرش کشته است!

آن زن در ادامه گفت: یکسال از ازدواجم با فرهاد می‌گذشت تا اینکه روزی با من درد دل کرد و از راز قتل پدرش گفت. او مدعی بود مادرش به خاطر بدرفتاری‌های پدرش خودکشی کرده است و بعد از مرگ مادرش تصمیم به قتل پدرش می‌گیرد. فرهاد بعد از قتل طوری صحنه‌سازی کرده بود که مأموران پلیس فکر کنند پدرش خودکشی کرده است. به همین خاطر ماجرا مخفی ماند. بعد از آن بود که ماجرا را برای برادرش رضا تعریف کردم.

شوهرم وقتی متوجه شد که رازش را بر ملا کرده‌ام، نقشه قتل رضا را کشید تا ماجرای قتل پدرش مخفی بماند.  زن جوان در ادامه گفت: شوهرم برادرش را با شیرینی مسموم و بیهوش کرد. سپس با چاقو به جانش افتاد. فردای روز حادثه با شوهرم یک‌چمدان خریدیم و جنازه را داخل آن گذاشتیم و به محمودآباد مازندران رفتیم. جنازه را کنار دریا زیر تخته سنگی گذاشتیم و فرار کردیم.

بعد از آن شوهرم تهدید کرد تا از این ماجرا با کسی حرفی نزنم.  آن زن با ترس و پریشانی گفت: فرهاد قبل از قتل برادرش تهدید کرده بود خواهرش را هم خواهد کشت تا اینکه دو شب قبل به خاطر موضوعی با هم درگیر شدیم و از ترس اینکه مرا سر به نیست نکند، تصمیم گرفتم واقعیت را به پلیس بگویم.

  

دستگیری متهم

به دنبال اظهارات این زن مأموران پلیس به منزل فرهاد در شهرک آفتاب رفتند و متهم را دستگیر کردند. با انتقال متهم به پلیس آگاهی او تحت بازجویی قرار گرفت و پرده از دو قتل برداشته شد.

  

اعتراف به اولین قتل

متهم در بازجویی‌ها ابتدا به قتل پدرش اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: مادرم از رابطه پدرم با چند زن دیگر باخبر شده بود به همین خاطر نتوانست تحمل کند و تصمیم به خودکشی گرفت. او هشتم مردادماه سال ۸۹ خودش را از طبقه پنجم به پایین انداخت و خودکشی کرد. با این اتفاق کینه پدرم را گرفتم و نقشه قتل او را کشیدم.

روز حادثه شیرینی آغشته به مواد بیهوشی را به پدرم دادم و او خورد و مسموم شد. وقتی خوابش برد شیرگاز را باز گذاشتم تا همه فکر کنند او خودکشی کرده است. از ترس اینکه زنده باشد یک بالشت روی صورتش گذاشتم تا از نفس افتاد. وقتی مأموران به خانه آمدند طوری صحنه‌سازی کردم که فکر کردند پدرم خودکشی کرده است. حتی بازپرس ویژه قتل هم متوجه نشد.

  

اعتراف به دومین قتل

دو سال بعد از قتل پدرم به خاطر مشکلات روحی روانی با قرص خودکشی کردم. وقتی از بیمارستان مرخص شدم با نیلوفر که عقد کرده بودیم درددل کردم و ماجرای قتل پدرم را به او گفتم. او امانتدار نبود و این قضیه را به برادرم گفت. مدتی بعد از متلک‌های رضا متوجه شدم او از قتل پدر باخبر شده به همین خاطر قتل او را طراحی کردم.

متهم در خصوص قتل گفت: آن روز از همسرم خواستم قرص و شیرینی خامه‌ای بخرد. بعد از آن قرص‌ها را پودر کرد و داخل شیرینی گذاشت و به برادرم تعارف کرد. وقتی برادرم بیهوش شد، او را به قتل رساندم و با کمک همسرم جسد را در ساحل محمودآباد رها کردم.

بعد از اقرارهای متهمان، فرهاد به اتهام مباشرت در قتل، اختفای جسد، مباشرت در ضرب و جرح و ایراد عمدی منجر به فوت و نیلوفر به اتهام مباشرت در اختفای جسد، روانه زندان شدند، اما نیلوفر با قرار وثیقه آزاد شد.

  

متهمان در دادگاه

با کامل شدن تحقیقات، پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی قربان‌زاده قرار گرفت. ابتدای جلسه خواهر مقتول اعلام گذشت کرد در ادامه برادر مقتول و دختر ۱۲ ساله او درخواست قصاص کردند.

سپس متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت و اتهام‌هایش را قبول کرد. سپس متهم با شرح دوباره ماجرا گفت: نیلوفر در قتل نقشی نداشت.

او فقط شیرینی را مسموم کرد و به رضا تعارف کرد. بعد از آن بود که با چاقو پنج یا شش ضربه زدم، اما پزشکی قانونی اعلام کرده است ۳۶ ضربه که قبول ندارم.  متهم در ادامه گفت: در زندان بودم که نیلوفر درخواست طلاق کرد. موافقت کردم و او را طلاق دادم.

در ادامه نیلوفر با انکار اتهاماتش گفت: همه اظهارات روز اول به خاطر تهدیدهای شوهرم بود. او بعد از دستگیری مرا تهدید کرد که اگر معاونت در قتل و سرقت را قبول نکنم، کسی را سراغ خودم و خانواده‌ام خواهد فرستاد تا ما را بکشد.

من هم با توجه به سوابق او ترسیدم و هرچه که او خواست به مأموران گفتم.  متهم در آخرین دفاعش گفت: در قتل نقشی نداشتم و به خاطر تهدیدهای همسرم مجبور شدم بعضی اظهارات را به مأموران بگویم. اگر مقصر بودم به کلانتری نمی‌رفتم و ماجرا را به پلیس گزارش نمی‌دادم.

  

آخرین دفاع ‌متهم

متهم در آخرین دفاعش گفت: نیلوفر دروغ می‌گوید وقتی او را طلاق دادم همدیگر را نمی‌دیدیم، چطور می‌توانستم او را تهدید کنم. او در پایان گفت: مدتی که در زندان بودم با همسر برادرم صحبت کردم و قرار شد خانه‌ای که در پرند خریداری کرده‌ام را به آنها بدهم تا رضایت دهند، نمی‌دانم چرا در دادگاه بار دیگر اعلام قصاص کردند. در آخر هیئت قضایی وارد شور شد.

منبع: روزنامه جوان

ثبت نام در مجمع

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

مساجد