تاکید شهید قاسمزاده بر پرهیز از شایعهپراکنی، تهمت و غیبت
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، شهید احمد قاسمزاده در فرازی از وصیتنامه خود مینویسد: خود را محور قرار ندهید، بلکه اسلام را محور قرار دهید، از شایعهپراکنی و تهمت و غیبت دوری کنید، با هم مهربان و رئوف و با
به گزارش مجمع رهروان امر به معروف ونهی از منکر استان اصفهان به نقل از خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از لرستان، شهید احمد قاسمزاده در فرازی از وصیتنامه خود مینویسد: خود را محور قرار ندهید، بلکه اسلام را محور قرار دهید، از شایعهپراکنی و تهمت و غیبت دوری کنید، با هم مهربان و رئوف و با دشمنان همچون کوه استوار باشید که پیروزی از آن شماست. بیایید توبه کنیم، به خود بیاییم، ببینیم با چه عملی به محکمه عدل الهی میرویم.
۲۸ سال پیش در یازدهم مردادماه سال ۶۷، سردار شهید احمد قاسمزاده در عملیات مرصاد دوشادوش رزمندگان دلاورمندانه جنگید و ندای حق را لبیک گفت و آسمانی شد.
دوران کودکی و نوجوانی
شهید احمد قاسمزاده در سال ۱۳۴۲ در شهرستان خرمآباد و در خانوادهای مذهبی و مکتبی دیده به جهان گشود. وی از همان کودکی علاقه خود را به اسلام و مکتب سرخ حسینی بهطور عجیبی ابراز میکرد. در زندگی قناعت میکرد و به کم قانع بود و طوری به زندگی ادامه میداد که ائمه معصومین(ع) را سرمشق و الگوی خود قرار میداد.
احمد زندگی پُرفراز و نشیبی را گذراند. هیچگاه مسجد را ترک نمیکرد و نماز را بهصورت جماعت اقامه میکرد و در نماز جمعه نیز حضور مستمر داشت، حتی در مسافرت نیز به نماز جمعه آن شهر میرفت، وی همیشه چه موقع خواب و چه موقع بیداری، وضو میگرفت و میگفت که انسان باید در هر شرایطی وضو و غسل شهادت داشته باشد.
احمد موقعیکه در منزل بود، برای اینکه مبادا برای نماز شب بیدار نشود با وجود سرمای شدید هوا، ملحفه و پتو بر روی خود نمیانداخت و هرشب برای نماز شب بیدار میشد و از خدا طلب شهادت میکرد. در مراسمهای مذهبی بهویژه دعای کمیل، دعای توسل و دعای ندبه شرکت میکرد، در مراسم سوگواری ائمه اطهار(ع) اشکش بیاختیار میریخت و مدهوش از ذکر مصیبت بود، بهخصوص در مصیبت حضرت فاطمهالزهرا (س) از هوش میرفت.
شهید قاسمزاده از ظاهرفریبی و ریاکاری نفرت داشت و بیشتر کارهایش را پنهانی انجام میداد، بیشتر با طبقه محروم مراوده داشت و به آنها عشق میورزید.
مبارزات انقلابی
وی در دوران اوج انقلاب، فعالیتهای بسیاری را علیه رژیم ستمشاهی انجام میداد، در تظاهرات و راهپیماییها در صف اول حضور فعال داشت و تمام وقت در خدمت انقلاب بود و جزو اولین کسانی بود که عکس امام امت را بهطور وسیعی درسطح شهرستان خرمآباد پخش میکردند، تا اینکه در سال ۱۳۵۷ مکتب سرخ حسینی به رهبری امام خمینی طلوع نمود. از بدو انقلاب اسلامی مبارزه خود را علیه دشمنان انقلاب و ایده شرق و غرب داخلی و خارجی شروع کرد و عاشقانه ادامه داد.
حضور در جبهه
با شروع جنگ تحمیلی، جزو اولین کسانی بود که در جبههها حضور فعال داشت، تا اینکه درسال ۱۳۶۱ لباس مقدس سربازی اسلام را با تمام افتخار به تن نمود و خدمت مقدس خود را در گردان ضربت «جندالله» کامیاران آغاز نمود. بارها از سوی فرماندههای رده بالای خود تقدیرنامه دریافت کرده، وی بعد از مدتی به سمت معاونت گردان ضربت جندالله کامیاران انتخاب شد و تا پایان خدمت خود در عملیاتهای بسیاری شرکت کرد و در سال ۱۳۶۳ خدمت مقدس خود را با سرافرازی تمام به پایان رساند و بلافاصله با به تن کردن لباس بسیج، جهاد خود را بهگونهای جدید با استکبار جهانی آغاز کرد.
شهید قاسمزاده با سمتهای گوناگون ازجمله فرماندهی دسته و گروهان و معاونت گردان، در عملیاتهای «حاج عمران»، «کربلای ۳»، «کربلای ۴»، «فتح ۵»، «نصر ۸» و «بیتالمقدس ۲» در لشگرهای ۵۷ ابوالفضل و ۷ ولیعصر شرکت نمود، وی همچنین عضو اطلاعات و عملیات قرارگاه نصرت سپاه ششم و مسئول تبلیغات گردان انبیاء بود و از فاتحان حاج عمران و از حماسهسازانی بود که چند روز در محاصره دشمن در منطقه «دربندی خان» عراق قرار داشتند.
مجروحیتهای پیدرپی
احمد در عملیات حاجعمران از ناحیه دست و پای راست مورد اصابت ترکش مین قرار گرفت. در عملیات کربلای ۵ نیز از ناحیه پهلو و دست راست بهشدت مجروح و شیمیایی شد، در عملیات فتح ۵ نیز از ناحیه پیشانی مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و همچنین در عملیات نصر ۸ با رفتن بر روی مین ضد نفر، مجروح شد.
فوت مادر و مصالح اسلام
در سال ۱۳۶۴ وقتیکه مادرش دارفانی را وداع گفت، بهعلت حضور در جبهه نتوانست در مراسم تشییع و تدفین و شب سوم مادرش شرکت کند و تنها تنواست در مراسم شب هفت مادرش شرکت کند و بلافاصله به جبهه عزیمت کرد، البته او بیشتر از دیگر اعضای خانوادهاش به مادر علاقهمند بود و به او احترام خاصی میگذاشت، ولی مصالح اسلام را بر همه چیز و هر کس ترجیح میداد.
انفاق کردن
لیستی از خانوادههای کمبضاعت و فقیر تهیه کرده بود، هر وقت که حقوق میگرفت آنرا از صورتهای مختلف، خرج این خانوادهها میکرد و همیشه انفاق را ترک نمیکرد.
غیبت کردن ممنوع
احمد هنگامی که در منطقه «شاخ شمیران» مستقر بود، با همرزمان خود که در یک سنگر بودند، قرار گذاشته بود که اگر یکیاز آنها خواست با زبان، نگاه یا حتی اشاره غیبت کند، بقیه صلوات بفرستند. اجرای این برنامه باعث شده بود که وی و همسنگرانش از غیبت کردن و یا شنیدن آن در امان بمانند. احمد همچنین کتابهای اخلاقی را مطالعه میکردند و به پدر و مادر بسیار احترام میگذاشت.
نحوه شهادت
از طرف لشگر ۵۷ حضرت ابوالفضل(ع) جهت طی نمودن دوره فرماندهی گردان، به پادگان امام حسین(ع) تهران اعزام شد و توانست با موفقیت این دوره را به پایان ببرد، تا اینکه مسئله منافقین کوردل در منطقه «اسلام آباد» پیش آمد و با فراخوانی سریع نیروها از طرف لشکر ۵۷ در سمت معاونت گردان انبیاء به جبهه اعزام شد،
شهید قاسمزاده درعملیات دشمنشکن و پیروزمند «مرصاد» که در تاریخ پنجم مردادماه سال ۶۷ در محور اسلامآباد ـ باختران انجام گرفت، از ناحیه شکم و پهلو مورد اصابت تیرهای دشمن قرار گرفت و به بیمارستان اعزام شد و سرانجام پس از ۲۵ سال زندگی سراسر حماسه و ایثار، در سحرگاه یازدهم مردادماه سال ۱۳۶۷ مصادف با عید غدیر خم به آرزوی دیرینه خود که همانا شهادت در راه خدا و ائمهاطهار بود نائل آمد و به خیل شهیدان راه سرخ حسینی پیوست.
خاطرهای از شهید احمد قاسمزاده
من و احمد قاسمزاده با هم صمیمی بودیم، همیشه با هم شوخی میکردیم، از ویژگیهای او شجاعت و علاقه زیاد به نماز و دعا بود، همیشه قبل از همه به حسینیه میرفت و بعد از همه نماز و دعا را اتمام میکرد. یک روز از او پرسیدم در این دنیا چه آرزویی داری؟ گفت: «دو آرزو دارم یکی پیروزی رزمندگان اسلام در این جنگ و دیگری شهادت خودم» در عملیات مرصاد به سختی زخمی شده بود، بالای سرش رفتم، خون زیادی از بدنش رفته بود، دست مرا گرفت و بوسید و تقاضای آب کرد، با توجه به جراحات زیاد و امیدی که به بهبودی او داشتم و از ترس اینکه نکند برای او ضرر داشته باشد به او آب ندادم حالا هر وقت به یاد آن شهید میافتم و اینکه به او آب ندادم دلتنگ میشوم چراکه با زبان تشنه همانند مولایش امام حسین(ع) به شهادت رسید.
فرازی از وصیتنامه شهید احمد قاسمزاده
خود را محور قرار ندهید، بلکه اسلام را محور قرار دهید، از شایعهپراکنی و تهمت و غیبت دوری کنید، با هم مهربان و رئوف و با دشمنان همچون کوه استوار باشید که پیروزی از آن شماست. بیایید توبه کنیم، به خود بیاییم، ببینیم با چه عملی به محکمه عدل الهی میرویم.
برادران! نماز را به پا دارید و شکر خدای را بهجا آورید، اوست که انسان را از نیست به هست آورد و نمایندگی و خلیفه خود را به او داد.
گزارش: محسن مرادی
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰